eitaa logo
تأمُّلاتِ نظری
1.8هزار دنبال‌کننده
425 عکس
294 ویدیو
44 فایل
🔸️طلبه حوزه علمیه قم، #فقه_و_اصول و #اقتصادخون 📚 تحقیق و پژوهش: مطالعاتِ #علوم_انسانی 🔸️علاقه مندی: #کتاب و #کتابخوانی 💠 راه ارتباطی: @s_mortezahoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
ای که به عشقت اسیر، خیلِ بنی آدمند سوختگانِ غمت، با غَم دِل خُرّمند هرکه غَمَت را خرید، عِشرت عالَم فروخت با خبرانِ غمت، بی خبر از عالَمند @taammolatenazari
🔸️ قابل توجه مرثیه‌خوانان سیدالشهداء (ع) 📚 شهید مطهری (ره) به نقل از کتاب «لؤلؤ و مرجان» نوشته حاج ملاحسین نوری، می‌گوید: «يك مردى رفت خدمت مرحوم صاحب مقامع‏ - فقیه، اصولی و رجالی شیعه در قرن سیزدهم - و گفت من ديشب خواب وحشتناكى ديدم. گفت چه خواب ديدى؟ گفت: خواب ديدم كه با اين دندانهاى خودم گوشتهاى بدن امام حسين عليه السلام را دارم مى‏كَنم. اين مرد عالم لرزيد، سرش را پايين انداخت، يك مدتى فكر كرد، گفت: شايد تو مرثيه‌خوان هستى؟ گفت: بله آقا. گفت: ديگر بعد از اين يا اساساً مرثيه‏‌خوانى را ترك كن يا از كتابهاى معتبر نقل كن. تو با اين دروغهايت دارى گوشت بدن امام حسين را با اين دندانهاى خودت مى‏كَنى. اين لطف خدا بوده كه لااقل در اين رؤيا به تو نشان بدهد. اگر كسى تاريخ عاشورا را بخواند، مى‏بيند از زنده‌ترين و مستندترين و پرمنبع‏ترين تاريخهاست. ما احتياجى [به اين دروغها] نداريم. حالا گذشته از اين كه اصلًا دروغ جعل كردن كار غلطى است، احتياجى نيست، آن قدر راست هست كه همانها را اگر بگوييم كافى است. منبع: مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، حماسه حسينى ۱ و ۲، ج ۱۷، ص ۹۶ 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
بایسته های عدالتخواهی در شهرستان.mp3
19.74M
🎤 بُرِشی از سخنرانی شب ششم محرم ۱۴۴۵ ۱) عدالتخواهی باید در سطح شهرستان تبدیل به گفتمان شود ۲) لوازم و بایسته های عدالتخواهی ۳) چند پیشنهاد، توصیه و تقاضا از مسئولین و نهاد های امنیتی 🔸️ هیأت طریق الشهداءِ شهرستان قوچان 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
📚 ادبیاتِ یونان و رومِ باستان ✍️ فَهمِ ادبیات؛ یعنی فَهمِ فرهنگ، فَهمِ گفتمانِ فرهنگی-اجتماعیِ حاکم بر یک دوره. ادبیاتِ یونان و روم، بیش از آنکه منثور باشد، منظوم می باشد. فی المثل ایلیاد و اُدیسه ی هومر، که دو اثر منظوم و برجسته ی یونان باستان می باشند؛ در قالبِ نظم، به زیبایی فضای فرهنگی-اجتماعیِ یونانیانِ باستان را برای مخاطب ترسیم می کنند. مضافا بر این، به جهتِ شناختِ فضای فرهنگی-اجتماعیِ یونانیان باستان، مطالعه و بررسیِ آثارِ شاعران و نمایشنامه نویسان و تراژدی نویسانِ معروفی چون؛ آیسخولوس، سوفوکلس، اوریپید و آریستوفان -کُمدی نویس- هم قابل توجه و بررسی هستند. و نیز در روم باستان، شاعران و نمایشنامه نویسان و طنزپردازان و منتقدینِ ادبی ای وجود دارند، که مطالعه ی آثار هر یک از ایشان، به شناختِ هر چه بهترِ اتمسفرِ فرهنگی-اجتماعیِ آن دوره ی تاریخی کمکِ شایانی خواهد نمود. فی المثل شاید بتوان گفت: "ویرژیل" بزرگترین شاعر رومی می باشد، که مهمترین اثرش "اِنِئید / Aeneid" نام دارد که منظومه ای متاثر از هومر و اوریپید و میراث ادبیِ یونان است. و البته دیگرانی هم وجود دارند که پرداختنِ به آنها اکنون ضرورتی ندارد. باید گفت: در آراء افلاطون در خصوصِ شاعران و هنرمندان و درام نویسان مطالبی ذکر گردیده است. و نیز در اثرِ مهم ارسطو، تحتِ عنوانِ "بوطیقایا یا فن شعر" جلوه هایی از ظاهر گردیده است. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
