حکومت اسلامی(۱۰)
امیرالمؤمنین علیه السلام از برخورد با سنت های نیکوی گذشتگان می گوید و می فرماید:
- و لا تنقض سنة صالحة عمل بها صدور هذه الأمة
سنت های حسنه ای که از پیشینیان(حاکم قبلی) باقی مانده را نقض نکن و از بین نبر(مانند عید نوروز ایرانیان)
- و اجتمع بها الألفة
مردم اجتماع و الفت کرده اند با آن سنت
- و صلحت علیها الرعیة
توده ی مردم با آن سنت صالحه اصلاح شدند
- و لا تحدثن سنة تضر بشیء من ماضی تلک السنن
سنتی را احداث نکن که ضرر برساند به سنت های خوب پیشینیان
- فیکون الأجر لمن سنها
پس هر کسی که سنتی را بنیان بگذارد، تا آخر اجر آن روش را خواهد بُرد
- و الوزر علیک بما نقصت منها
و کیفر برای تو باشد که آنها در هم شکستی
رسول الله صلی الله علیه و آله می فرماید: «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً كَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ» كسى كه احداث كند سنت خوبى را، براى اوست اجر و ثواب آن و ثواب هر كس كه عمل كند به آن تا روز قيامت و كسى كه اختراع كند سنت بدى را، بر اوست گناه و گناه هر كس كه عمل كند به آن تا روز قيامت.
- و أکثر مدارسة العلماء
فراوان با علما گفت و گو کن
- و مناقشة الحکماء
زیاد کن نقاش علمی با حکما(بحث علمی)
"مناقشه" یعنی حرف روی حرف زدن
- فی تثبیت ما صلح علیه أمر بلادک
که این مسائل مایه ی آبادانی و صلاح سرزمین های توست
- و إقامة ما استقام به الناس قبلک
و در گذشته با توجه به این مسائل(مدارسة العلماء و مناقشة علما) نظم و قانون برقرار می گشت
ابن ابی الحدید می گوید: «سپس او را از نقض سنت های نیکویی که صالحان امتی که پیش از او بودند و بدان عمل کرده اند نهی کرد تا ورزی به آنچه نقض کرده بر او نباشد، و پاداشی برای آنان به سبب آنچه بنیان نهادند، سپس او را به بحث و مناظره با دانشمندان و حکیمان در مصالح کار خویش امر کرد، زیرا مشورت برکت است، و هر آنکه طلب مشورت کند، عقلی را به عقل خویش افزوده است»(شرح ابن ابی الحدید ج ۱۷ ص ۵۰)
#نور_نما
#حکومت_اسلامی
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@t_sardar
حکومت اسلامی(۱۱)
امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه، از طبقات مختلف جامعه سخن می گوید و سبب قوام آنها را بیان می دارد.
- و اعلم أن الرعیة طبقات
بدان ای مالک! مردم طبقات مختلفی دارند
- لا یصلح بعضها إلا ببعض
اصلاح نمی شوند بعضی از آنها مگر با بعضی دیگر(در کنار یکدیگر اصلاح امور می کنند)
- و لا غنی ببعضها عن بعض
و گروه های مختلف هم از این نیاز غنی نیستند(نیازمند هستند)
- فمنهما جنود الله
یک دسته از آن قشر ها، لشکریان خدا هستند
- و منها کتاب العامة و الخاصة
و برخی از آنها، نویسندگان عامه و خاصه هستند(منشی های عامه و خاصه)
- و منها قضاة العدل
و برخی از آنها قاضیان عدل هستند
- و منها عمال الإنصاف و الرفق
و برخی از آنها عامل هستند برای مقررات عمومی و عدالت اجتماعی(نظم دهندگان جامعه)
- و منها أهل الجزیة و و الخراج من أهل الذمة و مسلمة الناس
و برخی از آنها اهل جزیه و خراج از اهل ذمه و مردم مسلمان هستند
- و منها التجار و أهل الصناعات
و برخی از آنها اهل تجارت و اهل صناعات هستند
- و منها الطبقة السفلی من ذوی الحاجات و المسکنة
و برخی از آنها طبقه ی پایینی هستند که صاحب احتیاج اند و مسکین اند
- و کل قد سمی الله سهمه و وضع علی حده و فریضته فی کتابه أو سنة نبیه عهدا منه عندنا محفوظا
و هر کدام از این طبقات را خداوند سهمی مقدر کرده که مقدار واجب آن در قرآن یا سنت پیامبر تعیین شده که این یک پیمانی از طرف خدا است و حفظ این پیمان از طرف ما واجب است
- فالجنود، بإذن الله حصون الرعیة، و زین الولاه، و عزالدین، و سبل الأمن
