🔻امشب داشتیم برمیگشتیم دیگه حوزه که استراحت کنیم 🤦‍♂️اینجا به طرز رو اعصابی گوگل مپ و نشان کار نمیکنه 🤔همین طوری داشتیم میگشتیم ببینیم از کدوم طرف بریم 🍔یه صدقه دادیم گفتیم حالا ایشاالله یه سمتی میریم شامم میخوریم 🍵دیدیم ایستگاه صلواتی اون طرف خیابونه، به حاجاقاجواد گفتم بریم حالا یه شربتی بزنیم😋 رفتیم و حاجاقای رمضانی مسئول هیئت مارو دید و پرسید شام خوردید؟؟؟ منم از خدام گفتم،نه😢 اگه باشه میخوریم گفت پس بیایید تو مسجد🏃‍♂️ 🚗من رفتم ماشین رو جابجا کنم و یه فاصله ای شد تا برسم و حاج‌اقاجواد زودتر با #پرچم رفت تو من که رسیدم دیدم این نوجوونا با دیدن پرچم،چه گریه ای میکردن و واقعا حالشون منقلب شده بود😭 رفتیم تو هیئت #روضه_بزمی شد و خودمون هم فیض بردیم از روضه و گریه....ممنون حضرت زینبیم(س)🙏 بگذریم .... ولی باید به همچین نوجوون هایی افتخار کرد و هواشون رو داشت که چقدر خالصانه گریه میکردن 💪👏 ما یه ساعت ونیم اونجا بودیم و یه سری هاشون تا وقتی برگشتیم هنوز گریه میکردن...🥺 📌بیا بریم ببینیم آخرش چی میشه👇 https://eitaa.com/joinchat/669057882C45bb0b4b8d