eitaa logo
روشنای تبیین✔️
24.3هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
6.7هزار ویدیو
359 فایل
امام‌خامنه‌ای:جهادتبیین‌یک‌واجب‌فوری‌وقطعی‌ست. باذهن‌فعال‌وزبان‌گویا،امیدآفرین‌هستی. موسسه‌جهادی‌رسانه‌ای‌روشنای‌ تبیین،مردمی‌‌است‌ومتعلق‌به‌‌هیچ‌ نهادیاگروه‌سیاسی‌‌نیست. 💌مدیر: @jehadetabyien 💌ادمین: @tabyienadminn عضویت‌؛ارسال‌عدد۲۰به۳۰۰۰۱۴۲۲۰۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅و عناصر الأبرار؛ واساس و ریشه‌ی نیکوکاران 🔅 «عناصر» جمع عُنصُر به ریشه و نسب هر چیزی می گویند. «ابرار» جمع بَرّ و از ریشه «بِرّ» است که به معنای نیکوکاری در مقابل غیر می‌آید و در موارد مختلف، جلوه مناسب آن مورد را دارد. 🔸 (ع) عنصر ابرار بودن ائمّه اطهار (ع) این گونه قابل تصویر است: ابرار دارای دو بُعد جسمی و روحی هستند. تفاوت آنان با دیگران در بُعد روحی است و در بُعد جسمی فرقی میان آنها و دیگران نیست؛ چون انسان ها با یکدیگر فرقی ندارند، جز در برخی خواص ظاهری، مانند رنگ، قد، وزن و... که تأثیری در تقسیم صالحان و طالحان ندارد. روح این گونه افراد با یک سری صفات نیک و پسندیده عجین شده و در حقیقت، تکوّن روح و شخصیت روحی آنها به این صفات و خصال نیک است و کاربُرد واژه «ابرار» برای چنین افرادی ناشی از همین اتصاف روحی و معنوی است. 🔸 ائمّه اطهار (ع) ریشه هر خیر و نیکی و اساس هر خصلت نیک و پسندیده هستند: «إنْ ذُکر الخیرُ کنتم أوّلَه وأصلَه وفرعَه ومعدنَه ومأواه ومُنتهاه» بنابراین هر خصلت صحیح و صفت نیکی ریشه در بیت رفیع آن‌ها دارد و عالَم بشری، مدیون خصال نیک و صفات کمال آن پیشوایان نور است و اساساً نورانیت و حقیقت امامت چیزی جز صفات نیک و خصال پسندیده انسانی نیست. 🔸 بنابراین، اگر کسی به خصلت پسندیده ای متّصف بود و به واسطه‌ی این اتصاف در زمره‌ ابرار قرار گرفت، از کوثر جوشان امامت سیراب شده است؛ چون ائمّه اطهار (ع) ریشه، اصل و نَسَب ابرار هستند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و‌ساسة‌العباد؛ و سیاستمداران بندگان🔅 🔸سیاست در لغت به معنای تدبیر چیزی و به مصلحت آن اقدام کردن می‌آید که در اینجا با اضافه شدن ساسة به «العباد» ظاهراً همان تدبیر اجتماع و اداره آن مراد است. عباد جمع عبد است و عبد بودن نهایت تذللی است که انسان در مقابل مولا از خود نشان می دهد، در صورتی که این اظهار تذلّل همراه با اطاعت باشد. این تذلل گاهی تکوینی و یا تشریعی است و گاهی با جعل و قرار داد بین انسان هاست، مانند «الحرّ بالحرّ والعبد بالعبد...؛ آزاد در برابر آزاد و برده در مقابل برده [باید قصاص شود] »(بقره/ 178) در این گونه موارد نه تشریع است، نه تکوین، بلکه قرارداد اجتماعی محض است. عبادت، عمل و حرکتی است که این تذلل را نشان می‌دهد. 🔸در مقابل عبادت، استکبار و گردن کشی قرار دارد و از اِباکنندگان عبادت، به مستکبر تعبیر شده است: «إنّ الذین یستکبرون عن عبادتی..؛ کسانی که از عبادت استکبار می‌ورزند.. »(غافر/60) بدین ترتیب عبد، کسی است که اعمال و حرکات همراه با اطاعت از مولی، از او سر می زند. ✅نیاز جامعه به حکومت هدف نهایی از وحی و تشریع الهی، و و سایر مسائلی که گاهی به عنوان اهداف رسالت مطرح می‌شود، نظیر رفع اختلاف، اقامه قسط و امثال آن، اهداف متوسط رسالت است که در مسیر آن هدف اصلی و نهایی قرار می‌گیرد. بنابراین، کار اصلی انبیا و ائمه طاهرین (ع) که تعقیب کننده اهداف رسالت هستند، نورانی کردن بندگان خداست و کتاب آسمانی ابزار و وسیله‌ای در همین راستاست. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅 و أرکان البلاد؛ و ارکان و پایه‌های سرزمین‌ها🔅 خدا ائمّه (ع) را ارکان زمین قرارداد تا اهلش را به این طرف و آن طرف نلغزاند؛ زیرا این لغزش و تحرک موجب می‌شود که زمین اهلش را فرو ببرد. امام معصوم (ع) مایه‌ی آرامش زمین است بدین معنا که اگر او نباشد، زمین اهلش را می‌بلعد. در حقیقت بقای ظاهری و معنوی نظام هستی از جمله زمین از برکت وجود امام معصوم (ع) است. پس آنان ارکانی هستند که زمین به یمن وجود و برکت آنها قابل سکونت و بهره برداری برای ساکنان آن است. این مقام، از شؤون ولایت کلیه‌ی الهیه‌ی آنان است و حضور و غیبت امام (ع) در این جهت تفاوتی ندارد؛ زیرا از سنخ تکوین و حقیقت است نه تشریع و اعتبار. لذا نه در غدیر و مانند آن نصب می‌شود و نه در سقیفه و نظیر آن غصب می‌گردد. 🔸البته برخی از موجودات، موجب نزول تفضلات و نعمت‌های الهی بوده، مایه دفع بلاها می‌گردند. در روایات آمده است: « اگر بهایم و چهارپایان چرنده، اطفال شیرخوار و پیران قد خمیده نمی‌بودند، بی‌درنگْ باران عذاب الهی بر شما می‌بارید و با ضربات سنگین و سهمگین خود، شما را می‌کوبید و خُرد می‌کرد».