پس نظامیانی که در اختیار حکومت اند، باید پناهگاه مردم و زینت حاکمان و عزت دین و مسیر تحقق امنیت کشور باشند
- و لیس تقوم الرعیة إلا بهم
توده ی مردم قوام ندارند مگر با نیرو های نظامی
- ثم لا قوام للجنود إلا بما یخرج الله لهم من الخراج الذی یقوون به علی جهاد عدوهم
سپس قوام سپاه هم جزء به مالیات و خراج رعیت نیست که خداوند برای آنها قرار داده است(باید نیرو های نظامی را تأمین کنی)
- و یعتمدون علیه فیما یصلحهم، و یکون من وراء حاجتهم
آن خراجی که آنها به آن اعتماد کرده اند در آن چیزی که صلاحشون است و احتیاجات خود را با آن برطرف می کنند(بالاتر از احتیاجات آنها است)
- ثم لا قوام لهذین الصنفین إلا بالصنف الثالث من القضاء و العمال و الکتاب
قوام برای این دو(مردم و نظامیان) نیست مگر به قاضیان(قوه ی قضائیه)، کارمندان(قوه ی مجریه) و نویسندگان
- لما یحکمون من المعاقد
همه ی قرارداد های حکومتی توسط اینها صورت می گیرد(سیاست های کلی کشور را تعیین می کنند)
- و یجمعون من المنافع
و جمع منافع می کنند
- و یؤتمنون علیه من خواص الأمور و عوامها
هم در مسائل خصوصی و هم در مسائل عمومی مورد اعتماد اند(مردم به قوه ی قضائیه و مجریه اعتماد کرده اند تا منافع مردم را در مسائل خصوصی و عمومی در نظر بگیرند)
- و لا قوام لهم جمیعا إلا بالتجار و ذوی الصناعات
و قوامی نیست برای آنها(مردم، نظامیان، قضات، کُتاب و کارمندان) جمیعا مگر با تجارت و صاحب صناعات
#نور_نما
#حکومت_اسلامی
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@t_sardar
حکومت اسلامی(۱۲)
امیرالمؤمنین علیه السلام، در ادامه، از خصوصیت فرماندهان منتخب می گوید و سپس ویژگی خانواده ی نظامیان را می شمارند که مالک باید خود را به آنها نزدیک کند.
- فول من جنودک أنصحهم فی نفسک الله و لرسوله و لإمامک
ولایت بده(عهده دارش کن و انتخاب کن) از سپاهیانت، آن کسی که خیرخواه تر است برای خدا، رسول خدا و امام تو
- و أطهرهم جیبا
و پاک دامن تر(عفیف تر) است
امیرالمؤمنین علیه السلام، از عفت و امانت به "طهارت جیب" کنایه می آورد، زیرا آنکه سرقت می کند، مسروق را در جیب و گریبان خویش می نهد.
- و أفضلهم حلما ممن یبطی عن الغضب
حلیم تر است و از کسانی هستند که بطیء الغضب اند
"حلم" به مطلق صبر گفته نمی شود و مقصود از آن صبر در برابر غضب است و هر کس که قدرتش بیشتر است، باید حلمش نیز بیشتر باشد.
"بطی الغضب" کسی است که خیلی دیر به خشم در می آید
- و یستریح إلی العذر
و راحت تر عذر را قبول می کند
- و یرأف بالضعفاء
و با ضعیفان و بی پنهان رأفت بیشتری دارد
- و ینبوا علی الأقویاء
و با اقویاء(قدرتمندان) محکم برخورد کند
- و ممن لا یثیره العنف
و از کسانی انتخاب کن که درشتی(خشن بودن) او را به فساد نکشاند
- و لا یقعد به الضعف
و کسانی را انتخاب کن که ترس او را زمین گیر کند
- ثم ألصق بذوی المروءات و الأحساب
سپس خودت را بچسبان(نزدیک کن) به صاحبان جوانمردی و اصل و نسب دار(از نظامیان)
"ذوی الحساب" یعنی کسانی که ریشه دارند و صاحب اصل و نسب اند
"جوانمردی" مجموعه ای از فضایل است که در شخصی جمع شده است و او را از کار های پَست نگه می دارد. نِمود روشن جوانمردی در محاصره ی خیبر بود که طولانی شد تا اینکه فرد یهودی نزد پیامبر آمد و گفت: در زیر این زمین کانالی از آب رَد می شود و آب قلعه را تأمین می کند و شما کافی است این کانال را قطع کنید تا محاصره تمام شود که حضرت از این کار ممانعت کرد.
- و أهل البیوتات الصالحة
و آن هایی که اهل خانه های صالح اند
- و السوابق الحسنة
خانواده ای که دارای سوابق حسنه هستند
- ثم أهل النجدة و الشجاعة و السخاء و السماحة
خانواده هایی که اهل دلاوی و شجاعت و بخشنده و بلند نظر اند.
