eitaa logo
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
306 دنبال‌کننده
611 عکس
55 ویدیو
2 فایل
به غیر از مطالب منتقل شده از کانال استاد ، مابقی مطالب، پیاده شده سخنرانی های استاد مهدوی ارفع می باشد. پل ارتباطی ما و شما: @Sarbazekoochek14
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌ و‌ یکم ❇️ خبر خیانت نمایندگان در حکمیت و آمادگی برای جنگ 🔸عبداللّٰه‌بن‌عبّاس را به عنوان جانشین خود می‌فرستم [ با رسیدن ماه رمضان که هنگام بیان نتیجه حَکمیت بود، معاویه به‌همراه چهارصد تَن وارد « دومةالجندل» شد. فرماندار من در آن منطقه اصرار می‌کرد که من نیز در آن منطقه حضور داشته‌ باشم. به وی گفتم: ] 🔻ای فرزند حرّ، من گرفتار گروه خوارج هستم و باید مراقب آنها باشم. اگر آنها را رها کنم و مدتی در اینجا نباشم، فتنه‌ای که در‌این شهر برپا می‌کنند، بزرگ‌تر از جنگ با اهل شام خواهدبود؛ ولی ابوموسی‌اشعری که مردم به حَکم بودن او رضایت دارند، می‌آید و عبداللّٰه‌بن‌عبّاس را هم به عنوان جانشین خودم می‌فرستم و حضور او به منزلهٔ حضور من خواهد بود. 🔸 آن دو مردی که برای حَکمیت انتخاب کرده بودید خیانت کردند [ هنگامی که خبر حَکمیت و خیانت نمایندگان و فرار ابوموسی‌اشعری به مکه را دریافت کردم، خطاب به مردم گفتم: ] 🔻خدا را سپاس، هرچند دشواری‌های فراوان و حوادثی بزرگ در این روزگار پدید آورد. شهادت می‌دهم جز خدای یگانه، معبودی نیست و شهادت می‌دهم محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله بنده و فرستادهٔ اوست. اما بعد، بدانید که نافرمانی از دستور خیرخواه مهربان و دانای باتجربه، موجب حسرت و سرگردانی‌ است و پشیمانی در پی دارد. 🔻من در این حَکمیت، رأی و نظر خود را با شما در میان نهادم و نظر خالص خود را در اختیار شما قرار دادم. ای‌کاش اطاعت می‌شد! ولی شما همانند مخالفانی ستمکار و پیمان‌شکنانی‌ نافرمان، از پذیرش آن سر باز ز‌‌دید؛ تا آنجا که نصیحت کنندهٔ خیرخواه در کار خود به تردید افتاد [ که چگونه خیرخواهی خود را به شما تفهیم کند! ] داستان من و شما چنان است که شاعر «هوازنی» سروده است: در سرزمین «منعرج» دستور لازم را دادم، اما نپذیرفتید. و فردا صبح به فایدهٔ آن آگاه شدید. 🔻بدانید، آن دو مردی که برای حَکمیت انتخاب کرده بودید، خیانت کردند و حکم قرآن را پشت سر خویش انداختند و از خود نظری ساختند و پرداختند که خلاف نظر قرآن بود. آنچه قرآن زنده کرده‌ بود، نابود ساختند و آنچه قرآن از بین برده بود، احیا کردند و در نهایت، با یکدیگر نیز اختلاف پیدا کردند و هیچ‌کدام راه درست را نپیمودند و نظر صحیحی ارائه نکردند. پس خداوند و رسولش و مؤمنان شایسته از آن دو برائت می‌جویند! اکنون آمادهٔ جهاد باشید و مقدمات لازم را برای حرکت فراهم آورید و صبح روز دوشنبه در اردوگاه حاضر شوید. ان‌شاءالله. 🔸ابوموسی اشعری را هوای نفس به گمراهی کشاند [ ابوموسی اشعری پس از اینکه فریب عمروبن‌عاص را خورد، دیگر روی بازگشت به کوفه را نداشت و از خجالت به شهر مکه فرار کرد. در نامه‌ای به وی نوشتم: ] 🔻تو را هوای نفس به گمراهی کشید و غرور نیز به ورطهٔ سقوط کشانید؛ پس، از خداوند درخواست توبه و جبران کن که خدا توبه‌پذیر است و جبران هم می‌کند. خدا هم می‌بخشد و هم سرزنش نمی‌کند و محبوب‌ترین بندگانش کسانی هستند که تقوا را رعایت می‌کنند. 