(بحار، ج70، ص344) 🔸، علما علوم و احادیث انبیا (ع) را به ارث می‌برند: «إنّ العُلماءَ ورثَةُ الأنبیاء» (اصول کافی، ج1، ص32) و نقش انبیای الهی را در مقیاسی کوچکتر ایفا می‌کنند. از این جهت آنان نیز ارکان زمین هستند که زمین را از لغزشهای ویرانگر حفظ می‌کنند، لیکن امامان معصوم (ع) در سطحی وسیع‌تر و گسترده‌تر رکن و امان هستند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و أبواب الإیمان؛ و دروازه‌های ایمان🔅 أبواب جمع باب و به معنای «دروازه» است، که برای امور مادی و نیز امور معنوی و غیرمحسوس به کار می‌رود. ایمان از ریشه‌ی «امن» به معنای طمأنینه‌ی نفسانی و زوال ترس می‌آید و مؤمن به وسیله‌ی ایمان، اعتقادات خود را از آفاتِ آن، یعنی ریب، اضطراب و شک ایمِن می‌سازد. چنان‌که ایمان نیز شخص مؤمن را در دِژ مستحکم قرار می‌دهد تا از گزند گناه در دنیا و از آسیب دوزخ در آخرت در امان باشد. ✅ معنای ابواب ایمان بودن ائمّه (ع) حقیقت ایمان تسلیم است. انسان مؤمن، از خود عزم مستقل و تصمیم جداگانه و خودسرانه‌ای ندارد، بلکه تسلیمِ اراده و تصمیمِ خداوند عالَم است تا ذات اقدس الهی، تکلیف او را به وسیله‌ی پیامبر (ص) روشن کند. مؤمن واقعی، نه تنها تسلیم محض در مقابل فرمان خدا و دستور رسول اوست و کلمه‌ای را از روی اعتراض بر زبان جاری نمی‌کند، بلکه پس از داوری و قضاوت پیامبر (ص) هیچ گونه گرفتگی و ناراحتی در اندرون خود نیز احساس نمی‌کند و از صمیم قلب به قضاوت او رضایت می‌دهد. ✅ بنابراین، ایمان نورانیتی است که اگر درون آدمی مستقر گردد، او را به تسلیم محض در برابر خدا و وحی وادار می‌کند و آثار این تسلیم قبل از هر چیز در اندیشه و فکر آدمی ظاهر می‌شود و سپس بر تمایلات وی اثر می‌گذارد و ثمره‌ی آن بر تک تک اعضا و جوارح انسان ظاهر می‌گردد و هر چه درجه‌ی تسلیم انسان بیشتر باشد، ایمان او بیشتر است، همانند خونی که خود را از قلب، به یکایک سلول‌های بدن می‌رساند و آنها را تغذیه می‌کند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و أمناءالرحمن؛ و امانت‌داران [خدای] رحمان🔅 🔸امناء از ریشه‌ی امن و به معنای طمأنینه‌ی نفسانی و زوالِ ترس است. رحمان اسم خاص خداوند و بیانگر رحمت عامه است، در مقابل رحیم که اسم عام خداوند و شامل رحمت‌های ویژه‌ای است که اختصاص به مؤمنان دارد. 🔸ائمّه(ع) امنای‌الهی ظرفیت وجودی أئمه به قدری گسترده است که هر فیضی که از غیب می‌آید، با عبور از مجرای وجودی آن انوار مقدّس به سایر موجودات می‌رسد و آن ذوات نورانی، معصوم از هر گناه و مصون از هر خطایی هستند و قصور و تقصیر در ایصال امانت از جانب آنان فرض ندارد. 🔸حفظ امانت و ادای آن یکی از توصیه‌های اساسی اسلام و ملاک تمایز ایمان راستین از ایمان ادعایی است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: به کثرت نماز، روزه، حج، زکات، کارهای نیک و طنین ناله‌های شبانه‌ی افراد نگاه نکنید، به راستگویی و ادای امانت آنان بنگرید(بحار، ج72، ص115) در حقیقت حفظ امانت و ادای آن یکی از حقوق بین‌المللی اسلام است و خیانت در آن هرگز روا نیست. 🔸برخی از مصادیق امانت عبارتند از: اموال و ثروت مردم؛ پست و مقام؛ اعضا، جوارح و جان انسان؛ مجالس و محافل دوستانه؛ وحی الهی؛ دین و قرآن؛ و....خلاصه هر چیزی که از آن انسان نباشد و به منظور استفاده‌ی صحیح از آن و بازگرداندن به صاحب اصلی یا رساندن به دست دیگران در اختیار او قرار داده باشند، عاریه یا امانت است و هر کس به مقتضای شغل و زندگی خود، امانت‌های متعدّدی را در اختیار دارد که باید به صاحب اصلی آن یعنی خداوند برگرداند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و سلالة النّبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة ربّ العالمین؛ عصاره‌ی انبیا، برگزیده و خلاصه‌ی رسولان و خاندان برگزیده‌ی پروردگار عالم‌ها🔅 🔸سلالة النبیین به معنای «عصاره و خلاصه‌ی انبیا»ست. صفوة دلالت بر خلوص از هرگونه ناخالصی می‌کند. مرسلین جمع مرسل و به کسانی گفته می‌شود که افزون بر دریافت وحی و اخبار آسمانی، وظیفه‌ی ابلاغ آن را نیز بر عهده دارند، که همان «پیامبران» هستند. در حقیقت «صفوة المرسلین» به معنای «گزینش شده و برگزیده‌ی از پیامبران» است و چون سفیران الهی با توجه به عصمتی که دارند، چیزی جز فضائل ندارند، عصاره و برگزیده‌ی آنها در حقیقت به منزله‌ی گلابی است که عطرِ فضائل آن خرمن‌های گُل را در خود گردآورده است. عترت انسان همان نسل اوست. خِیَرة هم از ریشه‌ی خیر است. ربّ یا ربوبیت، سوق دادن چیزی به سمت کمال و رفع نقایص از آنست و کار و شأن او همین است. 🔸 در اینجا تعبیر به «خیرة ربّ العالمین» شده تا دلالت کند بر این که ربوبیتِ خدای سبحان، چنین گزینشی را اقتضا کرده است و این ربوبیت به سراسر هستی، یعنی «العالمین» دلالت می‌کند که این برگزیده‌ی خدا مأموریتی در راستای به کمال رساندن تمام موجودات نظام هستی دارد و اساساً نقش «خلیفة الله» که واسطه‌ی بین واجب تعالی و ممکنات است، بهره مند کردن ماسوی الله از فیض ربوبی حق تعالی است. بنابراین، عترت خیرة رب العالمین، به معنای «فرزندان برگزیده‌ی ربّ العالمین» است و آن برگزیده کسی جز پیغمبر اکرم (ص) نیست. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و رحمة‌الله و برکاته؛ و رحمت و برکات او بر شما باد🔅 «برکات» جمع برکت است و در طلب برکات، نه تنها افزایش و زیادیِ نعمت، مطلوب است، بلکه دوام و بقای آن نیز طلب می‌شود. با جمله‌ی «السلام علیکم» سلامت قلب و بی نقص و عیب بودن آن طلب می‌شود، لیکن سلامت و بی‌نقصیِ قلب، هدف نیست؛ این که بعد از «السلام علیکم» جمله‌ی «ورحمة الله وبرکاته» را اضافه می‌کنیم برای آنستکه می‌خواهیم بعد از طلب سلامتی برای قلب، از رحمت ویژه و برکات خاصه‌ی الهی هم بهره‌مند شویم؛ زیرا رحمت عامه‌ی الهی شامل همه‌ی موجودات می‌شود. بنابراین در این جا جلب رحمت خاص الهی مورد نظر است. یکی از توصیه های اخلاقی دین مقدس اسلام این است که احسان و نیکی دیگران، بدون پاسخ نماند. پس ردّ سلام به این است که مانند همان جمله‌ی سلام کننده، تکرار شود اما جواب اَحسن این است که انسان چیزی هم بر آن اضافه کند، مثلاً ورحمة الله. اگر چه فرموده اند: «السلام علیکم» ده حسنه، «السلام علیکم ورحمة الله» بیست حسنه و «السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته» سی حسنه دارد ولی به سلام کننده توصیه شده است، به گونه‌ای سلام کند که برای جواب دهنده تحیتِ اضافه امکان داشته باشد. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅السلام علی ائمّة الهدی؛ سلام بر امامان هدایت🔅 🔸 سلامِ مطلق، ذات اقدس باری تعالی است و هرگونه سلام که به غیر خداوند نسبت داده می‌شود از او نشأت می‌گیرد، سپس به دیگران می‌رسد و در نهایت، مانند همه‌ی کمال‌های وجودی دیگر به او بر می‌گردد. بنابراین، اگر دیگران بهره‌ای از آن دارند، همان مقداری است که از فیض الهی دریافت کرده‌اند. 🔸 «ائمّه» جمع امام و هر کسی که مورد اقتدا باشد و در کارها جلو انداخته شود، امام است. «هدی» و هدایت که در مقابل ضلال و ضلالت است، به معنای بیان راه رشد و دلالت و راهنمایی کردن به چیزی می‌آید. امام در کتاب خدا دو قسم است: امام عدل و امام ظلم. معیار عادل یا جائر بودن امام هم، حکم راندن بر اساس کتاب خدا یا مطابق هوای نفس و تمنّیات حیوانی و شیطانی است. البته بیشترین استعمال این کلمه در قرآن کریم مربوط به پیشوایان نور و رهبران الهی است. 🔸 همچنین هدایت گاهی خصوص تکوینی است و گاهی خصوص تشریعی، مثل « إنّا هدیناه السّبیل إمّا شاکراً وإمّا کفوراً »(انسان/3) از آنجا که واژه‌ی امام، مطلق است و بر هر یک از پیشوایان نور و پیشروان ظلمت اطلاق می‌شود. از این رو در این جمله‌ی زیارت، با وصف «الهدی» مشخّص کرده که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) پیشوایان نور هستند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و مصابیح الدّجی؛ و چراغ‌های [روشنی بخش درظلمتها🔅 مصابیح جمع مصباح از ریشه «صَبَحَ» به معنای انکشافی است که در ظلمت و تاریکی مادی یا معنوی رخ می‌دهد و روشنایی ظاهری یا باطنی ایجاد می‌گردد و دُجی به معنای فراگیری است. پس «مصباح الدجی» به معنای چراغی است که تاریکی‌ها و ظلمت‌ها را روشن می‌کند. خواه چراغ، روشنایی و تاریکی مادی باشد، خواه معنوی. ✅ پیشوایان نور مراد از ظلمت یا ظلمتِ عدم است که پس از شکافته شدن آن به وسیله‌ی نور وجود، موجودات پدید آمده‌اند؛ یا ظلمت جهل، نادانی، کفر و... است که با نور علم و آگاهی شکافته می‌شود. در هر دو معنا ائمّه (ع) به عنوان چراغی که به برکت آنها این روشنایی ایجاد شد، مطرح خواهند بود یعنی ائمّه اطهار (ع) از یک سو با خدا مرتبط هستند و ازسوی دیگر با سایر موجودات. بدین گونه که فیض الهی را از ذات اقدس ربوبی دریافت می‌کنند و به سایر موجودات می‌رسانند. پس آنان واسطه‌ی فیض خدا هستند و هر فیضی که در هر نقطه عالم هستی در هر زمان و هر مکان به هر موجودی می‌رسد، به برکت وساطت آنان است. علم و آگاهی، بخشی از این فیض است که به برکت آن، ظلمت جهل و تردید شکسته می‌شود، چنان که اصل وجود و هستی نظام، بخش دیگری از این فیض است که از یُمن آن، ظلمت عدم و نیستی رخت بر می‌بندد، همان طور که چنین شد. شرط بهره‌مندی از نور هدایت کسی که خواهان روشنایی در دل تاریکی است ناچار به استفاده کردن از چراغ است. از این جهت انسان هدایت طلب باید از نور هدایت ائمّه (ع) استفاده کند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و أعلام التّقی؛ ونشانه های پرواپیشگی🔅 أعلام جمع «عَلَم» اسمی برای هر چیزی که به وسیله آن مطلبی دانسته شود. تقوی عبارتست از دفع کردن خطر از چیزی به وسیله چیز دیگر و نگه‌داری و حفاظت از آن. در مسیرهای معنوی زندگی انسان مهلکه‌هایی وجود دارد، که در بیان شرع مقدّس به صورت احکام واجب، حرام، حلال و... بیان شده و سالک این مسیر موظّف به انجام واجبات، پرهیز از محرّمات و رعایت