°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀°
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀°
﹃✿ *حکمت های نهجالبلاغه* ✿﹄
بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم
╭━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╮
*#حکمت_دوّم* :
💠 *و درود خدا بر او فرمود: آنکه جان را با طمعورزی بپوشاند خود را پست كرده، و آنكه راز سختیهای خود را آشكار سازد خود را خوار كرده، و آن كه زبان را بر خود، حاكم كند، خود را بیارزش كرده است.*
╰━═━⊰✹🌹🌐🌹✹⊱━═━╯
*تبيين حكمت دوّم :*
1️⃣ #طمع
بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم
💠 *امیرالمؤمنین(ع) سه عامل از عوامل خفت و ذلت را در نهجالبلاغه بیان فرمودند* .
✳️ *اول طمع* :
تفاوت طمع با حرص در این است که طمعکار به آنچه که از مال و قدرت و احترام و شهرت متعلق به دیگران است چشم دوخته است اما حریص دوست دارد مال و مقام بیشتری داشته باشد، چه در دست دیگران باشد چه نباشد.
🔶 شش اثر برای طمعورزی در نهجالبلاغه بیان شده است:
1. *خواری و ذلت* :
1.1 در حکمت 2
1.2 در حمکت 226 که فرمودند:( طمع کار همواره زبون و خوار است. )
1.3 در انتهای بند 4 خطبه 160 که امیرالمؤمنین(ع) در مورد حضرت عیسی(ع) فرمودند:( آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل نماید. )
2. *بردگی* که بالاترین مصداق خفت و ذلت است: در حکمت 180 میفرمایند:( طمعورزی بردگی همیشگی است. )
3. *آفت تفکر و بیاثر کردن عقلانیت* : در حکمت 219 میفرمایند :( قربانگاه اندیشهها زیر برق طمعورزیها است.)
4. *هلاکت* :
4.1 در حکمت 275 میفرمایند:(طمع به هلاكت مىكشاند و نجات نمىدهد، و به آنچه ضمانت كند، وفادار نيست، و بسا نوشنده آبى كه پيش از سيراب شدن گلو گيرش شد، و ارزش آنچه كه بر سر آن رقابت مىكنند، هر چه بيشتر باشد، مصيبت از دست دادنش اندوهبارتر خواهد بود. )
4.2 در بند 14 نامه 31 خطاب به فرزند عزیزشان فرمودند: ( بپرهيز از آن كه مركب طمعورزى، تو را به سوى هلاكت به پيش راند، اگر توانستى كه بين تو و خدا هیچ صاحب نعمتى قرار نگيرد، ( یعنی امید و طمع به غیر خدا نداشته باشی ) چنين باش، زيرا تو، روزى خود را دريافت مىكنى، و سهم خودت را بر مىدارى، و مقدار اندكى كه از طرف خداى سبحان به دست مىآورى، بزرگتر و با ارزشتر از مال فراوانى است كه از دست بندگان دريافت مىکنی. )
5. *مقدم کردن دنیا بر آخرت* یا به تعبیر قران کریم( فروختن آخرت باقی به دنیای فانی است ): در بند 7 خطبه 91 در صفات والای فرشتگان میفرمایند: ( طمعها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند. )
6. *ایجاد ناامیدی و یاس* : در حکمت 108 در حالات قلب میفرمایند:( پس اگر در دل اميدى پديد آيد، *طمع* آن را از بین خواهد برد. )
چهار عامل از عوامل *طمعورزی* در نهجالبلاغه بیان شده است:
1. *هوای نفس*: در نامه 45 خطاب به عثمان بن حنیف فرماندار بصره مینویسند: ( من اگر مىخواستم، مىتوانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافتههاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد كه طعامهاى لذيذ بر گزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد، و يا هرگز شكمى سير نخورد )
2. *احساس حاجت و نیازمندی به مردم* : در نامه 53 در سیمای قضات و داوران خطاب به مالک اشتر مینویسند: ( پس از انتخاب قاضى، هر چه بيشتر در قضاوتهاى او بينديش، و آنقدر به او ببخش كه نيازهاى او برطرف گردد، و به مردم نيازمند نباشد، و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامى دار كه نزديكان تو، به نفوذ در او طمع نكنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در أمان باشد. )
3. *سستی در یاری حق که طمع دشمن را بر میانگیزد* : در بند 3 خطبه 166 میفرمایند:( اى مردم اگر دست از يارى حق بر نمىداشتيد، و در خوار ساختن باطل سستى نمىكرديد، هيچگاه آنان كه به پايه شما نيستند در نابودى شما طمع نمىكردند، و هيچ قدرتمندى بر شما پيروز نمىگشت. )
4. *تکبر و سرکشی*: در بند 4 خطبه 192 فرمودند: ( افراد سركش شما تسليم شيطان شدند، و طمعورزى او در شما كارگر افتاد، و اين حقيقت بر همه آشكار گرديد، و حكومت شيطان بر شما استوار شد، و با لشكر خويش به شما يورش برد، و شما را به ذلّت سقوط كشانيد. )
*سه راه پیشگیری و درمان طمعورزی در نهج البلاغه بیان شده است* :
1. *یاد مرگ* : در بند 2 خطبه 188 میفرمایند: ( مردم شما را به يادآورى مرگ، سفارش مىكنم، از مرگ كمتر غفلت كنيد، چگونه مرگ را فراموش مىكنيد در حالى كه او شما را فراموش نمىكند و چگونه طمع مىورزيد در حالى كه مرگ به شما مهلت نمىدهد. )
2. ادامه در 👇👇👇
@tabeen_hekmat_nahjolbalaghe_arfa