eitaa logo
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
323 دنبال‌کننده
611 عکس
55 ویدیو
2 فایل
به غیر از مطالب منتقل شده از کانال استاد ، مابقی مطالب، پیاده شده سخنرانی های استاد مهدوی ارفع می باشد. پل ارتباطی ما و شما: @Sarbazekoochek14
مشاهده در ایتا
دانلود
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ °❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ﹃✿ *حکمت های نهج‌البلاغه* ✿﹄ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم ╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮ *# حکمت_دوّم* : 💠 *و درود خدا بر او فرمود: آنکه جان را با طمع‌ورزی بپوشاند خود را پست كرده، و آنكه راز سختی‌های خود را آشكار سازد خود را خوار كرده، و آن كه زبان را بر خود، حاكم كند، خود را بی‌ارزش كرده است.* ╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯ *ادامه تبيين حكمت دوّم :* 1️⃣ 2️⃣ کردن مشکلات شخصی نزد دیگران بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 💠 امیرالمؤمنین(ع) سه عامل از عوامل خفت و ذلت را در نهج‌البلاغه بیان فرمودند. ✳️ *اول طمع* ✳️ *دوم افشا کردن مشکلات شخصی نزد دیگران* ✅ افشا کردن مشکلات شخصی نزد دیگران: 🔶 اگر افشا کردن مشکلات شخصی نزد متخصص برای حل مشکل باشد مثل مراجعه مریض به پزشک یا مراجعه به قاضی اشکالی ندارد. اما مقصود *امیرالمومنین(ع)* مواردی است که انسان مشکلات و گرفتاری های خودش را پیش دیگران بازگو می‌کند، در حالی که نه آنها می‌توانند کاری بکنند نه مسئولیتی دارند. 🔸 در خطبه 105 می فرمایند: ( *خدا را، مبادا شكايت نزد كسى ببريد كه نمى‌تواند آن را برطرف سازد، و توان گره‌گشايى از كارتان ندارد* .) واین باعث ذلت و خواری می‌شود. 🔸 در حکمت 427 فرمودند: ( *كسى كه از نياز خود نزد مؤمنى شكايت كند، گويى به پيشگاه خدا شكايت برده است، و كسى كه از نيازمندى خود نزد كافرى شكوه كند، گويى از خدا شكوه كرده است* .) لذا بردن شکایت و مشکلات شخصی نزد مومن، برای اینکه جهت رفع آن دعا کند و حاجت ما را نزد خدا ببرد اشکال ندارد. 🔸 مقصود کلی حکمت 2 این است که در مقابل این افشای مشکلات، انسان رازداری را تمرین کند. یعنی انسان مشکلات خود را که بخشی مالی، خانوادگی و شخصی است باید بتواند در سینه خود مدیریت کند. 🔶 لذا حضرت در حکمت 6 فرمودند: ( *سينه خردمند صندوق راز اوست...* ) و این رازداری در حکمت 48 به عنوان *نشانه صحت اندیشه* بیان شده و فرمودند: ( *پيروزى* در *دورانديشى* ، و *دورانديشى* در به *كارگيرى صحيح انديشه* ، و *انديشه صحيح* به *رازدارى* است.) در حکمت 162 فرمودند: ( *آن كس كه راز خود را پنهان دارد، اختيار آن در دست اوست* . ) در بند 10 نامه 31 خطاب به *امام مجتبی(ع)* می‌نویسند: ( *هرگاه خدا را بخوانى، ندايت را مى شنود، و چون با او راز دل گويى راز تو را مى داند، پس حاجت خود را با او بگوى، و آنچه در دل دارى نزد او باز گوى، غم و اندوه خود را در پيشگاه او مطرح كن، تا غم‌هاى تو را برطرف كند و در مشكلات تو را يارى رساند* .) 🔸 در نتیجه این صبر و بردباری در نگه داشتن اسرار و زبان بستن از افشای اسرار خویش، یک فضیلت بسیار بزرگ است. مخصوصاً برای کسانی که می‌خواهند مسئولیت بزرگی را به عهده بگیرند یا مسئولیتی برعهده دارند. در حکمت 176 می‌فرمایند: ( *بردبارى و تحمّل مشکلات، ابزار رياست است* .) که به آن سعه صدر( *سینه گشاده* ) می‌گویند. *نتیجه مراقبت از اسرار و مشکلات شخصی* در بند 2 خطبه 99 می‌فرمایند: ( *پس در عزّت و ناز دنيا بر يكديگر پيشى نگيريد، و فريب زينت‌ها و نعمت‌ها را نخوريد و مغرور نشويد و از رنج و سختى آن نناليد و ناشكيبا نباشيد، زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان مى پذيرد و زينت و نعمت‌هايش نابود مى‌گردد و رنج و سختى آن تمام مى‌شود* . ) @tabeen_hekmat_nahjolbalaghe_arfa
