تاملات
📍 یادداشت | «چرا جهان امروز به مادرانگی نیاز دارد؟» ▪️در دوران تسلط ماشینها و #هوش_مصنوعی، انسانیت
🔸مادرانگی دیگر صرفاً به معنای نقش زیستی یا خانوادگی یک زن نیست؛ بلکه میتواند به معنای پرورش جامعهای باشد که در آن همدلی، پذیرش و حمایت از دیگران جایگزین رقابت بیپایان میشود. مادرانگی در معنای نوین خود، میتواند الهامبخش سیاستهایی باشد که محورشان مراقبت از طبیعت، بازسازی روابط انسانی و ایجاد تعادل در نظام اقتصادی است.
🔹 از منظر فلسفی، مادرانگی نه صرفاً یک نقش اجتماعی یا زیستی، بلکه مفهومی بنیادین است که به معنای "آفرینش، پرورش، و مراقبت" در جهان تعبیر میشود. این مفهوم، هم درونیترین لایههای وجود انسانی را شکل میدهد و هم ریشه در نظامهای معنایی و ارزشهای مشترک بشری دارد. اما چرا جهان امروز، در این پیچیدگیها و بحرانهای مدرن، بیش از هر زمان دیگری به مادرانگی نیاز دارد؟
🔸 فلاسفهای مانند هانا آرنت به این نکته اشاره کردهاند که مدرنیته، با تأکید بر فردگرایی و عقلانیت ابزاری، بسیاری از ارزشهای انسانی را که در دل پیوندهای عاطفی و اجتماعی نهفتهاند، از دست داده است. در چنین جهانی، انسانها به ماشینهای تولید و مصرف تبدیل شدهاند و نظامهای اقتصادی و سیاسی، به جای تقویت انسانیت، به بیگانگی بیشتر دامن زدهاند. مادرانگی، در معنای فلسفی آن، قدرت بازگشت به این ارزشهای از دست رفته را دارد.
🔹 مادرانگی در فلسفه، با مفهوم آفرینش در ارتباط است؛ آفرینش زندگی، ایدهها، و جهانهایی جدید. در اینجا میتوان به اندیشههای مارتین هایدگر اشاره کرد که از مفهوم "بودن در جهان" صحبت میکند. هایدگر تأکید میکند که انسان باید رابطهای خلاقانه با جهان خود برقرار کند. مادرانگی، با ذات آفرینشگر خود، میتواند این رابطه خلاقانه را دوباره احیا کند و به زیستجهانی نوین روح ببخشد.
🔸یکی از بحرانهای بزرگ دنیای امروز، کاهش مسئولیتپذیری و اخلاق مراقبت است. کارول گیلیگان، فیلسوف و روانشناس، بر اهمیت اخلاق مراقبت در روابط انسانی تأکید دارد و معتقد است که بدون این اخلاق، جامعه به سمت فروپاشی پیش میرود. مادرانگی، در بطن خود، تجسمی از این اخلاق است؛ مراقبت از دیگری، پرورش دیگری، و حفظ پیوندهایی که جهان انسانی را معنادار میکند.
💢 جهان امروز، خسته از بیاحساسی و مصرفگرایی، نیازمند بازگشت به ریشههای خود است؛ به مادرانگی به عنوان نیرویی که نه تنها حیات میبخشد، بلکه انسانیت را بازسازی میکند. اگر بتوانیم مادرانگی را در تمامی ابعاد زندگی روزمره و اجتماعی وارد کنیم، شاید بتوانیم زیستجهانی نوین خلق کنیم؛ جهانی که در آن عشق، همدلی و پرورش، جایگزین خشم، جدایی و بیثباتی میشود.
⚜️ @Taammolat74
✴️ یادداشت اخیر بنده رو با عنوان: «بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟»
به بهانه آغاز به کار تلویزیون ترکیهای فارسیزبان!
در روزنامه فرهیختگان رو بخوانید و نظراتتون رو بفرستید 📩
👇👇
🔗 https://farhikhtegandaily.com/newspaper/4310/14/
⚜️ @Taammolat74
تاملات
✴️ یادداشت اخیر بنده رو با عنوان: «بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟» به بهانه آغاز به کار ت
📍 یادداشت | «ذهن ایرانی در معرض تسخیر»
بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟
به بهانه آغاز به کار تلویزیون ترکیهای فارسیزبان!
