eitaa logo
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
306 دنبال‌کننده
611 عکس
55 ویدیو
2 فایل
به غیر از مطالب منتقل شده از کانال استاد ، مابقی مطالب، پیاده شده سخنرانی های استاد مهدوی ارفع می باشد. پل ارتباطی ما و شما: @Sarbazekoochek14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 4⃣ 💎 بازتاب اجرای عدالت در جامعه توسط مسؤولین 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت براى او گران آید، تحمل ستم برای او سخت تر است. 📚 ، خطبه15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مطالب ارسالی مربوط به روز یکشنبه 6 تیر 👇👇👇👇👇👇👇👇
ختم روزانه نهج البلاغه(23).mp3
1.99M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( این خطبه را پس از شکست شورشیان خوارج، در سال ۳۸ هجری برای بسیج کردن مردم جهت مبارزه با شامیان در نخیله کوفه ایراد فرمود.) 1⃣ نكوهش از سستی و نافرمانی كوفيان ♦️نفرين بر شما کوفيان که از فراوانی سرزنش شما خسته شدم. آيا به جای زندگی جاويدان قيامت به زندگی زودگذر دنيا رضايت داديد؟ و به جای عزّت و سربلندی، بدبختی و ذلّت را انتخاب کرديد؟ هرگاه شما را به جهاد با دشمنتان دعوت می کنم، چشمانتان از ترس در کاسه می گردد، گويا ترس از مرگ، عقل شما را ربوده و چون انسان های مَست از خود بيگانه شده، حيران و سرگردانيد. گويا عقلهای خود را از دست داده و درک نمی کنيد. من ديگر هيچ گاه به شما اطمينان ندارم و شما را پشتوانه خود نمی پندارم. شما ياران شرافت مندی نيستيد که کسی به سوی شما دست دراز کند. به شتران بی ساربان می مانيد که هرگاه از يک طرف جمع آوری گرديد، از سوی ديگر پراکنده می شويد. 2⃣ علل عقب ماندگی مردم كوفه ♦️ به خدا سوگند، شما بد وسيله ای برای افروختن آتش جنگ هستيد؛ شما را فريب می دهند امّا فريب دادن نمی دانيد، سرزمين شما را پياپی می گيرند و شما پروا نداريد. چشمِ دشمن برای حمله شما خواب ندارد ولی شما در غفلت به سر می بريد. به خدا سوگند، شکست برای کسانی است که دست از ياری يکديگر می کشند. سوگند به خدا، گمان می کنم اگر جنگ سخت درگير شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در برگيرد، از اطراف فرزند ابوطالب، همانند جدا شدن سر از تن جدا و پراکنده می شويد. به خدا سوگند، آن که دشمن را بر جان خويش مسلط گرداند تا گوشتش را بخورد و استخوانش را بشکند و پوستش را جدا سازد، عجز و ناتوانی اش بسيار بزرگ و قلب او بسيار کوچک و ضعيف است. تو اگر می خواهی اينگونه باش، امّا من به خدا سوگند از پای ننشينم و قبل از آنکه دشمن فرصت يابد با شمشير آبديده چنان ضربه ای بر پيکر او وارد سازم که ريزه های استخوان سرش پراکنده شود و بازوها و قدم هايش جدا گردد و از آن پس خدا هر چه خواهد انجام دهد. 3⃣ حقوق متقابل مردم و رهبری ♦️ ای مردم! مرا بر شما و شما را بر من حقّی واجب شده است. حقّ شما بر من، آن که از خيرخواهی شما دريغ نورزم و بيت المال را ميان شما عادلانه تقسيم کنم و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشيد و شما را تربيت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانيد. و امّا حقِّ من بر شما اين است که به بيعت با من وفادار باشيد و در آشکار و نهان برايم خيرخواهی کنيد، هرگاه شما را فرا خواندم اجابت نماييد و هرگاه فرمان دادم اطاعت کنيد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۴ تا ۳۳ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : ( در سال ۳۶ هجری به هنگام عزيمت به شهر بصره، جهت جنگ با ناكثين فرمود) (ابن عباس می گويد در سرزمين ذی قار، خدمت امام رفتم كه داشت كفش خود را پينه می زد، تا مرا ديد فرمود: قيمت اين كفش چقدر است؟ گفتم بهايی ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همين كفش بی ارزش نزد من از حكومت بر شما محبوب تر است مگر اينكه حقی را با آن به پا دارم، يا باطلی را دفع نمايم. آنگاه از خيمه بيرون آمد و برای مردم خطبه خواند) 1⃣ آثار بعثت پيامبر اسلام ♦️همانا خداوند هنگامی محمد(صلی الله علیه و آله) را مبعوث فرمود که هيچ کس از عرب، کتاب آسمانی نداشت و ادّعای پيامبری نمی کرد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) مردم جاهلی را تا به جايگاه کرامت انسانی پيش برد و به رستگاری رساند، که سرنيزه هايشان کندی نپذيرفت و پيروز شدند و جامعه آنان استحکام گرفت. 2⃣ ويژگيهای نظامی و اخلاقی امام علی(علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، من از پيشتازان لشکر اسلام بودم تا آنجا که صفوف کفر و شرک تار و مار شد. هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم، هم اکنون نيز همان راه را می روم، پرده باطل را می شکافم تا حق را از پهلوی آن بيرون آورم. 3⃣ شكوه از فتنه گری قريش ♦️مرا با قريش چه کار، به خدا سوگند آن روز که کافر بودند با آنها جنگيدم و هم اکنون که فريب خورده اند، با آنها مبارزه می کنم. ديروز با آنها زندگی می کردم و امروز نيز گرفتار آنها می باشم. به خدا سوگند! قريش از ما انتقام نمی گيرد جز به آن علّت که خداوند ما را از ميان آنان برگزيد و گرامی داشت. ما هم آنان را در زندگی خود پذيرفتيم، پس چنان بودند که شاعر گفته است: «به جان خودم سوگند، هر صبح از شير صاف نوشيدی و سرشير و خرمای بی هسته خوردی. ما اين مقام و عظمت را به تو بخشيديم در حالیکه بلند مرتبت نبودی. و در اطراف تو با سواران خود تا صبح نگهبانی داديم و تو را حفظ کرديم.» ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۳۴ تا ۳۳.mp3
2.67M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۳۴ تا ۳۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌و‌ششم ❇️ درنگ در نبرد با خوارج 🔹برای جنگ با آنان پیش‌قدم نباشید [ خوارج دسته‌جمعی شعار می‌دادند: حکم و فرمان فقط به‌دست خداست، گرچه مشرکان را خوش نیاید! به سپاهیانم تذکر دادم: ] 🔻شما برای جنگ با آنان پیش‌قدم نشوید، تا اینکه آنان آغاز کنند. از برخورد با آنان خودداری کنید تا هنگامی که آنان جنگ با شما را شروع کنند. اگر آنان دسته‌جمعی و با تمام قوا به شما حمله کنند، باز هم توان آسیب‌زدن به شما را ندارند و فقط خود را به زحمت می‌اندازند؛ زیرا شما قدرت لازم برای مقابله با آنان و دفاع از خود را دارید. 🔹چه کسی حاضر است این قرآن را بگیرد و‌سراغ این جماعت بروند؟ [قرآنی را در دست گرفتم و خطاب به یارانم گفتم:] 🔻 چه کسی از میان شما حاضر است این قرآن را بگیرد و سراغ این جماعت برود و آنان را به کتاب خدا و سنت رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله دعوت کند؟ البته در این راه کشته خواهد شد و پاداش او بهشت است. [ سه بار خواسته‌ام را تکرار کردم و هر سه بار جوانی از «بنی‌عامر» داوطلب شد. به دلیل نوجوان‌بودنش، ممانعت کردم؛ سپس اجازه دادم،‌ تا این جوان راهی میدان شود. آن جوان قرآن را روی دست گرفت و به صف خوارج نزدیک شد. آنان به آن جوان فرصت سخن‌گفتن ندادند و بلافاصله او را تیرباران کردند. بعد از مشاهده این صحنه‌ها، اجازه نبرد را صادر کردم: ] 🔻اللّٰه‌اکبر! اکنون جنگ جایز است. به آنان حمله کنید. ❇️ در میدان نبرد 🔹تشویق و تهییج یاران به نبرد [ یارانم را با این سخنان تشویق به‌ جنگ کردم: ] 🔻بندگان خدا، تقوا پیشه کنید، دیدگان خود را فروپوشید، آهنگ صدایتان را پایین آورید، کمتر سخن بگویید و خود را برای مبارزه، میدان‌داری، هماوردی، درگیری تن‌به‌تن و زدوخورد با شمشیرها آماده سازید. گام‌های خود را استوار دارید. { وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} (وخدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید‌) {وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ} (و نزاع در کشمکش نکنید تو سست و شوید و قدرت شما از بین نرود و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است.) ❇️ پس از پیروزی در نهروان 🔹مداوای مجروحان دشمن [ بعد از پایان جنگ، از یارانم خواستم که مجروحان خوارج را شناسایی کنند. چهارصد مجروح شناسایی شد. دستور دادم آنها را به عشایر و قبایلشان تحویل دهند و گفتم: ] 🔻این‌ها را به همراه خود ببرید و مداوایشان کنید. پس از بهبود، آنها را به کوفه منتقل کنید. هرآنچه در اردوگاهشان هست، غنیمت جنگی است و به رزمندگان تعلق دارد. 🔹چشمان فتنه را درآوردم [ پس از پایان جنگ، در نهروان خطبه‌ای ایراد کردم و گفتم: ] 🔻ای مردمان، من چشمان فتنه را درآوردم و جز من، هیچ کس جرئت چنین کاری را نداشت. اگر من در میان شما نبودم، کسی را توان جنگ با لشکریان جمل و اهل نهروان نبود. [ سپس در مورد فتنه و وجود بنی امیه به عنوان وحشتناک‌ترین فتنه‌ها، حوادثی که به‌دست آنها رخ می‌دهد و راه برون رفت از فتنه‌ها، برایشان سخنرانی کردم.] ❇️ استمرار جریان خوارج در طول تاریخ 🔹نطفه‌های آنان در پشت مردان و رحم زنان باقی خواهد ماند [ پس از کشته شدن خوارج، برخی افراد گفتند همه این قوم نابود شدند. گفتم: ] 🔻نه، هرگز! به خدا سوگند، نطفه‌های آنان در پشت مردان و رحم زنان باقی خواهد ماند. هرگاه شاخی از آنان سر برآورد قطع می‌شود، تا اینکه کسی باقی نماند جز مشتی راهزن و دزد. پس از قیام گروهی از آنان، جماعتی دیگر قیام‌ خواهند‌ کرد... 🔹پس از من با خوارج نبرد نکنید [ و به یارانم تذکر دادم: ] 🔻پس از من با خوارج نبرد نکنید؛ زیرا کسی که در جست‌و‌جوی حق بوده ولی خطا کرده، همانند کسی نیست که در جست‌وجوی باطل بوده و به آن دست یافته است. 🔹 اگر بر ضد رهبری عدالت‌پیشه قیام‌ کردند، با آنان نبرد کنید [ و توضیح بیشتری دادم: ] اگر جماعتی را با خود همراه کردند و بر ضد رهبری عدالت‌پیشه قیام کردند، با آنان نبرد کنید؛ اما اگر بر ضد رهبری ستم‌پیشه قیام کردند، با آنان نجنگید که آن‌ها برای کار خویش استدلال و گفتاری دارند. 📚منابع: ۱. الأخبار‌ الطوال، ص۲۱۰ ۲. تاریخ‌ طبری، ج۴، ص۶۴ ۳. مجمع‌ الزوائد، ج۶، ص۲۴۱ ۴. مروج‌ الذهب، ج۲، ص۴۵۰ ۵. سوره انفال، آیه۴۵ و ۴۶ ۶.نهج البلاغه، خطبه ۶۰ و ۶۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 ارزش استغفار 💠 در شگفتم از کسى که مى تواند استغفار کند و ناامید است. 📒 ، حکمت ۸۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۹۹ و ۲۰۰.mp3