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ °❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ﹃✿ *حکمت های نهج‌البلاغه* ✿﹄ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم ╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮ *# حکمت_دوّم* : 💠 *و درود خدا بر او فرمود: آنکه جان را با طمع‌ورزی بپوشاند خود را پست كرده، و آنكه راز سختی‌های خود را آشكار سازد خود را خوار كرده، و آن كه زبان را بر خود، حاكم كند، خود را بی‌ارزش كرده است.* ╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯ *ادامه تبيين حكمت دوّم :* 1️⃣ ** 2️⃣ * کردن مشکلات شخصی نزد دیگران* 3️⃣ * زبان در شقاوت و سعادت انسان* بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 💠 امیرالمؤمنین(ع) سه عامل از عوامل خفت و ذلت را در نهج‌البلاغه بیان فرمودند. ✳️ *اول طمع* ✳️ *دوم افشا کردن مشکلات شخصی نزد دیگران* ✳️ *سوم نقش زبان در شقاوت و سعادت انسان* *امیرالمومنین(ع)* در قسمت *سوم حکمت دوم* می فرمایند : ( *کسی که زبان خود را بر خویشتن حاکم کند نزد خودش هم پست شده است* .) مساله زبان و نقش او در شقاوت و سعادت انسان یکی از مهم ترین مباحث نهج البلاغه است. *امیر المومنین(ع)* در بند 2 خطبه 176 می فرمایند: ( *هر انسان عاقلی باید زبانش را کنترل کند زيرا اين زبان مرکب چموشی است که صاحب خود را هلاك مى کند* .) در حکمت 60 می فرمایند: ( *زبان مثل حیوان درنده ای است که اگر رهایش کنی آسیب می زند* .) بنابر این مساله زبان مساله بسیار بسیار مهمی است تا جایی که حضرت در ادامه بند 2 خطبه 176 به ذات خداوند متعال و اسم جلاله *الله* قسم می‌خورند و می‌فرمایند : ( *به خدا سوگند، من بنده‌ای را ندیدم که تقوایش به سودش بوده و مفید و مؤثر بوده باشد مگر وقتی زبانش را کنترل کند* .) در نتیجه مساله کنترل زبان را باید جدی گرفت. درباره اصل اهمیت کنترل زبان در حکمت 381 می فرمایند: ( *سخن و مقصودی که از سخن دارید تا زمانی که به زبان نیاورده‌ای در دست توست اما وقتی که به زبان آوردی آن موقع تو در بند سخن و عواقب آن هستی. پس همانطوری که از طلا و نقره‌ات محافظت می‌کنی از زبانت هم محافظت کن. چه بسا یک جمله که نعمتی را از دست انسان می‌گیرد و بلایی را بر سر انسان می‌آورد* . ) راه‌های کنترل زبان در نهج البلاغه: 1️⃣ *فکر کردن به پیامدهای سخن قبل از بیان کردن* . 1.1 در ادامه بند 2 خطبه 176 می فرمایند: ( *همانا زبان مؤمن در پس قلب او و قلب منافق در پس زبان اوست. زيرا مؤمن هر گاه بخواهد سخنى بگويد نخست مى‌انديشد، اگر نيك بود اظهار مى‌دارد و چنانچه ناپسند بود پنهانش مى‌كند، در حالى كه منافق آنچه بر زبانش آمد مى‌گويد و نمى‌داند چه چیز به سود او و چه حرفى بر ضرر اوست.* ) یعنی زبان مؤمن تابع قلبش و پیرو عقل و قلبش است. اما قلب منافق تابع زبانش است. چون *مؤمن* قبل از اینکه زبانش به سخن باز شود عقلش عواقب آن سخن را کاملا حلاجی می‌کند اگر عقل تایید کرد و تشخیص داد که آثار این سخن خیر است زبان آن حرف را آشکار می‌کند اما اگر عقل تشخیص داد که این سخن عواقب شرّی دارد آن سخن را دیگر بیان نمی‌کند و برعکس *منافق* هر چه به زبان و دهانش می‌آید را بیان می‌کند دیگر نمی‌فهمد و تأمل نمی‌کند که این حرفی را که می‌زند آیا به سودش است یا به زیانش است. بنابراین *تفکر قبل از سخن گفتن راه کنترل زبان است* . 1.2 در حکمت 40 می‌فرمایند: ( *زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.* ) یعنی زبان عاقل پشت سر قلبش است ولی قلب احمق پشت سر زبانش است. 1.3 در حکمت41 می‌فرمایند: ( *قلب احمق در دهان او و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.* ) یعنی *احمق* روی زبانش کنترل ندارد. اما زبان *عاقل* در قلبش است و قلب خزانه زبان عاقل است و به زبان به این راحتی ها اجازه باز شدن را نمی‌دهد. *نکته لطیف:* در بند 2 خطبه 176 حضرت تعبیر به *مؤمن* و *منافق* کردند. اما در حکمت 40 و 41 تعبیر به *احمق* و *عاقل* کردند، چه بسا نتیجه این می‌شود که: *منافق احمق است* که به نفاق مبتلا شده و *مومن عاقل است* که به ایمان بار یافته است. 2️⃣ *کم حرف زدن* : 2.1 در حکمت 349 می فرمایند: ( *كسى كه زياد سخن مى‌گويد زياد هم اشتباه دارد و هر كس كه بسيار اشتباه كرد، شرم و حياء او اندك است و آن كه شرم او اندك، پرهيزكارى او نيز اندك خواهد بود و كسى كه پرهيزكارى او اندك است دلش مرده و آن كه دلش مرده باشد در آتش جهنّم سقوط خواهد كرد.* ) مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ °❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ﹃✿ *حکمت های نهج‌البلاغه* ✿﹄ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم ╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮ *# حکمت_سوّم* : 💠 و درود خدا بر او فرمود: *بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كُند مي‌سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است* . ╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯ *تبيين حكمت سوم* : ✳️ ** بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم در زمینه *بخل* *امیرالمومنین(ع)* مطالب بسیار مهم و جالبی در نهج‌البلاغه شریف دارند که در شش بخش ارائه می‌گردد: 1️⃣ *تعریف بخل* : *بخل* در مقابل *سخاوت* عبارت است از اینکه انسان در جایی که وظیفه دارد ببخشد و عطا کند، مانعی از درون نگذارد که ببخشد و از اعطا خودداری کند. 2️⃣ *ماهیت بخل* : *امیرالمومنین(ع)* معتقدند اگر صفت *بخل* در کسی تحقق پیدا کرد، آنجا کانون همه بدی‌ها و عیب‌ها خواهد بود. 1️⃣—2️⃣ در حکمت 378 می‌فرمایند: ( *بخل ورزيدن كانون تمام عيب‌ها، و مهارى است كه انسان را به سوى هر بدى مى‌كشاند. )* 2️⃣—2️⃣ برای اینکه ذات پلید *بخل* را خوب ترسیم کنند و در ذهن ما حک کنند در حکمت 195 زباله‌های آلوده و متعفن را حاصل و نتیجه *بخل* می‌دانند و می‌فرمایند: ( در سر راه از كنار مزبله‌اى عبور مى‌كردند فرمودند: *اين همان است كه بخيلان به آن بخل مى‌ورزند.* (و در روايت ديگرى نقل شد كه): *اين چيزى است كه ديروز بر سر آن رقابت مى‌كرديد*.) 3️⃣—2️⃣ بر این اساس امام *بخل* را از شعبه‌های جهل و بی‌عقلی و حماقت می‌دانند لذا از بخیل تعجب می‌کنند و در حکمت 126 می‌فرمایند: *( در شگفتم از بخيل، به سوى فقرى مى‌شتابد كه از آن مى‌گريزد، و سرمايه‌اى را از دست مى‌دهد كه براى آن تلاش مى‌كند. در دنيا مانند تهيدستان زندگى مى‌كند، امّا در آخرت مانند سرمايه‌داران محاكمه مى‌شود.)* یعنی *بخیل* رفتاری که انجام می‌دهد با آرزویی که دارد اصلا سازگار نیست یعنی اینکه بخیل بر عکس آنچه در دل و آرزو دارد رفتار می‌کند. 4️⃣—2️⃣ مولا همان‌گونه که *بخل* را اینقدر زشت می‌دانند سخاوت را یکی از چهار ستون استوارشدن و محکم شدن دین و دنیا می‌دانند و در حکمت 372 به جابر بن عبدالله انصاری می‌فرمایند: *( اى جابر! استوارى دين و دنيا به چهار چيز است: 1- عالمى كه به علم خود عمل كند. 2- جاهلى كه از آموختن سر باز نزند. 3- بخشنده‌اى كه در بخشش بخل نورزد. 4- فقيرى كه آخرت خود را به دنيا نفروشد. پس هر گاه عالم علم خود را تباه كند، نادان به آموختن روى نياورد و هر گاه بى‌نياز در بخشش بخل ورزد، تهيدست آخرت خود را به دنيا فروشد.)* 5️⃣—2️⃣ در منطق *امیرالمومنین(ع)* *بخل* و *سخاوت* (یعنی نبخشیدن و بخشیدن، انفال نکردن و انفاق کردن ) *یکی از اسباب آزمایش الهی هستند* . لذا در بند 5 خطبه 183 با استناد به آیه "ان تنصرالله ینصرکم" و آیه دیگری درباره قرض‌الحسنه این نکته و آزمایش الهی را اینگونه بیان فرمودند: *( با اموال خود انفاق كنيد، از جسم خود بگيريد و بر جان خود بيفزاييد، و در بخشش بخل نورزيد چرا كه خداى سبحان فرمود: « اگر خدا را يارى كنيد، شما را پيروز مى‌گرداند و قدم‌هاى شما را استوار مى‌دارد‌»* و فرمودند: *« كيست كه به خدا قرض نيكو دهد تا خداوند چند برابر عطا فرمايد، و براى او پاداش بى‌عيب و نقصى قرار دهد.»* *درخواست يارى خواستن خدا از شما به جهت ناتوانى نيست* ، و *قرض گرفتن خدا* از شما براى *كمبود* نمى‌باشد، در حالى از شما يارى خواسته كه: *« همه لشكرهاى آسمان و زمين در اختيار اوست و خدا نيرومند و حكيم است.»* و در حالى از شما *طلب وام* می کند كه *همه گنج‌هاى آسمان و زمين به او تعلّق دارد* و *خدا بى نياز و حميد است،* *بلكه خواسته است شما را بيازمايد كه كدام يك از شما نيكورفتارتريد* . ) مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ °❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ﹃✿ *حکمت های نهج‌البلاغه* ✿﹄ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم ╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮ *# حکمت_سوّم* : 💠 و درود خدا بر او فرمود: *بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كُند مي‌سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است* . ╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯ *ادامه تبيين حكمت سوم* : ✳️ ** بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 2️⃣—5️⃣ آثار اجتماعی *بخل* : در این بخش *امیر المومنین(ع)* دو نکته را بیان فرمودند: 1️⃣—2️⃣—5️⃣ ناامیدی مردم از خیر مدیران و حاکمان جامعه: در بند 9 نامه 53 خطاب به *جناب مالک اشتر* می‌نویسند: *بین خودت و مردم خیلی حاجب و نگهبان و فاصله ایجاد نکن و تا میتوانی با مردم مستقیما ارتباط بگیر.