#حکومت_اسلامی
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
@t_sardar✨✨✨
کانال تنهاترین سردار منجی موعود
علیه السلام
حکومت اسلامی(۱۴)
امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه توصیه هایی به مالک اشتر در انتخاب قضات می کند و می فرماید:
- ثم اختر للحکم بین الناس أفضل رعیتک فی نفسک
سپس از میان مردم، برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن
- ممن لا تضیق به الأمور
از آن افرادی که زیادی کار و مشغله ی فراوان او را به ستوه نیاورد
- و لا تمحکه الخصوم
خصومت بین افراد او را خشمگین نکند و از حالت تعادل خارج نکند
- و لا یتمادی فی الزلة
بر رای اشتباه خود پای فشاری نکند
یعنی اگر لغزد بتواند که بازگردد و رجوع به سوی حق بهتر است از تمادی در باطل
- و لا یحصر من الفیء إلی الحق إذا عرفه
اگر دانست حکمی اشتباه است بر او سخت نباشد که به حق بازگردد
و این مشابه عبارت سابق است، جزء اینکه زیادتی وجود دارد و آن "با یحصر" است
- و لا تشرف نفسه علی طمع
طمع را از دل ریشه کن کند
در حقیقت "اشراف" به معنای ترسیدن است؛ یعنی بر خویشتن نمی ترسد و از فوت منافع و فواید هراس دارد
- و لا یکتفی بأدنی فهم دون أقصاه
از کسانی نباشد که به کمترین اطلاعات اکتفا کند و حکم بدهد
- و أوقفهم فی الشبهات
در شبهه ها نسبت به همه ی مردم با احتیاط تر باشد
- و أخذهم بالحجج
گیرنده ترین فرد دلیل باشد
- و أقلهم تبرما بمراجعة الخصم
و مراجعه ی پی در پی مردم، او را خسته نکند(کمترین آنها به لحاظ گله و شکوه باشد)
- و أصبرهم علی تکشف الأمور
و صبور ترین فرد در پرده برداری از حقایق باشد(در حل پرونده ها سریع نباشد)
یعنی حل پرونده هایی که روشن است را به درازا نکشاند تا پرونده ها انبار شود و مردم از مراجعه ی به دستگاه قضاء پشیمان شوند!
- و أصرمهم عند اتضاح الحکم
و پس از اینکه حقیقت روشن شد، قاطع و بُرنده باشد
- ممن لا یزدهیه إطراء
و تعریف زیاد او را فریب ندهد
- و لا یستمیله إغراء
و چرب زبانی او را منحرف نکند
- و أولئک قلیل
و چنین افرادی بسیار اندک اند
- ثم أکثر تعاهد قضائه
سپس هر چه بیشتر در قضاوت های او بیندیش
- و أفسح له فی البذل ما یزیل علته
و بقدری به او ببخش که نیاز های او برطرف شود
- و تقل معه حاجته إلی الناس
و به مردم نیازمند نباشد
- و أعطه من المنزلة لدیک ما لا یطمع فيه غیره من خاصیتک
و بقدری مقام و منزلت او را بالا ببرد که نزدیکان تو طمع نفوز در او نداشته باشن
- لیأمن بذلک اغیال الرجال له عندک
تا از توطئه ی آنها نزد تو در امان باشد
#حکومت_اسلامی
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
🌼أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪْألْفَرَج🌼
🔘______💛______🔘
🇮🇷↶☫تنهاترین سردارمنجی موعود علیه السلام☫↷
🇮🇷🌺@t_sardar🌺
حکومت اسلامی(۱۵)
امیرالمؤمنین علیه السلام بعد منصب قضاوت، سراغ کارگذاران می رود و می فرماید:
- ثم انظر فی أمور عمالک
در کار کارگذارانت بنگر
- فاستعملهم اختبار
و پس از امتحان آنها را انتخاب کن
- و لا تولهم محابا و أثره
و نه به سبب دوستی با آنها
- فإن هما جماع من شعب الجور و الخیانة
اگر بدون مشورت کسی را برای کار انتخاب کردی، ستم و خیانت کردی
از نظر امیرالمؤمنین علیه السلام انتخاب مسئولین با میل شخصی، بدون در نظر گرفتن لیاقت و بدون مشورت خیانت و ستم است
- و توخ منهم أهل التجربة
کارگذارانی انتخاب کن که خیر خواه مردم اند
- و الحیاء
شرم و حیا دارند
"حیا" قوه و قدرت درونی است که در وجود انسان، آدمی را از کار های زشت بازمی دارد
- من أهل البیوتات الصالحة
از خانواده های اصیل و صالحه انتخاب کن
- و القدم فی الإسلام المتقدمة
و کسانی که در اسلام از باقی جلو تر هستند
- فإنهم أکرم أخلاقا
چون چنین انسان هایی از لحاظ اخلاقی کریم اند
"کرامت" به معنای بزرگ منشی است و آنها کسانی هستند که کار های پست انجام نمی دهند.
"لئامت" مقابل کریم است. "لئیم" آدم فرومایه ای است که از انجام کار های پَست ابایی ندارد.
- و أصح أعراضا
از نظر غرض و هدف، صحیح و صالح ترین آدم ها هستند
"صحیح" مقابل "سقیم" قرار دارد. "سقیم" یعنی بیماری و آنها کسانی هستند که غرض بیمارگونه دارند
- و أقل فی المطامع إشرافا
و پایین ترین انسان در طمع اند
"طماع" کسی است که حد یقف ندارد و برای انجام وظیفه ی خود از مردم درخواست مُزد می کند.
