eitaa logo
تاملات حقوقی
447 دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
360 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
نقد گزارش آقاي ثبوت درباره حکمراني فقيهان از ديدگاه آخوند خراساني.pdf
819.3K
💥متن کامل نقد گزارش ثبوت درباره حکمرانی فقیهان از نگاه آخوند خراسانی 🔻علیرضا جوادزاده/استادیار گروه تاریخ اندیشه معاصر؛ موسسه امام خمینی قم @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹فايل پیوستی بخشی از از کتاب ارجمند است که جناب جوادزاده عزیز بنا به شرایط فعلی، سخاوتمندانه متن آن را برای انتشار در اختیار قرار داده اند. 🔹متن این فایل از متن کتاب «حاکميت سياسي فقيهان از ديدگاه آخوند خراساني»، به مراتب جامع تر و جدیدتر است و حاوی نکاتی ناب و به غایت خواندنی در مورد تحریفات آشکار اکبر ثبوت است. ⭕️امید است متولیان رسانه ملی با مشاهده مستندات این متن فخیم، ضمن عذرخواهی از بزرگداشت تحریف کننده دیدگاه بزرگان شیعه، نسبت به جبران مافات اقدام کنند و محتوای این جوابیه را از طریق همان شبکه تجلیل کننده از ثبوت در اختیار مخاطبان قرار دهند. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
تروای فرهنگی پرونده ویژه روزنه پیرامون تطهیر و انتشار اباطیل روشنفکران دین ستیز/یادداشت دوم [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اشاره در یادداشت نخست از با عنوان به کتاب "تقی‌زاده؛ مشروطه‌خواه لیبرال" پرداختیم که به لطف خدا مورد توجه طیفی از فرهیختگان متعهد و دغدغه‌مند حوزوی و دانشگاهی قرار گرفت و مایه تعجب شد! یادداشت نخست را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13811 ▫️در یادداشت دوم مربوط به کتابی است که به تطهیر یکی از منحرف‌ترین روشنفکران تاریخ معاصر ایران پرداخته است؛ کسی که علاوه بر ننگ ، ننگ نیز بر پیشانی دارد و از تئوریسین‌های پروژه استعماری تغییر خط فارسی بود. 🔻کتاب دوم: میرزا فتحعلی آخوندزاده (طلایه‌دار مدرنیسم در ایران) این کتاب دومین جلد از مجموعه «پدران بنیانگذار ایران جدید» است که در یادداشت قبلی به جلد اول آن (درباره تقی‌زاده)، پرداخته شد. کتاب شامل مجموعه مقالات جمعی از نویسندگان داخلی و خارجی درباره زندگی و افکار فتحعلی آخوندزاده است که به سردبیری در سال 1402(چاپ اول) توسط "نشر اگر" منتشر شده است. ▫️آخوندزاده از پیشگامان جریان مرموز منورالفکری در ایران است که نسل بعدی روشنفکران غرب‌زده اغلب متأثر از او هستند؛ جریانی که علنا در پی ترویج آموزه‌ها و اصول فرهنگ غربی و ضدیت با آموزه‌های اسلامی بوده‌اند و صدالبته در این بین، آخوندزاده را باید از سرسخت‌ترین روشنفکران ایرانی، در ستیز با اسلام دانست. نوشتجات انحرافی برجای‌مانده از آخوندف بهترین سند برای شناخت عمق انحرافات و اقدامات او در جهت اسلام‌زدایی و ترویج دین‌گریزی و ضدیت با آموزه‌های الهی و قرآنی و مخالفت با روحانیت و نیز رواج باستان‌گرایی است! ▫️آخوندزاده بطور رسمی وابسته و سرسپرده به یک دولت بیگانه بود و به این وابستگی خود افتخار می‌کرد ولی از سوی دیگر برای مردم ایران نسخه پیشرفت و ترقی می‌پیچید. در واقع او را باید یکی از عوامل استعمار دانست که با شعارهای خوش‌لعاب همچون ترقی و ضدیت با استبداد، مأموریت خود را پی‌گرفته بود و کمر به هدم اسلام بسته بود؛ 🔘مقام معظم رهبری آخوندف را می‌داند که به همین واسطه، در عین حال که نان‌خور بود، مورد تجلیل حکومت بعدی(بلشوییک‌ها) نیز قرار گرفت!