|یاد جنگ به خیر...🍃
رزمنده های سیزده چهارده ساله
تا هفتاد هشتاد ساله ها
اینکه میرفتند طرف میدون یک طرف قضیه ...
زن ها و بچه هایی که اینطرف مشغول کارهای پشت جبهه بودند یک طرف دیگه ...
💌 مثلا رزمنده ای تو گودال محاصره دشمن از پاکت دختر بچه ای از کوهدشت شال گردنی برمیداشت که تو نامش میخوند :
سلام آقای رزمنده ! قلک خودم رو شکوندم براتون تونستم از مش حسین سر کوچمون کاموا بخرم ، من که خیلی دوست داشتم یک دونه هم ازینا سرکلاس با خانم معلم ببافتیم ، چون خانم معلم میگفت اونجا هوا خیلی سرده ، مواظب خودتون باشین رزمنده ها امید ما به شماست ! ❤️🩹
💌 یا پیرزنی که کشمش لای مشما پیچیده بود و تو نامه با خط کودکانه نوشته شده بود :
سلام پسرای گلم نامه رو دادم نوه ام براتون بنویسه من که سواد ندارم خواستم بگم این همه چیزی بود که تو خونه بود خدا صدام یزید کافر رو به دست شماها از بین ببره تا شما و پسرم باهم برگردین شهرتون ما منتظریم !..
📜 این قصه پدران ما بود. امروز ما هم به تأسی از اونها برای جنگ رو در رو با دشمن آمادهایم؛
قویتر از قبل✊🇮🇷
طوریکه فقط با یک انگشت میشه اونها رو زمین زد! ☝️🗳
ما به لطف گذشتگان مون و ایستادگیشون به این جایگاه رسیدیم.
حالا باهم با صدای همون رزمنده ای که «یا حسین یا حسین» میگفت و میرفت سمت میدون مین، ما هم به اندازه خودمون تو همون مسیر صف در صف فردا یازده اسفند خواهیم رفت،
نه به اندازه اونها با قیمت جونمون...🩸
اندازه شرفمون و مردانگیمون و یک رأی✋🌿
✍|ارسالی مخاطب
#انتخابات
#وطن❤️🩹
🔺@tabeen113