- و أبلغ فی عواقب الأمور نظرا
دور اندیش ترین باشد
قَالَ لَهُ رَجُلٌ مَا الْحَزْمُ- قَالَ ص تُشَاوِرُ امْرَأً ذَا رَأْيٍ ثُمَّ تُطِيعُهُ.
مردی پرسید دوراندیشی چیست؟ فرمود: مشورت کردن با مرد صاحب رأی و آنگاه پیروی کردن از آن
- ثم أسبغ علیهم الأرزاق
سپس در روزی آنها بیفزای(به آنها سخت نگیر)
- فإن ذلک قوة لهم علی استصلاح أنفسهم
چون آنها را قوی می کند در اصلاح خودشان
- و غنی لهم عن تناول ما تحت أیدیهم
و دیگر نگاه طمع به آنچه که در اختیار خود دارند نمی برند
- و حجة علیهم
و اگر به آنها خوب برسی حجت تو بر علیه آنها زیاد خواهد بود
- إن خالفوا أمرک
اگر مخالفت کنند
- أو ثلموا أمانتک
یا خیانت کنند
- ثم تفقد أعمالهم
سپس کامل آنها را زیر نظر بگیر
- و ابعث العیون من أهل الصدق و الوفاء علیهم
و جاسوسانی انتخاب کن از انسان های اهل صدق و وفا
"عیون" جمع "عین" به معنای جاسوس است
- فإن تعاهدک فی السر لأمورهم حدوة لهم علی استعمال الأمانة
اگر چنین کنی آنها امانت دار تو می شوند
- و الرفق بالرعیة
و با مردم خوب رفتار می کنند
- و تحفظ من الأعوان
و مراقب حلقه های نزدیک به خودت باش
- فإن أحد منهم بسط یده إلی خیانة اجتمعت بها علیه عندک أخبار عیونک
که اگر یکی از آن حلقه های نزدیک دست به خیانت بُرد و خبر های جاسوسان هم بصورت مجتمع این خیانت را تأیید نمودند
- اکتفیت بذلک شاهدا
همین برای مجازات او کافی است
- فبسطت علیه العقوبة فی بدنه
او را با تازیانه شلاق بزن
- و أخذته بما أصاب من عمله
و هر چه چپاول کرده از او بگیر
- ثم نصبته بمقام المذلة
او او را نصب در جایگاه خواری کن(آبرویش را ببر)
- و وسمته بالخیانة
نشانه دارش کن به خیانت
- و قلدته عار التهمة
و گردن بند بدنامی را بر گردن او بنداز
#حکومت_اسلامی
اللّهمَعجّللولیڪالفرج 🌱
🌼أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪْألْفَرَج🌼
🔘______💛______🔘
🇮🇷↶☫تنهاترین سردارمنجی موعود علیه السلام☫↷
🇮🇷🌺@t_sardar🌺
حکومت اسلامی(۱۶)
امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه از مالیات و مالیات دهندگان می گوید و می فرماید:
- و تفقد أمر الخراج بما یصلح أهله
در مالیات و بیت المال تفقد و بررسی کن بگونه ای که صلاح مالیات دهندگان باشد
- فإن فی صلاحه و صلاحهم صلاحا لکن سواهم و صلاح لمن سواء إلا بهم
برای اینکه بهبودی مالیات و مالیات دهندگان باعث بهبودی سایر اقشار جامعه است(وضعیت جامعه بستگی به مالیات دارد)
- لأن الناس کلهم عیال علی الخراج و أهله
بخاطر اینکه همه ی مردم نان خور مالیات اند
- و لیکن نظرک فی عمارة الأرض أبلغ من نظرک فی استجلاب الخراج
باید تلاش تو در آبادانی زمین و بلاد بیشتر از جمع آوری مالیات باشد
- لأن ذلک لا یدرک بالعمارة
بخاطر اینکه خراج به دست نمی آید مگر به آبادانی
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: اگر مردم رفاه و آبادانی را در جامعه ببینند راحت تر مالیات می دهند چون مالیاتی که می دهند را با آبادانی بعینه می بیند و در واقع این مالیات به مردم بازمی گردد.