* بعد در تبیین دلیل این توصیه می‌فرمایند: *( تو به هر حال يكى از آن دو نفر مى‌باشى، يا خود را براى جانبازى در راه حق آماده كرده‌اى كه در اين حال، نسبت به حقّ واجبى كه بايد بپردازى يا كار نيكى كه بايد انجام دهى ترسى ندارى، پس چرا خودت را پنهان مى‌کنی؟ يا مردى بخيل و تنگ نظرى، كه در اين صورت مردم نسبت به تو امیدی ندارند که از تو بخواهند درخواستی داشته باشند.)* 2️⃣—2️⃣—5️⃣ شکست امتها در حالی که همه به ظاهر مومن بودند، که بسیار نگران کننده است. در بند 13 خطبه 192 وقتی می‌خواهند عبرت از گذشته را برای ما بیان فرمایند تا آماده باشیم فرمودند: *( و از كارهايى كه پشت آنها را شكست، و قدرت آنها را در هم كوبيد، مانند كينه‌توزى با يكديگر، پركردن دل‌ها از بخل و حسد، به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن، و دست از يارى هم كشيدن، بپرهيزيد.)* 6️⃣ روش برخورد با *بخیل* : روش برخورد با *بخیل* را در دو جنبه فردی و مدیریتی– اجتماعی می‌توان دسته‌بندی کرد. یعنی گاهی در حوزه ارتباطات فردی خودمان با *بخیل* مواجه هستیم و باید بدانیم چه رفتاری در برابر آن انجام دهیم و گاهی به عنوان مدیر، حاکم یا کارگزار نظام در برابر *افراد بخیل* چه وظیفه‌ای داریم. حضرت در *بعد فردی* دو نوع نگاه را به ما یاد داده‌اند: 1️⃣—6️⃣ کسی که *بخل* واقعا ملکه وجودی او شده است: در حکمت 38 خطاب به *امام مجتبی (علیه السلام)* می‌فرمایند: *( از دوستى با بخيل بپرهيز، زيرا آنچه را كه سخت به آن احتیاج دارى از تو دريغ مى‌دارد.) یعنی اصلا با آدمی که بخل ملکه وجودی او شده است دوست نشو.* 2️⃣—6️⃣ کسی که آدم یا دوست خوبی است و گاهی از او رفتار بخیلانه سر زده و بخل سیره او نشده است: در بند 15 نامه 31 به *امام مجتبی (علیه السلام)* می‌نویسند: *(چون برادرت از تو جدا گردد، تو پيوند دوستى را برقرار كن، اگر روى برگرداند تو مهربانى كن، و اگر بخل ورزد تو بخشنده باش.)* یعنی با او نباید قطع رابطه کنی بلکه باید در مقابل ببخشی تا برگردد. مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ °❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ﹃✿ *حکمت های نهج‌البلاغه* ✿﹄ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم ╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮ *# حکمت_سوّم* : 💠 و درود خدا بر او فرمود: *بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كُند مي‌سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است* . ╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯ *ادامه تبيين حكمت سوم* : ✳️ ** بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 3️⃣ *بخل و احوال مردم آخرالزمان* : بحث دوم در موضوع *بخل* ذیل حکمت سوم این نکته است که *امیرالمومنین(ع)* با توجه به این قاعده کلی قرانی "که هرچقدر زمانه از منبع دین و صدور دین و زمان رسول خدا و زمان صدور وحی فاصله می‌گیرد متاسفانه بر بدی‌ها و کثرت بدها افزوده می‌شود و از خوبی‌ها و تعداد خوبان کاسته می‌شود. لذا *امیرالمومنین(ع)* در حکمت 468 نهچ‌اللبلاغه در توصیف آخرالزمان و احوال مردم آن، یکی از ویژگی‌های زشت برخی افراد را *حاکم شدن بخل* می‌دانند و می‌فرمایند: *(مردم را روزگارى دشوار در پيش است كه توانگر اموال خود را سخت نگه می‌دارد، در حالی كه به بخل‌ورزى فرمان داده نشده.* خداى سبحان فرمود: *« بخشش ميان خود را فراموش نكنيد .»* بدان در آن روزگار، بلند مقام، و نيكان خوار گردند.) 4️⃣ *تعصب و خود محوری ریشه بخل : * *امیرالمومنین(ع)* ریشه بخل را نوعی تعصب و خودمحوری و خودخواهی می‌دانند و در حکمت 120 وقتی روانشناسیِ طایفه‌ایِ عرب را بیان می‌کنند و به طایفه بنی عبدالشمس یعنی همان بنی‌امیه می‌رسند می‌فرمایند : *(امّا بنى عبد شمس دورانديش‌تر، و در حمايت مال و فرزندان توانمندترند و به همين جهت بدانديش‌تر و بخيل‌تر مى‌باشند.)