🔸دعوت از خوارج برای جنگ با دشمن [ نامه‌ای به خوارج نوشتم و از آن‌ها خواستم برای جنگ مجدد با معاویه آماده شوند: ] 🔻بسم‌الله الرحمن الرحیم از بندهٔ خدا علی، امیرالمؤمنین، به عبدالله‌بن‌وهب‌راسبی و یزیدبن‌حصین و کسانی که نزد ایشان‌اند سلام بر شما. آن دو مردی که به داوری آنان رضایت داده بودیم، با کتاب خدا مخالفت ورزیدند و بدون استفاده از راهنمایی‌های خداوند، از هوای نفس خود پیروی کردند و چون به سنت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و به حکم قرآن عمل نکردند، ما از حکم آنان برائت جستیم و بر همان اعتقاد اول خود هستیم. خدایتان رحمت کند. پیش من آیید که ما در حال حرکت برای جنگ با دشمن خود و دشمن شما هستیم، تا خداوند میان ما و ایشان حکم فرماید، که او بهترین حکم‌کنندگان است. [ اما آنان در پاسخ نامهٔ من نوشتند: اما بعد، غضب تو برای خدا نبود؛ بلکه برای نفس خود غضب کردی! بنابراین، اگر قبول کنی که در پذیرش حَکمیت مرتکب کفر شده‌ای و هم‌اکنون از آن گناه بزرگ پشیمان هستی و توبه کرده‌ای، ما نیز دربارهٔ پیشنهاد تو فکر می‌کنیم. در غیر این صورت به تو اعلان جنگ می‌دهیم؛ زیرا خداوند توطئهٔ خائنان را به نتیجه نمی‌رساند! ] 📚منابع: ۱. أنساب‌الاشراف، ج۲، ص۳۴۶، رقم ۴۱۹ ۲. نهج‌البلاغه، خطبه ۳۵ ۳. تاریخ‌‌ طبری،ج۴، ص۵۶ ۴. الکامل، ج۳، ص۳۳۸ ۵. مروج‌الذهب، ج۲، ص۴۴۶ ۶. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۷۷ ۷. الامامة‌ و السیاسة، ص۱۶۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 روش درمان روح 💠 این دل ها همانند تن ها خسته مى شوند، براى نشاط آن به سخنان تازه حکیمانه روى بیاورید. ، حکمت ۱۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۹۷ قسمت ۱.m4a
2.49M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ روش درمان روح 1⃣ 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 روش درمان روح (1) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اين دلها همانند تن ها خسته مى شوند، براى نشاط آن به سخنان تازه حكيمانه روى بياوريد. 🔻امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در حکمت ۱۹۷ نهج البلاغه به موضوعی اشاره می‌فرمایند که عیناً در حکمت ۹۱ گذشت. منتها به برکت این حکمت بنده نکات جدیدی را عرض خواهم کرد که امیدوارم مفید و موثر باشد. 🔻 می‌فرمایند: این دلها همانند تنها خسته می شوند برای نشاط آنها به سخنان تازه حکیمانه روی بیاورید. 🔻 اصل ماجرا در حکمت ۱۰۸ است. در حکمت ۱۰۸ مولا علی (علیه السلام) ،شناسنامه دقیقی از قلب را بیان می فرمایند. می خوانیم: به رگهای درونی انسان پاره گوشتی آویخته که شگفت ترین اعضای درونی اوست و آن قلب است، که چیزهایی از حکمت و چیزهایی متفاوت با آن در وجود دارد. بنابراین قلب موجودی بسیار شگفت انگیز است که حکمت با آن تناسب دارد و چیزهایی با آن ضدّیت دارد که باید هر دو دست را شناخت. 🔻حکمت به معنای کلی، آن ظرف و مظروف است و آن حقیقتی است که با قلب بسیار تناسب دارد. لذا مولا علی (علیه السلام) توصیه می فرمایند که اگر مؤمن هستی، مؤمن تشنه حکمت است و هر جا حکمت را بیابد آن را می گیرد حتی اگر شده حکمت در سینه منافق باشد ناآرام است؛ چون مناسبتی با سینه منافق ندارد، تا از سینه منافق خارج می‌شود و در قلب مؤمن آرامش پیدا می‌کند که اینها در حکمت‌های ۷۹ و ۸۰ بیان شده است. 🔻اما مسأله آزردگی و خستگی قلب مسأله بسیار مهمی است. اساساً امیرالمؤمنین (علیه السلام) معتقدند که اگر قلب را بدون آمادگی به کاری مثل مستحبّات وادار کنیم ، این امر باعث کوری قلب خواهد شد. 🔻در حکمت ۱۹۳ نهج البلاغه خواندیم :دلها را روی آوردن و پشت کردنی است؛ پس دل ها را آنگاه به کار واداریم که خواهش و میلی دارند زیرا اگر دل را به اجبار به کاری واداری کور می گردد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگی‌های سیاسی کارگزاران 4⃣1⃣ 💎 لزوم بیداری و هوشیاری مسؤولین در برابر دشمنان 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: همانا برادر جنگ، بیداری و هوشیاری است؛ هر آن کس که به خواب رود دشمن او نخواهد خوابید! 📚 ، نامه ۶۲ ، بند ۲