1.91M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ نکوهش انسانهای شرور 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 نکوهش انسانهای شرور 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۹۹ و ۲۰۰ فرمودند: (در تعريف جمع اوباش فرمود) آنان چون گرد هم آيند پيروز شوند و چون پراكنده شوند شناخته نگردند. (و گفته شد كه امام فرمود) آنان چون گرد هم آيند زيان رسانند و چون پراكنده شوند سود دهند. (از امام پرسيدند: 🔸چون اوباش گرد هم آيند زيان رسانند را دانستيم، امّا چه سودى در پراكندگى آنان است، فرمود) صاحبان كسب و كار و پيشه وران به كارهاى خود باز مى گردند، و مردم از تلاش آنان سود برند، بنّا به ساختن ساختمان و بافنده به كارگاه بافندگى و نانوا به نانوايى روى مى آورد. 🔸(جنايتكارى را حضور امام آوردند، كه جمعى اوباش همراه او بودند.) مبارك مباد، چهره هايى كه جز به هنگام زشتى ها ديده نمى شوند. 🔻یکی از شاخص های ارزشمندی و غیر ارزشمندی زندگی انسان ها، تأثیری است که در زندگی اجتماعی و وضعیت زندگی افراد دیگر جامعه دارند. 🔻مثلاً امیرالمومنین علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۳ معروف به خطبه متّقین درباره اهل تقوا می فرماید: «أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ» ؛ متقین جوری زندگی می‌کنند که همیشه از آنها انتظار خیر می‌رود و همه از شرّ آنها در امان اند . 🔻در جای دیگری از همین خطبه متّقین می فرمایند: "متقین خودشان را به سختی می اندازند تا مردم را به آسایش برساندند." 🔻برعکس در حکمت های ۱۹۹ و ۲۰۰ نهج البلاغه درباره اراذل و اوباش جملاتی دارند که دقیقاً نقطه مقابل اهل تقوا است. در توصیف جمع اوباش در حکمت ۱۹۹ فرمودند:" آنها چون گرد هم آیند پیروز شوند و چون پراکنده شوند اصلاً شناخته نمی شوند. و گفته شده است که امام (علیه السلام) فرمود: آنها چون گرد هم آیند زیان برسانند و چون و پراکنده شوند سود دهند." 🔻 از امام پرسیدند وقتی اوباش گردهم می آیند زیان رسانند را دانستیم، اما چه سودی در پراکندگی آنهاست؟ فرمود: صاحبان کسب و کار و پیشه وران به کارهای خود باز می گردند، مردم از تلاش آنها سود می‌برند، بنّا به ساختن ساختمان و بافنده کارهای بافندگی و نانوا به نانوایی روی می آورد. یعنی وقتی اینها دور هم جمع می شوند چنان شر می رسانند که کسبه و اهل کار مجبور می‌شوند محل کار خودشان را ، شغل خودشان را تعطیل کنند در حالیکه اهل تقوا تنها و جمعشان خیر به جامعه است. 🔻در حکمت ۲۰۰ هم این گونه آمده است که، جنایتکاری را به حضور امام آوردند که جمعی از اوباش همراه او بودند حضرت فرمودند: مبارک مباد چهره‌هایی که جز به هنگام زشتی ها دیده نمی شوند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 5⃣ 💎 تلاش مسؤول برای رفع محرومیت زدایی 💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: خدا را خدا را در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره ای ندارند و عبارتند از زمین گیران، نیازمندان، گرفتاران و دردمندان. ...بخشی از بیت المال را به طبقات پایین اختصاص ده؛ زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیک ترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسؤول رعایت آن می باشی. 📚 ، نامه ۵۳، بند ۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مطالب ارسالی مربوط به روز دوشنبه 7 تیر 👇👇👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از راهی به سوی نور
