🍂
♦️شاهد عینی
عملیات غیوراصلی
خاطرات غلامرضا رمضانی
┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
🔹 مقدمه ۱
با شروع جنگ تحمیلی نیروهای صدام از چند محور به خوزستان حمله کردند؛ یکی از محورهای مهم بستان و پس از آن سوسنگرد بود که لشکر ۹ زرهی بعثی با یک خیز سنگین، سوسنگرد و حمیدیه را دور زد و وارد جاده حمیدیه - اهواز شد.
مرکز خوزستان از سمت غرب در خطر جدی قرار داشت زیرا عمده نیروهای مدافع در خرمشهر و آبادان حضور داشتند و نکته نگران کنندهتر اینجا بود که هیچ عارضه طبیعی که بتواند پیشروی سریع زرهی عراق را متوقف کند در مسیر وجود نداشت.
ماوقع از طریق آیت الله بهشتی به اطلاع امام رسید و ایشان با ناراحتی از اوضاع اظهار داشتند: مگر جوانان اهوازی مردهاند که عراقیها اهواز را بگیرند؟
این جمله امام به گوش نیروهای سپاه، بسیج و مدافعان ارتشی اهواز رسید و جوش و خروشی عجیب در میان آنان پدید آمد.
مسئول آموزش سپاه اهواز که یک ارتشی با درجه سروانی به نام علی غیور اصلی بود، شبیخونی را طراحی کرد و آن را در اواخر ساعات شب ۹ مهرماه به اجرا در میآورد.
غیور اصلی که اصالتی مشهدی داشت از تکاوران ویژه ارتش ایران به شمار میرفت که چندین مدال از مسابقات ارتشهای جهان صید کرده و به علت تدین و تشرع به مبارزه با حکومت پهلوی برخاسته و قبل از انقلاب نیز حکم اعدامش صادر شده بود.
•⊰┅┅❀•❀┅┅⊰•
ادامه دارد
#شاهد_عینی
🇮🇷 کانال خبری آزادگان سرافراز
https://eitaa.com/taakrit11pw90
🍂
♦️شاهد عینی
عملیات غیور اصلی
خاطرات غلامرضا رمضانی
┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
✍ در مورد این عملیات خداوند بزرگ به این بنده حقیر توفیق داد شرکت کردم و همرزم شهید غیور اصلی و شهید محمود مراد اسکندری بودم.
در مصاحبه و فیلمی که به کارگردانی برادرمان آقای قیصری تهیه شد، حدود یک ساعت میباشد و این فیلم در اینترنت بنام عملیات شهید غیور اصلی موجود است، ناگفته نماند در این فیلم هم مانند خیلی از از مطالب که جسته گریخته در شبکههای مجازی میبینم همه آن حقیقت نیست.
عملیات در شب دهم انجام شد و تا صبح طول کشید. تعداد حاضرین در این عملیات ۲۷ نفر بودند و با خود شهید غیور اصلی و سردار احمد غلامپور و سردار سیاف حدود ۳۰ نفر میشدیم.
افراد دیگری هم در صبح عملیات در روز دهم به ما ملحق شدند.
طبق خبری که به ما رسیده بود بعثیها قرار بوده آن شب در حمیدیه مستقر شوند و پایگاه اولیه خود را در آنجا بزنند و صبح جاده اهواز دزفول را ببندند و به طرف اهواز بیایند.
آن شب بعد از سازماندهی و توجیه تعجیلی در پشت جاده اهواز حمیدیه مستقر شدیم، اصلا نیازی به ما پیدا نکردند. خصوصا اینکه فقط خودمان بودیم و اسلحههای به درد نخوری که همراهمان بود. میخواستیم در آن شب با تن در برابر تانک و فقط با چند آر پی جی در برابر آنان مقاومت کنیم.
اگر اشتباه نکنم همه دارایی ما دو یا سه قبضه بیشتر نبود!
•⊰┅┅❀•❀┅┅⊰•
ادامه دارد
#شاهد_عینی
🇮🇷 کانال خبری آزادگان سرافراز
https://eitaa.com/taakrit11pw90
♦️ شاهد عینی
عملیات غیوراصلی
خاطرات غلامرضا رمضانی
┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
✍ در این عملیات شهید غیور اصلی مرا یاد آیات قرآن که خداوند درباره جنگ به پیامبر (ص) نازل کرده بود میانداخت.
مخصوصا در سوره انفال، آیه ۱۷ که در این آیات خداوند میفرماید: (ای مؤمنان) نه شما بلکه خدا کافران را کشت و (ای رسول) چون تو تیر افکندی نه تو بلکه خدا افکند (تا کافران را شکست دهد) یا در آیه ۶۵ انفال میفرماید: اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر غالب خواهند شد ...
هیچ کداممان تا آن موقع، نه آر پی جی زده بودیم نه نارنجک تفنگی. یک مقدار من در زمان خدمت در لشکر ۹۲ زرهی اهواز بصورت تئوری آموزش دیده بودم و بر اثر استمرار در ورزش تا حدودی قدرت بدنی خوبی داشتیم.
از ظهر آن روز که در محل عملیات سپاه نهار خوردیم تا ظهر روز بعد در فعالیت بودیم، نه آب و نه غذا خوردیمگ
قبل از سوار شدن به اتوبوس یک نفر با فریاد گفت، یکی از برادرهای اینجا که قبلاً در منطقه دزفول با آر پی جی شلیک کرده به شما یاد میده چطور با این سلاح شلیک کنید. اون شخص کسی نبود جز محمود مراد اسکندری که نمیدونم با زبان لری یا دزفول چگونگی شلیک را آموزش داد.
این بود تمام دوره با آر پی جی ما برای این هفت عدد آر پیجی که ظاهراً تازه از تهران آمده بود و هنوز در صندوق آغشته به گریس بود.
•⊰┅┅❀•❀┅┅⊰•
ادامه دارد
#شاهد_عینی
🇮🇷 کانال خبری آزادگان سرافراز
https://eitaa.com/taakrit11pw90