مطالب ارسالی مربوط به روز چهارشنبه 2 تیر 👇👇👇👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم روزانه نهج البلاغه(19).mp3
1.82M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۵۰ تا ۴۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۵۰ تا ۴۷ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از پایان جنگ صفین و ماجرای حکمیت در سال۳۸ هجری در شهر کوفه ایراد فرمود.) 🔹علل پيدايش فتنه ها ♦️همانا آغاز پديد آمدن فتنه ها، هواپرستی و بدعت گذاری در احکام آسمانی است. نوآوری هايی که قرآن با آن مخالف است و گروهی «با دو انحراف ياد شده» بر گروه ديگر سلطه و ولايت يابند که بر خلاف دين خداست. پس اگر باطل با حق مخلوط نمی شد، بر طالبان حق پوشيده نمی ماند و اگر حق از باطل جدا و خالص می گشت زبان دشمنان قطع می گرديد. امّا قسمتی از حقّ و قسمتی از باطل را می گيرند و به هم می آميزند، آنجاست که شيطان بر دوستان خود چيره می گردد و تنها «آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند» نجات خواهند يافت. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹خداشناسی ♦️ستايش خداوندی را سزاست که از اسرار نهان ها آگاه است و نشانه های آشکاری در سراسر هستی بر وجود او شهادت می دهند. هرگز برابر چشم بينندگان ظاهر نمی گردد. نه چشم کسی که او را نديده می تواند انکارش کند و نه قلبی که او را شناخت می تواند مشاهده اش نمايد. در والايی و برتری از همه پيشی گرفته. پس از او برتر چيزی نيست و آنچنان به مخلوقات نزديک است که از او نزديک تر چيزی نمی تواند باشد. مرتبه بلند او را از پديده هايش دور نساخته و نزديکی او با پديده ها او را مساوی چيزی قرار نداده است. عقل ها را بر حقيقت ذات خود آگاه نساخته، امّا از معرفت و شناسايی خود باز نداشته است. پس اوست که همه نشانه های هستی بر وجود او گواهی می دهند و دل های منکران را بر اقرار به وجودش واداشته است، خدايی که برتر از گفتار تشبيه کنندگان و پندار منکران است. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( به هنگام حرکت برای جنگ با شامیان در نخیله کوفه در ۲۵ شوال سال ۳۷ هجری قمری ایراد فرمود.) 🔹ضرورت آمادگی رزمی ♦️"ستايش خداوند را سزاست، هر لحظه که شب فرا رسد و پرده تاريکی فرو افتد؛ ستايش مخصوص پروردگار است هر زمان که ستاره ای طلوع و غروب کند؛ ستايش خداوندی را سزاست که نعمت های او پايان نمی پذيرد و بخشش های او را جبران نتوان کرد. پس از ستايش پروردگار، پيشتازان لشکرم را از جلو فرستادم و دستور دادم در کنار فرات توقّف کنند، تا فرمان من به آنها برسد، زيرا تصميم گرفتم از آب فرات بگذرم و به سوی جمعيّتی از شما که در اطراف دجله مسکن گزيده اند رهسپار گردم و آنها را همراه شما بسيج نمايم و از آنها برای کمک و تقويت شما ياری بطلبم. می گويم: منظور امام(علیه السلام) از «ملطاط» آن جايی است که دستور توقّف داد، «کنار فرات» که به کنار فرات يا دريا «ملطاط» هم می گويند. و امام(علیه السلام) از کلمه «نطفه» آب فرات را اراده کرده که شگفت آور است." ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹خبر از آينده كوفه ♦️ای کوفه! تو را می نگرم که چونان چرم های بازار عُکاظ کشيده می شوی، زير پای حوادث لگدکوب می گردی و حوادث فراوان تو را در بر می گيرد. من به خوبی می دانم، ستمگری نسبت به تو قصد بد نمی کند، مگر آن که خداوند او را به بلايی گرفتار سازد يا قاتلی بر او مسلّط گرداند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۵۰ تا ۴۷.mp3