قال الصادق علیه السلام: كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللّه و أبلى بَلاءً حَسَنا و مَضى شَهيدَا [عمدة الطّالب، ص ۳۵۶] امام صادق عليه السلام :عموى ما عبّاس، داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسين عليه السلام جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد. @taammolatenazari
عَظَّمَ اللّهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ، وَ جَعَلَنا وَ إِیّاکُمْ مِنَ الطّالِبِینَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِیِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ آلِ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ السَّلامُ @taammolatenazari
📚 ادبیاتِ قرون وسطی؛ ادبیات سده های میانی یا ادبیاتِ غرب مسیحی ✍️ اساسا ادبیاتِ قبل از رُنسانس، غالبا منظوم هستند. نثر، از رُنسانس بدین سو نُضج می گیرد. البته، نثرِ آغازِ رنسانس هم با نثرِ دوران انقلاب صنعتی و دوران مدرن تفاوت هایی با هم دارند که اشاره خواهد شد. 🔻اجمالا به چند اثرِ ادبیِ دورانِ قرون وسطی اشاره ای می کنیم. "کتابِ انجیل ها" منظومه ای ادبی، اثرِ "اوتفرید" راهبِ قرن ۹ میلادی است. این منظومه درباره ی زندگی حضرت عیسی سلام الله علیه می باشد، البته به روایتِ کلیسایی که در زمره ی ادبیاتِ ژرمنیِ به جا مانده از این دوران است. این آثار با میراثِ ادبِ مشرکانه و دنیویِ رومی پیوند خورده است. "سرودِ اسکندر" اثرِ "لامپرخت" کشیش و شاعرِ قرن ۱۱ و ۱۲ میلادی است. در این دوره؛ آثاری با مضامینِ کلیسایی و یا مروّجِ شوالیه گری تالیف می گردد. و نیز در همین دوران [۱۱ و ۱۲ میلادی] در فرانسه، ادبیاتِ فئودالیِ قرون وسطی با آثاری چون : "سرود رولان" ، "هوئون دوبوردو" و "تریسترام و ایزوت" و رُمانس هایی نظیرِ آن بسط می یابد. همچنین پنج منظومه ی حماسی موسوم به "شانسون دوژست" به معنای ترانه های اعمال، برجسته می باشد. این منظومه ها به تشریحِ زندگیِ اجتماعیِ فئودالی و قهرمانانی می پردازد که در حدودِ سده ی ۸ و ۹ میلادی می زیسته اند. و نیز، "زیارتِ شارلمانی از بیت المقدس" حدود ۱۱۱۵ میلادی، یکی دیگر از این آثار است که این منظومه در کلّیتِ خود مضمونی دنیوی دارد، اگرچه اشاراتِ مسیحیِ موجود در آن ممکن است ظاهری دینی به آن بدهد. ادبیاتِ ژرمنی در قرون وسطی به لحاظ تنوع و تعدادِ آثار ادبیِ منظوم، دارای غنای زیادی است، که البته این ها بصورتِ منظومه های شفاهی وجود داشته اند و بسیاری از آنها در دوره ی شارلمانی [۸۱۴ میلادی] گردآوری شده است. مهمترین بخشِ ادبیاتِ ژرمنی در قرون وسطی از حدودِ قرن دوازدهم با منظومه های حماسیِ "درباری" و "عامیانه" پدیدار می شود. این آثار متاثر از روح و آدابِ شوالیه گری است. "انئیت" اثرِ "هانریش فون فلوکه" که اواخرِ قرنِ ۱۲ سروده شده به شدت متاثر از "انئید" اثرِ "ویرژیل" است و اولین اثر از نوعِ حماسه های درباری در ادبیاتِ ژرمنی است. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به راه بادیه رفتن، به از نشستنِ باطل که گَر مُراد نجویم، به قَدرِ وُسع بکوشم @taammolatenazari
⏳بزودی پیرامونِ نسبت بینِ "ادبیات" و "علوم انسانی" نکاتی گفته خواهد شد...