سایر احکام است. هر عالِم دینی که احکام الهی را بیان و مردم را با مرزهای واجب و حرام آشنا می‌کند، در حدّ خود عَلَم هدایت و تقواست، لیکن ائمّه اطهار (ع) در این زمینه نیز مانند سایر زمینه‌ها در مرتبه و مرحله‌ای هستند که دیگران را نمی‌توان با آنها مقایسه کرد؛ زیرا ائمّه (ع) گذشته از عصمت در مقام علم و عمل، مبیّن و مفسّر حقیقی قرآن هستند که ایشان را از دیگران ممتاز می‌کند. ائمّه اطهار (ع) مصداق کامل و نمونه بارز عَلَم تقوا و معیار ایمان هستند. از این جهت تعلّق و وابستگی به آنان نشانه ایمان و تقواست، همان طور که بیگانگی، بغض، کینه و عداوت با آنان، علامت کفر، نفاق و بیگانگی از ایمان و تقواست. تقوای منفی و مثبت تقوای منفی به معنای عزلت و گوشه‌نشینی زندگی است تا دامنش به گناهان آلوده نگردد. امّا تقوای مثبت آنست که انسان نیرو و قدرتی در خود ایجاد کند تا بتواند به کمک آن ضمن ایفای مسئولیتهای اجتماعی خویش، با کژی‌ها و انحرافهای جامعه مبارزه کند و برای اصلاح و هدایت خود و جامعه اسلامی تلاش کند که همین مورد تایید اسلام است. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و ذوی النهی و أولی الحجی🔅 «و صاحبانِ خرد و فرمانروایانِ عقل کامل» ذو به معنای صاحب و مالک می‌آید. نُهی از ماده «نهی»، به معنای عقل است که از زشتی نهی می‌کند. «أُولوا» نیز به معنای صاحب و مالک است. «حجی» به معنای عقل آمده که ریشه در قصد و آهنگ چیزی کردن دارد. 🔸 صاحبان عقل کامل همه‌ی انسان‌ها به لحاظ اصل آفرینش، دارای این دو نعمت الهی (حجی و نهی) هستند، لکن غیر معصومان، گرفتار مخالفت و فرمانروایی نیروی مخالف (هوایِ نفس و طبیعت) در مقام اندیشه و انگیزه هستند و به لحاظ معصوم نبودن، ممکن است گرفتار انحراف و لغزش شوند، اما امامان معصوم(ع) مصون از کژاندیشی و محفوظ از کج رفتاری هستند. بدین ترتیب یکی از برجسته‌ترین کمالات ائمّه اطهار(ع) برخورداری آنان از عقل ویژه است. پس این فتوای عقل ناب نَبَوی و عَلَوی است که هم حکمت و کلام را تغذیه می‌کند و هم اخلاق و حقوق را فربه می‌سازد و در نتیجه، تعلیمِ کتاب و حکمت را با تزکیه، قرین می‌نماید و هر چه غیر این باشد، سفاهت است و ضلالت؛ که هر دو ناشی از نبودِ عقل کمیاب و از دست دادنِ گوهر خردورزی است. 🔸 آن دسته از عالمان دین که معارف دین را فقط در ذهن حفظ می‌کنند و به همین روال، آنها را به دیگران منتقل می‌سازند، عقلشان از دین، عقل روایت است، نه درایت. لکن سیره اهل بیت (ع) بر این است که مآثر دین را گذشته از حفظ ذهنی و نقل و نشر لفظی و مفهومی، کاملاً تعقّل و معانی آنها را به خوبی تحلیل و تحقیق کنند. عقل اینان از دین، عقل درایت و روایت است، نه صرف روایت. 📚، ج۲ 🆔 eitaa.com/tabyien
♨️خواندنی👌 🔅و کهف الوری؛ و پناهگاه مردم🔅 ✅ بهترین پناهگاه غاری که پناهگاه باشد، کهف نامیده می‌شود و وَری به معنای خلق است. در این جمله، ائمه اطهار(ع) به غاری تشبیه شده‌اند که پناهگاه مردم است. امام صادق(ع) فرمود: «نحن کهف لمن إلتجأ إلینا؛ ما پناه برای هر کسی هستیم که به ما پناه آورد: » (بحار، ج50، ص299) 🔸حضرت علی(ع) نیز در معرفی خود فرمود: «أنا علم الهدی و کهف التّقی؛ من عَلَم هدایت و پناه پروااپیشگی هستم».(همان، ج25، ص32) امام سجاد(ع) ضمن دعایی که به ابوحمزه ثمالی آموخت، هر یک از ائمه اطهار(علیهم السلام) را با اوصافی وصف کرد. در بیان کمالات امام باقر(ع) فرمود: «و باقر علم الأولین و الآخرین... و کهف الخلق أجمعین..؛ و شکافنده علم اولین و آخرین... و پناهگاه همه خلق...»(همان، ج92، ص 1) 🔸عنوان کهف، بدان سبب که به معنای مأمن و مأوا و ملجأ است، ذاتاً به حُسن یا قُبح متّصف نمی‌شود. اگر مأمن صفا و وفای الهی باشد، حَسَن و محمود است اما اگر مقرّ ریای شیطانی باشد، قبیح و مذموم است. امام معصوم یا عادل که مأمن عصمت و عدل است، کهف ممدوح است؛ چنان که امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «اللّهم إنّک أیّدت دینک فی کل أوانٍ بإمامٍ أَقَمْتَه علَماً لعبادک...فهو...کهف المؤمنین».(دعای عرفه) و چون اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) مأمن حکمت و عدلند، همگی کهف محمود و ممدوح الهی هستند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅و ورثة الأنبیاء؛ و وارثان پیامبران🔅 «ورثة» جمع وارث است و وراثت در هر یک از امور مادی و معنوی، جاری است. هرچند وارث حقیقی انبیای گذشته، انبیا و اولیای بعدی‌اند و میراث وحی، نبوّت، رسالت و ولایت به افراد عادی نمی‌رسد، لیکن فرهنگ دینی به جا مانده از پیامبران پیشین که برای جامعه‌ی بعدی کار آمده است، نسبت به آنها میراث محسوب می گردد. «انبیاء» جمع نبی و به معنای پیامبران است؛ 🔸میراث‌داران فضایل انبیای الهی(ع) نیز از این دو حیثیت حقیقی و حقوقی برخوردارند. آنچه در این جمله‌ی زیارت آمده، ارث بردن از شخصیت معنوی و نبوّت است؛ زیرا وراثت از انبیا به عنوان انبیا (شخصیت حقوقی) مورد توجّه قرارگرفته است، نه به عنوان اشخاص (شخصیت حقیقی) یعنی چون مورّثان، پیامبر بودند، وارثان آنها امامان معصوم(ع) شدند. 🔸میراث‌داران دعوت به توحید مسئولیت مهم انبیای الهی(ع) و برجستگی ویژه رهبری آنان، بعد از مقام شامخ نبوّت، دعوت مردم به توحید و یکتاپرستی در تمام شئون علمی و عملی است و سایر کمالات، مانند برتری علمی، عصمت، وحی یابی، افضلیت و... از شرایط یا آثار دعوت به توحید است. ائمّه(ع) ادامه دهنده راه مستقیم رسالت و نبوّت، استمرار بخش و زنده نگه دارنده‌ی آن هستند. بدین ترتیب، آنها وارث انبیای الهی در دعوت به حق و توحید خواهند بود. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅والمثل‌الأعلی؛ نمونه‌ها و الگوهای برتر🔅 «مثل» برای بیان مشابهت میان دو یا چند چیز در صفات اصلی است و «اعلی» به معنای علوّ و برتری است. 🔸 مثل‌های برتر را دوگونه می‌توان معنا کرد: ۱- آیه‌ها و نمایان‌گرهای برتر همه موجودات عالم از آن جهت که دارای کمالی هستند، می‌توانند آیه و آینه‌ای برای شناخت اسما و صفات الهی باشند، لیکن هر موجودی که کمالش بیشتر باشد، کمال الهی را بیشتر و بهتر نشان می‌دهد و در میان موجودات عالم هستی، هیچ موجودی به اندازه انسان کامل، خدانما نیست؛ بدین ترتیب ائمّه اطهار(ع) مَثَل‌های برتر، آیه‌های بزرگ‌تر و آینه‌های تمام نما برای اسما و صفات الهی هستند که با شناخت آنها می‌توان اسما و صفات الهی را شناخت. هرچه دقّت در این آینه بیشتر و شناخت زوایای آن افزون‌تر گردد، شناخت خدا نیز بیشتر و افزون‌تر می‌گردد. ۲- الگوهای برتر انسان برای حرکت در مسیر زندگی، نیاز به الگوی عملی دارد و پیامبران الهی به لحاظ برخورداری از شخصیت معنوی، الگوهای شایسته‌ای برای بشریت در کلِّ زمین و طول زمان هستند. به گونه‌ای که نه هیچ زمینی آنها را محدود می‌کند و نه هیچ زمانی محصورشان می‌گرداند. بنابراین، هرکس که از کمالات بیشتری برخوردار باشد، شایستگی بیشتری برای الگو شدن دارد و هیچ موجودی به اندازه ائمّه اطهار(ع) برخوردار از کمال نیست؛ زیرا از جهت بینش، معصوم و از جهت منش، مصون هستند. از این رو، شایسته‌ترین و برترین الگو می‌باشند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅و الدعوة الحسنی؛ و دعوت نیکوتر🔅 «دعوة» به معنای دعوت کردن و خواندن است و «حُسنی» به هر چیزی که بهجت آور، مطلوب و نیکو باشد، اطلاق می‌گردد و در مقابل قبح، زشتی و بدی استعمال می‌شود. ✅برترین‌های دعوت: برای برتری ائمّه(ع) در دعوت، توجیهات مختلفی می‌توان ذکر کرد: 1. «دعوت» به معنای داعی و دعوت کننده باشد و چون اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بهترین و نیکوترین دعوت کنندگان بودند، «دعوت حُسنی» بر آنان اطلاق شده است. 2. «دعوت» به معنای کسانی که مردم به سوی آنان فراخوانده شده‌اند. ائمّه(ع) کسانی هستند که اطاعت از آنان در کنار اطاعت خدا و رسول(ص) مورد سفارش قرار گرفته است. 3. اشاره به حدیث مشهور نبوی باشد که با استناد به دعای ابراهیم(ع) فرمود: «أنا دعوة أبی إبراهیم»(روضه المتقین، ج12، ص230) مفسران گفته‌اند: بعثت رسول اکرم(ص) اجابت دعای حضرت ابراهیم(ع) بود که هنگام تجدید بنای کعبه، همراه با حضرت اسماعیل(ع) به خدای سبحان عرض کرد: « ربّنا و ابعث فیهم رسولاً منهم یتلوا علیهم ءَایاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمة... »(بقره: 129)؛ زیرا همه پیامبران بعد از ابراهیم(ع) که انبیای بنی‌اسرائیل هستند، از نسل اسحاق(ع) هستند و رسول اکرم(ص) تنها پیغمبری است که از نسل حضرت اسماعیل (ع) است. ائمّه(ع) نیز که فرزندان رسول اکرم(ص) و ادامه دهندگان راه آن حضرت هستند، در حقیقت، دنباله آن دعوت حسنای حضرت ابراهیم(ع) شمرده می‌شوند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅حجج الله علی أهل الدنیا والاخرة ورحمة الله و برکاته؛ و حجّت های خدا بر اهل دنیا و آخرت، و رحمت و برکات او بر شما باد🔅 «حجج» جمع حجّت به معنای دلیل و برهان است و «حجج الله» به معنای برهان‌ها و دلیل هایی است که از جانب خداوند نصب شده اند. کتاب الهی (قرآن کریم) حجّت مکتوب است؛ یعنی آنچه از آیات قرآنی استظهار می‌شود همگی حجّت است. سنّت معصومان(ع) نیز، اعم از گفتار، کردار و تقریرآنان، حجّت و قابل استناد است؛ یعنی وجود مبارک معصوم(ع) از سه جهت، حجّت است. بدین ترتیب، خدای سبحان در روز قیامت، به محتوای کتاب از یک سو و به قول، فعل و تقریر معصوم (که مجموعاً سنّت معصوم نامیده می شود) از سوی دیگر، احتجاج می کند که چرا چنین کردید و چنان نکردید؟ چنان که بندگان او نیز به همین امور استدلال می کنند که به فلان دلیل قرآنی یا برگرفته از سنّت، این گونه عمل کردیم و به فلان دلیل، آن گونه عمل نکردیم. وحضرت بقیةالله الاعظم (ع) در تعیین تکلیف شیعیان خود در زمان غیبت فرمود: 🔸در حوادث واقعه، به راویان احادیث ما رجوع کنید؛ زیرا آنها حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر آنان (و بدین طریق، حجّت خدا بر شما) هستم: «و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فإنّهم حجّتی علیکم و أنا حجة الله علیهم».