1.42M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۵۰ تا ۴۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌ و‌ دوم ❇️ آمادگی دوباره برای جنگ با معاویه 🔹خود را برای جنگ آماده سازید [ با اعلام رسمی نتیجهٔ حَکمیت، زمان معاهده به پایان رسید. مردم همگی اجتماع کردند و من برای آنان خطبه‌ای ایراد کردم و آنان را به آمادگی دوباره برای رفتن به جنگ با معاویه دعوت کردم؛ در این خطبه نخست مطالبی در رابطه با توحید و خداشناسی بیان کردم سپس ضرورت جهاد و رعایت تقوای الهی را به آنان متذکر شدم: ] 🔻اما بعد، کسی که جهاد را ترک کند و در کار خدا سست باشد، بر لبهٔ پرتگاه و نابودی ایستاده‌است؛ مگر این که لطف و رحمت الهی او را دریابد. بندگان خدا، تقوای الهی را رعایت‌ کنید و با کسی که از حدود الهی تجاوز کرده‌ است و برای خاموش کردن نور الهی تلاش می‌کند بجنگید. به پیکار برخیزید با خطاکارانی که دوستان خدا را از دم تیغ گذراندند، دین خدا را تحریف کردند، کتاب خدا را نمی‌خوانند، دین خدا را نمی‌فهمند و شناختی از تأویل کتاب خدا ندارند. آنها هیچ شایستگی برای حکومت در سایهٔ این دین ندارند و در اسلام نیز سابقه‌ای کسب نکرده‌اند. 🔻به خدا سوگند، اگر با آنان برخورد نکنید، آنان همچون کسریٰ و قیصر با شما برخورد خواهند کرد. پس حرکت کنید و خود را برای جنگ آماده سازید که به سراغ برادرانتان در بصره فرستاده‌ام تا به شما ملحق شوند. با رسیدن آنها و جمع‌شدن شما عازم خواهیم شد، ان‌شاءالله. 🔹برادرانم در راه حق [ پس ازاعلام آمادگی برای جنگ مجدد با معاویه، تعداد اندکی از سپاهیان بصره وارد پادگان نُخَیله شدند. آنها فقط سه‌هزار‌و‌دویست تن بودند! با دیدن این وضع، بزرگان مردم کوفه و فرماندهان لشکر و رؤسای قبیله‌ها را جمع کردم و به آنان گفتم: ] 🔻ای مردم کوفه، شما برادران من و یاران و انصار من در راه حق هستید. شما دعوت مرا برای جهاد پذیرفتید و به یاری شما با کسانی که از دین برگشته‌اند، مقابله خواهم کرد. برای این کار، از مردم بصره نیز یاری خواستم؛ ولی آنها فقط سه‌هزار‌و‌دویست تن را برای کمک به من فرستاده‌اند! اکنون خالصانه و خیرخواهانه به یاری من بشتابید. به رؤسای قبایل دستور می‌دهم که تعداد جنگجویان قبیلهٔ خویش و همچنین جوانانی که توانایی جنگیدن دارند و تعداد خدمتکاران را بنویسند و در اختیار من قرار دهند تا برنامه‌ریزی کنم، ان‌شاءلله. [ سعدبن‌قیس‌همدانی برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین، فرمان تو را شنیدیم و از صمیم دل و خالصانه در طاعت تو هستیم. من اولین کسی هستم که دعوت تو را اجابت و خواست تو را پیگیری می‌کنم. پس از او عدی‌بن‌حاتم و حجر‌بن‌عدی و بزرگان قبایل برخاستند و همانند وی سخن گفتند و آمار جنگجویان قبیلهٔ خویش را ارائه کردند که تعدادشان به چهل‌هزار تن می‌رسید.] 