eitaa logo
اداره تبلیغات اسلامی کاشان
1.8هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
63 فایل
🔶روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان کاشان ارتباط با ادمین👇👇 https://eitaa.com/Nehzateslamikaskan ✅جهت ارسال اطلاعیه ها حتما با کپشن ارسال فرمائید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🔹 دلیل خلقت لِماذا سُمّیَت زهراءُ بِاالزّهرا، نمی‌دانم شب قدر است او یا لیلةُ الٳسری نمی‌دانم من از سُبّوح و از قدّوس گفتن‌های یک انسان به ساق عرش، قبل از خلقت دنیا نمی‌دانم رموز کاف و ها و یا و عین و صاد را حتی اگر دانسته باشم، راز أعطینا نمی‌دانم من از إنسیّه و حوریّه می‌فهمم عباراتی ولی معنایی از إنسیّةُ الحَورا نمی‌دانم امامان "حجّةُ اللهِ علَی خلقند"، سلّمنا "وَ زهرا حجّة اللهِ علینا" را نمی‌دانم نمی‌بود آفرینش هم علی را، هم محمّد را حدیث قدسی لولاک را اصلا نمی‌دانم "به بوی نافه‌ای کآخر صبا زان طرّه بگشاید" چه خون افتاد در دل‌ها و محمل‌ها، نمی‌دانم بجز این است که عکس کسی در آب افتاده‌است؟ وگرنه تشنه ماندن بر لب دریا... نمی‌دانم کنار خانه‌ی "لا تَرفعوا اصواتَکم" یارب دلیل اینهمه بلوا و غوغا را نمی‌دانم دلیل خلقت است او، معنی "عجّل وَفاتی" را به هر تعبیر و هر تفسیر و هر معنا نمی‌دانم شبانه دفن کردن را علی دانست، سلمان هم شبانه غسل دادن را علی حتی... نمی‌دانم چرا باید گلی مانند زهرا پشت در باشد خداوندا خداوندا خداوندا نمی‌دانم ندانم‌های بسیار است در صدّیقه‌ی کبری نمی‌دانم نمی‌باید بدانم یا نمی‌دانم! علیها سلام شعراز: مهدی جهاندار کانال اداره تبلیغات اسلامی کاشان در ایتا دنبال کنید👇👇👇 🆔https://eitaa.com/tablighatkashan
آن روز درب خانه ی مادر شکسته بود            او پشت در،مدافع حیدر نشسته بود یک سوی خشم وشعله وهیزم،سوی دگر      مادر ولی نه مثل همیشه؛شکسته پر گلبرگ یاس زخمی مسمار دیده ای؟            یاس کبود از در و دیوار دیده ای؟ لرزیدعرش،کینه ی دشمن که جان گرفت       خورشید روضه خواند ودل آسمان گرفت مادر اسیر در ، پر نامرد کوچه ها                 دلگیر و بی فروغ و چه پر درد ،کوچه ها این"کوچه ها"به روی من آوار می شود          وقتی کنار قافیه تکرار می شود مادر اجازه هست از اینجا به بعد را               طوفان به پا کنم وهیاهوی رعدرا تا شعله های سرکش این درب سوخته         این درب با لگد به شما گشته دوخته شال عزا و چادرتان را رها کند                     بازویتان نسوخته باشد؛خداکند ای کاش شعله های در و میخ و پیرهن          آرام گیرد از قطرات سرشک من هر چند سیل اشک امانم نمی دهد             این اتفاق رخ به گمانم نمی دهد در مجلس عزای تو طوفان به پا شده            دلها عجیب راهی آن کوچه ها شده آتش زده سرودن این شعر جان من             جبریل هم ز ماتمتان گشته سینه زن بایاد پهلوی تو "قلم"ضجه می زند                حتی"ردیف"و"قافیه"هم ضجه می زند شام وداع،دفن شبانه،غم علی                   اُستُرجِعَت وَدیعه ی ختم رسل،ولی... از هجر یاس دیده ی مولا نمور بود                ای یارمهربان علی،رفته ای چه زود تو اُم زینبی،به خدا می سپارمت                 ای دختر نبی،به خدا می سپارمت "علیرضا بیاتانی" https://eitaa.com/alireza_bayatani