تاملات
📍 یادداشت | تأملاتی پیرامون ارتجاع مشدد آیا «نقد اندیشه» فضلینژاد و صورتبندی نظری او ایده جدید و
🔘 بخش 1 از 2
🔹 #فضلینژاد را شاید همه با قلم تند و تیزش و تفکر نقادش به یاد دارند. ژورنالیستی که حوزه اندیشه را میشناسد و در فرمهای مختلف قوت کار ژورنالیستی خود را نشان داده است. از سرمقالههای خوش قلم و پروندههای خوش خوان و پرمغز او در نشریه #عصر_اندیشه، تا کتاب سهگانهاش پیرامون افشاگری عقبه فکری جریان اصلاحات و بازشناسی #ارتش_سری_روشنفکری در ایران و همچنین برنامه تلویزیونی فاخر #شوکران همگی از آثاری هستند که در ذهنهای اهل اندیشه باقی مانده است.
🔹فضلینژاد بارها نشان داده که اهل اندیشه است و فضای فکری جامعه را خوب میشناسد. او به نوعی فرایند #جریانسازی مسائل انضمامی و اندیشهای را خوب میفهمد، دارای ابتکار عمل در #مفهومپردازی است و در نسبت با عناصر و جریانات فکری حاضر آگاهاندیشی است. یکی از وجوه نظری او چناچه باید هر ژورنالیست حوزه اندیشه چنین باشد، صورتبندیهای جذاب او در نسبت با فضای فکری جامعه است.
🔹 فضلینژاد که بعد از تعطیلی و سرانجام نافرجام شوکران، در فترت به سر میبرد، اینک با #نقد_اندیشه به میدان آمده است. شاید بعد از اتمام مطالعه نشریه و کمی تأمل پیرامون ایده جدید و نشریه تازه او نقدها نوشتم. فعلا مدعایم آن است که «نقد اندیشه» یک عقبگرد در فضای #ژورنالیسم_اندیشه است. مشخص نیست چه ایدهای دارد. هرچند به دنبال نقادی اندیشه است تا به قول خودش از فروبستگی و انسداد اندیشه و «#ارتجاع_مشدد» بیرون آید اما پیش از آنکه نقادی بنیادی داشته باشد، یا ایدهای بکر و خلاق، نقادیهایش بیشتر به نقزنی و غرزدن شبیه شده و در دام تکرار مکررات گرفتار شده است.
🔹 سرمقاله او که شاید تزفکری او در «نقد اندیشه» باشد، نیز موید آن ادعاست. او تلاش دارد چنانکه سابق بر این عرض شد، صورتبندی از وضعیت کنونی ارائه دهد. او جامعه را دچار یک آشفتگی معرفتی میداند که ماحصل بازگشت نیروی ارتجاع است. «#ارتجاع» مفهوم بنیادی او در فهم کنونی جامعه است. او عناصر فعال میدان را در سه نیروی ارتجاع باستانگرا، اسلامگرا و نوگرا مقولهبندی میکند که هر سه در تحمیل وضعیت کنونی به اشتراک رسیدهاند.
⚜️ @Taammolat74