🔹اولویت؛ جنگ با معاویه [ موضوع خوارج ذهن مردم را مشغول کرده‌ بود و شنیدم که برخی از آنان می‌گویند: چه خوب بود که امیرالمؤمنین دستور می‌داد به سراغ خوارج برویم و پس از تمام کردن کار آنان، ما را به شام و جنگ با معاویه می‌برد! در ضمن خطبه‌ای به مردم گفتم: ] 🔻سخن شما به من رسیده است که ای کاش امیرالمؤمنین ما را به سراغ خوارج که بر ضد ما قیام کرده‌اند، می‌فرستاد و از آنها شروع می‌کردیم. بدانید که برای من، جنگ با معاویه مهم‌تر از جنگ با خوارج است. همگی به سوی قومی حرکت کنید که آمادهٔ جنگ با شمایند و می‌خواهند پادشاهان ستمگر و مستبد روی زمین باشند و بر مؤمنان اربابی کنند و بندگان خدا را به زنجیر اسارت بکشند. در چنین وضعی موضوع خوارج را کنار بگذارید. [ در این هنگام، مردم از هر سوی مجلس ندا سر دادند: ای امیرالمؤمنین، هر مسیری را که می‌خواهی انتخاب کن. ما همگی یاوران تو و از زمرهٔ حزب توایم و با دشمنان تو دشمنی می‌کنیم و با کسانی که طاعت تو را گردن نهاده‌اند همراهیم. امروز دل‌های شیعیان تو چنان متّحد و یکپارچه است که گویی یک نفر هستند و همگی برای یاری تو و جهاد با دشمن تو نظر واحد دارند. ما همه شیعیان تو هستیم که امیدواریم خداوند برای یاری‌رسانی به تو و جهاد با مخالفان تو، بهترین پاداش را نصیب ما سازد. ما از خداوند می‌ترسیم که در صورت یاری‌نکردنِ تو، ما را گرفتار شدیدترین عذاب‌ها کند. همهٔ مردم با من تجدید بیعت کردند و بر پیمان خویش با من تأکید ورزیدند و من نیز به شرط این که به کتاب خدا و رسول خدا صلی‌اللّٰه‌علیه‌و‌آله عمل کنم، بیعت آنان را پذیرفتم.] 📚منابع: ۱. الامامة‌ و‌ السیاسة، ج۱، ص۱۶۴ ۲. الأخبارالطوال، ص۲۰۶ ۳. تاریخ طبری، ج۴، ص۵۹ ۴. الفصول‌ المهمة، ص ۱۰۸ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 ضرورت پرهیز از بدگمانى 💠 شایسته نیست به سخنى که از دهان کسى خارج شد گمان بد ببرى، چرا که براى آن برداشت نیکویى مى توان داشت. 📒 ، حکمت ۳۶۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۹۷ قسمت ۲.m4a
1.17M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ روش درمان روح 2⃣ 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 روش درمان روح (2) 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اين دلها همانند تن ها خسته مى شوند، براى نشاط آن به سخنان تازه حكيمانه روى بياوريد. 🔻در حکمت ۱۹۳ نهج البلاغه خواندیم : دلها را روی آوردن و پشت کردنی است؛ پس دل ها را آنگاه به کار وا داریم که خواهش و میلی دارند زیرا اگر دل را به اجبار به کاری واداری کور می گردد. 🔻 اموری هستند در نهج البلاغه که باعث احیا و آبادانی ، شادابی ، استقامت و نورانیت قلب می شوند که من فقط به صورت فهرست وار از نهج البلاغه آنها را عرض می‌کنم: 1⃣ مسأله حیات قلب: در خطبه ۱۳۳ بیان شده است. 2⃣ قرآن : در خطبه ۱۷۶ به عنوان ربیع القلب (بهار قلب) معرفی شده 3⃣ موعظه: در نامه ۳۱ خطاب به امام حسن (علیه السلام) فرمودند: "قلبت را با موعظه زنده کن." 4⃣ ذکر خدا : در همان نامه ۳۱ به عنوان آبادانی قلب بیان شده. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 1⃣ 💎 رعایت انصاف با مردم و پرهیز از ستمکاری 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) خطاب به مالک اشتر فرمودند: « با خدا و با مردم و با خویشاوندان نزدیک و با افرادی از رعیت خود (مردم) که آنان را دوست داری، انصاف را رعایت کن که اگر چنین نکنی ستم روا داشتی و کسی که به بندگان خدا ستم روا دارد، خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود.» 📚 ،نامه ۵۳ ، بند ۳
مطالب ارسالی مربوط به روز پنجشنبه 3 تیر 👇👇👇👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم روزانه نهج البلاغه(20).mp3