▪️در هیاهوی رسانهها، جایی که هر تصویر، هر صدا و هر کلمه نبردی برای جلبتوجه است، رسانههای ما دیگر بازتابدهنده انسان ایرانی نیستند. گویی این آینهها ترکخوردهاند و حقیقت را نیز از روایتهای ما ربودهاند. رسانههای ما دیگر نه روایتگرند و نه معناگر. آنها در گرداب بحران عقلانیت غرق شدهاند؛ گویی خودشان هم نمیدانند برای چه میگویند و به چه سمت میروند. این بحران، سوژه انسان ایرانی معاصر را در هالهای از ابهام فرو برده است؛ انسانی که میان روایتهای گمشده و افقهای مبهم، برای یافتن معنایی تازه تقلا میکند.
⚜️ @Taammolat74
👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت | «ذهن ایرانی در معرض تسخیر» بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟ به بهانه آغاز به
➖ بخش اول
🔸 ذهن جمعی ما، بیراهبر مانده است. رسانههایی که قرار بود مسیر اندیشه را ترسیم کنند، خود به دالانهایی بیانتها از تکرار و سردرگمی بدل شدهاند. این بحران نهتنها قدرت معناسازی را از رسانهها سلب کرده، بلکه ذهنها را به اسارت اعوجاج و تناقض کشانده است. روایتهای سطحی و پراکندهای که گویی نه برای مردم، بلکه برای پر کردن زمان ساخته شدهاند، تنها سردرگمی را عمیقتر میکنند.
🔹انسان ایرانی امروز، بیش از هر زمان دیگری به معنایی روشن و روایتی امیدوارکننده نیاز دارد. او میان طوفان بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایستاده و نگاهش به سوی رسانههایی است که باید این آشفتگیها را معنا کنند. اما رسانههای ما، به جای آنکه چراغی بر این مسیر برافروزند، خود در تاریکی بیهدفی فرورفتهاند. این غفلت، نهتنها اعتماد به رسانه را سلب کرده، بلکه ذهن ایرانی را دربرابر روایتهای بیرونی بیپناه ساخته است.
🔸آنچه رسانههای ما را از معنا تهی کرده، زوال عقلانیتی است که روزگاری توان هدایت، خلاقیت و جسارت را در خود داشت. عقلانیت رسانهای ما، بهجای آنکه پرسشگر باشد و افق بگشاید، در حصار روزمرگی گرفتار آمده و از درک پیچیدگیهای ذهن انسان معاصر ناتوان شده است. این عقلانیت اضمحلالیافته، دیگر نه قدرت روایتگری دارد و نه شهامت تغییر.
🔹 خلاقیت، زاده عقلانیت است؛ عقلانیتی که توان دیدن فراتر از مرزهای معمول و جرئت شکستن چهارچوبها را داشته باشد. اما رسانههای ما، به جای آنکه خلاقانه به روایت زندگی، امید و مقاومت بپردازند، در دور باطل تقلید و تکرار گرفتار شدهاند. خلاقیتی که میتوانست پلی باشد میان انسان ایرانی و جهانی تازه!
💢 اما داستان رسانه ملی در این فضا بسی بغرنجتر از هر چیز است. رسانه ملی امروز در گرداب تکثر بیهویتی گرفتار است؛ شبکههایی که اغلب صرفاً به پر کردن کنداکتور میاندیشند و نه به خلق برنامههایی که بتوانند ذهن مخاطب ایرانی را درگیر، آگاه و امیدوار کنند. اما جامعهای که در جستوجوی امید و معناست، به برنامههایی زنده و الهامبخش نیاز دارد، نه انبوهی از محتواهای تهی.
⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | «ذهن ایرانی در معرض تسخیر» بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟ به بهانه آغاز به
➖ بخش دوم
🔸 وقتی رسانه ملی نتواند میان این تکثر و هدفمندی تعادل برقرار کند، همهچیز به یک نمایش سطحی بدل میشود. مشکل اصلی در این تکثر، نبود هدف و استراتژی مشخص است. تولید محتوا صرفاً برای رفع تکلیف و به نمایش گذاشتن حجم بالای برنامهسازی، نتیجهای جز فرسایش ذهن مخاطب ندارد. در این میان، نه نیازی از جامعه برآورده میشود و نه دغدغهای از ذهن انسان ایرانی پاسخ میگیرد.
🔹این رسانه، بهجای فرار به سوی کمیسازی و افزودن شبکههای بیاثر، باید جسارت تغییر را در خود بیدار کند؛ تغییری که از ارتقای کیفیت آغاز شود، از خلاقیت در برنامهسازی بگذرد، و به ساماندهی هوشمندانهای ختم شود که روایتهای تازه و افقهای نو برای مخاطب ترسیم کند. رسانه ملی اگر میخواهد به قلب مردم بازگردد، باید با هر برنامهای، جرقهای از اندیشه و حس را در ذهن و روح آنان روشن کند.