- و من طلب الخراج بغیر عمارة
و کسی که مالیات بخواهد در حالی که هیچ عمارت و آبادانی در جامعه نباشد
- الحرب البلاد
شهر ها را خراب می کند
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: حکومتی که مالیات بخواهد و در ازای دریافت مالیات کاری نکند، در حقیقت کشور را به خرابی می کشاند
- و أهلک العباد
نتنها کشور را خراب می کند و بلکه مردم را هم هلاک می کند
- و لم یستقم أمره إلا قلیلا
و کار این حکومت به درستی پیش نمی رود(دوام نمییابد) مگر خیلی کم
- فإن شکوا ثقلا أو علة أو انقطاع شرب أو بالة أو إحالة أرض اعتمرها غرق أو أجحف بها عطش خففت عنهم بما ترجوا أن یصلح به أمرهم
اگر مردم شکایت کردند از سنگینی مالیات یا آفت زدگی یا کمی باران یا خراب شدن زمین در سیلاب ها یا خشکسالی ها، به همان اندازه که لازم است تا مشکل آنها حل بشود، در مالیات به آنها تخفیف بده
"خففت عنهم" در پاسخ از "ان شکوا" است
- و لا یثقلن علیک شیء خففت به المؤونة عنهم
و هرگز تخفیف دادن در مالیات تو را نگران نسازد
- فإنه دخر یعودون به علیک فی عمارة بلادک
چون ذخیره ای است که به تو برمی گردد در آبادانی بلاد
- و تزیین و لا یتک
و اینکه حکمرانی خود را بیارایی
- مع استجلابک حسن ثنائهم
اگر چنین کنی مردم از تو تعریف می کنند(از روی رضایت)
- و تبجحک باستفاضة العدل فیهم
و موجب مسرت تو می شود عدل در میان آنها
- معتمدا فضل قوتهم
تکیه ات می شود زیادی قدرت مردم(با این مسائل)
- بما ذخرت عندهم من إجمامک لهم
به آن چیزی که بخاطر سختی از آنها نگرفتی و در حقیقت پیش آنها جمع و ذخیره کردی(به آنها بخشیدی)
- و الثقة منهم بما عودتهم من عدلک علیهم
و به آنها اطمینان خاطر می دهی با آن چیزی هایی که برگرداندی و با آنها مدارا کردی و عدالت و مهربانی که از خودت به رعیتت نشان دادی
- فربما حدث من الأمور ما إذا عولت فيه علیهم من بعد احتملوه طیبة أنفسهم به
بعد از آنکه از تو عدالت، بخشش و مهربانی دیدند، به آنها هر چیزی بسپاری با شادمانی و به بهترین وجه دستور تو را انجام می دهند
- فإن العمران محتمل ما حملته
زیرا آبادانی، قدرت تحمل و ظرفیت مردم را بالا می برد
کسی که در رفاه باشد دو اثر در او پدیدار می شود: ۱. سختی ها کمترین ضربه را به او می زند ۲. از حکومت ناامید نمی شود و سختی ها را تحمل می کند
- و إنما یؤتی خراب الأرض من إعواز أهلها
و ویرانی زمین از تنگدستی کشاورزان نشأت می گیرد(دست مردم هر چقدر بسته باشد به همان مقدار کشور به ویرانی می انجامد)
- و إنما یعوز أهلها لإشراف أنفس الولاء علی الجمع
زمانی دست مردم بسته می شود که زمامداران مردم را غارت کنند
- و سوء ظنهم بالبقاء
و در بقاء حکومت حسن ظن ندارند
محتمل معنا چنین است که زمامداران به خیال برکناری و عزل می افتند و از این رو فرصت را غنیمت می شمارند، و اموال را می دزدند و در آبادانی شهر ها نمی اندیشند.
- و قلة انتفاعهم بالعبر
و از سایر حکومت ها عبرت نمی گیرند
امیرالمؤمنین علیه السلام قدم به قدم توضیح می دهد و می فرماید: کشور زمانی خراب می شود که مردم تنگدست بشوند و مردم زمانی تنگدست می شوند که زمامداران مردم را چپاول کنند و حسن ظن به بقاء حکومت نداشته باشند و از سایر حکومت ها عبرت نگیرند
واژه ی "عبرت" و "اعتبار" به معنای نصیحت پذیری است و از کلمه عبور مشتق شده است که از انتقال از مکانی به مکان دیگر را نشان می دهد. در اینجا مفهوم آن است که ذهن انسان از کاری به کار دیگر انتقال یابد و مثلا عبرت گرفتن از دیگر حکومت ها بدین معنا: انتقال ذهن انسان از حکومت دیگران به حکومت خویش چرا که او با دیدن حکومت دیگران می اندیشد که نهایت چه سرنوشتی خواهد داشت.
#حکومت_اسلامی
حکومت اسلامی(۱۷)
امیرالمؤمنین در ادامه از کارگذاران حکومتی می گوید و می فرماید:
- ثم انظر فی حال کتابک
سپس نظر به منشی ها(کارمندان کن)
- فول علی أمورک خیرهم
بهترین آنها را انتخاب کن و کارهایت را به آنها بسپار
- و اخصص رسائلک التی تدخل فیها مکایدک و أسرارک بأجمعهم لوجوه صالح الاخلاق ممن لا تبطره الکرامة
نامه های محرمانه که اسرار توست، از میان نویسندگان به کسانی بده که از باقی صالح تر باشد و کسی باشد که گرامی داشتن او را به سرکشی نکشاند
- فیجترئ بها علیک فی خلاف لک بحضرة ملا
اگر راز دار تو کرامت نداشته باشد، جریح می شود بر علیه تو بخاطر آن اطلاعات در حضور مردم
- و لا تقصر به الغفلة عن إیراد مکاتبات عمالک علیک
و در رساندن نامه ی تو و اخذ نامه های دیگران کوتاهی نکند
امیرالمؤمنین به ارتباط سریع و راحت مردم با رهبر تاکید می دارد که مردم بتوانند با رهبر و حاکم خود مکاتبه و ارتباط داشته باشند.
