eitaa logo
تبیین
5.5هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
8.3هزار ویدیو
113 فایل
🌐 آخرین اخبار و تحلیل‌ها به صورت روزانه و لحظه‌ای 🖥 www.tabbyeen.ir – پایگاه خبری تحلیلی تبیین 🔍 ما را در تمامی شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید: 👇👇👇👇👇 @TABBYEEN_IR 📌 ارتباط با ادمین: @admin_tabbyeen
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 یکسال پس از طوفان؛ چرا عملیات ۷ اکتبر از نظر حقوق بین‌الملل امری مشروع است؟ 🔸 در حالی که یک سال از عملیات تاریخی طوفان‌الاقصی می‌گذرد این سوال مطرح است که این عملیات چقدر با ‏موازین حقوق بین‌الملل سازگار یا در تضاد بوده است.‏ 💢 ضرورت نگرش تاریخی 🔸در بررسی بنیان‌های حقوقی عملیات طوفان الاقصی ذکر این نکته ضروری است که ارزیابی آن با معیارهای ‏حقوق بین‌المللی بدون اتخاذ یک نگرش تاریخی و توجه به بیش از هفت دهه اشغالگری رژیم صهیونیستی ‏امکان‌پذیر نخواهد بود؛ اشغالگری که با کشتار، سرکوب، تعقیب و آزار هدفمند، بازداشت‌های خودسرانه و ‏ناپدیدسازی اجباری فلسطینان و نقض حقوق بشر بنیادین آن‌ها از جمله حق حیات و حق تعیین سرنوشت آنان ‏همراه بوده است.‏ 💢 توسل به زور و حق تعیین سرنوشت 🔸مطابق موازین حقوق بین‌الملل، توسل به زور برای اعمال تعیین سرنوشت برای مردم تحت استعمار، اشغال ‏خارجی و حاکمیت یک رژیم نژادپرست به رسمیت شناخته شده است. چنین حقی منبعث از رویکرد حمایتی ‏حقوق بین‌الملل از استعمارزدایی و مبارزه با اشغال خارجی است. در حال حاضر کمتر کسی در باب حق ‏فلسطینیان برای تعیین سرنوشت و قانونی بودن مبارزه مسلحانه آنان با اسرائیل تردیدی دارد.‏ 🔸توسل به زور در مسیر اعمال حق تعیین سرنوشت و مبارزه با اشغالگر، مغایرتی با اصل منع توسل به زور در منشور ‏ملل متحد ندارد، زیرا بند۴ ماده۲، تهدید به استفاده از زور یا استفاده از آن را تنها در صورتی ممنوع دانسته که ‏در تضاد با اصول و اهداف منشور باشد. این در حالی است که ماده۱ منشور، توسعه روابط ‏دوستانه میان ملت‌ها بر اساس احترام به اصل حق تعیین سرنوشت (بند۲) را جزو اهداف سازمان ملل معرفی ‏می‌کند. 💢 ماده ۵۱ منشور و دفاع مشروع 🔸مبارزه با رژیم اشغالگر در چارچوب دفاع مشروع و ماده ۵۱ منشور ملل متحد موجه است؛ چراکه قواعد حقوق ‏بین‌الملل مبارزه مردم عادی علیه حمله مسلحانه قدرت اشغالگر را نیز در مفهوم دفاع مشروع شناسایی نموده است. ‏این در حالی است که پس از عملیات طوفان الاقصی رژیم با توسل به همین ماده حمله همه جانبه‌ای را علیه مردم ‏غزه آغاز نمود؛ استدلالی که اسرائیل برای دهه ها تجاوز و اشغال به آن استناد نموده اما به هیچ وجه قابل قبول ‏نیست. دیوان بین‌المللی دادگستری پیشتر در نظر مشورتی خود در قضیه دیوار حائل در سال ۲۰۰۴ بی‌اساس بودن ‏این استدلال را صریحا اعلام نمود و استدلال کرد که «اسرائیل حق دفاع مشروع در سرزمینی که اشغال کرده ‏است را ندارد». این استدلال پیرامون تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی علیه غزه نیز صادق است. زیرا این تهاجم در ‏اصل امتداد اشغالگری و نقض فاحش حقوق بشر فلسطینیان از جمله حق بنیادین و ذاتی تعیین سرنوشت آنها به ‏شمار می‌آید. 💢 قطعنامه‌های مجمع عمومی ‏ 🔸مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۷۰ در قطعنامه ۲۷۲۸ مشروعیت مبارزه مردم برای حق تعیین سرنوشت و ‏رهایی از سلطه خارجی و اشغال و انقیاد بیگانه از جمله برای مردم فلسطین را تایید نموده و قطعنامه ۳۷/۴۳ سال ‌‏۱۹۸۲ ضمن اشاره به حق فلسطینیان برای تعیین سرنوشت از یک سو و تجاوزگری اسرائیل از سوی دیگر، ‏مبارزه ملت‌ها از جمله به شیوه‌های مسلحانه، جهت استقلال و رهایی از سلطه و اشغال خارجی را مشروع دانسته ‏است.‏ 💢 دیگر نهادهای سازمان ملل 🔸نهادهای دیگر سازمان ملل همچون کمیسیون حقوق بشر سابق و نیز گزارش گزارشگران ویژه این سازمان بر ‏حق مسلم ملت فلسطین برای تعیین سرنوشت تاکید نموده‌اند.کمیته حقوق بشر نیز این حق را به عنوان یک قاعده ‏آمره شناسایی نموده و از جمله والاترین حق بشری دانسته است. در همین چارچوب «کمیسیون مستقل تحقیقات ‏بین‌المللی سازمان ملل» تنها سه روز بعد از حمله ۷ اکتبر و مبتنی بر یافته‌های گذشته خود؛ بر حق فلسطینیان برای ‏تعیین سرنوشت تاکید کرد و تنها راه رسیدن به صلح پایدار در فلسطین را پایان اشغال نظامی از سوی اسرائیل ‏دانست. 💢 کنوانسیون ژنو۱۹۴۹ 🔸همچنین از پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو نیز می‌توان مشروعیت توسل به زور علیه رژیم ‏صهیونیستی را نیز استنباط نمود. مطابق بند۴ ماده۱ پروتکل، مقرارت این سند: «شامل مخاصمات مسلحانه‌ای که ‏در آنها ملت‌ها جهت احقاق حق تعیین سرنوشت خود به نحو مقرر در منشور ملل متحد و ...، به مبارزه با ‏استعمار، اشغال خارجی و رژیم های نژادپرست می‌پردازند نیز می‌شود». به این ترتیب پروتکل الحاقی اول، ‏مخاصمه مردم تحت سلطه و اشغال خارجی را «مخاصمه مسلحانه بین‌المللی» دانسته است که بر مبنای آن، تمامی ‏مقررات بین‌المللی حاکم بر این مخاصمات باید رعایت شود.‏ ✔️با این‌حساب عملیات طوفان الاقصی در چارچوب موازین حقوق بین‌الملل و در حقیقت تجلی اراده مردم فلسطین ‏برای رهایی از اشغالگری مرگبار، خشن و طولانی‌مدت و تنها چاره آن‌ها بود. ‏ @tabbyeen_ir