🔸این بحران تنها به رسانه محدود نمیشود. بخشی از این ضعف به سیاستگذاریهایی بازمیگردد که افکار عمومی را به حاشیه راندهاند. در سالهای اخیر، امر سیاسی بهگونهای پیش رفته که گویی افکار عمومی و ذهن جمعی اهمیتی ندارد. این بیتوجهی به ذهن جمعی، به معنای نادیده گرفتن ظرفیتهای فکری و خلاقانهای است که میتوانست به رسانهها در ساختن روایتهای نو و جذاب کمک کند.
🔹 در ایران، جایی که رسانههای رسمی و مرکزی همزمان با ناکامی در تبیین فضای بینالملل، کارکرد و اعتبار خود را در داخل نیز به تدریج از دست دادهاند، نقش حیاتی روایتگری و معناسازی رسانه به نوعی در تعلیق قرار گرفته است. این تعلیق رسانهای، ابهام در افکار عمومی را به اوج رسانده و خلئی ایجاد کرده که حالا توسط رسانههای خارجی پر میشود. نمونه آشکار این روند، ورود تلویزیون TRT ترکیه به میدان رسانهای ایران است؛ حرکتی که بیش از آنکه صرفاً رسانهای باشد، حکایت از یک پروژه راهبردی دارد.
⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | «ذهن ایرانی در معرض تسخیر» بحران عقلانیت رسانهای به کجا ختم میشود؟ به بهانه آغاز به
➖ بخش سوم
🔸 ترکیه با راهاندازی تلویزیون ویژه مخاطبان ایرانی، چیزی بیش از یک سرمایهگذاری رسانهای را دنبال میکند. این اقدام بخشی از نقشه بزرگتر آنکارا برای سلطه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بر منطقه غرب آسیاست. ترکیه با استفاده از ابزارهای نرمافزاری، در تلاش است جایگاه خود را بهعنوان یک قدرت منطقهای تثبیت کند و نفوذ خود را در میان ملتهای منطقه گسترش دهد.
🔹TRT ترکیه، فراتر از یک شبکه تلویزیونی، ابزاری برای هژمونی فرهنگی و تولید روایتی ترکیهمحور از جهان است. این رسانه، نه تنها مخاطبان ایرانی را هدف گرفته، بلکه تلاش دارد چهرهای از ترکیه بهعنوان کشوری مدرن، قدرتمند و پیشرو در عرصههای منطقهای ارائه دهد. این تصویرسازی، هم برای جذب افکار عمومی ایرانی و هم برای تضعیف نقش ایران در معادلات منطقهای طراحی شده است.
🔸در شرایطی که رسانههای داخلی با بحران عقلانیت، فقدان روایتگری و بیتوجهی به افکار عمومی دستوپنجه نرم میکنند، حضور قدرتمند رسانههای خارجی همچون TRT، چالشی جدیتر از آن است که بتوان آن را نادیده گرفت. مسئله تنها بر سر یک «رسانه» جدید نیست. این تلویزیون، پایی روی زخمی قدیمی گذاشته است: بحران عقلانیت رسانهای!
🔹 ورود یک تلویزیون خارجی به میدان رسانهای ایران، تهدیدی نیست که با بستن فرکانسها یا حذف محتوا حل شود. این حضور، تلنگری است به ما که روایتهای ما چگونه از انسان ایرانی فاصله گرفتهاند. چرا صدای واقعی انسان ایرانی، در میان روایتهای رسمی گمشده است؟ برای خروج از این بحران، نیازمند بازاندیشی اساسی در عقلانیت رسانهای خودیم. رسانههای ایران باید از روایتهای فرسوده و یکجانبه عبور کرده و بهسمت خلق داستانهای اصیل، چندلایه و جهانشمول حرکت کنند. عصر مقاومت فرصتی استثنایی برای ایجاد ارتباطات تازه با جهان است.
⚜️ @Taammolat74
🔰 «برنامه تلویزیونی جهت»
کاری تمییز و خوش سلیقه از بچههای علوم انسانی خوانده انقلابی!
