eitaa logo
تاملات
777 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
374 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملات
📍 یادداشت | «وقتی عقربه‌ها می‌ایستند» تحلیلی بر بدیهی‌های نامرئی زندگی ▪️#ساعت خانه‌مان از دیروز ای
🔹این ماجرا فقط درباره یک ساعت نیست. عجیب است که چقدر چیزها وقتی هستند، برایمان نامرئی‌اند. چیزهایی که بودنشان همیشه هست، اما دیدنشان نه. چقدر دیر متوجه می‌شویم که این حضورهای به ظاهر معمولی، چه معنای بزرگی دارند. 🔸ساعت دیواری‌مان یادم آورد که چقدر به چیزهایی وابسته‌ایم که هر روز کنارمانند، بی‌صدا، بی‌توقع. اما وقتی یکی از این‌ها از کار می‌افتد یا خاموش می‌شود، تازه می‌فهمیم که چه نقش مهمی در زندگی‌مان بازی می‌کرده‌اند. 🔹جامعه‌ای که در آن «همیشه بودن» به معنای «همیشه دیده نشدن» تعبیر می‌شود، در معرض بی‌حسی اجتماعی است؛ بحرانی که می‌تواند تا حد زیادی، ناشی از غرق شدن در و کاهش عمق نگاه باشد. 🔸امشب به عقربه‌های ساکت ساعت کردم و با خودم فکر کردم که شاید ما هم باید گاهی بایستیم. یک ایستادن ساده، مثل ساعت. برای دیدن چیزهایی که همیشه بوده‌اند اما دیگر حسشان نمی‌کنیم. گاهی باید لحظه‌ای بایستیم و به آنچه همیشه هست، نگاه کنیم. 🔹، با همه جزئیات عادی‌اش، درست مثل همان ساعت است؛ تا زمانی که تیک‌تاک می‌کند، ما به صدای آن گوش نمی‌دهیم. اما وقتی خاموش شود، دیگر تنها زمان نیست که از دست می‌رود؛ ما نیز در خلأ بی‌موقعیتی گم می‌شویم. 💢 ساعت دیوارمان هنوز ایستاده، اما حالا انگار بیشتر می‌فهممش. مثل یک دوست قدیمی که دیگر حرف نمی‌زند اما سکوتش پر از معناست. ⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | انقلاب اسلامی و مسئولیت اندیشه‌ورزی چرا دیگر انقلاب‌ها را تا عمق جان تفسیر کردند، اما ما
🔹وقتی به انقلاب‌های بزرگ تاریخ نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که آن‌ها بلافاصله سنت‌های فکری جدیدی خلق کردند که تا سال‌ها، بلکه قرن‌ها، مورد واکاوی قرار گرفتند. مثلا در (1789) نه‌تنها نظام سلطنتی را در هم شکست، بلکه زبان جدیدی برای سیاست، مفهوم ملت، جمهوریت و حقوق شهروندی آفرید. متفکرانی چون ، ، ، ، و این انقلاب را از زوایای مختلف کاویدند و سنت‌های فکری عمیقی پیرامون آن پدید آمد. یا در انقلاب روسیه (1917)، زایشگاهی برای مکتب‌های فکری مدرنی چون -لنینیسم شد و متفکرانی از و تا ، و... به تحلیل آن پرداختند. 🔸 هر انقلابی که بخواهد در بماند، باید زبان خاص خود را خلق کند؛ زیرا زبان، تنها وسیله‌ی بیان نیست، بلکه ابزار و درک است. برای تحلیل خود، به زبانی نو و به ادبیاتی ویژه نیاز داشت؛ زبانی که بتواند واقعیت‌های این انقلاب را نه در چارچوب‌های مستعمل ، بلکه در افقی جدید بیان کند. اما چرا ما زبانی درخور انقلاب خود نساختیم؟ ما می‌بینیم که روایت‌های حاکم درباره انقلاب اسلامی، بیشتر از آنکه برگرفته از تفکر خودی باشد، یا از بیرون تحریف شده‌اند، یا در داخل به کلیشه‌هایی تکراری بدل گشته‌اند. اما تا زمانی که انقلاب اسلامی، زبان خود را نیابد، نمی‌تواند خود را آشکار کند. 🔹 بیشتر نوشته‌ها پیرامون انقلاب یا به توصیف وقایع پرداخته‌اند یا در چارچوب محدود مانده‌اند. اما و عمیق، نظیر آنچه درباره سایر انقلاب‌ها رخ داد، کمتر به چشم می‌خورد. به‌جای آنکه متفکران ما در تفسیر انقلاب اسلامی میدان‌دار باشند، فضای فکری کشور عمدتاً درگیر دفاعیات کلی یا نقدهای سیاسی شده است. تحلیل‌های عمیق نظری، به‌جز معدود تلاش‌هایی، جایگاهی در حد و اندازه این حادثه عظیم نیافته‌اند. 🔸مسئله تنها این نیست که ما انقلاب خود را نکردیم؛ بلکه عمیق‌تر از آن، این عدم روایت‌گری، ما را از درک درست واقعیت‌های پیرامونی‌مان نیز بازداشته است. وقتی برای انقلاب خود نکردیم و دستگاه‌های تحلیلی بومی نساختیم، مجبور شدیم واقعیت‌های خود را از دیگران ببینیم. نتیجه چه شد؟ ظرفیت‌های خود را نادیده گرفتیم، فرصت‌های بزرگ را از دست دادیم، و پردازی‌مان در همان ابتدای مسیر، ته کشید! 💢 امروز، انقلاب اسلامی بیش از هر زمان دیگری نیازمند روایت‌های است؛ اما این روایت‌ها زمانی ممکن خواهند شد که ما دستگاه اندیشه‌ورزی پساانقلابی خود را بسازیم—دستگاهی که ساختارهای کهنه‌ی را در هم بشکند و ما را از چارچوب‌های فکری بیگانه برهاند. ⚜️ @Taammolat74