🌐 برنامه دولت دوم ترامپ برای غزه چیست؟ 🔹با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، یک پرسش بسیار مهم وجود دارد: دولت جدید آمریکا چه رویکردی را در قبال جنگ اسرائیل با حماس اتخاذ خواهد کرد؟ آنچیزی که در دولت بایدن علی‌رغم فشارهای درونی‌حزبی و احتمال تاثیر منفی بر انتخابات برای دموکرات‌ها مشاهده شده، حمایت همه‌جانبه از دولت اسرائیل بوده است. آخرین مصداق چنین حمایتی، چهارمین وتوی قطعنامۀ پیشنهادی شورای امنیت برای آتش‌بس در غزه توسط آمریکا در روز گذشته بود. حال باید دید که دولت جمهوری‌خواه و حامی سرسخت اسرائیل چگونه به جنگ و پایان‌دادن آن نگاه می‌کند؟ 🔸بدون شک یکی از مهمترین پرونده‌های بین‌المللی دولت دوم ترامپ، موضوع جنگ غزه است. جنگی که یکی از عوامل اصلی شکست دموکرات‌ها در انتخابات بود و هر سیاستمداری در واشنگتن حالا به اهمیت بحران غزه برای افکار عمومی آمریکا پی برده است. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، یکی از جنجالی‌ترین طرح‌های او برای حل مسئله فلسطین و اسرائیل، "معامله قرن" بود که در ژانویه ۲۰۲۰ رونمایی شد. در این طرح، غزه به‌عنوان بخشی از دولت فلسطینی مستقل در نظر گرفته شده بود؛ اما با محدودیت‌های بسیار زیاد از نظر حاکمیت و کنترل اراضی. 🔸طبق این طرح، حماس به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شد که باید خلع سلاح شود و کنترل غزه به دولت فلسطینی تحت حمایت غرب منتقل گردد. طرحی که به هیچ وجه مطلوب محور مقاومت و حماس نبود. همچنین ترامپ در دولت اول خود موفق شد "پیمان ابراهیم" را با چند کشور عربی از جمله امارات و بحرین به امضا برساند و این کشورها به‌طور رسمی اسرائیل را به رسمیت بشناسند. 🔸اکنون به نظر می‌آید ترامپ در دولت دوم خود نیز به دنبال پیگیری مجدد معامله قرن و پیمان ابراهیم است. با این تفاوت که موارد جدیدی را به آن اضافه خواهد کرد. به طور مثال دولت او تلاش خواهد کرد تا با جذب کشورهای بیشتر به این پیمان، به ویژه عربستان سعودی، نقش خود را در ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران و گروه‌های وابسته به آن در غزه تقویت کند. 🔸اما واگذاری بازسازی غزه به عربستان و امارات در قالب یک پیمان امنیتی، از ابتکارات جدید جمهوری‌خواهان و ترامپ است. موضوعی که لیندسی گراهام، سناتور مشهور جمهوری‌خواه یک ماه قبل پس از سفر به تل آویو و دیدار با نتانیاهو به آن اشاره کرد. او گفت: «عربستان دو خواسته دارد تا اسرائیل را به رسمیت بشناسد. نخست، این کشور خواهان امضای یک پیمان امنیتی با آمریکا است و دوم، درخواست دارد تا یک پیمان امنیتی دوطرفه با اسرائیل بسته شود. به عبارت دیگر، عربستان می‌خواهد که آمریکا به دفاع از این کشور وارد جنگ شود، که این موضوع به ۶۷ رأی سناتورها در کنگره نیاز دارد». 🔸لیندسی گراهام می افزاید:‌ «سناتور ریچارد بلومنتال، عضو حزب دموکرات، تمایل دارد که در جمع‌آوری این آرای لازم به من کمک کند. این مسئله را یک سال و نیم پیش به محمد بن سلمان گفتم... تحت عنوان «ملت مستقل» برای فلسطین، باید یک ضمانت امنیتی برای اسرائیل فراهم شود تا اطمینان حاصل کند که هیچ حمله‌ای مشابه حمله ۷اکتبر در آینده اتفاق نخواهد افتاد. قرار است مانند امارات باشد، نه اینکه یک دموکراسی باشد! محمد بن سلمان و محمد بن زاید قصد دارند غزه را بازسازی کنند... آنها مناطقی در فلسطین خواهند ساخت که بتوانند در صلح و هماهنگی با اسرائیل زندگی کنند و به کودکان خود آموزش نخواهند داد که یهودیان را بکشند... پس از ۷ اکتبر، راه‌حل دو دولتی عملاً مرده است.» 🔸علاوه بر این، ترامپ و دولتش همچون ۴ سال قبل بسیاری از انتقادات بین‌المللی از شهرک‌سازی‌های غیرقانونی اسرائیل در کرانه باختری را نادیده خواهند گرفت و به نظر می‌آید با انتخاب مایک هاکبی به عنوان سفیر آمریکا در اسرائیل، فشارهای آمریکا برای الحاق کرانه باختری به اسرائیل هم حتی جدی شود! ✅در این میان ایران به خوبی میداند که از دست رفتن غزه و مدیریت آن توسط هر گروه غیر فلسطینی، میتواند مسئله فلسطین را برای همیشه به حاشیه برده و محور مقاومت را دچار بحران اساسی کند. همچنین جدی‌تر شدن پیمان ابراهیم و عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و بازیگری عربستان و امارات در ماجرای فلسطین، تهدید را تا نزدیکی مرزهای جغرافیایی ایران خواهد آورد. اگرچه به نظر می‌آید ترامپ همچون ۴ سال قبل دچار یک خطای محاسباتی است؛ چراکه توان محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر موثر منطقه‌ای را لحاظ نکرده است. ✍️اندیشکده تهران 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2585461462Cdb848e85f3
🌐 آخرین وضعیت میدانی در جبهه جنوب لبنان ‏ ‏ 🔹با گذشت دو ماه از جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان و حزب‌الله و آغاز عملیات‌های ‌‏زمینی در جنوب لبنان، رژیم صهیونیستی با اعلام مرحله دوم جنگ، بُعد عملیات‌‏های زمینی خود ‏را گسترش داده و درگیری‌ها به ویژه در دو محور الخیام و ناقوره شدت گرفته است. 💢چینش نیروها و راهبردهای نظامی اسرائیل 🔸ارتش رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفان الاقصی سه لشگر خود را در مرز با ‏لبنان مستقر کرد ‏و با آغاز حمله به لبنان بر تعداد نیروهای ‏نظامی خود در این منطقه افزود. ‏استراتژی اسرائیل در مرحله اول جنگ مبتنی بر تخریب ‏گسترده روستاهای مرزی لبنان و ورود به این مناطق در ‏جهت مقابله با حملات راکتی حزب‌الله ‏بود که محقق نشد. اکنون این رژیم وارد مرحله ‏دوم جنگ شده که با ‏اضافه کردن نیروهای جدیدی به عرصه نظامی مترصد تغییر وضعیت نظامی در این منطقه ‏است. ‏براساس وضعیت میدانی موجود، اسرائیل چهار لشگر۹۸، ۹۱، ۳۶ و ۱۴۶ را به کارگیری کرده است.‏ 🔸اسرائیل در مرحله دوم جنگ، عملیات‌های ‏زمینی خود را معطوف به تصرف ‏مناطق دارای مزیت‌های فوق العاده کرده و به لحاظ تاکتیکی تمرکز آن بر موارد ذیل است:‏ ‏1️⃣ کاهش تعداد تلفات نظامی: تلفات زیاد در مرحله اول باعث شده این رژیم متمرکزتر و با آتش بیشتر سعی در کاهش تلفات داشته باشد. ‏2️⃣ شدت حملات هوایی: استراتژی اصلی اسرائیل در عرصه میدانی بر انجام حملات گسترده ‏هوایی و سپس ‏پیشروی در عرصه زمینی است که از ابتدای حمله نظامی به جنوب لبنان این امر ‏پیاده سازی شده و در ‏مرحله دوم شدت حملات هوایی بیشتر شده است.‏ ‏3️⃣ افزایش گستره عملیاتی: ارتش صهیونیستی در مرحله دوم جنگ، مناطق بیشتری را به بانک ‏اهداف ‏نظامی خود اضافه کرده است. این رژیم حملات نظامی را در سراسر مرز ‏با لبنان انجام ‏داده و محورهای جدیدی را در این عرصه بازکرده که هدف از آن عدم تمرکز حزب الله ‏بر ‏یک منطقه خاص از حملات است.