* یعنی چون خوبی‌ها را فقط برای خود و طایفه خودشان می‌خواهند و فقط خودخواه و خود محورند هم *حیله‌گرتر* هستند تا بتوانند منافع دیگران را به نفع خودشان مصادره کنند و هم خیلی *بخیل* هستند و از خودشان به دیگران چیزی نمی‌دهند. 5️⃣ * آثار فردی و اجتماعی بخل* : در سر فصل آثار *بخل* می‌توان فرمایشات *امیرالمومنین(ع)* را به دو بخش تقسیم کرد: 1️⃣—5️⃣ *آثار فردی بخل* : در این بخش *امیرالمومنین(ع)* آثار فردی را در دو بخش بیان فرمودند : 1️⃣–1️⃣_5️⃣ *محرومیت از سخا و بخشش و جود و کرم* : لذا در خطبه 142 وقتی می‌خواهند بحث سخاوت را بیان کنند می‌فرمایند: *(دست سخاوتمندى ندارد آن كس كه از بخشش در راه خدا بخل مى‌ورزد.)* یعنی انسان *بخیل* از فضیلت و ثواب و آثار دنیوی و اخروی سخاوت محروم است. * 2️⃣—1️⃣—5️⃣ تضییع حقوق و کفران نعمتها* : کسی که بخل می‌ورزد و ثروتمند می‌شود، قطعاً حقوق الهی را تضییع کرده تا به اینجا رسیده است لذا در بند 1 خطبه 129 فرمودند: *(به هر سو مى‌خواهى نگاه كن آيا جز فقيرى مى‌بينى كه با فقر دست و پنجه نرم مى‌كند يا ثروتمندى كه نعمت خدا را كفران كرده و با بخل ورزيدن در اداء حقوق الهى، ثروت فراوانى گرد آورده است.* مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ °❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ﹃✿ *حکمت های نهج‌البلاغه* ✿﹄ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم ╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮ *# حکمت_سوّم* : 💠 و درود خدا بر او فرمود: *بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كُند مي‌سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است* . ╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯ *ادامه تبيين حكمت سوم* : ✳️ ** بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 1⃣ بخل 1️⃣-5️⃣ *روش برخورد با بخیل در حوزه مدیریتی و مسئولیتی* : 1️⃣-1️⃣-5️⃣ *امیرالمومنین(ع)* به ما آموخته‌اند که مدیران و کارگزاران حکومت اسلامی *اوّلاً به هیچ بخیلی( کسی که بخل ملکه وجودی او شده است ) نباید مسئولیتی بدهند.* در بند 3 خطبه131 فرمودند : ✅ *( همانا شما دانستيد كه سزاوار نيست بخيل بر ناموس و جان و غنيمت‌ها و احكام مسلمين، ولايت و رهبرى يابد، و امامت مسلمين را عهده‌دار شود، تا در اموال آنها حريص گردد)* یعنی اگر بخیل حاکم شد دائما مردم را تحت فشار می‌گذارد تا اموال آنها را به دست آورد. 2️⃣-1️⃣-5️⃣ *نکته دوّم اینکه مدیران جامعه حتی حق مشورت کردن با بخیل را هم ندارند* . *امیرالمومنین(ع)* در بند 6 از نامه 53 به مالک اشتر می‌نویسند : ✅ *( بخيل را در مشورت كردن دخالت نده، كه تو را از نيكوكارى باز مى‌دارد، و از تنگدستى مى‌ترساند.)* 3️⃣-1️⃣-5️⃣ *نکته سوم* اینکه *امیرالمومنین(ع)* *اشاره به مقابله با احتکار بازرگانان بخیل دارند* . ( احتکار یعنی حبس کردن مایحتاج عمومی در زمانی که مردم به آن احتیاج دارند به منظور افزایش قیمت.) *امیرالمومنین(ع)* در فصل سیمای بازرگانان و صاحبان صنایع از بند 8 نامه 53 به مالک اشتر می‌نویسند : ✅ *( اين را هم بدان كه در ميان بازرگانان، كسانى هم هستند كه تنگ نظر و بدمعامله و بخيل و احتكار كننده‌اند، كه تنها با زورگويى به سود خود مى‌انديشند)* *نکته :* اگر بخل واقعا بخل باشد در همه مصادیق زشت و بد است اما گاهی در همه زبان‌ها در کلام فصیح وقتی می‌خواهند از یک صفت خوب، خیلی تعریف کنند آن را به یک صفت بد تشبیه می‌کنند، مثلاَ ممکن است از انسان‌های موفق و خوبی که برای وقت خود برنامه‌ریزی دارند شنیده باشید که من در صرف وقت خودم خیلی بخیل هستم یعنی حاضر نیستم وقت تلف کنم. هدر ندادن وقت خصلت خیلی خوبی است اما برای نشان دادن اوج این خوبی آن را به یک بدی در ذهن مخاطب تشبیه می‌کند. یا می‌گویند فلان شخص در احترام به پدر و مادر خیلی وسواس دارد، ما می‌دانیم که وسواس چیز خیلی بدی است اما منظور این است که در احترام به پدر و مادر خیلی خیلی مراقب است و خواسته اوج آن خوبی را برساند او را در قالب یک خصلت بدی که در ذهن مردم جلوه کرده اشاره می‌کنند و البته از جنبه حساسیت و دقت آن. با این نگاه *امیرالمومنین(ع)* در حکمت 234 یکی از تفاوت‌های زن و مرد را همین می‌داند و می‌فرمایند: ✅ *( برخى از نيكوترين خلق و خوى زنان، زشت‌ترين اخلاق مردان است، مانند، تكبّر، ترس، بخل، هر گاه زنى متكبّر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمى‌دهد، و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ مى‌كند، و چون ترسان باشد از هر چيزى كه به آبروى او زيان رساند فاصله مى‌گيرد. )* در این حکمت بخل به معنای بخل بد نیست، اینکه یک زن نسبت به زحمات شوهرش و اموال و دارایی او خیلی حساس است که هر جایی خرج نشود و به هرکسی داده نشود و حیف و میل نگردد و هدر نرود خیلی صفت خوبی است. *نکته:* اگر بند 6 نامه 53 ( بحث مشورت نکردن با بخیل ) و موضوع حکمت 234( تفاوت بانوان و آقایان ) را کنار هم بگذاریم به نکته جالبی می‌رسیم ، مولا در بند 17 نامه 31 به فرزند خودشان *امام مجتبی (ع)* می‌نویسند: *( با زنان مشورت نکن. )* دلیل آن چیست؟ در بند 6 نامه 53 فرمودند: ✅ *مدیران با بخیل مشورت نکنند چون بخیل واقعی تنگ نظر است و نمی‌خواهد بگذارد از کنار این مسئول خیری به مردم برسد ،* ولی حالا چرا گفته با زن مشورت نکن؟ اوّلاً *منظور مشورت در امور اجتماعی* است و ثانیاً زن به خاطر عشقی که به همسرش دارد و بخاطر آن محافظت بیش از حدی که از اموال و دارایی خودش و همسرش دارد، اگر مشاور شود آن موقع *ناخواسته طبق طبیعتش عمل می‌کند* و آن ضربه را می‌زند ولی بالاخره آن آثار سوء را دارد. لذا در حوزه کلان با زنان مشورت نکن مگر زنی که این خصلت خودش را مدیریت کند و در حوزه‌های فردی و در جایگاه مناسب خودش بکار ببرد. مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ °❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ﹃✿ *حکمت های نهج‌البلاغه* ✿﹄ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم ╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮ *# حکمت_سوّم* : 💠 و درود خدا بر او فرمود: *بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كُند مي‌سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است* . ╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯ *ادامه تبيين حكمت سوم* : ✳️** ✳️ ** بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 2⃣ ترس *امیرالمومنین علیه السلام* در بخش دوم از حکمت سوم می‌فرمایند: *ترسو بودن نوعی کمبود شخصیت است.* 🌀 ما معمولا هم *خوف* را *ترس* معنا می‌کنیم هم *جبن* را. در حالی‌که خوف و جبن با هم تفاوت دارند. 🔶 اگر منشأ ترس عقلایی و الهی باشه غالباُ از آن تعبیر به *خوف* می‌شود. 🔸 لذا در فرهنگ دینی ما خوف از خدا کمال است. در قرآن کریم می‌خوانیم *و لمن خاف مقام ربه جنتان* برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت قرار داده شده است. 🔷اما اگر منشأ ترس غیرعقلایی باشه آن موقع معنای ترس *جبن* می‌شود. 🔹 *جبن* یعنی یعنی زبونی و خفت و ذلت و ناتوانی نفس در مقابل خطر. اگر چه خطر واقعی مثل حمله دشمن باشد. یعنی در برابر حمله دشمن، به جای دفاع از دین و ناموس مملکتش، می‌ترسد. چنین فردی *جبن* دارد. یا خطر وهمی، مثل ترسیدن از مرده، ترسیدن از تاریکی که نشانه ضعف شخصیت انسان است. بنابراین *جبن* یعنی زبونی نفس در مقابل خطر، در جایی که باید شجاعت نشان بدهد. *امیرالمومنین علیه السلام* در بند ششم از نامه ۵۳ ریشه *ترس* را مثل ریشه بخل و حرص نوعی بدگمانی و سوءظن به خدای متعال می‌دانند. در بند ششم نامه ۵۳ می‌فرمایند: *همانا بخل و ترس و حرص غرائز گوناگونی هستند که ریشه آنها بدگمانی به خدای بزرگ است.* لذا در نهج البلاغه تنها ترسی که مجاز بوده بلکه حسن شمرده شده است *ترس از خداست.* در بند سوم از خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه *امیرالمومنین علیه السلام* این گونه بیان می‌فرمایند: *به گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است به خدای بزرگ سوگند که دروغ می گوید. چه می‌شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست. پس هر کس به خدا امیدوار باشد باید امید او در کردارش آشکار شود. هر امیدواری جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است.* *امیرالمومنین علیه السلام* *ثمره ترس به معنای جبن را ناامیدی* معرفی می‌کنند. در حکمت بیست و یکم نهج البلاغه *مولا علی علیه السلام* فرمودند: *ترس با ناامیدی همراه است.* و *یکی از ویژگی‌های بزرگ بندگان خوب خدا نترسیدن است* در مواقعی که ریشه ترس الهی نیست. حضرت وقتی که مالک اشتر را می خواهند اعزام کنند برای فرمانداری مصر، در نامه سی و هشتم که خطاب به مردم مصر است در مورد ویژگی‌های جناب مالک اشتر اینگونه می‌فرمایند: *در لحظه های ترس از دشمن روی نمی گرداند و بر بدکاران از شعله‌های آتش تند تر است.* مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ °❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ﹃✿ *حکمت های نهج‌البلاغه* ✿﹄ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم ╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮ *# حکمت_سوّم* : 💠 و درود خدا بر او فرمود: *بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كُند مي‌سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است* . ╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯ *ادامه تبيين حكمت سوم* : ✳️ ** ✳️ ** ✳️ * و تنگدستی* بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 3️⃣ فقر و تنگدستی حضرت می‌فرمایند: ❇️ *تهیدستی مرد زیرک را در برهان کُند می‌سازد.* 🔹 حضرت می‌خواهند به ما بگویند که یکی از اخلاق‌های بدی که گاهی در عرف هست اینه که به ظاهر طرف نگاه می‌کنند و ظاهرش را به شخصیتش سرایت می‌دهند. 🔹 چون فقط طرف ظاهر فقیرانه‌ای دارد و از نظر *مالی* ضعیف است فکر می‌کنند از نظر *عقلی* هم ضعیف است. متٱسفانه این هست. در جامعه خودمان هم می‌بینیم. یعنی شما یک آدم عالم و دانشمند رو بگو یه مدت با ظاهر فقیرانه بگرد، کسی اصلاً حسابش نمی‌کند. حالا اگر این فرد شیک و پیک باشد و پول خرج کند می‌گویند ببین چقدر حرف حساب می زند. ❇️ حضرت می‌فرمایند: *متاسفانه تهیدست حتی بخواد حرفشم به کرسی بنشونه و استدلالشم درست باشه کمتر کسی قبول می‌کنه* . از اینجا عرض کردم یک نکته دیگری هم در میاد. 🔸 اینکه *تهیدستی* در مکتب ما چیز پسندیده‌ای نیست. چون گاهی اوقات بعضی از افراد این گونه تزریق می‌کنند به ذهن ما که دنیا خیلی پَست هست و مال و منال چرک کف دست هست. از این حرفا. خدای ناکرده بچه‌های ما از نوجوانی به این انحراف فکری کشیده می‌شوند که آقا دنبال کار رفتن، دنبال ثروت رفتن و سرمایه تولید کردن اصلاً با دینداری نمی سازد. ❇️ *علی علیه السلام* در نهج‌البلاغه جاهای مختلف در مورد *فقر و تنگدستی* حرف زده‌اند. یکیش همینجاست. می‌فرمایند: 🔸 *متاسفانه اینه دیگه اگه تو تهیدست بشی وقتی بخواهی از حق دفاع کنی خیلی حرفت شنیده نمیشه* . و نکته آخری که حضرت می‌فرماید در همین راستا اینه که: 🔶 غربت یک وقتی به اینه که من از وطن خودم به خاطر تحصیل، به خاطر سربازی، به خاطر هر چیزی دور شدم احساس غریبی می‌کنم. یعنی فامیلم، پدر مادر، دوستانم نیستند. از این غربت بدتر اینه که کسی تو شهر خودش باشه اما دیگران تحویلش نگیرند. کسی دور و‌ برش نیاد. چرا ؟ میگه یکی از دلایلش *تهیدستیه* . مردم بیشتر با کسی که رفاقتِ با اون یه چیزی بهشون برسونه ارتباط می‌گیرند. *انسان تهیدست در شهر خود هم غریب است.* مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ °❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀° ﹃✿ *حکمت های نهج‌البلاغه* ✿﹄ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم ╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮ *# حکمت_چهارم* : 💠 و درود خدا بر او فرمود: *ناتوانی آفت، و شکیبایی شجاعت و زهد ثروت است و پرهیزکاری سپر نگهدارنده است و چه همنشین خوبی است راضی بودن و خرسندی به رضای خدا.* ╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯ *تبيين حكمت چهارم* : ✳️ *عجز* بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم *امیرالمؤمنین علی علیه السلام* در حکمت *چهارم* می‌فرمایند: ناتوانی آفت، و شکیبایی شجاعت و زهد ثروت است و پرهیزکاری سپر نگهدارنده است و چه همنشین خوبی است راضی بودن و خرسندی به رضای خدا. 1️⃣ یکی دیگر از اموری که گفتند آفت رشد ماست *عجز* است. 🌐 *عجز‌‌* یک وقتی به نداشتن *قدرت جسمانی* است. جوان‌های عزیز و نوجوانان عزیزمان باید بروند سراغ توانمند شدن خود از نظر جسمانی. 🌐 یک وقتی از نظر *قدرت فکر و منطق* است. باید بروند فکر و‌ منطقشان را قوی کنند. 