(بحار، ج2، ص90) این روایت دلالت می‌کند که فقها به واسطه حضرت ولی عصر(ع) حجّت الهی شمرده می‌شوند و آن حضرت نیز به واسطه فقها، حجّیّت خود را اعمال می‌کند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅السلام علی محالّ معرفة الله؛ سلام بر محل های معرفت خدا🔅 «محالّ» جمع محلّ و «معرفت» به معنای اطلاع یافتن از چیزی و علم پیدا کردن به خصوصیات و آثار آن است. اما معرفت یعنی تمیز دادن شی‌ء از غیر خودش. به همین سبب، خداوند «معروف» خواهد شد و «عرفتُ الله» یعنی ادراک ذات ربوبی با اوصافش نه ادراک ذات به تنهایی، به طوری که قابل تمیز از غیر باشد. قرآن کریم هدف خلقت را منحصراً عبادت می داند: « وما خلقت الجن والإنس إلاّ لیعبدون » (ذاریات،56) جنّ و انس را خلق نکردم، جز برای اینکه مرا عبادت کنند. عبودیت، به معنای وابستگی بی‌قید و شرط بنده به مولاست؛ به گونه‌ای که چیزی از خود نداشته باشد و با همه وجود، مطیع و تسلیم او گردد؛ نه دنبال تمایل قلبی خود باشد و نه در مقابل معبود، به اندیشه خود تکیه کند. امام باقر(ع) فرمود: «إنّما یعبدالله من عرف الله»(بحار، ج27، ص57) بدین ترتیب، هدف خلقت، معرفت الله است. بالاترین ارزش نیز همین معرفت است؛ به گونه‌ای که در میان علوم و معارف، معادلی برای آن نمی‌توان یافت. در نتیجه، قلبی که ظرف معرفت الله باشد، بهترین و با ارزش‌ترین ظرف است و چون هر ظرفی به قدر معرفتی که دارد، می ارزد و هیچ قلبی به اندازه قلب ائمه اطهار (ع) نسبت به خدا معرفت ندارد، پس هیچ قلبی به اندازه آن قلبهای مطهّر نمی‌ارزد. آنها بهتر از هر کس دیگری خدا را می‌شناسند و بهترین وسیله برای کسانی که در صدد شناخت خدا هستند، شاگردی در مکتب ائمه اطهار(ع) است 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅و مساکن برکة الله؛ و مسکن های برکت خداوند🔅 «مساکن» جمع مسکن و بر آرامش و قرار دلالت می‌کند و واژه «برکت» دوام، بقا و عدم زوال است. امور مادّی تمام می‌شود و بقا و دوامی ندارد به همین سبب، واژه برکت غالباً در امور معنوی به کار می‌رود. 🔸 مفهوم برکت هر نعمتی که خداوند به کسی داده است، اعم از مال، فرزند، علم و ... ممکن است خیر و برکت داشته باشد و موجب دوام و بقای یاد، نام و آثار آن متنعّم گردد و ممکن است بدون برکت باشد و چنین اثر و ثمری نداشته باشد. 🔸 جایگاه برکت ائمه(ع) واسطه هر نعمتند و بدین ترتیب، هم اصل نزول هر نعمتی به وساطت آنهاست و هم برکت داشتن هر نعمتی که خود نعمتی دیگر است، به وساطت آنهاست. اگرچه هر مؤمنی برای مؤمن دیگر، برکت است: «إنّ المؤمن برکةٌ علی المؤمن»(بحار، ج2، ص283) لیکن ویژگی ائمه(ع) در این است که نه تنها خودشان برکتند، بلکه واسطه هر برکتی هستند و نعمت های مادی و معنوی خداوند به یُمن وجود آنها برکت پیدا می‌کند و مبارک می‌گردد و اساساً برکت نعمت‌های الهی در وجود مبارک آنان قرار و آرام می‌گیرد. همان‌طور که مخزن‌های الهی متعدّد است، برای خیر و فیض الهی نیز چند مبدأ و مخزن ترسیم می‌شود. چیزی که سبب دوام فیض و یا خود، فیض دائم و پایدار است، برکت نامیده می‌شود و کسی که مخزن چنین مصدر و مقرّ چنین منشأ خیری باشد، مسکن برکت نامیده می‌شود و چون اهل بیت عصمت و طهارت(ع) مخزن برکتند، آنان مساکن برکت الهی هستند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅و معادن حکمة الله؛ و معدن های حکمت خداوند🔅 «معادن» جمع معدن و «حکمت» از ریشه «حکم» به معنای «منع» است. حِکمت که بر وزن «فِعلة» است و دلالت بر نوع خاصّی از حکم می‌کند نیز از آن جهت حکمت نامیده می‌شود که انسان را از جهل باز می‌دارد. 🔸معادن حکمت رسول اکرم(ص) و سایر انبیای الهی، معلّمان حکمت هستند که به بشریت حکمت آموخته اند و خداوند نیز به هر کس که بخواهد، حکمت عطا می‌کند: «یؤتی الحکمة من یشاء»(بقره، 269) لکن امتیاز ائمه(ع) بر دیگران، این‌ استکه آنان معدن تکوّن و تشکیل حکمت و منبع جوشش آن هستند؛ یعنی آنچه از فیوضات الهی که تنزّل می‌کند، باید در معدن وجود ائمه(ع) ذخیره شود تا بعد از ترقیق، مورد استفاده دیگران قرار گیرد. یعنی از آنجا باید بجوشد و هر کسی به مقدار توان و استعداد خود از آن بهره ببرد. با توجه به اینکه یکی از شئون رسول اکرم(ص) تعلیم کتاب و حکمت است، (ع) نیز وارث این شأن آن حضرت هستند و معلّم کتاب و حکمت شمرده می‌شوند. به بیان دیگر، رسول اکرم(ص) حکمت را به تعلیم مستقیم الهی دریافت کرده و ائمه(ع) از او ارث برده اند، در حالی که دیگران از مجرای تعلیم و تعلّم بشری به مقدار محدودی از این خیر بزرگ دست یافته‌اند. تفاوت علوم ارثی با علوم تعلیمی بشری، هم در کمّیت و پایان ناپذیری و هم در کیفیت و خطاناپذیری آنست و غرض آنکه انبیای الهی، چراغ‌های فروزان و چشمه‌های جوشان حکمتند و اهل بیت (ع) وارثان اصیل آن ذوات مقدّسند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ 🌹رسانه‌ی تبیین باشیم.👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅و حفظة سرّ الله؛ و حافظان سرّ خدا🔅 «حفظة» از ریشه «حفظ» به معنای نگهداری چیزی از ضایع شدن و تلف گشتن است. «سرّ» مقابل «اعلان» است و به چیزی گفته می‌شود که کتمان می‌گردد. 🔸عالمان اسرار مراحل گوناگون خلقت، حقایقی را در خود نهفته دارد که برخی از آنها با حواس ظاهری یا تعقّل و اندیشیدن به دست می‌آید، لیکن بسیاری از آنها نه با حواس ظاهری و تجربه، فهمیدنی است و نه به صید تعقّل و تفکّر در می‌آید. این‌ها همان اسرار نظام هستی است که ممکن است هر یک از موجودات عوالم مختلف خلقت، حامل بخشی از آنها باشد و حتی ممکن است خودش نیز نداند که سرّی را در خود نهفته دارد. خداوند به مجموعه نظام هستی علم حضوری دارد. به همین دلیل، عالِم به همه‌ی اسرار است. لیکن بخشی از این اسرار اختصاص به او دارد و علمِ کسی به آن راه ندارد؛ مانند علم به ذات حق تعالی و خصوصیات آن. بخش دیگر این اسرار در اختیار بندگان شایسته قرار می‌گیرد و معصومین (ع) بیش از هر کسی از این علوم و اسرار، بهره‌مند شده‌اند. 🔸 معنای حفظ اسرار حفظ اسرار، دو معنا دارد: 1- برخورداری از قدرت فهم، تجزیه و تحلیل معارف و اسرار بلند و تسلیم شدن در برابر آن؛ 2- پرهیز از اشاعه و انتشار بی‌حساب اسرار و معارف الهی و دارا بودن قدرت برخورد مناسب با طالبان و متقاضیان؛ زیرا اسرار الهی، گوهرهای گرانبهایی است که برخی از آنها را به هیچ کس نمی‌توان گفت؛ زیرا هیچ کس تاب تحمّل آن را ندارد. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ 🌹.👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅و حملة کتاب الله؛ و حاملان کتاب خدا🔅 «حملة» جمع حامل و اصل واژه حمل به معنای کم شمردن می‌آید. از سویی یاد گرفتن چیزی یا تسلّط و آگاهی یافتن بر آن نیز نوعی حمل است. «کتاب» از ریشه «کتب» به معنای تثبیت و تقریر چیزی است. لکن منظور کتاب اصطلاحی معهود در اذهان ما نیست، بلکه متن عقاید، اعمال و اخلاق است که به صورت خاص خودش تمثّل می‌یابد. 🔸حاملان کتاب الهی باید توجه داشت که «تحمّل کتاب الله» در این فراز، تنها به معنای آگاهی یافتن و تسلّط پیدا کردن بر مضمون و محتوای کتاب خداست؛ بنابراین، حامل کتاب الهی کسی است که آگاه، مسلّط و محیط بر کتاب تدوین و تکوین الهی باشد و کسی جز انسان های کامل و معصوم، چنین علم گسترده‌ای ندارد؛ زیرا: اوّلاً، آگاهی آنان بر کتاب تدوین (قرآن و سایر کتب آسمانی) از اعتقادات تردیدناپذیر و غیرقابل خدشه امامیه است. آنها معلّم و مبیّن قرآن هستند و طبق حدیث ثقلین، کاملاً با آن متّحد و هماهنگ بوده، در هیچ مرحله و نشئه‌ای جدای از قرآن نبوده و نیستند. دوگانگی موجود میان قرآن و عترت، مربوط به نشئه طبیعت است؛ وگرنه در نشئات قبل و بعد از این نشئه، یکی بوده و به یک حقیقت باز می‌گردند؛ چنان که رسول اکرم(ص) در باره اهل بیت عصمت(ع) فرمود: «إنّی تارک فیکم الثقلین... حتّی یردا علیّ الحوض».(بحار، ج22، ص311) نیز در باره امیرمؤمنان(ع) فرمود: «علیٌ مع القرآن و القرآن معه لا یفترقان حتّی یردا علیّ الحوض».(همان، ص2) 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ 🌹رسانه‌ی تبیین باشیم.👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅أوصیاء نبیّ‌الله؛ وصی‌های پیامبرخدا🔅 «اوصیاء» جمع وصی و به معنای وصل چیزی به چیز دیگر است. «نبی» از ریشه «نبو» یا «نبأ» است که بر انسان های برجسته مرتبط با ماورای طبیعت اطلاق می‌شود. 🔸 استمرار راه نبّوت وصیّت، یکی از پیمان‌های مشترک بین ملیت‌های مختلف شمرده می‌شود و شرع مقدس اسلام بر آن، بسیار تأکید کرده است؛ به گونه‌ای که مرگ بدون وصیت را مرگ جاهلی نامیده است: «من مات بغیر وصیّة مات میتة جاهلیة».(وسائل الشیعه، ج19، ص259) تناسب بین وصی و مورد وصیت، امری ضروری است. بنابراین، نخستین، عاقلانه‌ترین و طبیعی‌ترین انتظار از رسول‌الله این است که برای پس از خود، چاره‌ای بیندیشد تا رنج‌های او ابتر و بی‌حاصل نشود. این انتظار، با وصیت آن حضرت برآورده می‌شود. در واقع، انتخاب وصی از سوی پیامبر(ص) برای استمرار رسالت و نیل به اهداف آنست و باید به اندازه‌ی سعه‌ی وجودی و جایگاه اجتماعی ایشان، کارایی داشته باشد. لذا تعیین وصی برای مقام نبوت، نیز بر عهده‌ی خداوندست و نقش پیامبر در این امر، تنها ابلاغ تعیین خداوند می‌باشد. شیعه معتقد است که تمام شئون پیغمبر اکرم(ص) از جمله نبوّت، رسالت و نیز حکومت و ریاست عام جامعه‌ی اسلامی، نیاز به جانشین دارد و مسئولیت حفظ دین، همچنان باقیست؛ از این رو وصی و جانشین آن حضرت، عهده دار تمام این امورست. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ 🌹رسانه‌ی باشیم.👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅و ذرّیّة رسول الله (ص)🔅 «ذرّیّة» از ریشه «ذرر» به معنای لطافت و پراکندگی و یا از ریشه «ذرأ» به معنای خلق کردن است. بدین ترتیب، کلمه «ذرّیّة رسول الله» به معنای نسل و فرزندان پیغمبر خداست. 🔸ذراری رسالت رسول اکرم(ص) برترین موجود نظام هستی است که برترین و کامل‌ترین دین را برای بشریت آورده و بیشترین تلاش را برای هدایت جامعه بشری کرده است. به گونه‌ای که در «ماسوی الله» موجودی را نمی‌توان یافت که مدیون آن حضرت نباشد و احترام رسول اکرم(ص) بر او واجب نباشد. پس ذرّیه رسول خدا(ص) بودن، یکی از کمالات ائمه اطهار(ع) است. 🔸کمال‌های اختیاری و غیراختیاری بسیاری از کمال‌ها ناشی از اراده و اختیار آدمیست و انسان برای رسیدن به آن باید با استفاده‌ی صحیح از اختیار خود تصمیم بگیرد و تلاش و کوشش کند، اما کمال‌هایی نیز ناشی از اراده و اختیار خود انسان نیست؛ مانند برخورداری از اعضا و جوارح سالم یا هوش و استعداد سرشار و.... که ذرّیه رسول خدا(ص) شدن نیز از این قبیل است. این گونه کمال‌ها، هرچند که کمال شمرده می شود، لیکن مسئولیت سنگینی دارد و زمانی برای صاحب خود نافع است که همراه با ایمان و عمل صالح باشد؛ وگرنه صرف انتساب سببی یا نسبی به اولیای الهی، مشکلی را حل نمی‌کند و هیچ ولی‌ّای از اولیای الهی نمی‌تواند شفاعت غیر مجاز کند یا وابستگان نالایق خود را از درِ پنهان، وارد بهشت کند. حتی مجاز به استغفار برای وابستگان مشرک خود نیست. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ 🌹رسانه‌ی تبیین باشیم.👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅السلام علی الدعاة إلی الله؛ سلام بر دعوت کنندگان به سوی خدا🔅 «دعاة» جمع «داعی» و دعوت عبارتست از طلب کردن و خواندن چیزی یا شخصی، تا توجه یا رغبت وی به سوی داعی جلب شود یا به سوی او برود. 🔸فراخوانان به سوی خدا هدف از خلقت انسان، تخلق به اخلاق الهی، خدایی شدن و به سوی خدا رفتن است. البته بر پایه‌ی اراده‌ی تکوینی، رفتن به سوی الهی، قهری است: «یا أیّها الإنسان إنک کادحٌ إلی ربک کدحاً فملاقیه» (انشقاق/۶) لیکن اراده‌ی تشریعی خداوند اینست‌که انسان‌ها با اختیار خود به سوی او بروند. ثمره‌ی این رفتن، تکریم و تجلیل ویژه است که بخشی از آن به صورت هدایت ویژه جلوه می‌کند. این رفتن که چنین پاداشی را به همراه دارد، بعد از دعوت خداوند است. ذات اقدس الهی، نخستین دعوت کننده‌ی انسان است که در یک فراخوان عمومی، همه‌ بندگانش را به سوی خود فراخوانده است: « و الله یدعوا إلی دارالسّلام »(یونس/۲۵) ازاین رو ظالمان در روز قیامت، چون احساس می‌کنند دعوت خدا را بی‌پاسخ گذاشته‌اند، مهلتی می‌خواهند تا آن را اجابت کنند، لیکن همه انسان‌ها نمی‌توانند سخن خدا و دعوت او را به صورت مستقیم بشنوند؛ چنان که شنیدن سخن فرشتگان میسور همگان نیست. از این رو وجود انسان‌های برجسته‌ای که بتوانند واسطه بین خلق و خالق باشند و دعوت خدا را به بندگانش ابلاغ کنند، ضرورت می‌یابد. این انسان‌های برجسته، همان انبیای الهی و جانشینان معصوم آنانند که این مأموریت را انجام دادند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ 🌹.👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅والأدلاّء علی مرضات الله؛ و دلالت کنندگان بر رضای خدا🔅 «أدلاّء» جمع دلیل است که معنای اسم فاعل از آن فهمیده می‌شود. «مرضات» مصدر میمی است که «تاء» به آن اضافه شده و بر استمرار «رضا» دلالت می‌کند. 🔸راهنمایان به رضایت پروردگار تحصیل رضای الهی، میدان وسیعی دارد که همه‌ی انسان‌ها، حتی معصومان(ع) در آن، امکان پیشروی دارند. قرآن کریم، انگیزه حضرت امیرمؤمنان(ع) از عمل شجاعانه‌اش در «لیلةالمبیت» را جلب رضای خدا می‌داند و اساساً خطّ سیرِ زندگی ائمه اطهار(ع) جز تحصیل رضای خدا نیست. تحصیل رضای خدا با پیروی از حق، برپاداشتن امور دینی و انجام اعمال صالح ممکن می‌شود و هر عمل صالحی، سهمی در این راه دارد. هر کس که عمل صالح بیشتری داشته باشد و در احیای دین و امور دینی، تلاش افزون‌تری کند، سهم بیشتری خواهد داشت. امام سجاد(ع) می‌فرمود: خدایا! در راه رضای خود، مرا به عملی مشغول دار که با آن، هیچ امری از امور دینت را ترک نکنم. پیروی از حق و برپاداشتن امور دینی، افزون بر شناخت که با تعلیم و تعلّم حاصل می‌شود، به تربیت و پرورش نیز نیاز دارد. بعد از فراخواندن مردم به خدا و معرفت اجمالی آن کمال بی‌پایان، شوق تحصیل رضای او در آنان پیدا می‌شود. آن‌گاه نوبت به راهنمایی و دلالت آنها به راه‌های رسیدن به کمال می‌رسد. از این رو ائمه اطهار نخست، جامعه را به سوی خدا دعوت و سپس آنان را به تحصیل رضای او دلالت می‌کنند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ 🌹.👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b