📍 یادداشت | «گفتمان انکار»
آیا رضا غلامی مسئولیت ناکامیهای اسلامیسازی علوم را به دوش میکشد؟
▪️#رضا_غلامی، که سالها در رأس یکی از مهمترین پروژههای علمی کشور در حوزه #اسلامیسازی_علوم_انسانی قرار داشت، اخیراً در یک چرخش گفتمانی ناگهانی، اساساً «اسلامیسازی علوم» را خطای راهبردی و معرفتی خوانده است. این تغییر موضع نهتنها پرسشهای جدی درباره عملکرد گذشتهاش مطرح میکند، بلکه از زاویهای عمیقتر، دلالتهای پنهانی را نیز در خود جای داده که نیاز به بررسی جدی دارد.
⚜️ @Taammolat74
👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت | «گفتمان انکار» آیا رضا غلامی مسئولیت ناکامیهای اسلامیسازی علوم را به دوش میکشد؟ ▪️
🔹اظهارات ارتجاعی اخیر رضا غلامی مبنی بر نفی اسلامیسازی علوم انسانی، بیش از آنکه «شگفتیآور» باشد، «نگرانکننده» است. گفتار اخیر ایشان بیشتر بهنظر میرسد تلاشی برای مشروعیتبخشی به عملکرد گذشتهاش باشد تا نقدی واقعی، باید جدی گرفته شود. وقتی پروژهای به نتیجه نمیرسد، سادهترین راه #فرار از مسئولیت، انکار کل مسیر است. اما چه کسی باید پاسخگوی حجم گستردهای از منابع مالی و انسانی که در این راه هدر رفته باشد؟ آیا این نتیجهگیری نمیتوانست در مراحل ابتدایی با مطالعات دقیقتر و #تأملات عمیقتر به دست آید؟
🔸«#گفتمان_انکار»، در این زمینه، به معنای نادیده گرفتن واقعیتها و چالشهای پیشرو است و به نوعی #تاریخزدایی از مسیری که در آن گام برداشتهایم. کسانی که زمانی مسئولیتهای کلیدی در این پروژه را به عهده داشتند، اکنون به سادگی از آن فاصله گرفته یا آن را انکار میکنند. از #رضا_داوری_اردکانی تا #رضا_غلامی، شاهدیم که گفتمان اسلامیسازی علوم دچار یک بحران جدی شده است. این بحران به وضوح ناکارآمدی سیاستگذاریهای کلان در این حوزه را نمایان میکند.
🔹 در این سالها، بهجای تمرکز بر بازسازی #سنت_علمی و ایجاد زیرساختهای لازم، بخش عمدهای از سرمایههای این حوزه در مسیرهایی صرف شد که نتیجهای ملموس برای جامعه علمی نداشت. #ایده_علوم_انسانی_اسلامی، همچنان میتواند بستری برای بازاندیشی در این حوزه باشد. اما این بازاندیشی باید با پذیرش اشتباهات اجرایی، نقد صادقانه و تلاش برای اصلاح آغاز شود، نه انکار تمام دستاوردهای گذشته.
💢سخنان اخیر رضا غلامی باید به فرصتی برای طرح پرسشهای جدی تبدیل شود. چرا که پاسخ به این پرسشها میتواند مسیر جدیدی برای نسل جوان و #اندیشمند امروز فراهم کند. در نهایت، اگر گفتمان علوم انسانی اسلامی با چالشهایی مواجه شده، راه حل آن در #نقد_صادقانه و #اصلاح است، نه انکار تمام آنچه که پیش از این ساخته شده است.
⚜️ @Taammolat74
🖇 در همین شب بلند، دلتنگیهایی هست که بلندتر از یلدا در دلها سایه انداختهاند...
«امشب، در این شب بلند، قصههایمان شاید تلختر از همیشه باشند. اما شاید برای اولین بار یاد او را با شور بیشتری در دلهایمان زنده میکنیم. یاد مردی که نبودنش نه تنها یک فقدان شخصی، بلکه یک گمشدگی عمیق در دل تاریخ سرزمین میانه است.»
قصه او اما هنوز ادامه دارد... 🌹
شاید امشب باید قصه #یلدا را نه با حافظ، که با یاد دلیرمردانی مثل او به پایان ببریم. ✔️
⚜️ @Taammolat74
📮 «مادر برای تحمل کردن خلق شده ! کدام مصیبتی روی زمین اتفاق میافتد که سهمی از آن مال مادرها نباشد؟!»
نادر ابراهیمی
روز مادر مبارک 💐
⚜️ @Taammolat74
تاملات
📮 «مادر برای تحمل کردن خلق شده ! کدام مصیبتی روی زمین اتفاق میافتد که سهمی از آن مال مادرها نباشد؟!
