♦️ شاهد عینی
عملیات غیوراصلی
خاطرات غلامرضا رمضانی
┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
✍ در این عملیات فقط ۷ عدد آر پی جی داشتیم که تازه از صندوق در آورده بودند و بقیه افراد تفنگ و نارنجک تفنگی داشتند. قبضه بنده هم یه آر پی جی دوربیندار و احتمالا دید در شب بود.
عملیات ساعت یک بامداد بود.
ابتدا شهید غیور اصلی همه نیروها رو آرایش نظامی داد. دو ردیف شدیم. یک آر پی جی و یک کمکی که کمکی من شهید حمید معیریان بود.
غیور اصلی قبلا ما را در دورههای سپاه آموزش داده بود. آن روزها دوره اول سپاه بودیم. محل آموزش ما در دانشگاه کشاورزی پلاثانی در جاده اهواز شوشتر بود. دوره ما فکر میکنم دوره سوم سپاه بود که شهید حسین علمالهدی و حمید کاشانی، شهید غیور اصلی را آوردند در آنجا و معرفی کردند و خصوصیات ایشان بسیار تعریف کردند.
در زمان معرفی برادر محمد بلالی داشت بچهها را ورزش میداد و شعار میداد. بقیه هم با شور و حال خاصی جواب میدادند. هنوز که هنوز است، صدایشان گوشم را نوازش میدهد.
- کو شیر؟
- کو یوزه پلنگ؟
- کو نهنگ؟
- پاسدار خمینی، از همه برتر است.
حسین علمالهدی، حمید کاشانی و غیور اصلی هم نگارگر این صحنه بودند. شهید حسین علمالهدی گفت: روایت است که پیامبر صلی الله علیه و آله وقتی وارد زمین ورزش رزمندگان میشد کفشهایش را در میآورد و میگفت: این زمین تبرکه.
•⊰┅┅❀•❀┅┅⊰•
ادامه دارد
#شاهد_عینی
** 🇮🇷 کانال خبری آزادگان سرافراز
https://eitaa.com
/taakrit11pw90