- و إرصداد جواباتها علی الصواب عنک
و همینطور در رساندن جواب های تو کوتاهی نکنند
- و فیما یأخذ لک و یعطی منک
از آنچه که برای تو می گیرد و از تو می گیرد
- و لا یضعف عقد اعتقده لک
در تنظیم هیچ قراردادی ضعیف عمل نکند
- و لا یعجز عن إطلاق ما عقد علیک
در بر هم زدن آنچه که به ضرر توست کوتاهی نکند(اگر قرادی به ضرر توست به آن سریع رسیدگی کند)
- و لا یجهل مبلغ قدر نفسه فی الأمور
و قدر و منزلت خود را در کار ها بشناسد
- فإن الجاهل بقدر نفسه یکون بقدر غیر أجهل
آن کسی که به قدر خود جهالت داشته باشد، قطعا نسبت به منزلت دیگران جاهل تر است(کسی که احترام خودش را نگه ندارد، احترام دیگران را هم نگه نخواهد داشت)
امیرالمؤمنین می فرماید: «العالم من عرف قدره، و کفی بالمرء جهلا ألا يعرف قدره» عالم كسى است كه قدر و منزلت خود را بشناسد و آدمى را همين نادانى بس كه منزلت خود را نشناسد.
سنجش منزلت هر کس به مسائل و دغدغه های اوست؛ کسی که مسائل نیکو و بزرگی دارد به قدر خودش واقف است و کسی که مسائلش پست و کوچکی دارد، قدر خودش را ندانسته و وارد وادی هلاکت می شود: «قیمة كُل امرئ ما یحسنه و ما هلک امرؤ عرف قدره»
- ثم لا یکن اختیارک إیاهم علی فراستک و استنامتک و حسن الظن منک
مبادا در گزینش مجریان بر تیزهوشی و اطمینان شخصی و خوش باوری خود اطمینان کنی
- فإن الرجال یتعرضون لفراسات الولاة بتصنعهم و حسن حدیثهم
زیرا بعضی افراد زرنگ با رفتار مصنوعی، نظر حاکم را به خود جلب می کنند
چنین کسانی شخصیت استواری ندارند و به حسب مکانی که قرار می گیرند، رفتار و چهره ی مصنوعی برای خود می پذیرند.
امام سجاد از چنین اخلاقی برحذر می دارد و می فرماید: «اللهم لا تجعلنی من المعارین» خدایا من را از معارین قرار مده که اصل این واژه آنچنان که علامه ی مجلسی بیان می دارد از «عاریه» به معنای غیر استواری اخذ شده: «سيأتي في باب المعارين فإنها صريحة في أنه مأخوذ من العارية». و کسانی چنین اخلاقی از خود بروز می دهند که یا بی غرض به خود شناسی نرسیده اند یا اینکه اهداف شومی را در سَر دارند و هرگز چهره ی حقیقی خود را نمایان نمی کنند.
- و لیس وراء ذلک من النصیحة و الأمانة شیء
و بعد کسانی که مصنوعی رفتار می کنند نه امانت دارند و نه خیرخواه تو هستند
- ولکن اختبرهم بما ولو للصالحین قبلک
ولکن آنها را در مورد خدماتی که برای انسان های قبل از تو انجام داده اند آزمایش کن
- فاعمد لأحسنهم کان فی العامة أثرا
اعتماد کن به افراد خوب(تکیه گاه و انسان های اطراف تو آدم های خوب باشند) تا بر مردم اثر ادبی بگذارد(مردم وقتی ببینند اطراف حاکم انسان های نیکی هستند به حاکم امیدوار می شوند)
- و أعرفهم بالأمانة وجها
از میان مردم کسانی را انتخاب کن که معروف تر از همه نسبت به امانت داری اند
امیرالمؤمنین سوابق و شهرت افراد در بین مردم را برای انتخاب کارمندان حکومتی دخالت می دهد، همچنان که در عبارات سابق فرمود: وزیران تو نباید وزیران حاکم های ستمگر قبلی باشند که در ستم به آنها کمک کرده اند و حضرت در این عبارات اخیر نیز به این اصل مهم توجه می دهد و در آغاز این نوشتار به عبارت «خیرهم» می فرماید که بهترین مردم باشد.
