🔰 فرار از دانشگاه
چگونه علوم انسانی در جامعه مدنی به گردش افتاد؟
✍️ حسام سلامت
🔘 بخش سوم| بخش دوم
💠
شرایط امکان🔸مفهوم دوم در منطق روششناسیک رساله، «شرایط امکان» (conditions of possibility) است. میپرسیم از حیث تاریخی چه شرایطی پیش آمد که پاگرفتن موسساتی چون «#پرسش»، «#رخداد_تازه»، «#روزگار_نو» و... را ممکن ساخت؟ این شرایط امکان را میتوان از مجرای نگارش تاریخ پروبلماتیک سه میدان دانشگاهی، میدان روشنفکری و میدان سیاسی ترسیم کرد. 🔹در اینجا از خود میپرسیم چه تحولاتی در هر یک از این سه میدان و در نسبت میان آنها با یکدیگر رخ داد تا در نهایت در نیمه دوم دهه هشتاد این موسسات ممکن شدند. تاریخ مستقل اما در عین حال درهمتنیده این سه میدان را میتوان از طریق مفهوم conjecture که میشود به اتصال، همآیندی یا همآمیزی ترجمه کرد، به یکدیگر ربط داد. 🔸کنجکچر نوعی اتصال تصادفی عناصر پراکنده در یک برهه تاریخی است به گونهای که یک ترکیب مشخص را شکل میدهند. این عناصر ممکن است در برهههای بعد از هم جدا شوند و به شکلهای تصادفی دیگری با هم پیوند بخورند. در واقع به میانجی مفهوم کنجکچر نشان میدهیم که روندها، جریانها و نیروهایی که در هر یک از این میدانهای سهگانه پراکنده بودهاند چگونه با یکدیگر درآمیختند و به اصطلاح مفصلبندی شدند تا در نقطه تلاقی آنها تجربه نوظهوری - در اینجا موسسات آموزشی موازی - ممکن شود. 💠
گردش گفتارها🔸از تاریخ پُرپیچوتاب هر یک از این سه میدان تنها به یک مورد اساسی که مستقیم یا غیرمستقیم به «#گردش_گفتارها» ربط پیدا میکند، اشاره میکنم. در تاریخ میدان دانشگاهی احتمالا تعیینکنندهترین دقیقه به انقلاب فرهنگی مربوط میشود. تعیینکنندگی این دقیقه برای بحث ما از حیث کنترل نظاممند گردش گفتارهاست. 🔹تا جایی که پای #شورای_عالی_انقلاب_فرهنگی در میان است عملا با عالیترین مرجع سیاستگذار در قلمرو میدان دانشگاهی طرفیم. بنابراین سوال این است که این شورا چگونه رویههای کنترل سیستماتیک گفتار را تا به امروز هدایت کرده است؟ بیش از هر چیز به اتکای دو سازوکار مشخص: ۱. «هیاتهای جذب و استخدام اساتید» که سوژههای گفتار را کنترل میکند، از حیث اینکه چه کسانی صلاحیت دارند در دانشگاه سخن بگویند و ۲. «شورای تحول علوم انسانی» که سازوکار کنترل صوری خود گفتارهاست، از حیث اینکه چه دانشها و گفتارهایی میتوانند در دانشگاهها به گردش بیفتند. 🔸در بحث ما تاریخ میدان #روشنفکری از حیث تولید مستقل گفتارهای موازی اهمیت دارد. اگر دانشگاه در دوره پساانقلابی با قسمی از انسداد یا دستکم رکود تولید گفتار دست به گریبان بوده، میدان روشنفکری، در عوض، پیوسته دستاندرکار عرضه انبوهی از گفتارهای جورواجور بوده است. محض نمونه، مداخلات «#حلقه_کیان» یا «#حلقه_ارغنون» در دهه ۷۰ و ۸۰ را در نظر آورید. ⚜️ @taammolat74