(۷۷/۲/۲۲) ایشان پیرامون در ایران چنین می‌فرماید؛ «البته هنوز هم که هنوز است، دنباله‌های همان خیل روشنفکران دوره پهلوی، از کتاب‌نویس‌شان گرفته، تا شاعرشان، تا محقّق‌شان، تا مصحّح‌شان، تا بیوگرافی نویس‌شان، گاهی با صراحت همان خط را دنبال می‌کنند و از مثل «میرزا فتحعلی آخوندزاده»ای، آن‌چنان تجلیل می‌کنند، که گویی از پیامبری تجلیل می‌کنند!»( https://khl.ink/f/2888 ) حال باید پرسید چگونه می‌شود که برخی به خود این اجازه را داده‌اند که علیرغم اطلاع از و ، او را به عنوان یکی از اسطوره‌های تاریخ معاصر به نسل جوان معرفی کنند! عجیب‌تر آنکه نشر آثار انحرافی مربوطه؛ در داخل کشور و با مجوز رسمی متولیان فرهنگی صورت پذیرفته است! 🔸در امتداد اخیر که از آن بعنوان یاد می‌کنیم، امثال تقی‌زاده و آخوندزاده را به عنوان «طلایه دار مدرنیسم سیاسی در ایران» و بعنوان یک از «پدران بنیانگذار ایران جدید» به نسل جوان معرفی می‌کنند! جالب آن‌که این سریال سیاه ادامه دارد و بر اساس تصریحات متولیان این پروژه مخوف ضدفرهنگی، قرار است منورالفکرهای منحرف و معلوم‌الحال دیگر همچون میرزاحسین‌خان سپهسالار، میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله، میرزاحسن‌خان مشیرالدوله پیرنیا، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی، محمدعلی ذکاء الملک فروغی، عبدالحسین تیمورتاش را نیز تحت عنوان «پدران بنیانگذار ایران جدید» معرفی نمایند! به راستی مگر چه اتفاقی در عرصه فرهنگ(خصوصا حوزه ) رقم خورده که مارهای خفته بیدار شده و احساس کرده‌اند در این زمان، امکان نشر رسمی اباطیل خود را یافته‌اند؟! آیا رواست در شرایطی که مردم برای دفاع از دین، انقلاب و نظام، جان و جوان تقدیم می‌کنند و با تمام وجود پای ارزش‌ها ایستاده‌اند، زمینه برای رواج رسمی عناصر ضددین تا این اندازه در داخل کشور فراهم باشد؟! آن‌گونه که پیشتر نیز عرض شد، بررسی پشت‌پرده این وقایع (که صدالبته ضروری است) برعهده نهادهای نظارتی است و ما در این یادداشت‌های مختصر و مقالات علمی تفصیلی بعدی، بر اساس محتوای این منشورات ضاله، به بیان نکاتی بسنده می‌کنیم؛ بدان امید که با این هشدارهای فرهنگی، زمینه برای پیشگیری بهنگام از طریق نهادهای رسمی و همچنین پاسخگویی عالمانه و استدلالی در فضای نخبگانی حوزه و دانشگاه فراهم گردد. ادامه یادداشت @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
تروای فرهنگی پرونده ویژه روزنه پیرامون تطهیر و انتشار اباطیل روشنفکران دین ستیز/یادداشت دوم [صفحه ۲ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸در ادامه گزارشی از برخی فرازهای کتاب می‌آید: 🔻هدف اصلی کتاب تلاش برای و مخفی کردن یا توجیه دین‌ستیزی وی است! در صفحات ابتدایی کتاب آمده: «باری! اسلام‌ستیزی برچسب رایجی است که در بین عوام و حتی خواص، به آخوندزاده زده می‌شود.ولی حقیقت این است که آخوندزاده، برخلاف این تعبیر اغراق‌آمیز رایج، در آن معنای عریانی که مثل صادق هدایت اسلام‌ستیز بود، اسلام‌ستیز نبود. در اسلام‌ستیز نامیدن متفکری که یکی از مهم‌ترین دغدغه‌هایش(ای بسا مهم‌ترین دغدغه‌اش) بود و در نامه‌ای به کاپیتان سلطانوف خود را مسلمان پاک و شیعه خالص معرفی کرد، اندکی باید احتیاط به خرج داد.»(ص12) 🔻در جای دیگر از این کتاب نیز چنین آمده است: «من در مقاله حاضر سعی کردم تا تصویر آخوندزاده به عنوان دشمن قسم خورده‌ی اسلام را، که تا حدی توسط خود او ایجاد شده و تا حدی نیز محصول برداشت غالب از او بوده، تعدیل کنم.»