سلام🌹🎋 صبح دوشنبه تون بخیر☀️   💠 امیرالمومنین حضرت علی (ع)⬇ ای فرزند آدم، اگر از دنیا به قدر کفایتت بخواهی  اندکی از دنیا تو را کفایت می کند و اگر بیش از کفایتت بخواهی؛ همه دنیا هم تو را بس نباشد. ▫🔸🔹🔸🇮🇷🔸🔹🔸▫ ۷ تیر🌷 یادآور شهادت غم انگیز، َشهید بهشتی و ۷۲ تن از یاران انقلاب، گرامی باد🌷 خدایا ما را از ادامه دهندگان راه شهیدان قرار ده🤲🏻 🕊️ یا قاضِیَ الحاجات 🕊️   eitaa.com/rahi_besoye_noor
ختم روزانه نهج البلاغه(24).mp3
2.25M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۳۲ تا ۳۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۲ تا ۳۱ ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (در سال ۳۷ هجری در مسجد کوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پیامبر "صلی الله علیه وآله وسلم" ایراد فرمود) 1⃣ سير ارتجاعی امت اسلامی ♦️ای مردم! در روزگاری کينه توز و پر از ناسپاسی و کفران نعمت ها صبح کرده ايم که نيکوکار بدکار به شمار می آيد و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می افزايد. نه از آن چه می دانيم بهره می گيريم و نه از آن چه نمی دانيم می پرسيم و نه از حادثه مهمّی تا بر ما فرود نيايد می ترسيم. 2⃣ اقسام مردم (روانشناسی اجتماعي مسلمين، پس از پيامبر"صلی الله علیه وآله وسلم") ♦️در اين روزگاران مردم چهار گروه اند: گروهی اگر دست به فساد نمی زنند، برای اين است که روحشان ناتوان و شمشيرشان کند و امکانات مالی در اختيار ندارند. و گروه ديگر آنانکه شمشير کشيده و شرّ و فسادشان را آشکار کرده اند، لشکرهای پياده و سواره خود را گرد آورده و خود آماده کشتار ديگرانند. دين را برای به دست آوردن مال دنيا تباه کردند که يا رئيس و فرمانده گروهی شوند، يا به منبری فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتی که دنيا را بهای جان خود بدانی و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمايی. و گروهی ديگر با اعمال آخرت، دنيا را می طلبند و با اعمال دنيا در پی کسب مقام های معنوی آخرت نيستند، خود را کوچک و متواضع جلوه می دهند. گام ها را رياکارانه و کوتاه بر می دارند، دامن خود را جمع کرده، خود را همانند مؤمنان واقعی می آرايند و پوشش الهی را وسيله نفاق و دورويی و دنياطلبی خود قرار می دهند. و برخی ديگر با پستی و ذلّت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، که خود را به زيور قناعت آراسته و لباس زاهدان را پوشيده اند. اينان هرگز در هيچ زمانی از شب و روز از زاهدان راستين نبوده اند. 3⃣ وصف پاكان در جامعه مسخ شده ♦️در اين ميان گروه اندکی باقی مانده اند که ياد قيامت چشم هايشان را بر همه چيز فرو بسته و ترس رستاخيز اشک هايشان را جاری ساخته است؛ برخی از آنها از جامعه رانده شده و تنها زندگی می کنند و برخی ديگر ترسان و سرکوب شده يا لب فرو بسته و سکوت اختيار کرده اند؛ بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت می کنند و بعضی ديگر گريان و دردناکند که تقيّه و خويشتن داری، آنان را از چشم مردم انداخته است و ناتوانی وجودشان را فرا گرفته گويا در دريای نمک فرو رفته اند. دهن هايشان بسته و قلب هايشان مجروح است؛ آن قدر نصيحت کردند