#حکومت_اسلامی
اللهم عجل لولیک الفرج🌺🕊
@t_sardar✨
تنهامنجی موعود علیه السلام 🌺🕊
حکومت اسلامی(۱۸)
امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه از تجار می گوید و می فرماید:
- ثم استوص بالتجار و ذوی الصناعات
سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنایع بپذیر
- و أوض بهم خیرا
و آنها را به نیکوکاری سفارش کن
- المقیم منها و المضطرب بماله
کسانی که در مصر سکونت دارند یا در حال رفت و آمدند
- و المترفق ببدنه
کسانی که با نیروی جسمی خود کار می کنند
یعنی سرمایه ی آنها جسمشان است
- فإنهم مواد المنافع
چرا که آنها منابع اصلی منفعت اند
- و أسباب المرافق
و عامل پدید آمدن رفاه هستند
- و جلابها من المباعد و المطارح
و جلب می کنند آن وسایل و منافع را از جاه های دور و دشوار
- فی برک و بحرک
از خشکی و دریا
- و سهلک و جبلک
از راه های هموار(دشت) و راه های کوهستانی
- و حیث لا یلتئم الناس لمواضعها
و جاهای سختی که مردم در آنجا زندگی نمی کنند
- و لا یجترثون علیها
و یا جرات رفتن به آنجا ندارند
- فإنهم سلم و لا تخاف بائقته
بازرگانان مردمی آرام و سالم اند اند و از ماجراجویی و ستیزه جویی آنها ترسی نیست
- و صلح لا تخشی غائلته
و همیشه دنبال آشتی و صلح اند و ترسی از فتنه گری آنها نیست
- و تفقد أمورهم بحضرتک
و در کار آنها حضورا بیندیش در شهر
- و فی حواشی بلادک
و یا در حاشیه ی سرزمین تو
- و اعلم أن فی کثیر منهم ضیفا فاحشا و شحا قبیحا و احتکار للمنافع
با همه ی این توضیحات بدان در میان بازرگانان، انسان های تنگ نظر و بد معامله و بخیل و کسانی که احتکار می کنند بخاطر منفعت خود وجود دارند
- و تحکما فی البیاعات
در بیع بعضی آنها زورگو اند
- و ذلک باب مضرة للعامة
همه ی اینها(تنگ نظر، بعد معامله، بخیل، احتکار، زورگو) مضرت برای عامه است(همه را دچار ضرر می کند و جامعه را درگیر خود می کند)
- و عیب علی الولاء
اقتصاد اگر چنین متشنج باشد، علاوه بر اینکه بر عموم ضرر دارد، برای حکمران هم عیب است
- فامنع من الاحتکار
پس جلوی احتکار را بگیر
- فإن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم منع منه
که رسول خدا از احتکار منع کرد
- و لیکن البیع بیعت سمحا بموازین عدل
و بایستی خرید و فروش در جامعه ی اسلامی با سادگی و بدون فراز و نشیب و با معیار های عادلانه انجام شود
- و أسعار لا تجحف بالفریقین من البائع و المبتاع
و قیمت هایی که به هر دو طرف(فروشند و خریدار) ضرر نرساند
- فمن قارف حکرة بعد نهیک إیاه فنکل به
پس هر کسی را که تو از احتکار منع کردی، احتکار کرد به او کیفر بده و تادیبش کن
- و عاقبت فی غیر اسراف
و اما در این کیفر زیاده روی نکن
#حکومت_اسلامی
حکومت اسلامی(۱۹)
امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه از طبقه ی محرومین می گوید و می فرماید:
- ثم الله الله فی الطبقة السفلی من الذین لا حیلة لهم
خدا را در نظر بگیر، خدا را در نظر بگیر در مورد طبقه ی محرومین که چاره ای ندارند
"حیلة" یعنی راه برون رفت ندارند
- من المساکین و المحتاجین و أهل البؤسی و الزمنی
از مسکین و مجتاجین و بدبختان و کسانی که قدرت حرکت ندارند(بی پولی باعث شده که کاری نمی توانند انجام بدهند)
- فإن فی هذه الطبقة قانعا و معترا
پس محروم بر دو نوع هستند: بعضی قانع اند(آبرو دارند و دست به سوی هیچ کس دراز نمی کنند) و بعضی دست به تکدی گری می زنند
- و حفظ الله ما استحفظک من حقه فیهم
برای خداوند محافظ کن آن حقی را که خداوند برای این طبقه برای تو مشخص کرده(حق این طبقه را که خدا مشخص کرده رعایت کن)
"استحفظ" یعنی از تو خواسته
- و اجعل لهم قسما من بیت مالک
و یک قسمی از بیت المال(ردیف بودجه) را برای آنها قرار بده
- و قسما من غلات صوافی الإسلام فی کلد بلد
و علاوه بر بخش بیت المال، بخشی از غله های زمین های غنیمتی اسلام در هر سرزمینی را
- فإن للأقصی منهم مثل الذی للأدنی
برای دور ترین آنها همان حقی است که برای نزدیک ترین آنها است(دوری باعث نشود که آنها را نادیده بگیری و به آنها رسیدگی نکنی)
- و کل قد استرعیت حقه
و هر کسی حقی دارد