🌐 از هر جهتی که نداشتن قدرت مانع رشد و کمال ما بشه این عجز و ناتوانی میشود آفت کمال ما. مثلاُ کسی که بلد نیست دوست خوب پیدا کنه در حکمت دوازدهم ان شاءالله بهش می‌رسیم. *امیرالمؤمنین علیه السلام* می‌فرمایند ناتوان‌ترین مردم کسیست که نمی‌تونه دوست پیدا کنه. این ناتوانی آفت است. چون از نعمت معاشرت با آدم‌های خوب محروم می‌شود. 2️⃣ *شکیبایی* شجاعت است. شجاعت شاید در ذهن بعضی‌ها این باشه که آدم بدون عقل و بدون احتیاط به هر کار اشتباهی دست بزنه. مثلاُ وسط اتوبان تک‌چرخ بزنه ده بار نخورده زمین، خدایی نکرده یک بار بخوره دیگه معلوم نیست چه بلائی سرش بیاد. *امیرالمؤمنین علیه السلام* می فرمایند نه این نیست شجاعت به اینه که یک جایی که *نفست* به تو می‌گه به این صحنه نگاه کن خیلی لذت بخشه، *جلویش را بگیری* . ❌ میگه: نه! هر چیزی را که من نباید ببینم. 🌐 *شکیبایی* یعنی اونجایی که می‌تونه نفست فوران کنه نگهش داری، ساکتش کنی، آرومش کنی. *این خیلی شجاعت می‌خواد* یک وقتی من به یک قهرمان ورزشی گفتم که شما به نظرت قهرمانی و پهلوانی یا اون نوجوانی که تو خیابون داره میره، نه دوربینی کنترلش می‌کنه نه اگر این گناهی که من دارم می‌گم رو انجام بده کسی متوجه می‌شه، بگیره ببنده، نه اگر انجام نده کسی تشویقش می.کنه، تو خیابون می‌ره خدایی نکرده خانم بدحجابی رو می‌بینه می‌تونه نگاه کنه لذت ببره چشمشو که دوتا پلک چنگ گیرنده رو هم می‌ذاره و رد میشه. گریه کرد گفت به خدا اون پهلوانه. ولی من که می‌رم فرض کن یه کار ورزشی انجام بدهم هزاران دوربین می‌بینند تشویق می‌کنند مدال می‌دهند جایزه می‌دهند اما اون بدون اینکه کسی ببینه. *اینجاست که انسان شجاع معلوم‌ می‌شه* . 3️⃣ *زهد* ثروت است. *زهد یعنی اینکه انسان علاوه بر این که مال و ثروت داره امکانات داره دلبسته نباشه* . در مقابل آن بخل است. چرا آدم بخیل می‌شه چون زیادی دلبسته دارایی خودشه نمی‌تونه دل بکنه. زاهد کسی است که ممکن است که پولش از پارو هم بالا باشد اما هر جا لازم باشه در راه خدا می‌گذره بر هم نمی‌گرده نگاه کنه. زمان جنگ یادمه مادری آمد که برای جبهه‌ها کمک کند، طلاهایش را باز کرد هر چی داشت گذاشت رو میز و رفت. اون مسؤولی که اونجا قبض رسید می‌داد، گفت مادر صبر کن رسید ندادم. برگشت گفت دوتا پسرامو قبلاً دادم و شهید شدند و رسید نگرفتم. خداحافظ. این زهده. داره هر جایی لازم باشه می‌گذرد. *علی علیه السلام* می فرمایند: *این ثروت بزرگیست. چقدر این فرد سرمایه‌دار است که می‌تواند از دنیایش بگذرد* . مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني . آدم می‌خواد یک حرف بزنه یک لباس بدوزه عرض
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼🍃 🌼🍃 🌼 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 🌹🌐🌹 *# حکمت_چهارم* : 💠 و درود خدا بر او فرمود: *ناتوانی آفت، و شکیبایی شجاعت و زهد ثروت است و پرهیزکاری سپر نگهدارنده است و چه همنشین خوبی است راضی بودن و خرسندی به رضای خدا.* 🌹🌐🌹 *ادامه تبيين حكمت چهارم* : ✳️ *عجز* ✳️ *شکیبایی* ✳️ *زهد* ✳️ *پرهیزگاری* ✳️ *راضی بودن به رضای خدا* بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 4⃣ پرهیزگاری سپر نگهدارنده است. از آتش جهنم می ترسیم؟! تقوا! اِنَّ خَیْرَالزٓاٰد، التّقْویٰ، لِبٰاسِ التّقْویٰ ذٰلِکَ خَیْرٌ ◀️ بهترین پوشش و نگهدارنده از هر خطایي، گناهی، بی‌آبرویی، خدای نکرده آتش جهنم تقواست. 💯 تقوا در یک جمله یعنی پای خودتو‌ توی قرق‌گاه خدا نذار، یه وقت دیدین باغ و دشت میرین طرف یه پرچینی یه حصاری کشیده یعنی اینجا حریمه! وارد نشو. ✅ و نکته آخر چه هم‌نشین خوبیست راضی بودن و خرسندی. خداوندی که ما اعتقاد داریم بهترین و مهربان‌ترین و عالم‌ترین و حکیم‌ترین و قادرترین کسیست که ما رو حمایت می‌کنه یه جایی یه کارایی برای ما انجام بده که ما خوشمون میاد. یه جاهایی یه کارایی انجام بده که چون ما جهل داریم خوشمون نمیاد. ♨️ چی باعث میشه که آرامش پیدا کنیم؟ همینقدر که بدونیم خدا هر حکمی که می‌کنه روی حکمته و هر چیزی که ظاهرش تلخه حتماً باطنش شیرینه. عَسیٰ اَنْ تَکْرَهُوا شَیءٌ وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ چه بسا یه چیزی رو شما خوشتون نمیاد ولی خیره چرا چون؛ وَاللّٰهُ یَعْلَمُ و‌َ أَنْتُمْ لٰاتَعْلَمُون خدا خیر شما رو بهتر می‌داند شما نمی‌دونید . *علی علیه السلام* می‌فرماید: چقدر خوش می‌گذره بهش: اگر این نکته رو بفهمه و هر چیزی رو خدا براش تقدیر کنه به همون راضی باشه. به همون که راضی باشه محتاج به دیگران نمیشه ذلت نداره اذیت نمی شه *آرامش* داره. مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني @tabeen_hekmat_nahjolbalaghe_arfa