📍 یادداشت | «چرا جهان امروز به مادرانگی نیاز دارد؟»
▪️در دوران تسلط ماشینها و #هوش_مصنوعی، انسانیت در معرض فراموشی قرار گرفته است. ارزشهای انسانی مانند شفقت، #عشق بیقیدوشرط، صبوری و پرورش که ذات مادرانگی را تشکیل میدهند، به حاشیه رانده شدهاند. در این میان، #مادرانگی میتواند به مثابه طرحی احیاکننده عمل کند؛ نه تنها در #خانواده، بلکه در تمام عرصههای اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی.
⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | «چرا جهان امروز به مادرانگی نیاز دارد؟» ▪️در دوران تسلط ماشینها و #هوش_مصنوعی، انسانیت
🔸مادرانگی دیگر صرفاً به معنای نقش زیستی یا خانوادگی یک زن نیست؛ بلکه میتواند به معنای پرورش جامعهای باشد که در آن همدلی، پذیرش و حمایت از دیگران جایگزین رقابت بیپایان میشود. مادرانگی در معنای نوین خود، میتواند الهامبخش سیاستهایی باشد که محورشان مراقبت از طبیعت، بازسازی روابط انسانی و ایجاد تعادل در نظام اقتصادی است.
🔹 از منظر فلسفی، مادرانگی نه صرفاً یک نقش اجتماعی یا زیستی، بلکه مفهومی بنیادین است که به معنای "آفرینش، پرورش، و مراقبت" در جهان تعبیر میشود. این مفهوم، هم درونیترین لایههای وجود انسانی را شکل میدهد و هم ریشه در نظامهای معنایی و ارزشهای مشترک بشری دارد. اما چرا جهان امروز، در این پیچیدگیها و بحرانهای مدرن، بیش از هر زمان دیگری به مادرانگی نیاز دارد؟
🔸 فلاسفهای مانند هانا آرنت به این نکته اشاره کردهاند که مدرنیته، با تأکید بر فردگرایی و عقلانیت ابزاری، بسیاری از ارزشهای انسانی را که در دل پیوندهای عاطفی و اجتماعی نهفتهاند، از دست داده است. در چنین جهانی، انسانها به ماشینهای تولید و مصرف تبدیل شدهاند و نظامهای اقتصادی و سیاسی، به جای تقویت انسانیت، به بیگانگی بیشتر دامن زدهاند. مادرانگی، در معنای فلسفی آن، قدرت بازگشت به این ارزشهای از دست رفته را دارد.
🔹 مادرانگی در فلسفه، با مفهوم آفرینش در ارتباط است؛ آفرینش زندگی، ایدهها، و جهانهایی جدید. در اینجا میتوان به اندیشههای مارتین هایدگر اشاره کرد که از مفهوم "بودن در جهان" صحبت میکند. هایدگر تأکید میکند که انسان باید رابطهای خلاقانه با جهان خود برقرار کند. مادرانگی، با ذات آفرینشگر خود، میتواند این رابطه خلاقانه را دوباره احیا کند و به زیستجهانی نوین روح ببخشد.
🔸یکی از بحرانهای بزرگ دنیای امروز، کاهش مسئولیتپذیری و اخلاق مراقبت است. کارول گیلیگان، فیلسوف و روانشناس، بر اهمیت اخلاق مراقبت در روابط انسانی تأکید دارد و معتقد است که بدون این اخلاق، جامعه به سمت فروپاشی پیش میرود. مادرانگی، در بطن خود، تجسمی از این اخلاق است؛ مراقبت از دیگری، پرورش دیگری، و حفظ پیوندهایی که جهان انسانی را معنادار میکند.
💢 جهان امروز، خسته از بیاحساسی و مصرفگرایی، نیازمند بازگشت به ریشههای خود است؛ به مادرانگی به عنوان نیرویی که نه تنها حیات میبخشد، بلکه انسانیت را بازسازی میکند. اگر بتوانیم مادرانگی را در تمامی ابعاد زندگی روزمره و اجتماعی وارد کنیم، شاید بتوانیم زیستجهانی نوین خلق کنیم؛ جهانی که در آن عشق، همدلی و پرورش، جایگزین خشم، جدایی و بیثباتی میشود.
⚜️ @Taammolat74
✴️ یادداشت اخیر بنده رو با عنوان: «بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟»
به بهانه آغاز به کار تلویزیون ترکیهای فارسیزبان!
در روزنامه فرهیختگان رو بخوانید و نظراتتون رو بفرستید 📩
👇👇
🔗 https://farhikhtegandaily.com/newspaper/4310/14/
⚜️ @Taammolat74
تاملات
✴️ یادداشت اخیر بنده رو با عنوان: «بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟» به بهانه آغاز به کار ت
📍 یادداشت | «ذهن ایرانی در معرض تسخیر»
بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟
به بهانه آغاز به کار تلویزیون ترکیهای فارسیزبان!