(ص83) ▫️جالب این‌که رسوایی آخوندف در اسلام‌ستیزی تا بدان پایه آشکار است که حتی مروجان و مدافعان وی نیز نمی‌توانند به انکار آن بپردازند و این است که دم خروس در یکی از مقالات همین کتاب بیرون زده و علیرغم تلاش مذبوحانه کتاب برای _به اصطلاح_ تعدیل قضاوت‌ها(!!!)، خط تحریف و تطهیر در همین کتاب برملا شده و ضمن اعتراف به دین‌ستیزی آخوندف، صریحا او را به عنوان عامل فرهنگی استعمار روسیه تزاری معرفی کرده‌‌اند: «طرح عیان اندیشه‌های اسلام ستیزانه از سوی آخوندزاده، همان‌طور که گفته شد بدون تحت الحمایگی امپراطوری روسیه امکان پذیر نبود و در واقع سرسپردگی به آن امپراطوری، که چند دهه قبل در جنگی نابرابر وسعت قابل توجهی از خاک ایران در قفقاز را ضمیمه قلمرو خود کرده بود، حاشیه امنی را برای آخوندزاده فراهم کرد تا آزادانه به بپردازد، دیانتی که ضامن وحدت کشور بود (و هنوز هم هست) و لذا تضعیف آن امپراتوری روسیه را در مناسبات شبه‌استعماری‌اش با ایران طبیعتا منتفع می‌ساخت.»(ص109-110) 🔻در ادامه پروژه تطهیر آخوندف، حتی سرسپردگی به روسیه تزاری و عضویت در ارتش این کشور استعمارگر(و رسیدن به درجه سرهنگی) را نیز توجیه کرده و بین ناسیونالیست ایرانی بودن و وطن‌پرستی او و وفاداری او به روسیه، جمع می‌کند(!!!) و او را دارای هویتی می‌داند که: «به او امکان می داد تا هم خدمتگذار وفادار تزار روسیه باشد و هم یک ناسیونالیست صریح ایرانی»(ص106) ▫️علاوه بر مطالب پیشین، حجم بالایی از و مطالب مغرضانه در ، در کتاب به چشم می‌خورد. بعنوان نمونه؛ 🔻با تأکید بر پیروی آخوندف به اندیشه جدایی دین از سیاست، نوع نگاه تاریخی وی در هجمه به حضور روحانیت در سیاست را، تکرار کرده و تمامی مصائب تاریخ معاصر همچون فتح اصفهان توسط افغان‌ها و وقوع جنگ ایران و روس و... را به گردن علما انداخته و چنین می‌گوید: «آخوندزاده مطلقا معتقد به جدایی دین از سیاست بود؛ برای درک دیدگاه و مقاصد آخوندزاده در این باره، باید به وضع دین در ایران و نقش روحانیان در سیاست از دوره‌ی صفویه به این سو نگاه کرد. ایران در دوره قاجاری، از این نظر، همان ایران عصر صفوی بود، عصری که با انتشار تشیع در ایران علمای شیعه، مخصوصا به روزگار شاهان ضعیف، نقش کم مانند در سیاست یافتند؛ شاید سقوط مفتضحانه صفویان که مسئولیت بخشی از آن متوجه برخی از آن علما بود، و نیز جنگ دوم ایران و روسیه که بر اثر اعلام جهاد علما اتفاق افتاد و به شکستی ننگین انجامید و نیز مخالفت های آن عا با بعضی اصلاحات، موجب و انگیزه ی طرح لزوم جدایی دین از سیاست از سوی آخوندزاده شده باشد.»(ص60) ▫️در بخش پایانی این کتاب به دفاع از سلطنت کودتایی و استبدادی می‌پردازد: «مجلسی هم که با پیروزی نهضت مشروطه تأسیس شد در عمل تحت اختیار شریعتمداران بود، تا آن جا که در مجلس دوم، توانستند با صدور یک فتوا، رییس فراکسیون اقلیت مجلس را به طور غیرقانونی از مجلس اخراج کنند... انباشت بی‌حد و حصر قدرت در مجلس... چنان بود که توانست بی‌وقفه دولت‌های مستقر را ساقط کند، که نتیجه آن سقوط کشور به قعر هرج و مرج سیاسی بود، که تا زمان تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی ادامه یافت... در ایران هم یک و متمدن و مقتدر می‌تواند بدون مشاوره با مجامع تجار ورشکسته و پایتخت، اصول و رسوم تمدن را در اطراف و اکناف مملکت جاری سازد.»(ص291-292) ▫️برای اطلاع تفصیلی پیرامون «توطئه اسلام‌زادیی در سده پیشین» و کارنامه سیاه سرهنگ آخوندف و همفکرانش، بنگرید به؛ سیدحمید روحانی، نهضت امام خمینی، ج٣، ص ۳۰_۱۹ و ص١۵۶_١۵٧؛ ج ۵ صص۴۴-۴۶. @rozaneebefarda