‏ ‏4️⃣ تمرکز عملیاتی بر اشغال مناطق خاص: در این مرحله، ارتش صهیونیستی به دنبال ‏اشغال مناطقی ‏همچون خیام و ناقوره است. خیام ‏در محدوده مرزی لبنان با فلسطین اشغالی و سوریه واقع شده و بر بلندی‌های ‏جولان اشراف دارد و از آن به عنوان لنگرگاه مقاومت یاد می ‏شود.‏ تصرف الخیام می‌تواند راه را برای پیشروی به سمت منطقه بقاع غربی از محور ‏جنوب شرق و همچنین حرکت به سمت غرب در امتداد رود لیتانی باز کند.‏ 🔸در این راستا ارتش صهیونیستی طی روزهای گذشته حملات سنگینی برای تصرف خیام و مناطقی همچون شهرک ‏البیاضه انجام داد که با پاتک سنگین حزب‌الله روبرو شد. در منطقه ‏خیام نیز برخی منابع از کنترل ارتش رژیم بر این شهر خبر داده‌اند اما درگیری‌ها همچنان ادامه دارد و حزب‌الله با ‏انجام حملات سنگین پهپادی و موشکی کوتاه برد تجمعات ارتش صهیونیستی را در جنوب این منطقه مورد ‏هدف قرار می‌دهد به گونه‌ای که بنابر اعلام برخی رسانه‌ها شب گذشته تعدادی از صیهونیست‌ها در حال اسیر شدن بودند که ‏ارتش صهیونیستی با اجرای اصل هانیبال از اسارت آنها جلوگیری و آنها را به هلاکت رساند. باید منتظر ‏خبرهای تکمیلی در این رابطه بود.‏ علاوه‌براین صهیونیست‌ها به دنبال آن بودند که ابتدا با اشغال شاما ‏و سپس حرکت به سمت البیاضه، منطقه ناقوره را نیز محاصره کنند که تاکنون این امر محقق نشده است. 💢 راهبردهای نظامی حزب‌الله 🔸حزب‌الله از ابتدای تجاوز زمینی اسرائیل به جنوب لبنان، رویکرد مقاومت حداکثری را اتخاذ و تاکنون ضربه‌های اساسی نیز به رژیم وارد کرده است. به ‏طور کلی می توان استراتژی‌‏های میدانی حزب‌الله را براساس موارد ذیل بیان کرد:‏ ‏1️⃣ دفاع‌ تاکتیکی: بدین گونه که قبل از ورود نیروهای دشمن تلاش می‌کند تا جای ممکن ‏با تله‌گذاری و کمین در محیط مناسب کوهستانی مانع پیشروی آنها شود. ‏2️⃣ عملیات‌های تهاجمی: با ورود ارتش صهیونیستی به هر منطقه، نیروهای حزب‌الله تهاجم‌های ‏خود ‏را علیه آنها انجام می‌دهند و همین مساله منجر به تلفات گسترده آنها می‌شود.‏ 🔸در ابعاد گسترده‌تر براساس این دو مولفه، حزب‌الله به دنبال فرسایشی کردن جنگ ‏زمینی برای این ‏رژیم در جبهه جنوبی در جهت گرفتن تلفات گسترده از آن است که در کنار ‏این مساله با انجام اقدامات ‏موشکی در حیفا و تل آویو مترصد افزایش فشار داخلی بر این رژیم ‏و برهم زدن تمرکز آن در جبهه جنوبی است.‏ ‏✅ در مجموع ارتش اسرائیل با استراتژی ‏ورود لایه به ‏لایه به دنبال ورود ابتدا به عمق ۳ کیلومتری و در مرحله ‏دوم عمق ۸ ‏کیلومتری است و سپس با رسیدن به لیتانی در شرق که کمترین فاصله با مرز را دارد در امتداد رود به سمت غرب حرکت خواهد کرد تا مناطق جنوبی رود را قیچی کند؛ اما با سد محکم دفاع حزب‌الله تاکنون پیشروی اندکی داشته است. @tabbyeen_ir
🌐 قطعنامه آژانس گامی به سوی فعال‌سازی مکانیسم ماشه؟! 🔹روز جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی طی قطعنامه‌ای که پیش‌نویس آن توسط تروئیکای اروپایی و آمریکا تهیه شده بود، با اکثریت آرا، گسترش برنامه هسته‌ای ایران را محکوم کرد. این قطعنامه با ۱۹ رأی موافق، ۱۲ رأی ممتنع و ۳ رأی مخالف(چین، روسیه و بورکینافاسو) به تصویب رسید. 🔸این قطعنامه با تکرار ادعاهای پیشین درباره منشأ مواد هسته‌ای در دو مکان اعلام‌نشده از تهران خواسته تا در راستای همکاری پادمانی با آژانس، اطلاعات، اسناد و پاسخ‌های مورد نیاز آژانس را از طریق دسترسی بازرسان به این مکان‌ها فراهم کند و متعاقب آن آژانس نیز می‌خواهد که تا بهار ۲۰۲۵ گزارش جامعی از فعالیت هسته‌ای ایران تهیه شود. 🔸تفاوت متن این قطعنامه با مورد پیشین که در ژوئن صادر شده بود، این است که اولاً ادعاهای مجعول رژیم صهیونیستی را تکرار نموده و ثانیاً ایران را مقصر عدم احیای برجام در سال‌های پس از پیروزی بایدن قلمداد کرده است. البته این قطعنامه هنوز پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل مرتبط نمی‌کند. گرچه ایران چنان که وعده داده بود فرآیند گازدهی به سه نسل جدید از سانتریفیوژها را آغاز نمود. در این خصوص، دو نکته مهم قابل ذکر است: 🔸اول؛ به‌رغم گفتگوهای مثبت مدیرکل آژانس با مسئولان عالی‌رتبه دولت در تهران و وعده ایران به توقف انباشت ذخایر اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در ازای عدم تصویب قطعنامه؛ شورای حکام به صدور این قطعنامه مبادرت ورزید. امری که نشان می‌دهد تصمیم شورای حکام فارغ از ملاحظات فنی و با سویه‌ای کاملاً سیاسی اتخاذ شده و در چارچوب یک برنامه سیاسی کلان‌تر قرار دارد. این برنامه، ناظر به سال دهم برجام و غروب مکانیسم ماشه، از قصد مشترک اروپا و آمریکا برای جلوگیری از لغو کامل قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت علیه ایران حکایت دارد. در این چارچوب، صدور قطعنامه‌های پیاپی شورای حکام علیه ایران، مشروعیت سیاسی لازم برای تشدید فضاسازی علیه برنامه هسته‌ای و مقدمه‌ای بر فعال‌سازی مکانیسم ماشه، تلقی می‌شود. 🔸دوم؛ عدم توجه شورای حکام به امتیاز پیشنهاد شده از سوی ایران به‌خصوص از این منظر قابل توجه است که طبق برآورد آژانس، حدود ۴۲ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده با خلوص ۶۰ درصد، در صورت غنی‌سازی بیشتر تا سطح ۹۰ درصد می‌تواند برای ساخت یک بمب هسته‌ای کافی باشد. بی‌اهمیتی اروپا به این امتیاز را از این جهت باید مهم تلقی کرد که یک دهه پیش، نگرانی از ارتقای ظرفیت اورانیوم به سطح ۶۰ درصد، یکی از اهرم‌های فشار ایران برای مذاکرات منتج به توافق هسته‌ای بود. به معنای دیگر، نگرش طرف غربی به چگونگی مهار برنامه هسته‌ای ایران تغییر کرده و این می‌تواند ناشی از این باشد که تجربه حمله هوایی رژیم صهیونیستی به اهداف نظامی در ایران، اعتبار گزینه نظامی را برای طرف آمریکایی و اروپایی افزایش داده و به همین دلیل، امتیاز مشخص و عینی ایران را نادیده گرفته‌اند و گمان دارند که می‌توانند با رویکرد تقابلی، امتیازات بیشتری از این ایران بستانند. ✅در نتیجه می‌توان بیان داشت که رویکرد تعاملی با طرف غربی، تا زمانی که نتوان اهرم فشار قوی‌تری برای بی‌اعتبارسازی گزینه نظامی علیه تأسیسات ایران یافت، سودی برای گفتگوهای پیش‌رو نخواهد داشت. نمود این امر آنکه پس از گفتگو با گروسی و وعده توقف انباشت ذخایر، طرف اروپایی نه‌تنها این وعده را کافی ندانست، بلکه سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان با صدور بیانیه‌ای از ایران خواستند که علاوه بر توقف غنی‌سازی در سطوح بالاتر، «فوراً ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را نیز از بین ببرد». 👈بنابراین به نظر می‌رسد تا زمانی که ایران معادله بازدارندگی را برقرار نکند ، نمی‌تواند اهرم فشار جدی‌تری برای مذاکرات آتی و نتیجه‌بخشی به سوی یک توافق جدید، بیابد. 📌 تحلیل های بیشتر را در کانال خبری تحلیلی تبیین دنبال کنید. 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2585461462Cdb848e85f3
🌐 آتش‌بس در جنوب لبنان و جستجوی پیروزی در منطقه 🔹با تحولات اخیر سوریه به نظر می‌رسد که یک پرده از انگیزه‌های اسرائیل در توافق آتش‌بس در ‏جنوب لبنان کنار رفته است. در حالی که با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و پیروزی ترامپ تصور ‏این بود که رژیم صهیونیستی در مدت باقی‌مانده تصدی بایدن عملیات خود علیه حزب‌الله را در جنوب لبنان ‏گسترش دهد اما به عکس این رژیم علی‌رغم عدم تحقق اهداف مهم خود در رابطه با حزب‌الله به آتش‌بس در جنوب ‏لبنان رضایت داد و به نظر می‌رسد به زودی در غزه نیز توافق مبادله اسرا و آتش‌بس انجام شود. این یادداشت به ‏دلایل این تصمیم رژیم صهیونیستی می‌پردازد.‏ 🔸اسرائیل با آغاز جنگ علیه حزب‌الله اهداف پلکانی متعددی را دنبال می‌کرد. نخستین و کمترین هدف منفک کردن ‏جبهه لبنان از جبهه غزه بود. رژیم صهیونیستی پیش از آغاز جنگ لبنان به این نتیجه رسیده بود که تداوم جنگ ‏غزه بی‌فایده است اما پایان دادن به آن پیش از یک آتش‌بس جداگانه با حزب‌الله به معنی پذیرفتن یک معادله ‏جدید در قواعد درگیری با محور مقاومت بود و جایگاه آن را در معادلات پس از جنگ به شدت تضعیف ‏می‌کرد. 🔸هدف بعدی رژیم کاهش جدی توان تهاجمی حزب‌الله و رفع بلندمدت تهدید بر مناطق بر شمالی این ‏رژیم به منظور جلوگیری از وقوع عملیات‌های مشابه طوفان الاقصی توسط حزب‌الله بود که لازمه آن عقب ‏راندن حزب‌الله به پشت رودخانه لیتانی و عبور از لایه‌های دفاعی حزب‌الله و رسیدن به ‏زیرساخت‌های تهاجمی بود که در صورت تحقق می‌توانست رسیدن به هدف سوم یعنی برچیدن حزب‌الله یا تقلیل آن به یک گروه ضعیف سیاسی و در ‏نتیجه ایجاد تغییر اساسی در معادلات سیاسی-امنیتی لبنان را با بهره‌گیری از جریان‌های مسیحی و سنی که ‏مترصد فرصت‌هایی برای تضعیف حزب‌الله بوده‌اند تسهیل کند. 🔸 این پلکان نهایتاً باید به تغییر نظم منطقه در ‏چارچوب مطلوبیت‌های ایالات متحده و در چارچوب یک طرح منطقه‌ای برای مقابله با ایران و جلوگیری از ‏افزایش نفوذ قدرت‌های جهانی رقیب ایالات متحده ختم می‌شد؛ طرحی که نظم نوین نامیده شد. ‏ 🔸روند تحولات میدانی اما در جنوب لبنان نشان داد که اسرائیل به سختی می‌تواند از پله اول عبور کند و ‏تداوم جنگ می‌توانست همین کوچکترین هدف را نیز با چالش مواجه کند. از یک طرف محدودیت‌های ‏توانایی ارتش این رژیم، فقدان مشروعیت بین‌المللی و آثار زیان‌بار جنگ طولانی‌مدت و ‏از طرف دیگر اقدامات تهاجمی حزب‌الله وجود داشت. حملات به تل‌آویو که در صورت ادامه جنگ ممکن بود ‏اهدافی مهم را مورد اصابت قرار دهند، حمله به خانه نتانیاهو و همچنین فرمانده نیروی هوایی در صورت تداوم و ‏موفقیت، هر کدام می‌توانست دستاوردهای رژیم را بر باد دهد. 🔸در واقع رژیم با آتش‌بس به دنبال تثبیت ‏گام نخست بوده و می‌خواهد اهداف دیگر را در برنامه‌ای بلندمدت و از طرق سیاسی با بازیگری در ‏سطح سیاست داخلی لبنان و سطح منطقه‌ای محقق کند.‏ در رابطه با مفاد آتش‌بس اگر چه روی کاغذ از شرایط آتش بس ۲۰۰۶ ضعیف‌تر به نظر می‌رسد اما از ‏دیدگاه اسرائیل ضعف قطعنامه ۱۷۰۱ نه به دلیل عبارت‌ها، بلکه به دلیل عدم اجرا بود و اکنون این رژیم گمان می‌کند می‌تواند باعث اجرای ‏متفاوت همان مفاد شود. 🔸نکته دیگر این است که رژیم قدرت تسلیحاتی حزب‌الله را بیشتر نه در انبارهای تسلیحاتی که بتوان آنها را نابود ‏کرد بلکه در شبکه گسترده لجستیک می‌بیند که بدون از بین بردن آن حملات هوایی برای از بردن قدرت تسلیحاتی آب در هاون کوبیدن خواهد بود. توانایی‌های حزب‌الله ‏در این جنگ رژیم را به این نتیجه رساند که کارزار چندساله آن موسوم به «نبرد بین جنگ‌ها» کارایی موثری ‏نداشته و باید با راهبردی جدید شبکه لجستیک حزب‌الله را از کار اندازد. در واقع رژیم صهیونیستی به این نتیجه ‏رسیده است باید انباشت دستاوردهای تاکتیکی در کوتاه‌مدت را به نفع یک پیروزی راهبردی در بلندمدت رها ‏کند. تحولات اخیر سوریه بخشی از این تغییر راهبرد است که در هماهنگی رژیم با دیگر بازیگران ذی نفوذ در این محیط عملیاتی اجرا ‏می‌شود.‏ ✅رژیم با این تصور که دلیل سوریه در عدم پیوستن به جنگ چندجبهه‌ای علیه اسرائیل پس از طوفان‌الاقصی ترس ‏از بقاست تلاش می‌کند عملیات تشدید شده خود در سوریه (جاده مصنع، CERS، ترور حاج فادی و ...) را با یک کارزار سیاسی امنیتی گسترده‌تر علیه ‏این کشور ترکیب کند و مهمترین حلقه شبکه پشتیبانی حزب‌الله را از بین ببرد. با وضعیت کنونی حتی ممکن است به لحاظ زمینی نیز اقداماتی انجام دهد و مجموعه‌ای از ‏چماق‌‌ها را علیه بشار اسد ایجاد کند و آنگاه به همراه روند سیاسی غزه و از طریق آمریکا، ترکیه و امارات مجموعه‌ای از کارت‌های تشویقی برای قطع همکاری با ایران و حزب الله به سوریه ارائه دهد. 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2585461462Cdb848e85f3
🌐 تغییر دکترین نظامی عربستان؛ تولید امنیت به جای خرید امنیت 🔹دولت عربستان سعودی اعلام کرد که امسال میزان بومی‌سازی تجهیزات نظامی به ۱۹.۳۵ درصد رسیده است. این در حالی است که در سال ۲۰۱۸ این میزان تنها 4 درصد بوده است. بر اساس سند چشم‌انداز ۲۰۳۰ که سال ۲۰۱۷ از سوی ولیعهد سعودی به‌عنوان یک سند بالادستی ابلاغ شد، این میزان باید به ۵۰٪ برسد. تحولی که در صورت تحقق می‌تواند ساختار دفاعی عربستان و فراتر از آن الگوهای ائتلاف‌ساز این کشور به‌ویژه با ایالات‌متحده را تحت تأثیر قرار دهد. پرسش مهمی که در ارتباط با این تغییر راهبردی مطرح می¬گردد این است که چرا عربستان به این سمت حرکت کرده است؟ در پاسخ باید به چند متغیر اشاره کرد: 🔸متغیر اول؛ رهایی از اعتیاد امنیتی به ایالات‌متحده حتی در سطح تسلیحات ابتدایی و غیر پیشرفته چون سلاح‌های سبک و نیمه سنگین مانند اسلحه، خودروهای زرهی و ... بوده است که در چارچوب معادله نفت در برابر امنیت برای دهه‌ها بخشی از ستون امنیتی-دفاعی عربستان را تشکیل داده است؛ بنابراین ریاض همچنان در سطح سلاح‌های پیشرفته و سنگین وابستگی بیش‌ازحدی به آمریکا خواهد داشت و بومی‌سازی شامل این بعد از تسلیحات نخواهد شد. 🔸متغیر دوم؛ ایجاد یک ساختار تحقیقاتی-آموزشی بومی ذیل وزارت دفاع تحت عنوان SAMI است که بتواند در موضوع نیازسنجی و تحقیق و توسعه ارتباطات خود را با کشورهای تولیدکننده سلاح در جهان تقویت کند. 🔸متغیر سوم؛ همان‌گونه که در سایر بخش‌های چشم‌انداز ۲۰۳۰ بر ایجاد شغل تأکید شده، بومی‌سازی تسلیحاتی و ایجاد چنین ساختاری می‌تواند به این موضوع کمک کند. با توجه به بکر و بدیع بودن این حوزه و با نظر به حجم بالای بودجه نظامی عربستان، این حوزه می‌تواند یکی از پیشران‌های ایجاد شغل برای ویژن سعودی باشد. 🔸فراتر از این تصویر در حال تغییر، عربستان سعودی همچنان نیازهای امنیتی خود را از طریق دو ستون دیگر برآورده خواهد کرد. به عبارت بهتر؛ گزینه‌های استراتژیک دیگری برای عربستان برای بازدارندگی و دفاع در برابر تهدیدات نظامی در دسترس است. همان‌طور که ناظران درک و استدلال می‌کنند، تفکر امنیتی حاکم در ریاض و حتی در ابوظبی و دوحه این است که دفاع ملی ازاین‌پس بر سه‌پایه استوار خواهد بود: 1️⃣ توسعه قابلیت‌های دفاعی در داخل که به‌خودی‌خود بخش عمده‌ای از استراتژی تحول دفاعی گسترده‌تر را تشکیل می‌دهد و در چارچوب بومی‌سازی تسلیحاتی بر اساس سند چشم‌انداز ۲۰۳۰ در حال دنبال کردن است. 2️⃣ تفاهم با ایران تا حد ممکن که از سال ۲۰۱۹ پس از انفجارهای آرامکو در دستور کار عربستان قرار گرفت و در مارس ۲۰۲۳ منجر به احیای روابط دیپلماتیک با ایران شد. از این منظر ریاض دیگر بخشی از جبهه ائتلاف‌سازی علیه ایران نخواهد بود. 3️⃣ بهبود روابط دفاعی با ایالات‌متحده و یا دیگر قدرت‌های خارجی. این راهبرد دوسویه به این معنا است که عربستان تلاش خواهد کرد پیمان دفاعی با ایالات‌متحده را امضا کند و یا اگر این مسیر ممکن نباشد، به توافقات محدودتر باهدف دستیابی به تسلیحات پیشرفته نائل شود. سویه دوم متنوع سازی خریدهای تسلیحاتی از رهگذر متنوع سازی شرکای بین‌المللی در حوزه تسلیحاتی است. چین، روسیه، فرانسه، اسپانیا و بریتانیا پنج حوزه‌ای است که ریاض برخی از نیازهای خود را از این کشورها تأمین می‌کند. 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2585461462Cdb848e85f3
تبیین
✳️ المیادین: ارتش سوریه، حضور خود را در طول جبهه حمص تثبیت کرده است 🔹شبکه خبری المیادین گزارش داد ک
🌐 حمص آخرین حلقه ارتباط زمینی با حزب‌الله 🔹پیگیری تحولات اخیر در سوریه، به‌ویژه در استان حمص، نشان‌دهنده تلاش مستمر دشمن برای تضعیف ساختارهای [لجستیکی و راهبردی ]مقاومت در این کشور است. هدف از عملیات‌های اخیر نیروی‌های معارض در سوریه، که با حمایت پشتیبانان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آنان برنامه‌ریزی و اجرا شد، برهم زدن زنجیره ارتباطی محور مقاومت از شرق سوریه به لبنان بوده و این هدف توسط آنان دنبال خواهد شد. علی‌رغم پیشروی سریع معارضین و عدم مقاومت ارتش سوریه و همچنین فضای ناامیدی شکل‌گرفته در رسانه‌ها هنوز فرصت برای جلوگیری از غلبه اراده حریف وجود دارد و می‌توان با مدیریت صحیح و سریع، ابتکار عمل را به سود مقاومت بازگرداند. 🔸استان حمص با جمعیتی در حدود ۱.۵ میلیون نفر کانونی استراتژیک در کشور سوریه به‌شمار می‌رود و با دارا بودن منابع زیرزمینی گاز و نیز خطوط انتقال نفت ‏و گاز، پالایشگاه ۱۲۰ هزار بشکه‌ای حمص، دو نیروگاه گازی با مجموع ظرفیت اسمی ۱۲۰۰ مگاوات و فعال ‌‏۱۰۰۰ مگاوات از مهم‌ترین مراکز انرژی سوریه است. مضاف بر این موارد، شهرک صنعتی حسیاء یکی از سه ‏شهرک صنعتی بزرگ سوریه نیز در منطقه جنوبی استان حمص واقع شده است. 🔸مهم‌تر از همه اینها، حمص ‏به‌عنوان دروازه دمشق، پایتخت سوریه فاصله‌ای نزدیک به ۲۰۰ کیلومتری با این شهر دارد و در تقاطع مهم‌ترین ‏مسیرهای زمینی از جمله بزرگراه ‏M5‌‏ قرار گرفته و شهرهای دمشق، حماه، حلب و لاذقیه را به‌هم متصل می‌کند. ‏در واقع مسیر اتصال شرق-غرب و شمال-جنوب در سوریه و نیز کانون اتصال مسیرهای انتقال تجهیزات از ایران ‏به حزب‌الله لبنان از این شهر عبور می‌کند. 🔸استان حمص، به‌ویژه شهر القصیر و فرودگاه T4، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خاص خود، نقطه کانونی کریدورهای زمینی و هوایی انتقال تسلیحات و لجستیک به حزب‌الله لبنان و دیگر گروه‌های مقاومت به شمار می‌آید. این منطقه چهار مسیر اصلی برای انتقال تجهیزات را شامل می‌شود: 1️⃣بوکمال-میادین-دیرالزور-الطبقه- حلب-حماه-حمص-بیروت 2️⃣بوکمال-میادین-دیرالزور-پالمیرا- حمص-القصیر 3️⃣بوکمال-پالمیرا-حمص-القصیر 4️⃣بوکمال-پالمیرا-دمشق-بیروت 🔸هرچند کریدور چهارم به دلیل حضور داعش در بادیه شام و نیروهای آمریکایی در مثلث التنف کمتر مورد استفاده قرار گرفته، سه کریدور دیگر در سال‌های اخیر به‌عنوان مسیرهای اصلی پشتیبانی مقاومت عمل کرده‌اند. 🔸با آغاز عملیات‌های «ردع العدوان» و «روز رستاخیز»، دشمن تلاش کرده با استفاده از نیروهای تحت حمایت خود، از جمله تحریرالشام، مناطق کلیدی محور مقاومت را هدف قرار دهد. سقوط استان‌های حلب و حماه و جاده M5 عملاً کریدور اول را مسدود کرده است. اکنون تمرکز دشمن بر تسخیر استان حمص و فرودگاه T4 قرار دارد. در صورت موفقیت آنان، کریدورهای دوم و سوم نیز به‌طور کامل از کار خواهند افتاد و تنها مسیر باقی‌مانده برای محور مقاومت، به دلیل ناکارآمدی عملیاتی، قابل استفاده نخواهد بود. 🔸اگر دشمن بتواند کنترل حمص و فرودگاه T4 را به دست گیرد، نه‌تنها انتقال تسلیحات به لبنان و حزب‌الله به‌شدت محدود خواهد شد، بلکه تأثیرات این اتفاق می‌تواند در سطح منطقه‌ای نیز احساس شود. حمص به‌عنوان آخرین حلقه ارتباطی میان جغرافیای مقاومت در شرق سوریه و لبنان، نقشی کلیدی در حفظ تعادل استراتژیک منطقه ایفا می‌کند. سقوط احتمالی این منطقه، فشار مضاعفی بر حزب‌الله وارد کرده و ممکن است تلاش‌هایی برای تضعیف مقاومت در لبنان نیز آغاز شود. ✅ در حالی که از یک سو سقوط کامل حکومت سوریه به دست معارضین بدترین پیامدها را برای منافع جمهوری اسلامی ایران و مقاومت در منطقه خواهد داشت و از سوی دیگر ناتوانی حکومت در اعمال کنترل بر تمام قلمروی سوریه محرز است حفظ حمص می‌تواند مانع از سقوط کامل نظام سوریه در کوتاه‌مدت شده و با ایجاد یک توازن در برابر نیروهای مخالف زمینه یک راه‌حل سیاسی میانه را فراهم کند. 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2585461462Cdb848e85f3
🌐 پرونده انتخاب رئیس‌جمهور لبنان زیر سایه تحولات منطقه 🔹بعد از اجرای توافق آتش بس بین لبنان و اسرائیل از ۲۷نوامبر ۲۰۲۴، نبیه بری رئیس پارلمان لبنان اعلام کرد که ۹ ژانویه ۲۰۲۵‎، جلسه پارلمان برای انتخاب رئیس‌جمهور این کشور برگزار خواهد شد. این در حالی است که پارلمان لبنان بعد از پایان دوره ‏شش ساله ریاست‌جمهوری میشل عون در اکتبر ۲۰۲۲ بارها برای انتخاب رئیس‌جمهور جدید تشکیل جلسه داد اما این جلسات ‏رهاوردی نداشت. ‏ 🔸پارلمان کنونی لبنان که حاصل انتخابات بهار سال ۲۰۲۲ است، ترکیب بسیار متکثری دارد و وجود بلوک های سیاسی متعدد که ‏هر کدام نگاه و انتخاب‌های خاص خود را در صحنه سیاسی دارند، شکل گیری یک اکثریت حتی مطلق (۶۵کرسی) را بسیار ‏دشوار کرده است. این در حالی است که حتی در صورت دستیابی چنین اکثریتی، امکان اینکه بلوک‌های مقابل از طریق ‏آبستراكسيون، پارلمان را از حد نصاب لازم (۸۶کرسی) برای دستیابی به چنین اکثریتی خارج کنند، بسیار زیاد است.‏ 🔸بن‌بست سیاسی در لبنان امری بی سابقه نیست. در دوره قبل نیز پس از بیش از دو سال خلا قدرت، میشل عون به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد.‏ نکته مهم این است که تصمیمات احزاب و جریان‌های موثر در پارلمان لبنان الزاماً از یک الگوی ثابت پیروی نمی‌کند و مواضع ‏آنها بسیار سیال است و گاهی دو جریان سیاسی مخالف، بر سر یک موضوع به اشتراک دیدگاه می‌رسند. کما اینکه در دوره قبل ‏نیز چنین وضعیتی رخ داد و حزب‌الله و مخالف دیرینه‌اش- حزب مسیحی "القوات اللبنانیه" به رهبری سمیر جعجع-، هر دو از ‏میشل عون برای قرار گرفتن در جایگاه ریاست‌جمهوری حمایت کردند.‏ 🔸از سوی دیگر، تصمیمات و مواضع احزاب هم تحت تاثیر مناسبات و بده بستان‌های آنها با یکدیگر در عرصه داخلی است و هم ‏تحت تاثیر معادلات و آرایش نیروها در عرصه منطقه ای است. بر این اساس بازیگران خارجی همواره در عرصه داخلی لبنان ‏موثر هستند.‏ 🔸در شرایط کنونی، فضای سیاسی لبنان تحت تاثیر دو رویداد بزرگ قرار گرفته است: جنگ اسرائیل و حزب‌الله و نیز سقوط بشار ‏اسد در سوریه.‏ تضعیف توان نظامی حزب‌الله در جنگ اخیر و سقوط دولت اسد در سوریه که نقش مهمی در لجستیک و تامین تسلیحاتی حزب‌الله ‏داشت، وزن سیاسی حزب‌الله در عرصه داخلی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در مقابل، گروه‌ها و احزاب منتقد و مخالف حزب‌الله، ‏تحرکات خود را در هفته‌های اخیر افزایش داده‌اند و خود را در وضعیت بهتری می‌بینند. بر این اساس، فضای سیاسی در لبنان ‏به سمت تعادل نسبی بین نیروها حرکت می‌کند.‏ 🔸این وضعیت بر پرونده انتخاب رئیس‌جمهور نیز موثر خواهد بود. از همین حالا هم می توان نشانه‌هایی از تغییر مواضع را ‏تحت تاثیر تحولات اخیر دید. به عنوان مثال ولید جنبلاط از سیاستمداران پرنفوذ دروزی لبنان که تا پیش از این از گزینه مورد ‏حمایت حزب‌الله و جنبش امل (سلیمان فرنجیه) حمایت می‌کرد، به تازگی موضع خود را تغییر داده و از رئیس‌جمهور شدن ‏جوزف عون فرمانده ارتش لبنان حمایت کرد.‏ 🔸بر این اساس، شانس سلیمان فرنجیه برای قرار گرفتن در این جایگاه عملا از بین رفته است. دو جریان اصلی مسیحی یعنی حزب ‏القوات به رهبری جعجع و حزب جریان ملی آزاد به رهبری جبران باسیل هم هر کدام گزینه‌های مدنظر خود را مطرح می کنند ‏که عمدتا شخصیت‌های نه چندان قوی در صحنه سیاسی لبنان هستند. 🔸به نظر می‌رسد در فضای متشتت کنونی، شانس جوزف عون فرمانده ارتش بیش از همه گزینه‌ها است. بویژه اینکه جایگاه ارتش ‏در فضای کنونی بویژه بعد از توافق آتش‌بس و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱، ارتقا یافته است و او حمایت‌های بین‌المللی بیشتری نسبت ‏به دیگر شخصیت‌ها دارد. البته قرار گرفتن او به عنوان فرمانده ارتش در جایگاه ریاست‌جمهوری مستلزم اصلاح قانون اساسی ‏است که البته امری بعید نیست چرا که یکبار دیگر و در جریان رئیس‌جمهور شدن میشل سلیمان، این اتفاق روی داد. ✅ در مجموع ‏جوزف عون نسبت به دیگر گزینه ها وزن بالا قدرت اجماع‌سازی بیشتری دارد.‏ البته اینکه جلسه ۹ ژانویه پارلمان به نتیجه‌ای منجر شود، هنوز روشن نیست و امکان تعویق آن وجود دارد. چون رایزنی‌های ‏فشرده‌ای در جریان است و رسیدن به یک نقطه مشترک در میان انبوهی از منافع متعارض بسیار دشوار است.‏ آدرس ما در تمام شبکه های اجتماعی 👇👇👇👇 @tabbyeen_ir 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✅ مذاکرات اسرائیل و حماس و چشم‌انداز توافق آتش‌بس 🔹با بازگشت تیم مذاکره‌کننده اسرائیلی از قطر، مذاکرات مثبت و پیشرفت‌های ملموس میان اسرائیل و حماس، ‏اکنون با موانع جدیدی روبه‌رو شده است. در روزهای گذشته، رسانه‌ها از پیشرفت ۹۰درصدی در مذاکرات ‏خبر داده بودند، اما همچنان برخی مسائل حساس و کلیدی میان دو طرف وجود دارد. این مسائل شامل فرآیند ‏آزادی اسیران اسرائیلی و وضعیت حضور نظامی اسرائیل در منطقه استراتژیک کریدور فیلادلفیا می‌شود. ‏یکی دیگر از موضوعات مورد اختلاف، طرح ایجاد یک منطقه حائل به عرض چند کیلومتر در امتداد مرز غزه و ‏اسرائیل است. 