▪️در هیاهوی رسانهها، جایی که هر تصویر، هر صدا و هر کلمه نبردی برای جلبتوجه است، رسانههای ما دیگر بازتابدهنده انسان ایرانی نیستند. گویی این آینهها ترکخوردهاند و حقیقت را نیز از روایتهای ما ربودهاند. رسانههای ما دیگر نه روایتگرند و نه معناگر. آنها در گرداب بحران عقلانیت غرق شدهاند؛ گویی خودشان هم نمیدانند برای چه میگویند و به چه سمت میروند. این بحران، سوژه انسان ایرانی معاصر را در هالهای از ابهام فرو برده است؛ انسانی که میان روایتهای گمشده و افقهای مبهم، برای یافتن معنایی تازه تقلا میکند.
⚜️ @Taammolat74
👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت | «ذهن ایرانی در معرض تسخیر» بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟ به بهانه آغاز به
➖ بخش اول
🔸 ذهن جمعی ما، بیراهبر مانده است. رسانههایی که قرار بود مسیر اندیشه را ترسیم کنند، خود به دالانهایی بیانتها از تکرار و سردرگمی بدل شدهاند. این بحران نهتنها قدرت معناسازی را از رسانهها سلب کرده، بلکه ذهنها را به اسارت اعوجاج و تناقض کشانده است. روایتهای سطحی و پراکندهای که گویی نه برای مردم، بلکه برای پر کردن زمان ساخته شدهاند، تنها سردرگمی را عمیقتر میکنند.
🔹انسان ایرانی امروز، بیش از هر زمان دیگری به معنایی روشن و روایتی امیدوارکننده نیاز دارد. او میان طوفان بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایستاده و نگاهش به سوی رسانههایی است که باید این آشفتگیها را معنا کنند. اما رسانههای ما، به جای آنکه چراغی بر این مسیر برافروزند، خود در تاریکی بیهدفی فرورفتهاند. این غفلت، نهتنها اعتماد به رسانه را سلب کرده، بلکه ذهن ایرانی را دربرابر روایتهای بیرونی بیپناه ساخته است.
🔸آنچه رسانههای ما را از معنا تهی کرده، زوال عقلانیتی است که روزگاری توان هدایت، خلاقیت و جسارت را در خود داشت. عقلانیت رسانهای ما، بهجای آنکه پرسشگر باشد و افق بگشاید، در حصار روزمرگی گرفتار آمده و از درک پیچیدگیهای ذهن انسان معاصر ناتوان شده است. این عقلانیت اضمحلالیافته، دیگر نه قدرت روایتگری دارد و نه شهامت تغییر.
🔹 خلاقیت، زاده عقلانیت است؛ عقلانیتی که توان دیدن فراتر از مرزهای معمول و جرئت شکستن چهارچوبها را داشته باشد. اما رسانههای ما، به جای آنکه خلاقانه به روایت زندگی، امید و مقاومت بپردازند، در دور باطل تقلید و تکرار گرفتار شدهاند. خلاقیتی که میتوانست پلی باشد میان انسان ایرانی و جهانی تازه!
💢 اما داستان رسانه ملی در این فضا بسی بغرنجتر از هر چیز است. رسانه ملی امروز در گرداب تکثر بیهویتی گرفتار است؛ شبکههایی که اغلب صرفاً به پر کردن کنداکتور میاندیشند و نه به خلق برنامههایی که بتوانند ذهن مخاطب ایرانی را درگیر، آگاه و امیدوار کنند. اما جامعهای که در جستوجوی امید و معناست، به برنامههایی زنده و الهامبخش نیاز دارد، نه انبوهی از محتواهای تهی.
⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | «ذهن ایرانی در معرض تسخیر» بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟ به بهانه آغاز به
➖ بخش دوم
🔸 وقتی رسانه ملی نتواند میان این تکثر و هدفمندی تعادل برقرار کند، همهچیز به یک نمایش سطحی بدل میشود. مشکل اصلی در این تکثر، نبود هدف و استراتژی مشخص است. تولید محتوا صرفاً برای رفع تکلیف و به نمایش گذاشتن حجم بالای برنامهسازی، نتیجهای جز فرسایش ذهن مخاطب ندارد. در این میان، نه نیازی از جامعه برآورده میشود و نه دغدغهای از ذهن انسان ایرانی پاسخ میگیرد.
🔹این رسانه، بهجای فرار به سوی کمیسازی و افزودن شبکههای بیاثر، باید جسارت تغییر را در خود بیدار کند؛ تغییری که از ارتقای کیفیت آغاز شود، از خلاقیت در برنامهسازی بگذرد، و به ساماندهی هوشمندانهای ختم شود که روایتهای تازه و افقهای نو برای مخاطب ترسیم کند. رسانه ملی اگر میخواهد به قلب مردم بازگردد، باید با هر برنامهای، جرقهای از اندیشه و حس را در ذهن و روح آنان روشن کند.