- و لا یشغلنک عنهم بطر
و مبادا سرمستی به قدرت تو را مشغول کند و از آنها بگذری
- فإنک لا تعذر یضییع التافه لإحکامک الکثیر المهم
بخاطر اینکه هرگز زیادی کار های مهم نمی تواند عذر برای فراموشی کار های کوچیک باشد
- فلا تشخص همک عنهم
پس همت خود را در پرداختن به آنها دریغ مدار
- و لا تصغر خذک لهم
و رویت را از آنان برندار
- و تفقد أمور من لا یصل إلیک منهم
و خود تو پی گیری کن کسانی که دستشان به تو نمی رسد
- ممن تفتحمه العیون
مخصوصا دنبال کسانی برو که به چشم نمی آیند
- و تحقره الرجال
و یا با آنها تحقیر آمیز برخورد شده است
- ففرع لأولئک ثقتک من أهل الخشیة و التواضع
در اطراف خود از کسانی که اهل خشوع و تواضع اند برای آنها انتخاب کن
- فلیرفع إلیک أمورهم
تا مسائل آنها را به تو برساند و گزارش کند
- ثم اعمل فیهم بالإعذار إلی الله سبحانه یوم تلقاه
و بعد گزارش گیری در حل مشکلات آنها بگونه ای عمل کن تا در روزی که خدا را ملاقات می کنی عذر داشته باشی
- قال هؤلاء من بین الرعیة أحوج إلی الإنصاف غیرهم
از بین مردم چنین آدم هایی محتاج تر اند به انصاف و عدالت از بقیه(باید به چنین افرادی نسبت به بقیه بیشتر توجه نشان دهی)
- و کل فأعذر إلی الله فی تأدیة حقه إلیه
و چنان باش كه براى يك يك آنان در پيشگاه خداوندى، در اداى حق ايشان، عذرى توانى داشت
- و تعهد أهل الیتم
و کسانی که بی سرپرست هستند(کسانی که سایه ای بر سر ندارند)
- و ذوی الرقة فی السن
و کسانی که سالخورده هستند
- ممن لا حیلة له
که چاره ای ندارند
- و لا ینصب للمسألة نفسه
و دست سوال پیش کسی دراز نکنند
- و ذلک علی الولاة تقیل
و آنچه سفارش کردم بر حاکمان سنگین است
- و قد یخففه الله علی أقدام طلبوا العاقبة فصبروا أنفسهم
حق سنگین است ولی خداوند سبک می کند برای کسانی که نفس خود را به صبر وادار می کنند
- و وثقوا بصدق موعود الله لهم
و به صدق وعده های خداوند متکی اند
#حکومت_اسلامی
.بسم الله الرحمن الرحیم. ریپورتم منتظر المهدی فدایی ابوفاضل خادمه المهدی:
نشرصدقه جاریه باذکر5صلوات
🌼أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪْألْفَرَج🌼
🔘______💛______🔘
🇮🇷↶☫تنهامنجی موعود
علیه السلام☫↷
🇮🇷🌺@t_sardar🌺
حکومت اسلامی(۲۰)
امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه مطلب سابق می فرماید:
- و اجعل لذوی الحاجات منک قسما تفرغ لهم فيه شخصک
کسانی که احتیاج دارند بخشی از خودت را به آنان اختصاص بده
- و تجلس لهم مجلسا عاما
و در مجلس عمومی با آنها بنشین
- فتتواضع فيه لله الذی خلقک
پس تواضع کن در برابر خداوندی که تو را خلق کرده است
- و تقعد عنهم جندک
و دور کن از آنها جنود
- و أعوانک من أحراسک و شرطک
و اعوان و حارس ها(محافظان) و شرطه ها را
- حتی یکلمک متکلمهم غیر متتعتع
تا اینکه با تو هم کلام بشوند سخنگوی آنها، منتهی با اضطرار با تو سخن نکند
- فإنی سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول فی غیر موطن
که از رسول الله فراوان شنیدم(نه فقط در یک موطن)
- لن تقدس أمة لا یؤخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع
به رستگاری نمی رسد آن ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان بدون هیچ نگرانی نگیرد(آن جامعه ای مدنظر پیامبر است که یک ناتوان به راحتی بتواند سخن بگوید و طالب حق خویش بشود)
"غیر متتعتع" یعنی بدون ناراحتی و پریشانی و آن که دچار شک و پریشانی است که در کلام خویش از ترس دیدار لکنت دارد
- ثم احتمل الخرق منهم و العی
پس درشتی و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار کن
- و نح عنهم الضیق و الأنف
و تنگ نظری و خودبزرگ بینی را از خود دور ساز
- یبسط الله علیک بذلک أکناف رحمة
تا اینکه خداوند بخاطر این برخورد تو، درهای رحمت را به سویت بگشاید
- و یوجب لک ثواب طاعته
و علاوه بر در های رحمت، به تو ثواب نیز می دهد
- و أعط ما أعطیت هنیئا و امنع فی إجمال و إعذار
و آنچه که بر مردم می بخشی بر تو گوارا باشد؛ اما اگر از کسی می خواهی چیزی را محروم کنی با مهربانی و عذرخواهی همراه باشد.
#نور_نما
#حکومت_اسلامی