💢مسئله فهرست اسرای اسرائیلی 🔸علی‌رغم روند مثبت اولیه، نتانیاهو روز گذشته دستور داد تیم مذاکره‌کننده اسرائیلی به اراضی اشغالی بازگردد تا مشورت‌های داخلی صورت گیرد. رسانه‌های عبری دلیل این تصمیم ‏را «عدم همکاری حماس» در ارائه فهرست اسیران زنده و مرده که حماس قرار بود ‏در مرحله نخست توافق و پس از اجرایی شدن آن، ارائه دهد عنوان کرده‌اند.‏ 🔸تلویزیون اسرائیل در گزارش‌هایی اعلام کرده که حماس در تلاش است تا از مذاکرات به عنوان ابزاری برای ‏دستیابی به «دستاوردهای بزرگ» استفاده کند و پس از آن فهرست اسیران را ارائه دهد. همچنین، روزنامه ‏اسرائیل هیوم به نقل از یک مقام ارشد اسرائیلی، مدعی شده که حماس پس از نرمش‌های مقطعی در ‏مذاکرات، اکنون به مواضع قبلی خود برگشته و بار دیگر خواسته است که پایان ‏جنگ به عنوان پیش‌شرط آغاز مرحله اول توافق قرار گیرد.‏ 🔸اگر این ادعا درست باشد، تغییر موضع حماس می‌تواند تلاشی برای جلوگیری از تحمیل شروط جدید اسرائیل ‏در مذاکرات تلقی شود، چرا که اسرائیل در ماه‌های اخیر از تاکتیک افزایش شروط به‌عنوان راهی برای کسب ‏امتیازات بیشتر استفاده کرده است. در این میان، نتانیاهو نیز در نشست اخیر کنست اعلام کرده بود که ‏مذاکرات به پیشرفت‌هایی دست یافته‌اند، اما تأکید کرد که مشخص نیست به چه زمانی برای رسیدن به نتیجه ‏نهایی نیاز خواهد بود.‏ 💢مفاد توافق اولیه 🔸در حال حاضر، توافق اولیه بر سر مبادله ۲۰زندانی فلسطینی به ازای هر نظامی زن اسرائیلی صورت گرفته ‏است. اسامی این زندانیان هنوز مشخص نیست، اما گفته می‌شود که این افراد از میان حدود ۴۰۰زندانی ‏دارای بیش از ۲۵سال محکومیت حبس انتخاب خواهند شد. در ابتدا نام‌هایی چون مروان برغوثی و احمد ‏سعدا نیز در فهرست فلسطینیانی که قرار است آزاد شوند، آمده بود، ولی این خبر تکذیب شد. به‌نظر می‌رسد ‏که در صورت اجرایی شدن توافق، برخی از این زندانیان نیز آزاد خواهند شد.‏ 🔸اسرای اسرائیلی نیز در سه مرحله تدریجی آزاد خواهند شد، اما حماس با آزادی فوری آنها مخالفت کرده ‏است. از مجموع ۹۶اسیر اسرائیلی، گمان می‌رود ۶۲نفر زنده باشند و ۳۴نفر دیگر در جریان حملات ‏اسرائیل و دیگر تحولات کشته شده‌اند. به این ترتیب، آزادسازی تدریجی این اسیران در مرحله‌های مختلف ‏انجام خواهد شد.‏ 🔸بخش دیگری از مذاکرات به وضعیت غزه و حضور نظامی اسرائیل در این منطقه مربوط می‌شود. قرار است با ‏توافق‌های جدید، ساکنان شمال غزه بتوانند به خانه‌های خود بازگردند و روند ورود کمک‌های بشردوستانه به ‏غزه با نظارت مصر و قطر از سر گرفته شود. در این راستا، تعداد کامیون‌های حامل کمک‌های بشردوستانه به ‌‏۵۰۰کامیون در روز افزایش خواهد یافت.‏ 🔸اما اعلام پایان رسمی جنگ ۱۴ماهه به تأخیر خواهد افتاد تا مرحله سوم توافق اجرایی شود. در این مرحله، ‏کمیته‌ای از نیروهای تکنوکرات فلسطینی که وابستگی به حماس یا دیگر گروه‌های فلسطینی ندارند، با حمایت ‏گروه‌های مختلف سیاسی، مسئولیت اداره امور را بر عهده خواهند گرفت.‏ 💢چشم‌انداز توافق نهایی 🔸در هفته‌های اخیر، ایالات متحده، قطر و مصر تلاش‌های خود را برای میانجیگری از سر گرفته‌اند و گزارش‌هایی ‏از تمایل بیشتر هر دو طرف برای رسیدن به توافق منتشر شده است. در ماه اکتبر(مهرماه) پیشنهاد آتش بس ‏کوتاه‌مدت داده شده بود که از سوی حماس رد شد.‏ 🔸حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی بر این باورند که دستیابی به آتش‌بس در غزه «از هر زمان دیگری نزدیک‌تر ‏است»، به شرطی که اسرائیل شروط جدیدی تحمیل نکند. این گروه‌ها در بیانیه‌ای، اشاره کرده‌اند که در روز ‏جمعه جلسه‌ای در قاهره برگزار شده است که در آن نمایندگانی از حماس، جهاد و جبهه خلق حضور ‏داشته‌اند.‏ ✅طبق اعلام وزارت خارجه قطر تلاش‌ها برای به نتیجه رساندن مذاکرات ادامه دارد. در این میان، ‏برخی تحلیلگران معتقدند که نتانیاهو با استفاده از تاکتیک وقت‌کشی، ممکن است تا پیش از روی کار آمدن ترامپ، اجازه برقراری آتش‌بس را ندهد، به‌ویژه که این وضعیت به اسرائیل این فرصت را می‌دهد تا ‏دستاوردهای بیشتری در غزه به‌دست آورد.‏ آدرس ما در تمام شبکه های اجتماعی 👇👇👇👇 @tabbyeen_ir 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
⁉️ایران برای ایجاد توازن مذاکراتی با آمریکا چه کارت‌هایی رو کرد؟ 🔹در ابتدای روی کار آمدن دولت ترامپ به نظر می‌رسید با توجه به تصویر ایران تضعیف شده (ضربات به محور مقاومت، اقتصاد شکننده و حمله اسرائیل به سامانه‌های پدافندی ایران) جمهوری‌خواهان تندرو فشارها را بر ایران افزایش داده تا ضمن نابودی کامل برنامه‌ هسته‌ای، پرونده‌های غیرهسته‌ای را نیز مختومه کنند. حتی در نامه ترامپ به ایران نیز برخی خواسته‌های غیرهسته‌ای بیان شده بود. این سوال مطرح است که ایران از چه کارت‌هایی استفاده کرد که آمریکا خواسته‌های خود را تعدیل کرده و ترامپ ویتکاف را به عنوان عنصر میانه‌رو در تیم خود برای مذاکره درباره توافق هسته‌ای به مسقط بفرستد؟ 💢عمان و مذاکرات غیرمستقیم 🔸ایران با انتخاب عمان به عنوان میانجی و اصرار بر مذاکره غیرمستقیم نشان داد که علی‌رغم تهدیدها بر آنچه می‌خواهد پافشاری خواهد کرد. ترامپ نامه خود را از طریق امارات به ایران تحویل داد؛ اما ایران جواب نامه را به واسطه عمان داد و در نهایت عمان میانجی مذاکرات شد. همچنین در روزهای منتهی به مذاکرات اظهارنظرهای متضاد از سوی مقامات دو کشور در خصوص مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات منتشر شد. در حالی که ترامپ به طور مداوم بر مستقیم بودن مذاکرات تأکید می‌کرد، در نهایت عراقچی و ویتکاف به صورت غیر مستقیم با یکدیگر گفتگو کردند. 💢میانه‌روها و ابراز تمایل به مذاکره 🔸کارت دیگر ابراز تمایل به مذاکره بود تا جریان طرفدار دیپلماسی با ایران دست برتر را در کابینه داشته باشند. در حالی که دو جریان میانه‌رو (از جمله استیو ویتکاف) و تند‎‌رو (همچون مایک والتز، مارکو روبیو) بر سر چگونگی حل مسئله ایران اختلاف دارند، ایران در کنار تهدید، به مذاکره تمایل نشان داد تا اینگونه ترامپ از گروه نخست برای پیگیری پرونده ایران استفاده کند. از آنجا که ویژگی دیگر این گروه تأکید بیشتر آن‌ها بر مذاکره هسته‌ای (و نه معامله جامع) است، ایران به نوعی گروهی را وارد فرایند دیپلماسی کرد که می‌توانند خواسته‌های آمریکا را تعدیل کنند. 💢تهدید هسته‌ای و سیاست ابهام ایران در روزهای گذشته نشان داد که در واکنش به اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای پاسخ متفاوتی می‌تواند بدهد. به عنوان مثال، علی شمخانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در حساب ایکس خود عنوان کرد که در صورت حمله نظامی آمریکا، ایران مواد غنی‌شده را به مکان‌های امن و نامشخص منتقل می‌کند. علی لاریجانی، مشاور رهبری نیز در گفتگوی تلوزیونی خود آمریکا را تهدید کرد که اگر آمریکا به ایران حمله کند، ایران نیز مجبور به ساخت سلاح هسته‌ای خواهد شد. 🔸چنین تهدیدهایی بر ملاحظات حمله نظامی افزود. نمی‌توان گفت تهدیدات آمریکا توخالی و پوچ بودند؛ اما باید در نظر گرفت که اقدام نظامی علیه ایران با خطرات و ابهاماتی همراه بود که مطلوبیت آن را برای دولت ترامپ کاهش می‌داد. نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران نیازمند شدت بالا و گستردگی زیاد است و خطر واکنش تلافی‌جویانه شدید ایران را دارد که می‌تواند جنگ را به تمام منطقه بکشاند. علاوه بر این، با اقدام نظامی ممکن است ایران به صورت پنهانی به سمت ساخت سلاح هسته‌ای حرکت کند. افزایش ریسک اقدام نظامی اجازه نداد آمریکا از خطوط قرمز ایران عبور کند تا مذاکره شکل بگیرد. 💢کارت کنترل جریان انتقال انرژی 🔸سردار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه چندی پیش تلویحاً به احتمال بسته‌شدن تنگه هرمز در صورت هرگونه اقدام نظامی اشاره کرد. این مورد از جهت اولویت مسئله امنیت جریان انتقال انرژی برای دولت ترامپ اهمیت دارد. چت‌های افشاشده از تیم امنیت ملی ترامپ نشان داد که ونس، معاون ترامپ نگران بود درگیری با انصارالله یمن قیمت جهانی انرژی را افزایش دهد. در واقع بازیگری اخیر انصارالله، امکان بازی ایران با کارت انرژی را بیش از پیش معتبر کرده است. 💢کارت منطقه‌ای 🔸از سرگیری عملیات انصارالله علیه اسرائیل پس از عدم ورود این رژیم به مرحله دوم آتش بس‌غزه و مقاومت آن در برابر حملات پرتکرار آمریکا عاملی دیگر بوده که نشان داد کارت منطقه‌ای هنوز قابلیت بازی دارد. ✅به هر صورت بهبود توازن میان دو کشور به نفع ایران نشانه مثبتی است. اما نمی‌توان در مورد آینده مذاکرات مطمئن بود. عوامل متعددی وجود دارد که می‌تواند در میانه راه مذاکرات را بر هم بزنند. حضور جمهوری‌خواهان تندرو، لابی اسرائیل و تلاش‌های نتانیاهو می‌توانند به روند مذاکرات آسیب بزنند یا به نحوی بر مواضع تیم مذاکره‌کننده اثر بگذارند که مذاکرات فرو بپاشد. 🇮🇷 اساس کار ماست. 👇 @TABBYEEN_IR
تبیین
🔺مذاکرات ایران و آمریکا به تعویق افتاد وزیر خارجه عمان: 🔹ما جلسه موقت ایران و آمریکا را که برای شنب
🌐 چرا مذاکرات هسته‌ای به تعویق افتاد؟ 🔹 نخستین بار خبر تعویق مذاکرات را وزیر خارجه عمان اعلام کرد. او مدعی شد مذاکرات هسته‌ای به دلایل لجستیکی به تعویق افتاده، اما احتمال دخالت مسائل سیاسی بیشتر از دلایل فنی وجود دارد. در ادامه به برخی از این دلایل به صورت گذرا خواهیم پرداخت: 💢 تغییر تیم ترامپ و اولویت‌ها 🔸 تغییرات در تیم ترامپ و تمرکز روی مسائل دیگر مثل جنگ غزه ممکن است به تعویق مذاکرات ایران و آمریکا منجر شده باشد. 💢 ناکامی در یمن و هشدار به ایران 🔸 حمله موشکی انصارالله به جنگنده آمریکایی و تهدیدهای وزیر دفاع ممکن است باعث تعویق مذاکرات شده باشد. 💢 ایران و عدم مذاکره زیر فشار 🔸 واکنش ایران به تهدیدهای ترامپ و تحریم‌های جدید می‌تواند باعث درخواست تعویق مذاکرات شده باشد. 💢 اختلافات فنی و مسئله غنی‌سازی 🔸 اختلافات فنی بر سر مسائل غنی‌سازی و حقوق ایران در این زمینه ممکن است عامل توقف مذاکرات باشد. ✅ جمع‌بندی در صورتی که مسائل فنی، مذاکرات را متوقف نکرده باشد، این موارد عوامل مهمی برای اخلال در روند آن هستند. ایران با یک دولت جمهوری‌خواه در حال مذاکره است که شامل عناصر میانه‌رو و تندروی قدرتمندی می‌شود. به همین دلیل موانع بسیاری در به نتیجه‌رسیدن مذاکرات وجود دارد با این حال اکنون برای اعلام شکست مذاکرات زود است اما آینده غبارآلود پیش روی این مذاکرات خواهد بود. کانال خبری - تحلیلی را از طریق نشانی زیر دنبال نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/tabbyeen_ir
🌐 وضعیت عملیاتی ارتش اسرائیل در غزه پس از بازگشت به جنگ از آغاز مجدد جنگ، عملیات ارتش اسرائیل در نوار غزه را می‌توان به چهار گام عملیاتی تقسیم کرد: 💢گام اول: ده روز در برزخ پایان آتش‌بس ۴۲ روزه بدون تمدید، ورود به وضعیتی مبهم میان جنگ و صلح که تنها ۱۰ روز دوام آورد. 💢گام دوم: ترور و حملات هوایی حملات گسترده هوایی و ترور شخصیت‌های سیاسی و مدنی حماس از جمله صلاح البردویل، عصام الدعلیس و عبدالطیف قانوع با هدف تضعیف حاکمیت مدنی در غزه. 💢گام سوم: محاصره و حائل در رفح پیشروی زمینی و محاصره بی‌سابقه غزه؛ ایجاد محور «موراگ» برای جداسازی رفح و خان‌یونس. شرایط انسانی به مرز فروپاشی رسید؛ ۱۷۰۰ شهید، ۴۳۰۰ مجروح. 💢گام چهارم: تلاش برای ورود زمینی با وجود اعتراضات داخلی اسرائیل، حضور زمینی ارتش در عمق غزه آغاز شده؛ همزمان قسام سکوت ۴۰ روزه را شکست. کاتص، وزیر جنگ اسرائیل: «در حال آماده‌سازی مناطقی برای توزیع کمک از طریق شرکت‌های غیرنظامی هستیم.» اکنون تل‌آویو به‌دنبال ایجاد شبه‌حکومت‌های محلی برای حذف تدریجی حاکمیت حماس است. اما آیا محاصره هوایی تازه‌ آغاز شده از سوی انصارالله، ورق را برمی‌گرداند؟ 📝محسن فایضی کانال خبری - تحلیلی را از طریق نشانی زیر دنبال نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/tabbyeen_ir