🔸این بحران تنها به رسانه محدود نمیشود. بخشی از این ضعف به سیاستگذاریهایی بازمیگردد که افکار عمومی را به حاشیه راندهاند. در سالهای اخیر، امر سیاسی بهگونهای پیش رفته که گویی افکار عمومی و ذهن جمعی اهمیتی ندارد. این بیتوجهی به ذهن جمعی، به معنای نادیده گرفتن ظرفیتهای فکری و خلاقانهای است که میتوانست به رسانهها در ساختن روایتهای نو و جذاب کمک کند.
🔹 در ایران، جایی که رسانههای رسمی و مرکزی همزمان با ناکامی در تبیین فضای بینالملل، کارکرد و اعتبار خود را در داخل نیز به تدریج از دست دادهاند، نقش حیاتی روایتگری و معناسازی رسانه به نوعی در تعلیق قرار گرفته است. این تعلیق رسانهای، ابهام در افکار عمومی را به اوج رسانده و خلئی ایجاد کرده که حالا توسط رسانههای خارجی پر میشود. نمونه آشکار این روند، ورود تلویزیون TRT ترکیه به میدان رسانهای ایران است؛ حرکتی که بیش از آنکه صرفاً رسانهای باشد، حکایت از یک پروژه راهبردی دارد.
⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | «ذهن ایرانی در معرض تسخیر» بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟ به بهانه آغاز به
➖ بخش سوم
🔸 ترکیه با راهاندازی تلویزیون ویژه مخاطبان ایرانی، چیزی بیش از یک سرمایهگذاری رسانهای را دنبال میکند. این اقدام بخشی از نقشه بزرگتر آنکارا برای سلطه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بر منطقه غرب آسیاست. ترکیه با استفاده از ابزارهای نرمافزاری، در تلاش است جایگاه خود را بهعنوان یک قدرت منطقهای تثبیت کند و نفوذ خود را در میان ملتهای منطقه گسترش دهد.
🔹TRT ترکیه، فراتر از یک شبکه تلویزیونی، ابزاری برای هژمونی فرهنگی و تولید روایتی ترکیهمحور از جهان است. این رسانه، نه تنها مخاطبان ایرانی را هدف گرفته، بلکه تلاش دارد چهرهای از ترکیه بهعنوان کشوری مدرن، قدرتمند و پیشرو در عرصههای منطقهای ارائه دهد. این تصویرسازی، هم برای جذب افکار عمومی ایرانی و هم برای تضعیف نقش ایران در معادلات منطقهای طراحی شده است.
🔸در شرایطی که رسانههای داخلی با بحران عقلانیت، فقدان روایتگری و بیتوجهی به افکار عمومی دستوپنجه نرم میکنند، حضور قدرتمند رسانههای خارجی همچون TRT، چالشی جدیتر از آن است که بتوان آن را نادیده گرفت. مسئله تنها بر سر یک «رسانه» جدید نیست. این تلویزیون، پایی روی زخمی قدیمی گذاشته است: بحران عقلانیت رسانهای!
🔹 ورود یک تلویزیون خارجی به میدان رسانهای ایران، تهدیدی نیست که با بستن فرکانسها یا حذف محتوا حل شود. این حضور، تلنگری است به ما که روایتهای ما چگونه از انسان ایرانی فاصله گرفتهاند. چرا صدای واقعی انسان ایرانی، در میان روایتهای رسمی گمشده است؟ برای خروج از این بحران، نیازمند بازاندیشی اساسی در عقلانیت رسانهای خودیم. رسانههای ایران باید از روایتهای فرسوده و یکجانبه عبور کرده و بهسمت خلق داستانهای اصیل، چندلایه و جهانشمول حرکت کنند. عصر مقاومت فرصتی استثنایی برای ایجاد ارتباطات تازه با جهان است.
⚜️ @Taammolat74
🔰 «برنامه تلویزیونی جهت»
کاری تمییز و خوش سلیقه از بچههای علوم انسانی خوانده انقلابی!
⭕️ «جهت» مجموعه گفتارهای اندیشمندان علوم انسانی پیرامون شخصیت، سیرهٔ رفتاری و منش مجاهدت فرمانده شهید «حاج قاسم سلیمانی»
↔️قسمت اول | «شهید سلیمانی؛ قهرمان سرزمین میانه»
گفتاری از حجت الاسلام حسین مهدی زاده
یکشنبه ۲ دی ماه، ساعت ۲۲:۰۰،شبکه افق
⚜️ @Taammolat74