که خسته شدند، از بس سرکوب شدند، ناتوانند و چندان کشته دادند که انگشت شمار شدند. 4⃣ روش برخورد با دنيا ♦️ "پس بايد دنيای حرام در چشمانتان از پَرِ کاهِ خشکيده و تُفاله های قيچی شده دام داران، بی ارزش تر باشد. از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آنکه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنيایِ فاسدِ نکوهش شده را رها کنيد زيرا مشتاقان شيفته تر از شما را رها کرد. ( می گويم: بعضی از نادانان اين خطبه را به معاويه نسبت داده اند، ولی بدون ترديد اين خطبه از سخنان اميرمؤمنان(علیه السلام) است. «طلا کجا و خاک کجا؟! آب گوارا و شيرين کجا و آب نمک کجا؟!». دليل بر اين مطلب سخن «عمرو بن بحر، جاحظ» است که ماهِر در ادب و نقّاد بصير سخن می باشد، او اين خطبه را در کتاب «البيان و التبيين» آورده و گفته است: آن را به معاويه نسبت داده اند. سپس اضافه کرده که اين خطبه به سخن امام(علیه السلام) و به روش او در تقسيم مردم شبيه تر است. و اوست که به بيانِ حال مردم، از غلبه، ذلّت، تقيّه و ترس واردتر است، سپس می گويد: «تا کنون چه موقع ديده ايم که معاويه در يکی از سخنانش مسير زهد پيش گيرد و راه و رسم بندگان خدا را انتخاب کند؟!» ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( در آغاز جنگ جمل در سال ۳۶ هجری، ابن عباس را برای پند دادن به سوی زبیر فرستاد و فرمود:) 🔹روانشناسی طلحه و زبير ♦️با طلحه ديدار مکن، زيرا در برخورد با طلحه او را چون گاو وحشی می يابی که شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مرکب سرکش می شود و می گويد رام است. بلکه با زبير ديدار کن که نرم تر است. به او بگو پسر دايی تو می گويد: در حجاز مرا شناختی و در عراق مرا نمی شناسی؟! چه شد که از پيمان خود بازگشتی؟! (جمله کوتاه «فَما عَدا مِمّا بَدا» برای نخستين بار از امام علی "علیه السلام" شنيده شده و پيش از امام(علیه السلام) از کسی نقل نشده است.) ┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌وهفتم ✳️ فصل نهم: دوران غارت‌ها ❇️ بسیج مردم برای عزیمت به جنگ با معاویه 🔹آمادهٔ نبرد با دشمنی شوید که جهاد‌ با‌ او موجب تقرب به‌ خداست [ پس از پایان جنگ نهروان و برطرف شدن مشکل خوارج، بلافاصله مردم را برای جنگ با معاویه و حل مشکل شام دعوت کردم و گفتم: ] 🔻ای مردم، آمادهٔ نبرد با دشمنی شوید که جهاد با او موجب تقرب به خدا و وسیله‌ای برای تحصیل رضای اوست. 🔹مخالفت یاران [پس از جنگ نهروان، خطبه‌ای ایراد کرده و مردم را به جنگ با شامیان دعوت کردم. اما اشعث و یارانش اظهار کردند که آمادگی جنگ را ندارند؛ آنها خستگی، کندی شمشیرها و نیزه‌ها و تمام‌شدن تیرها و سردی هوا را بهانه کردند، من هم چاره‌ای ندیدم جز اینکه به‌همراه یاران باقی‌مانده، وارد کوفه شوم! ] ❇️ اعزام مالک اشتر به مصر و شهادت وی در این مسیر 🔹فراخوان مالک اشتر برای تصمیم‌گیری دربارهٔ مصر [ معاویه پس از معاهدهٔ‌ حَکمیت، فرصت را غنیمت شمرد و لشکری به مصر گسیل داشت. گروه‌هایی از مردم مصر نیز به بهانهٔ خون‌خواهی عثمان، به‌آن لشکر پیوستند و کار بر محمدبن‌ابی‌بکر، استاندار مصر، سخت شد. از آنجا که محمدبن‌ابی‌بکر، جوان کم سن و سال و بی‌تجربه‌ای در جنگ بود، ناچار شدم طی نامه‌ای، مالک اشتر را که آن‌روز استاندار نصیبین بود، به استانداری مصر منصوب کنم. او را فراخواندم. وقتی مالک اشتر آمد، به وی گفتم: ] 🔻جز تو کسی را برای مصر سراغ ندارم، خدای رحمتت کند! به سوی مصر حرکت کن که اگر هیچ سفارشی هم نکنم، اطمینان دارم که رأی و نظر تو درست است. 