📚 ادبیاتِ رُنسانس ✍️ تبیینِ چیستیِ رُنسانس و چراییِ بوجود آمدنش، از آن حیث که رُنسانس طلیعه ی دورانِ مدرن است را به فرصتی دیگر موکول می کنیم. با رُنسانس و به تبع آن مدرنیته، اساسا بشری جدید متولد شد که با دوران باستان و قرون وسطی از حیث معرفت شناختی و هستی شناختی و انسان شناختی، تفاوت های جدی دارد. طبعا، هنگامیکه بشری جدید ظهور می کند؛ ظهورات خود را در ساحت های گوناگون زیستِ اجتماعی تجلی می دهد. فرهنگ هم از این امر مستثنی نیست. ارنست رنان و ویل دورانت، "پترارک" و "بوکاچیو" را نخستین انسان های مدرن نامیده اند. این تعبیر درست است؛ چرا که روحِ مدرنیته پیش از هر جا، در آثارِ این دو شاعر و نویسنده ی ایتالیایی ظاهر شده است. فرانچسکو پترارک؛ که به نوعی می توان او را پدر ادبیات رُنسانس دانست، معروفترین اثرش "کتابِ سونات ها یا نغمه ها" می باشد. و بوکاچیو؛ شاعر و طنزنویس و همچنین نویسنده رُمانس به ایتالیایی و لاتین است. مهمترین اثرش "دِکامرون" می باشد که مجموعِ صد قصه کوتاه است که کاملا غیراخلاقی است و منطبق با روحِ هوس بازِ بشرِ دورانِ رُنسانس است. محتوای این داستان ها؛ غالبا شوهران فریب خورده و کشیشانِ حریص، زنان مستبد و جفاکار، راهبانِ خودسَر و عشّاق جوان هستند. از اینرو می توان گفت: وقتی به آثار ادبیِ دورانِ رُنسانس رجوع می کنیم؛ اولین بار بشرِ جدید، نیازها و خواست ها و اُفقِ نگاهش، در اشعارِ پترارک و کتابِ دکامرونِ بوکاچیو، و پس از آن در رساله ی "عشرت طلبی" اثرِ لورنزو والّا و کتابِ "در باب آزمندی" اثر پوجیو براچسیولینی و پس از آن در آراء فلسفیِ "پیکودلّا میراندولّا" و "مارسیو فیچنو" ارائه گردیده است. در مطلبِ بعدی، به مختصات و ویژگی های فرهنگ و ادبیاتِ دورانِ رُنسانس خواهیم پرداخت. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari
🔰 مختصات و ویژگی های فرهنگ و ادبیاتِ رُنسانس ۱) در رُنسانس بشری جدید ظهور می کند؛ ۲) که اولا از خصوصیاتش این است که سوبژکتیویست، خود بنیاداندیش و نفسانیت مدار است. ۳) این انسان، خود را بصورتِ "منِ فردیِ خودبنیاد" درک می کند. ۴) نسبت خود با عالَم و آدم را بر پایه ی سوژه پنداریِ خود و اُبژه پنداریِ همه طبیعت و آدمیان قرار می دهد. ۵) و نیز، این بشر جدید ذاتا رویکردی ابزاری و شیئی و بیگانه وار به خود و دیگران دارد. ۶) ادبیاتِ رُنسانس، توجهی گسترده و ستایشگرانه نسبت به میراثِ ادبیاتِ یونان و روم باستان نشان می دهد. ۷) تفکر حاکم بر رُنسانس اومانیستی است و طبعا ادبیات رُنسانس هم چنین صبغه ای دارد. ۸) در ادبیاتِ رُنسانس، نگاشتن به زبان های بومی و ملی افزایش می یابد و تدریجا نثر، مقام و مرتبه ای برابر نظم پیدا می کند. ۹) ادبیاتِ مدرن که با رُنسانس آغاز می شود، محاکاتِ جلواتِ نفس آدمی از منظر خودبنیاداندیشی است و دعوی ای برای تعالی و توجهات معنوی ندارد. ۱۰) ادبیاتِ رُنسانس با نفیِ میراثِ قرون وسطی و بویژه با توجه به جوهرِ نفسانیِ خود، زبانی بی پروا و صریح و بعضا وقاحت بار دارد. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 @taammolatenazari