1.87M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۴۶ تا ۴۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۴۶ تا ۴۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۷ هجری که امام علیه السلام به سوی شام سفر آغاز کرد، این نیایش را در حالی که پا در رکاب نهاد مطرح فرمود.) 🔹دعای سفر ♦️خدايا! از سختی سفر و اندوه بازگشتن و روبرو شدن با مناظر ناگوار در خانواده و مال و فرزند به تو پناه می برم. پروردگارا! تو در سفر همراه ما و در وطن نسبت به بازماندگان ما سرپرست و نگهبانی و جمع ميان اين دو را هيچ کس جز تو نتواند کرد، زيرا آن کس که سرپرست بازماندگان است نمی تواند همراه مسافر باشد و آن که همراه و همسفر است سرپرست بازماندگان انسان نمی تواند باشد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( قسمتی از سخنرانی طولانی امام علیه السلام که در روز عید فطر در کوفه ایراد فرمود.) 1⃣ ضرورت ستايش پروردگار ♦️ستايش خداوندی را سزاست که کسی از رحمت او مأيوس نگردد و از نعمت های فراوان او بيرون نتوان رفت؛ خداوندی که از آمرزش او هيچ گناهکاری نااميد نگردد و از پرستش او نبايد سرپيچی کرد. خدايی که رحمتش قطع نمی گردد و نعمت های او پايان نمی پذيرد. 2⃣ روش برخورد با دنيا ♦️ دنيا خانه آرزوهايی است که زود نابود می شود و کوچ کردن از وطن حتمی است. دنيا شيرين و خوش منظر است که به سرعت به سوی خواهانش می رود و قلب بيننده را می فريبد. سعی کنيد با بهترين زاد و توشه از آن کوچ کنيد و بيش از کفاف و نياز خود از آن نخواهيد و بيشتر از آنچه نياز داريد طلب نکنيد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (در سال ۳۸ هجری، یکی از فرمانداران امام علیه السلام به نام مصقله بن هبیره اسیران بنی ناجیه را از فرمانده لشکر آن حضرت را خرید و آزاد کرد، اما وقتی از او غرامت خواستند به طرف معاویه فرار کرد.) 🔹تأسف از فرار مصقله ♦️خدا روی مصقله را زشت گرداند، کار بزرگواران را انجام داد، امّا خود چونان بردگان فرار کرد؛ هنوز ثناخوان به مدّاحی او برنخاسته بود که او را ساکت کرد، هنوز سخن ستايشگر او به پايان نرسيده بود که آنها را به زحمت انداخت. امّا اگر مردانه ايستاده بود همان مقدار که داشت از او می پذيرفتيم و تا هنگام قدرت و توانايی به او مهلت می داديم. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( وقتی نماینده خود جریربن عبدالله را در سال ۳۶ هجری به طرف معاویه فرستاد و پاسخی روشن نمی داد یاران امام گفتند، وسایل جنگ را مهیا کن، فرمود:) 1⃣ واقع نگری در برخورد با دشمن ♦️مهيّا شدن من برای جنگ با شاميان در حالیکه «جرير» را به رسالت به طرف آنان فرستاده ام، بستن راه صلح و بازداشتن شاميان از راه خير است، اگر آن را انتخاب کنند. من مدّت اقامت «جرير» را در شام معيّن کردم، که اگر تأخير کند يا فريبش دادند و يا از اطاعت من سرباز زده است. عقيده من اين است که صبر نموده با آنها مدارا کنيد، گر چه مانع آن نيستم که خود را برای پيکار آماده سازيد. 2⃣ ضرورت جهاد با شاميان ♦️من بارها جنگ با معاويه را بررسی کرده ام و پشت و روی آن را سنجيده، ديدم راهی جز پيکار يا کافر شدن نسبت به آن چه که پيامبر(صلی الله علیه و آله)آورده باقی نمانده است، زيرا در گذشته کسی بر مردم حکومت می کرد که اعمال او [عثمان] حوادثی آفريد و باعث گفتگو و سرو صداهای فراوان شد، مردم آنگاه اعتراض کردند و تغييرش دادند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۴۶ تا ۴۳.mp3
3.58M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۴۶ تا ۴۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