🌟 برنامه حضور متخصصین پلیکلینیک تأمین اجتماعی طبس 🌟
🔹 شنبه ۲۹دی ماه
👩⚕️ دکتر ذهبی – متخصص گوش وحلق و بینی
👩⚕️ دکتر گلزار _متخصص زنان و زایمان
👨⚕️ دکتر شیبانی_ متخصص رادیولوژی
🔹 یکشنبه ۳۰دی ماه
👩⚕️ دکتر سنگچولی _متخصص زنان و زایمان
👨⚕️ دکتر شیبانی_ متخصص رادیولوژی
🔹 دوشنبه ۱بهمن ماه
👨⚕️ دکترمحمدزاده_متخصص جراح عمومی
🔹 سه شنبه ۲بهمن ماه
👩⚕️ دکتر سجادی – متخصص گوش، حلق و بینی
👨⚕️ دکتر میر جلیلی _متخصص قلب و عروق
🔹 چهارشنبه ۳بهمن ماه
👩⚕️دکتر امیریان _متخصص داخلی
🔹 پنجشنبه ۴بهمن ماه
👩⚕️دکتر امیریان _متخصص داخلی
📝 روشهای نوبتدهی:
نوبتگیری از ساعت ۸ صبح روز قبل از مراجعه و تنها از روشهای زیر امکانپذیر است:
🌐 وبسایت:🔗 Nobat.tamin.ir
📞 شماره تلفن: ۰۵۶۳۱۰۰۱
📲 اپلیکیشن اندروید:
دانلود از سایت نوبتدهی
📱 کدهای دستوری (USSD):
*۴*۱۴۲۰*۵۶#
*۶۶۵۵*۱۴۲۰۲۰*۱۰#
📣 روابط عمومی پلیکلینیک تأمین اجتماعی طبس
📕#رمان امنیتی و جذاب سپر سرخ
🔴 قسمت بیست و سوم
▫️نفهمید چرا به لکنت افتادم و غصۀ نوزادش، قاتل جانش شده بود که سرش را کج کرد و بیخبر از حال خرابم التماسم کرد: «براش دعا کنید. مادرش خیلی بیقراره، این هفته باید جراحی بشه!»
▪️دیگر نمیتوانستم حتی یک کلمه بگویم که با همین حرفها، تا انتهای زندگیاش رفتم و در خلائی از خاطراتم سقوط کردم.
▫️از آنچه در انتظار نوزاد معصومش بود و از این چشمان شکستهاش، جگرم آتش گرفته و حالا فهمیده بودم او همسر دارد و نمیدانستم از این لحظه با این دل چه کنم؟
▪️نورالهدی به خیال خودش زمان کافی برای صحبت ما ایجاد کرده و دیگر نمیشد بیش از این معطل کند که ابوزینب از چادر بیرون آمد و مهدی انگار منتظر او بود: «بریم؟»
▫️نورالهدی دوباره از چادر بیرون آمد و مهدی نمیدانست با دل من چه کرده که رو به ما دو نفر خداحافظی کرد: «اجرتون با حضرت زهرا! در پناه خدا باشید!»
و به همراه ابوزینب هر دو به راه افتادند و بهخدا با هر قدم که از ما فاصله میگرفتند، دلم بیشتر یخ میزد.
▪️چشمانم از پشت به قامتش مانده و باورم نمیشد سه سال در خیال کسی بودم که همسر داشته و حالا از خودم متنفر شده بودم!
▫️نورالهدی میخواست بداند بین ما چه گذشته و نگاه من در این تاریکی هنوز به مسیر رفتنش بود و با همان نگاه مات و لحن مبهوتم خبر دادم: «گفت برای دخترش دعا کنم!»
▪️آنچه میشنید باورش نمیشد و دیگر از دست او هم کاری برای این دل درماندۀ من ساخته نبود که در سکوتی غمگین برگشتم و کنج چادر روی زمین چمباته زدم.
▫️دیگر حتی نمیخواستم نورالهدی حرفی بزند که حوصله هیچکس حتی خودم را نداشتم.
▪️هرچه کرد برای استراحت به موکب نرفتم و فقط میخواستم کسی اطرافم نباشد که التماسش کردم به تنهایی برود.
▫️او رفت و من ماندم و این چادر که تا همین چند دقیقه پیش او اینجا بود و حالا حتی باید خیالش را از خاطرم بیرون میکردم.
▪️از اینکه بخواهم به مردی متأهل فکر کنم، حالم از خودم به هم میخورد و باید همین امشب همه چیز از خاطره و فکر و احساسش را به آتش میکشیدم و خاکستر آن را هم به باد میدادم.
▫️زیر همین چادر با خدای خودم خلوت کرده و التماسش میکردم تا به دادم برسد که من به تنهایی مردِ خاموش کردن این آتش نبودم.
▪️تا سحر یک لحظه پلکم روی هم نرفت، بیوقفه گریه میکردم و حتی جرأت نمیکردم برای نوزادش دعا کنم مبادا همین دعا کردن دوباره احساس او را در جانم زنده کند.
▫️دیگر حتی نمیخواستم در خوزستان بمانم که هوای اینجا حالم را بد میکرد و میترسیدم دوباره چشمانش را ببینم و همان فردا صبح، ساکم را بستم.
▪️نورالهدی نمیدانست باید چه کند و من میدانستم فقط باید از اینجا بروم که خواهرانه خواهش کردم: «ابوزنیب میتونه منو برگردونه؟»
▫️نگاهش مستأصل شده بود، میخواست برای اینهمه آشفتگیام کاری کند و بهترین چاره بهانه کردن دلتنگی برای پدر و مادرم بود که با ابوزینب تماس گرفت: «آمال دیگه خسته شده،میخواد برگرده فلوجه. کسی از بچهها برنمیگرده؟»
▪️خدا خواسته بود جانم را از مهلکۀ عشق بیسرانجامم نجات دهد که همان روز یک گروه از امدادگران به بغداد بازمیگشتند و من هم همراهشان شدم.@tabasgolshantabas
▫️برای سوار شدن باید تا جادۀ اصلی روستا پیاده میرفتیم و در همین مسیر دیدم کنار یکی از خانههای روستا چند نفر ایستادهاند.
▪️دیگر نایی به نگاهم نمانده بود که دیشب تا صبح در دریای اشک دست و پا زده و با همین چشمان زخمی دیدم حاج قاسم برای دلجویی و پیگیری مشکلات به درِ خانۀ یکی از روستاییان آمده است.
▫️چند لحظه ایستادم که انگار نورانیت چهره و آرامش چشمانش آرامم میکرد و لحن گرم کلامش که از دور به گوشم میرسید، عین مرهم بود.
▪️هر کدام از مردهای روستا نزدیکش میرفتند و رویش را میبوسیدند و او با این درجۀ نظامی و شهرتی که در دنیا داشت، از اینهمه مهربانی خسته نمیشد.
▫️ابومهدی هم چند قدم آن طرفتر ایستاده و انگار میخواستند با هم به منطقهای دیگر بروند که تویوتایی کنار جاده توقف کرد و یکی از نیروهای ایرانی صدا رساند: «حاجی بریم؟ بچهها منتظرن!»
▪️حاج قاسم و ابومهدی به همراه چند نفر از همراهان به سمت تویوتا میآمدند و شنیدم یکی از همین پاسداران ایرانی رو به رفیقش میگفت: «بهخدا از وقتی حاج قاسم اومد تو منطقه، ورق برگشت! شنیده بودم هر جا حاجی باشه طوری روحیه میده که کارها یدفعه جلو میره اما الان به چشم خودم دیدم!»
▫️گوشم به حرف آنها بود و چشمم به حاج قاسم و ابومهدی که میان سایر نیروها بدون هیچ تشریفاتی روی بار تویوتا سوار شدند.
▪️بین اینهمه مرد، نمیشد نزدیکشان شوم و از همان فاصله با حاج قاسم در دلم نجوا کردم: «ایکاش میشد با منم حرف بزنی و یجوری بهم روحیه بدی که بتونم فراموشش کنم...»
📖 این داستان ادامه دارد...
20.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم خوانی سرود "علی ولی الله" مقابل امام جمعه محترم شهرستان حجت الاسلام تکمیلی، توسط گل دختران معتکف در مسجد حضرت فاطمه(س)
#کانال_طبس_گلشن
@tabasgolshantabas
♦️ پیام تبریک انتصاب:
برادر گرامی، سرهنگ پاسدار جناب آقای علی مهریان
✍️ بدین وسیله انتصاب شایسته حضرتعالی را به عنوان فرماندهی ناحیه مقاومت بسیج سپاه شهرستان بشرویه تبریک عرض مینمایم.
👈حضور شخصیتی بصیر، جامع نگر و انقلابی در این سنگر حساس و مقدس نمایانگر توانمندی، درایت و هوشمندی جنابعالی در ادامه مسیر اسلاف خود به منظور ایجاد اندیشهای نو و کوششی خستگی ناپذیر در جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی میباشد.
در پایان دوام سلامتی و بهروزی جنابعالی و همکاران گرامی را در سایه توجهات خاصه حضرت ولی عصر (عج) از درگاه احدیّت مسئلت مینمایم
📌سیداحمد حقانی ثانی
سرپرست فرمانداری عشق آباد
@tabasgolshantabas
هدایت شده از کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
⭕️فروش اقساطی انواع درب با چک صیادی و بدون سود (درطبس وحومه )
🚪 «صنایع چوبی سادات » تولید کننده انواع درب های ملامینه ،
بهترین مارک👈 #ارتاویل
#درجه_یک❤️👌
چهار میل 😍
#پنج_میل😍 برای اولین بار در طبس 💪👏
#خرید_ویژه برای همه مشتریان عزیزمون
نگران توروم وافزایش قیمت هرروزه نباشید
به قیمت امروز دربهای اتاقیتونو بخرید یک سال دیگه ببرید
✅خرید مستقیم و بدون واسطه از تولیدی در #طبس_گلشن
ساخت کابینت ام دی اف کمد دیواری دکوراسیون وغیره 😍
📞برای اطلاعات بیشتر و هماهنگی جهت بازدید از تولیدی و فروشگاه در طبس تماس بگیرید
09187825692 سجادی ثالث
آیدی ایتا👈@mostafasejade5692
از کانال «درب اتاقی صنایع چوبی سادات» دیدن فرمایید
https://eitaa.com/artvelsadattbs
کانال طبس گلشن 🌴🍊🍃
⭕️فروش اقساطی انواع درب با چک صیادی و بدون سود (درطبس وحومه ) 🚪 «صنایع چوبی سادات » تولید کننده ان
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
قیمت ساخت درب اتاقی: دو میلیون و دویست هزار تومان
#هوالباقی
🌺 همه از خدائیم و به سوی او باز می گردیم
با نهایت تأسف و تأثر، بدین وسیله درگذشت مرحوم مغفور شادروان #ابراهیم_هوشفر ( بازنشسته ذوبآهن)
را به اطلاع کلیه اقوام، دوستان، آشنایان و همشهریان عزیز میرساند.
مراسمات تغسیل، تشییع پیکر و ترحیم آن مرحوم متعاقباً به اطلاع خواهد رسید.
جهت شادی روح آن مرحوم فاتحه و صلوات قرائت فرمایید.
✍از طرف خانوادههای هوشفر و سایر فامیل وابسته
@tabasgolshantabas
به هوش مصنوعی گفتم مذاکره عزتمندانه مسعود پزشکیان با کسی که سردار قاسم سلیمانی رو ت.رور کرده رو برام به تصویر بکش ...
🗣 | عَـــلامـَــتـــ |
@tabasgolshantabas