eitaa logo
تبلیغ همراه
535 دنبال‌کننده
329 عکس
53 ویدیو
23 فایل
کانال تبلیغ همراه ارائه محتوای دینی و فرهنگی برای تبلیغات همگانی .
مشاهده در ایتا
دانلود
من یاغی نیستم 🔹روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند.. که شخصی با عجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد... 🔸با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...! به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد. ایشان پرسیدند: چه کار می کردی؟ .... گفت: هیچ. 🔹فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟ گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)! آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟ گفت: نه! آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی...! 🔸گفت: نه آقا اشتباه دیدید! سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟ گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین! ✅این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت... تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود: من یاغی نیستم..... ☆ جالب است وقتی از علامۀ عالیمقام طباطبایی ره سؤال شد: باتوجه به تفسیر لیعبدون به لیعرفون در آیۀ شریفۀ" ما خلفت الانس والجن الا لیعبدون"، عبادت فرع معرفت است و حیث اینکه معرفت تامة حقتعالی برای مردم لایمکن پس عبادت تامة نیز لایمکن؟ در پاسخ فرمودند:...... و لو یکنفر.....! اینجا بود فهمیدم معنای روایات: لولاک لما خلقت الافلاک و..... و اشاره فرمودند به حضرت بقیة الله عج و عبادات آنحضرت. یا بقبة الله عج: 🔹خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... فقط اومدیم بگیم که: خدایا ما یاغی نیستیم.... بنده ایم....
👈👈احساس تکلیف 👉👉 در یکى از سال ها، مردم آباده براى تبلیغ در ماه مبارک رمضان از حاج شیخ دعوت کردند. حاج شیخ پذیرفت. هنگامى که ماشین حامل ایشان به دهشیر رسید پنچر شد. ایشان به راننده گفت: من براى تجدید وضو به ده مى روم تا شما آماده شوید. در آنجا به پیرمردى برخورد کرد و گفت: حمد و سوره ات را بخوان! حاج شیخ ملاحظه کرد که در قرائت او اشکالات فراوانى است. سپس به پسرى که به سن تکلیف رسیده بود گفت: اصول دین خود را بگو! دید او نیز نمى داند و احساس کرد تکلیفش این است که در همان روستا بماند و لذا به راننده همراهش گفت: تکلیف شیخ در این جا عوض شد، من این جا مى مانم. سلام مرا به آباده اى ها برسانید و بگویید امسال منتظر من نباشند! ان شاءالله سال آینده مى آیم. ادامه مطلب و موارد بیشتر را اینجا ببینید: 👇👇👇👇👇 lish.ir/PUV ✅ حتما ببینید و برای دوستان خود ارسال کنید...💯 👇👇👇👇👇👇 🆔 @tabligh_hamrah
هدایت شده از تبلیغ
❇️ ماجرای کتک خوردن یک فقیه برجسته از همسرش 🔸◽️شیخ حسین انصاریان در کتاب نفس، ماجرای کتک خوردن یکی از فقهای برجسته شیعه را روایت کرده است. ◽️مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگ‌ترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کرده‌اند که فرموده بود: اگر تمام کتاب‌های فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینه‌ام دارم، همه را بیرون می‌دهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود. ◽️اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی می‌کند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جست‌وجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدر گاهی که به داخل خانه می‌رود، همسرش حسابی او را کتک می‌زند. ◽️یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیده‌ایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را می‌زند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قوی‌البنیه هم هست، گاهی که عصبانی می‌شود، حسابی مرا می‌زند. من هم زورم به او نمی‌رسد. ◽️گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمی‌دهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنانمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمی‌دهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم نعمت‌های خداست چون وقتی بیرون می‌آیم و در صحن امیرالمومنین می‌ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز می‌خوانند، مردم در برابر من تعظیم می‌کنند. ◽️گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمی‌دارد. همان وقت می‌آیم در خانه کتک می‌خورم، هوایم بیرون می‌رود! این چوب الهی است، این باید باشد./کیهان 🌺🌺کانال تخصصی تبلیغ🌸🌸 👇👇👇👇 🆔 @tabligh_pajooh