⭕️ «جهت» مجموعه گفتارهای اندیشمندان علوم انسانی پیرامون شخصیت، سیرهٔ رفتاری و منش مجاهدت فرمانده شهید «حاج قاسم سلیمانی»
↔️قسمت اول | «شهید سلیمانی؛ قهرمان سرزمین میانه»
گفتاری از حجت الاسلام حسین مهدی زاده
یکشنبه ۲ دی ماه، ساعت ۲۲:۰۰،شبکه افق
⚜️ @Taammolat74
📍 یادداشت | «وقتی عقربهها میایستند»
تحلیلی بر بدیهیهای نامرئی زندگی
▪️#ساعت خانهمان از دیروز ایستاده. عقربههایش درست همان جایی که بودند، باقی ماندهاند، بیهیچ تلاشی برای جلو رفتن. چیزی که همیشه حضورش بدیهی بود، حالا با نبودنش دارد خودش را به رخ میکشد. تا پیش از این، فقط کافی بود نگاهی به دیوار بیندازم تا موقعیتم را در روز پیدا کنم، اما حالا انگار چیزی از #ریتم_زندگی گم شده؛ چیزی کوچک اما عمیق.
⚜️ @Taammolat74
👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت | «وقتی عقربهها میایستند» تحلیلی بر بدیهیهای نامرئی زندگی ▪️#ساعت خانهمان از دیروز ای
🔹این ماجرا فقط درباره یک ساعت نیست. عجیب است که چقدر چیزها وقتی هستند، برایمان نامرئیاند. چیزهایی که بودنشان همیشه هست، اما دیدنشان نه. چقدر دیر متوجه میشویم که این حضورهای به ظاهر معمولی، چه معنای بزرگی دارند.
🔸ساعت دیواریمان یادم آورد که چقدر به چیزهایی وابستهایم که هر روز کنارمانند، بیصدا، بیتوقع. اما وقتی یکی از اینها از کار میافتد یا خاموش میشود، تازه میفهمیم که چه نقش مهمی در زندگیمان بازی میکردهاند.
🔹جامعهای که در آن «همیشه بودن» به معنای «همیشه دیده نشدن» تعبیر میشود، در معرض #بحران بیحسی اجتماعی است؛ بحرانی که میتواند تا حد زیادی، ناشی از غرق شدن در #روزمرگی و کاهش عمق نگاه باشد.
🔸امشب به عقربههای ساکت ساعت #نگاه کردم و با خودم فکر کردم که شاید ما هم باید گاهی بایستیم. یک ایستادن ساده، مثل ساعت. برای دیدن چیزهایی که همیشه بودهاند اما دیگر حسشان نمیکنیم. گاهی باید لحظهای بایستیم و به آنچه همیشه هست، نگاه کنیم.
🔹#زندگی، با همه جزئیات عادیاش، درست مثل همان ساعت است؛ تا زمانی که تیکتاک میکند، ما به صدای آن گوش نمیدهیم. اما وقتی خاموش شود، دیگر تنها زمان نیست که از دست میرود؛ ما نیز در خلأ بیموقعیتی گم میشویم.
💢 ساعت دیوارمان هنوز ایستاده، اما حالا انگار بیشتر میفهممش. مثل یک دوست قدیمی که دیگر حرف نمیزند اما سکوتش پر از معناست.
⚜️ @Taammolat74
تاملات
🔰 «برنامه تلویزیونی جهت» کاری تمییز و خوش سلیقه از بچههای علوم انسانی خوانده انقلابی! ⭕️ «جهت» م
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع | «قهرمان سرزمین میانه»
🎙 سخنرانی حجتالاسلام حسین مهدیزاده
برنامه تلویزیونی جهت
⏰ ۲ دی ماه ۱۴۰۳
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
قهرمان سرزمین میانه.mp3
14.85M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع | «قهرمان #سرزمین_میانه»
🎙 سخنرانی حجتالاسلام #حسین_مهدیزاده
دو استعاره وسط بودن و میانه بودن. 00:47
اهمیت سرزمین میانه. 2:25
تغییرات مدرن و چالش سرزمین میانه 5:22
در نظم جدید همه ناراضیاند 7:55
ایران و تاسیس امت وسط 10:02
مسئله انقلاب اسلامی درگیری با نظم جهان است 10:57
⚜️ @Taammolat74
🔰 «برنامه تلویزیونی جهت»
کاری تمییز و خوش سلیقه از بچههای علوم انسانی خوانده انقلابی!
⭕️ «جهت» مجموعه گفتارهای اندیشمندان علوم انسانی پیرامون شخصیت، سیرهٔ رفتاری و منش مجاهدت فرمانده شهید «حاج قاسم سلیمانی»
↔️ قسمت دوم | «شهید سلیمانی در تقاطع کهن الگوها»
گفتاری از دکتر سجاد صفارهرندی
سهشنبه ۴ دی ماه، ساعت ۲۲:۰۰،شبکه افق
⚜️ @Taammolat74