🔹مالک اشتر؛ مردِ روزهای سخت [ نامه‌ای برای مردم مصر نوشتم و خبر منصوب شدن مالک اشتر را برای استانداری مصر به آنان دادم: ] 🔻اما بعد، بنده‌ای از بندگان خدا را به‌سوی شما فرستادم. مردی که در روزگار وحشت به‌خواب نمی‌رود و در لحظه‌‌های ترس، از دشمن روی نمی‌گرداند. او مالک‌بن‌حارث از قبیلهٔ «مذحج» است. مردم مصر! من شما را بر خود ترجیح دادم و ایثار کردم که او را به‌ دیار شما فرستادم؛ زیرا او را خیرخواه شما یافتم و دیدم که با دشمنانتان بسیار سرسخت است. [ نامهٔ دیگری به مردم مصر نوشتم و آنان را به ایستادگی در برابر دشمنان دعوت کردم.] 🔹شهادت مالک اشتر [ مالک اشتر قبل از رسیدن به مصر، در مسیر، به‌ شهادت رسید. بالای منبر رفتم و خبر شهادت وی را به مردم دادم: ] 🔻بدانید که مالک‌اشتر به شهادت رسید. او به عهد خویش وفا کرد و به ملاقات پروردگارش شتافت. خداوند مالک را رحمت کند که اگر کوه بود، کوه بی‌نظیری بود و همچون صخره‌ها، گران‌سنگ و مقاوم بود. به راستی که زنان از به‌دنیا آوردن همانند مالک عاجزند! آیا شخصی همچون مالک می‌توان یافت؟ تا ابد همانند او را نخواهم دید . ❇️ شهادت محمدبن‌ابی‌بکر، استاندار مصر 🔹 دلجویی از محمدبن‌ابی‌بکر و تشویق او به پایداری [ پس از شهادت مالک‌اشتر، به محمد‌بن‌ابی‌بکر نامه‌ای نوشتم و از وی دلجویی کرده و او را به ایستادگی تشویق کردم. و به او دستور دادم: ] 🔻تو خود برای مقابله با دشمن، لشکر خویش را بیرون بیاور و با آگاهی لازم به‌سوی دشمن حرکت کن و آمادهٔ پیکار باش با کسی که با تو در جنگ است. [ محمدبن‌ابی‌بکر در پاسخ نامهٔ من نامه‌ای نوشت و رضایت و ارادت خود را نسبت به من اعلام کرد و نامه‌هایی را که عمرو‌بن‌عاص برای او نوشته بود، برایم ارسال کرد؛ همچنین مرا از وضعیت لشکرش و سستی برخی از آنها باخبر کرد. 🔹در برابر دشمنت پایداری کن [ من نیز در نامه‌ای او را به مقاومت و عدم سستی در مقابل دشمن تشویق کردم و در پاسخ وی نوشتم: ] 🔻با همه سختی‌هایی که وجود دارد، مردم را به یاری تو دعوت و تشویق می‌کنم و گروهی را به‌یاری تو می‌فرستم. 🔹این فریاد محمدبن ابی بکر است که به گوش می رسد [ در میان مردم خطبه‌ای ایراد کردم و آنان را برای رفتن به مصر و یاری محمدبن‌ابی‌بکر تشویق کردم: ] 🔻اما بعد، ای مردم، این فریاد محمدبن‌ابی‌بکر و برادران شما از مصر است که به گوش شما می‌رسد و می‌خواهند که به فریادشان برسید. همگی در پادگان «جرعه» اجتماع کنید تا اگر خدا بخواهد، فردا در آنجا گرد هم آییم. [ از میان همهٔ آنها، تنها دو هزار نفر بسیج شدند که به فرماندهی مالک‌بن‌کعب‌ارحبی به‌سوی مصر حرکت کردند. پنج روز از حرکت مالک گذشته بود که خبر شهادت محمد‌بن‌ابی‌بکر و سقوط مصر رسید؛ لذا دستور دادم که مالک برگردد. ] 📚منابع: ۱. الامامة‌والسیاسة، ص۱۷۰ ۲. الغارات، ج۱، ص۱۶۴ ۳. نهج‌البلاغه، نامهٔ ۳۸ ۴. الإختصاص، ص۸۱ ۵. تاریخ‌‌طبری، ج۴، ص۷۳ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔵 پناهگاه مطمئن 💠 همه کارهای خود را به خدا بسپار، زیرا به پناهگاه مطمئن و نیرومندی رسیده ای که تو را از هر آسیب نجات دهد. ، نامه۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا