🔻لگد به مردمسالاری
مردمسالاری یعنی مردم اصلاند.
یعنی مردم یک پایهی مشروعیت نظاماند.
یعنی همهکاره مردماند.
یعنی مردم مهماند.
یعنی باید برای مردم وقت گذاشت.
یعنی باید به مردم پاسخگو بود.
یعنی باید افکار عمومی را اقناع کرد.
آقای شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
آقای حاجعلیاکبری
اینها را میدانی؟!
من نمیدانم چرا امام جمعه لواسان عوض شد، نمیدانم بیانیه شورا چقدرش درست یا اشتباه، چقدرش راست یا دروغ بود، اما میدانم به مردم سالاری لگد زدید. میدانم برای مردم پشیزی ارزش قائل نشدید.
امام جمعه، پدر معنوی مردم است، با مردم رابطه والد و ولد دارد، غمخوار مردم است، نوکر مردم است، مسئول قرارگاه فرهنگی شهر است.
آنوقت شما با کدام توضیح، با کدام اقناع فکری پدر مردم را از مردم گرفتید؟
یک روز رئیسجمهور کمخرد سابق با ریشخند به مردم و بیخبری از گرانی بنزین، یک روز هم شما با ندانمکاریتان، تف به صورت مردمسالاری انداختید.
مردم برای این عزل و نصبهایی که انجام میدهید، دهها سوال دارند، برایتان مهم است که سوالاتشان پاسخ داده شود؟
دقیقا مردم کجای ذهنتان هستند؟!
خیال کردید با یک بیانیهی سستِ دیرهنگام، مسأله حل میشود؟
نه برادر
مسالهی ما، بیانیه دادن و عزل و نصب امام جمعه لواسان نیست، مسألهی ما مسئولین شیکی هستند که مرام انقلاب را نفهمیدهاند.
در مرام انقلاب، مردم اصلاند.
اگر خودتان را موظف به پاسخگوییِ شفاف و صادقانه به مردم میدانستید، طور دیگری عمل میکردید.
مسئولین نادان در ایجاد فتنهها سهم زیادی دارند.
#یادداشت
✍اسماعیل فخریان
@tabyin_tahlil_ejtehad
📎مسأله، تبیینِ حقایقِ انقلاب است،
برای بیدارکردنِ دیگران از جهالت،
و در برابرِ حیرتِ ضلالت....
📎تماشاگریم یا کنشگر؟!
زائریم یا مجاهد؟!
میدانداریم یا حاشیهنشین؟!
مرثیهخوانیم یا رجزخوان؟!
اثرگذاریم یا بیخاصیّت؟!
منفعلیم یا مهاجم؟!
افشاگریم یا خاموش؟!
سکوتیم یا خروش؟!
آسودهخاطریم یا دغدغهمند؟!
چاهیم یا چراغ؟!
منفعتطلبیم یا حقیقتطلب؟!
مصلحتاندیشیم یا انقلابی؟!
مصرفکنندهایم یا مولّد؟!
ساکنیم یا متحرّک؟!
✍ مهدی جمشیدی
@tabyin_tahlil_ejtehad
⚪️سفیدخوانی
۳ خبرِ حاشیه ساز این روزها یک ویژگی جالبِ مشترک دارند.
اول خبرها را مرور کنیم:
یک/ خبر مخالفت با شفافیت در جلسات کمسیون ویژه طرح صیانت
دو/ خبر افزایش ۳۰۰ درصدی رشد اختلاس
سه/ خبر مخالفت مجلس با شفافیت در دارایی مسوولین.
غرضم صرفا سواد رسانهایست؛
اما ویژگی مشترک این سه خبر.
مدتها پیش یکی از دوستان گرافیستم میگفت که پوستری برای یک نهاد دولتی طراحی کرده که دوسوم آن سفید بوده است. بعد از انتشار، یک روزبرای کاری گذرش به همان کارفرمای دولتی میافتد و متوجه می شود که همه پوسترها یک سوم شده و بقیهاش برش خورده است. با دلخوری پرس وجو میکند ومتوجه میشود که مدیر مربوطه تلقی اسراف داشته و همه پوسترها را برش زده است تا برای کار دیگری استفاده شود.
متعجب بود که چطور این مدیر متوجه نشده که این بخش سفید پوستر جزئی از پوستر است و توسط ذهن مخاطب پر می شود.
این روزها وقتی میزان اطلاع مخاطب از اخبار روز را می بینم یاد همین بخش سفید پوستر می افتم که قرار بود تکمیل آن بر عهده ذهن مخاطب باشد.
بهتر از [لفظ] سفید خوانی برای این عارضهی عصر شبکه پیدا نکردم.
به خودتان رجوع کنید.
شما عمدتا فقط تیتر میخوانید. خاصه در حوزه خبر. دلیلی هم ندارد وارد متن شوید. کمترین دلیلش اینست که وقت ندارید و مگر ممکن است این میزان خبر را تک تک بررسی کنید و وارد جزئیات شوید.
اساسا عصر جدید رسانه، عصر جزئیات گریزی است.
خلاصه اینکه تیترها از جلوی چشم شما عبور میکند و شما متناسب با یک تیتر قضاوت میکنید. اما واقعا یک تیتر کفایت میکند؟ خبر جزئیات ندارد؟
وقت ندارید. حال ندارید. انگیزه ندارید و... به هر دلیل تمایلی ندارید جزئیات خبر را مرور کنید. اما مگر ممکن است جزئیات را رها کنید. بالاخره هر تیتری ذهن شما را ناخودآگاه سمت جزئیات خبر می برد. حالا سوال اینست که این جزئیاتی که خوانده نمیشود از کجا میرسد؟ هیچ. ذهن خود به خود این جزئیات را میسازد. نام این فرآیند را سفید خوانی بگذاریم.
یعنی ذهن شما آنچه را نمیبیند میسازد. ذهن نمیتواند تیتر خبر را بدون جزئیات رها کند. شما نخوانید، خودش میخواند.
اینجاست که ممکن است به خطا بیافتد.
حالا ۳ خبر ابتدایی را مجدد با مختصری از جزئیات مرور کنید:
یکم. خبر عدم شفافیت در بررسی طرح صاینت، تنها یک پیشنهاد بود در کنار پیشنهادات دیگر. ضمن اینکه در همین پیشنهاد نیز تاکید شده است که کل جلسات از سامانه رسانه مجلس شفاف پخش می شود.
دوم. ۳۰۰ درصد، رشد اختلاس نیست. ۳۰۰ درصد رشد کشف اختلاس است. رشد کشف میتواند یا رشد اختلاس باشد و یا رشد نظارت.
سوم. شفافیت در درآمد و دارایی مسوولین بحث مشترک مجلس گذشته و تصمیم مجمع تشخیص مصلحت است نه مجلس یازدهم.
حالا سوال مهم: چه میشود که این خطای ذهنی به صورت خطای مشترک بین الاذهانی خودش را نشان می دهد؟ بماند بعد.
✍محسن مهدیان
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
🔻 تقیه رهبری در موضوع واکسن
🔹 تقیه چیست و در چه مواردی بکار میرود؟
🔸 تقیه یعنی پنهان کردن عقیده، نظر و حقیقتی در برابر مخالفان در شرایطی که:
▪️ ضرر جانی یا مالی متوجه شخص یا مسلمین باشد
▪️ اجتناب از ضرر دینی یا دنیایی مسلمین باشد
▪️ موجب اصلاح امت باشد
▪️ در جهت دفع ظلم از خود و دیگران
.
.
.
◀️ نکته مهمی که در باب تقیه باید به آن اشاره کرد آن است که تقیه برای حفظ جان و مال مسلمین و نیز تداوم و ماندگاری جامعه مسلمین است که توسط اهل بیت عصمت و طهارت به شیعه آموزش داده شده است.
◀️ نکته دیگر و با اهمیت تقیه این است که تقیه در شرایط خاصی جایز است و اگر گزاره های الزامی تقیه وجود نداشته باشد موضوعیت آن منتفی است.
✅ در این دوران(مقطع سیوپنج ساله از ۱۴۸ تا ۱۸۳ هجری)، تنها چیزی که میتوانست مبارزه و حرکت فکری و سیاسی اهل بیت (علیهمالسّلام) و یاران صدیق آنان را مجال رشد و استمرار بخشد، تلاش خستگیناپذیر و جهاد خطیر آن بزرگواران بود و توسل به شیوهی الهی «تقیه». و بدین ترتیب است که عظمت حیرتآور و دهشتانگیز جهاد حضرتموسیبنجعفر (علیهوعلیابائهالتحیّةوالسّلام) آشکار میگردد.(مقام معظم رهبری ۱۳۶۸/۰۷/۲۶)
◀️ ادله رد نظر مخالفین واکسن در تقیه رهبری در موضوع واکسن:
1️⃣ تقیه در جهت حفظ جان و مال مسلمین ضرورت پیدا میکند در حالی که اگر ادعای مخالفان واکسن صحیح باشد ولی فقیه با تقیه خود در حال نابودی جان و مال مسلمین است!!
🔸 مگر مخالفان واکسن نمیگویند واکسن موجب فوت دهها هزار مسلمان شیعه شده است؟ پس ولی فقیه با واکسن زدن خود و تقیه در ابراز عقیده قلبی خود در خصوص مضر بودن واکسن و دستور به واکسیناسیون عمومی جان و مال مسلمین را به خطر انداخته است و این برخلاف الزامات فقهی تقیه است.
2️⃣ تقیه عموما در شرایطی اتخاذ میشود که ولایت یا شیعیان در تنگنا و تنهایی باشند اما در شرایط حاضر که ولایت جامعه حاکم بر امور مسلمین است و ارکان موثر حاکمیت مانند سپاه، ارتش، دولت، مجلس،صداوسیما و ... تحت امر ایشان است ضرورتی برای تقیه در این باب وجود ندارد.
3️⃣ تقیه یک حکم سیاسی و در شرایط خاص و موقت است که پس از خارج شدن از مکان و زمان تقیه به طرق مختلف نشانه های آن با تبیین علل و عوامل آن به اطلاع عامه شیعیان میرسد در حالی که در حدود ۲۰ ماه اخیر و در سخنرانیهای مکرر توسط ولایت فقیه ما شاهد یک راهبرد عملیاتی و گفتمانی بوده ایم و در هیچ مکان و زمانی با هیچ اشاره و کلامی پیامی از ایشان مبنی بر تقیه بودن قول و عمل رسمی صادر نشده است!!
✅ مطرح کردن تقیه در قول و عمل ولی فقیه در باب واکسن با توجه به گزاره های موجود در جامعه امری باطل و غیر قابل قبول است. تقیه برای حفظ جان و مال مسلمین و در جهت مصالح کلی جامعه است و امام جامعه نمیتواند در جهت حفظ جان خود و با به خطر انداختن جان مسلمین تقیه کند و موجبات نابودی جامعه مسلمین را فراهم کند.
✍#سیداحمدرضوی
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
🔻«هشتسال عبرت»، کافی نیست؟!
[1]. یکی از بزرگان حوزوی گفتهاند: گرانی برای مردم طاقتفرسا شده و اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم، به ضرر مردم است.
[2]. عبارت ایشان، دلالت بر همان معنایی دارد که رهبر انقلاب در بیانیۀ گام دوّم انقلاب از آن با تعبیر «تحلیلِ سراپا غلط» یاد کرده است؛ اینکه مشکلات معیشتیِ مردم را نه به اراده و توانمندیِ مسئولان و ظرفیّتهای وطنی و بومی، بلکه به مناسبات خارجی متصل کنیم و در اقتصاد برونزا باشیم.
[3]. جالب است که این حرف را حسن روحانی، «هشت سال پیش» مطرح کرد و به واسطۀ آن، عوام ظاهربین و بیتحلیل و سطحینگر را فریفت و از آنها رأی گرفت. البتّه غلطبودن این تحلیل، در «عمل» ثابت شد، و هشت سال مذاکره و بازی با سند ننگین برجام، هیچ حاصلی برای سفرۀ مردم نداشت. امّا امروز پس از هشت سال، همین سخن ناصواب را از زبان یکی از بزرگان حوزوی میشنویم. هم تقلیدِ سیاسیِ ایشان از نیروهای سکولار بسیار مذموم هست، هم تأخیرِ سیاسیِ ایشان در تکرار این تحلیل سراپا غلط. نمیدانم «تقلیدِ» ایشان را مذمّت کنم یا «تأخیر»ش را.
[4]. صدق گفتۀ ایشان، از حامیان سخنشان پیداست؛ علی مطهری و مهدی نصیری و فرید مدرسی. ورشکستگان سیاسی، در کمین نشسته بودند که لقمهای را از دهان ایشان بربیایند و بر آن، موجسواری رسانهای کنند.
[5]. استاد مطهری، بسیار نسبت به «بیوت علما»، حسّاس بود. ایشان زمانی به حاج احمدآقا گفته بود: مراقب باشید بیت آقای خمینی، مانند بیت آقای بروجردی نشود. اغلب اینگونه است که مراجع به دلیل «ارتباطات محدود» و «محیط بسته»ای که در آن هستند، با واسطه با «واقعیّت» تماس دارند و این واسطهها، همان «اعضای دفتر» هستند. در واقع، اعضای دفتر، «مهندسان مواضع» و «طرّاحان ذهن» این بزرگان هستند. این وضع، خاص آیتالله بروجرودی نبود، بلکه آیتالله شریعتمداری و آیتالله منتظری نیز دچار این آسیب بودند. برخی دیگر نیز چنین هستند که لازم به نامبردن نیست.
[6]. اینکه بعد از هشت سال «سرافکندگیِ ملّی» و «فقر عمومی» که حسن روحانی با فریبکاری رسانهای و خطابههای دروغین بر مردم تحمیل کرد، بدانیم این بیراهه به مقصد نمیرسد، محتاجِ بصیرت نیست. امروز مردم کوچه و بازار هم از غرب ناامیدند و میدانند و مشکل اصلی، «کفایت حاکمان» بوده است نه «سیاستهای کلّیِ نظام». مشکل این بوده که حسن روحانی، «تنبلی» و «ناکارآمدی» و «بیکفایتیِ» خویش را بر ایران تحمیل کرد و سرمایههای ملّی را به باد داد و آتشِ «فساد دولتی» را شعلهور ساخت. امّا افسوس که این بزرگِ حوزوی، چنین برداشتی ندارد و همچنان چشم به «بیرون» دارد.
[7]. عالِم راستین و محقّقِ طالبِ نفسالامر، در این اندیشه نیست که سخن و داوریاش، با چه کسی اصطکاک مییابد و منزلت و اعتبار چه جریانی را میخراشد، بلکه دل و جان در گروی «حقیقت» دارد و آن را «محافظهکارانه» در پای «بزرگان»، قربانی نمیکند. در عمل مشخص شد که این تحلیل، «سراپا غلط» است. مهمّ نیست چه کسی به آن معتقد است: آنان که محقّق هستند نباید اشخاصِ هر چند بزرگ را بر «حقیقت» ترجیح دهند.
[8]. باب «نقادی»، به دو صورت بسته میشود: یکی با «استبداد آشکار» و دیگری با «قدیسسازی از اشخاص». دوران قرون وسطی و کلیسای کاتولیک و سلطنت پاپها گذشته و نمیتوان نفهمید و نگفت و نخواست.
[9]. بعضی دوستان، هر گاه ناخشنود میشوند، پای «ادب» و «ادبیات» و «اخلاق» را به میان میکِشند و در قالب تذکرِ اخلاقی، «نسبت ناروا» میدهند. همین که کسانی نسبت به خطای بزرگ یک بزرگ حوزوی، حسّاس نیستند و برآشفته نمیشوند، امّا این قبیل یادداشتهای انتقادی را برنمیتابید و وظیفۀ شرعیِ خویش میدانند که بیدرنگ، موضعگیریِ منفی کنند و بر کرسی موعظه بنشینند یا جوّسازی کنند، نشان میدهد که پای «سوگیری سیاسی» در میان است.
[10]. اگر برای اثبات سخنم، به «آیتالله خامنهای» استناد کنم و نظر ایشان را به عنوان «ولیّفقیه» به میان آورم، متهم به «دخالتدادن اقتدار سیاسی در بحث» و «مواجهۀ متعبّدانه و متعصّبانه با ایشان» میشوم، و اگر به «واقعیّتهای عقلی یا تجربی» استناد کنم و «مجتهدانه» و «محقّقانه»، نظرورزی نمایم، متهم به «خودمحوری» و «خویشمرکزبینی» میشویم. مسأله را به حاشیه نرانیم: نه اینکه انقلاب با بسیاری از کشورها، قهر است، صحیح است؛ و نه اینکه راهحل مشکلات معیشتیِ مردم، ارتباطات خارجی و اقتصاد برونزا است. هر دو پیشفرض ایشان ناصواب هستند و این ناصواببودن، متّکی به هشتسال تجربۀ عینی است: «هشتسال خسارت محض» و «هشتسال عبرت». کافی نیست؟! میخواهید به عنوان یکی از بزرگان حوزه، دوباره مردم را سرگردان «مذاکره» و «برجام» و «غرب» و «تعلیق» و «شرطیشدن اقتصاد» و ... کنید؟!
✍مهدی جمشیدی
@tabyin_tahlil_ejtehad
[کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد]
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند جمله با جناب حجهالاسلام والمسلمین آقای حاجعلیاکبری🔻
@t_manzome_f_r
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
▫️بله اصل این است که در عدالتخواهی، انتقاد شخصی و مصداقسازی نشود اما:
🔹۱. عدالتخواهی باید ناظر به واقع و متن جامعه باشد و متنجامعه بستر موضوعات و جزئیات است، نه کلیات مفهومی.
🔸۲. قضیه هفتتپه و دشت مغان و دهها شرکت و بنگاه دیگر، همان جزئیاتی هستند که شخصی نیستند و از قضا رهبر انقلاب از این عدالتخواهیها نیز حمایت کردهاند.
🔹۳. مردم منتظر تحقق گفتمان عدالت با پرچمداری ائمهی جمعه هستند.، کما اینکه این پرچمداری و میدانداری جزو وظایف و شئون اصلی ائمهی محترم جمعه است.
🔸۴. مردم دائم، در تریبون نماز جمعه، منتظر خطبههایی هستند که بتواند گرهی از گرههای زندگی جمعی و اجتماعیشان را باز کند و فضا را برای رانتخواران و فاسدین، ناامنتر کند.
🔹۵. ایضاً مردم مشتاق روئیتِ حمایت و پشتیبانی تمام قدِ شورای سیاستگذاری ائمهی جمعه از امامان جمعهی عدالتخواه هستند.
🔸۶. ایضاً مردم سؤالشان این است که شورای سیاستگذاری ائمهی جمعه - خصوصاً رئیس محترم آن شورا - موضعشان در رابطه با عدالتخواهیِ شفاف و صریح و البته قاعدهمند، از طرف ائمهی جمعه چیست؟
🔹۷. ایضاً مردم دوست دارند مرام عدالتخواهی رئیس شورای سیاستگذاری ائمهی جمعه را - بعد از کم کردن نردهی واسط بین مردم و مسئولین در نماز جمعه تهران - را ببینید.
🔸۸. گفتمان عدالتخواهی باید در متن جامعه پیاده شود، اینکه امام جمعهای، بیعدالتی و فساد را دور از چشم مردم و فقط از طریق مسئولین امر پیگیری کند، خوب است اما کافی نیست.
مردم باید در جریان امور قرار گیرند.
🔹۹. فرض بر این است که ائمه جمعه افراد متقی و بصیر هستند و بدون اسناد قطعی، فسادی را پیگیری نمیکنند، بنابراین، تذکر این نکته که فساد و جرم جنبهی حقوقی و قضایی دارد و باید مسئولین مرتبط با آن، متولی پیگیریاش شوند، کاملا واضح است و مفروض.
باید دید که تأثیر این تذکرِ درست، ائمهی جمعه را بیشتر به سمت عدالتخواهی هُل میدهد یا محافظهکاری؟!
🔸۱۰. کاش رئیس محترم شورای سیاستگذاری ائمهی جمعه، در کنار اینکه چه نوع عدالتخواهیهایی خوب نیست، در مورد برنامهی این شورا برای تحولِ واقعی، جدّی و سریع در نمازهای جمعه و خطبههای آن را هم بیان میفرمودند.
پ.ن #مهم: در گام دوم انقلاب، بیش از هر زمان دیگری نیاز به نهضت تحول در نمازهای جمعه احساس میشود.
#نهضت_تحول_در_نمازهای_جمعه
@t_manzome_f_r
📌واحد تبیین و تحلیل مجموعهی تبیین
🔴یکبام و دو هوا در دفاع از ذخایر حوزه
🔷چندروزی است که یکی از نویسندگان جوان و دغدغهمند (دکتر مهدی جمشیدی)، در نقد یکی از موضعگیریهای سیاسی آیتالله العظمی صافی گلپایگانی (حفظهالله) نکتهای مختصر در کانال ایتایی خودش منتشر کرده است. اما بلافاصله پس از انتشار آن مطلب کوتاه ایتایی، شاهد به جوش آمدن غیرت اسلامی بسیاری از گروههای سیاسی و علمی حوزوی هستیم. آنان به حق در دفاع از شأن مرجعیت و لزوم حفظ حرمت مرجعیت سخن میگویند و مینویسند. خداوند از همه آنان این غیرت دینی را قبول کند.
جالب است که پیش از همه جریانهای سیاسی و علمی حوزوی و حتی پیش از نهادهای رسمی حوزوی، «جریان سیاسی غربگرا» در کشور ما، که در عمل هیچ اعتنایی به توصیههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مراجع بزرگوار، از جمله حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی، نداشتهاند، به حمایت همهجانبه از این مرجع بزرگوار قیام کردهاند و خواستار «برخورد سخت» با آن نویسنده جوان هستند. البته امیدوارم که این حمایتها و غیرتها فقط به دفاع از یک موضعگیری سیاسی (که به زعم و خیال باطل آنها در راستای موضعگیریهای سیاسیشان بوده است) منحصر نشود. بلکه جرأت و شجاعت حمایت از همه دیدگاههای این مرجع عالیقدر و عظیم الشأن از جمله دیدگاههای ایشان درباره حجاب و موسیقی و ربا و فعالیتهای اجتماعی زنان و حقوق اسلامی و ... را نیز داشته باشند. یعنی فی المثل اگر کسی در نقد دیدگاه این عالم عظیمالشأن در باب حجاب یا موسیقی هم سخنی گفت، نه تنها با همین شدّت و حدّت علیه او موضعگیری کنند! بلکه دست کم خودشان در گفتار و نوشتار و رفتار به دیدگاههای فرهنگی و اقتصادی این مرجع بزرگوار پایبند باشند؛ تا این حمایت آنها شائبه سوء استفاده سیاسی از این مرجع بزرگوار را نداشته باشد.
🔶در عین حال، به عنوان یک طلبه ناچیز، گلایهای از بزرگان حوزوی هم دارم و آن اینکه حتماً به خوبی میدانید که از روز رحلت #علامه_حسنزاده آملی تاکنون به صورتی بیوقفه، سیل تهمتها و افتراها و لعنها و ناسزاها از سوی عدهای از مخالفان ولایت و همچنین عدهای از روحانیان مخالف فلسفه و عرفان به سوی آن علامه ذوفنون و افتخار علمی حوزههای علمیه و جهان تشیع روانه شده است! (تهمتها و ناسزاهایی که یک میلیونیوم آنها در نوشته این نویسنده جوان در نقد آیتالله صافی گلپایگانی وجود ندارد). عدهای از سکولارهای عمامه به سر و بعضاً خارجنشین، علامه حسنزاده را به جرم دفاع از حریم ولایت و حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی، به باد تهمت و ناسزا و فحاشی گرفتهاند. و عدهای از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان هم، از هیچگونه حرمتشکنی و هتاکی و ناسزایی علیه آن مرد بزرگ دریغ نورزیدهاند. شخصیتی که رهبر فرزانه انقلاب او را «عالمی ربانی» و «سالکی توحیدی» و «از چهرههای نادر و فاخری» معرفی کردند که «نمونههای معدودی از آنان در هر دورهای چشم و دل آشنایان را مینوازد». اما دریغ از یک موضعگیری رسمی از سوی نهادهای حوزوی یا حتی عالمان بزرگ حوزوی در محکومیت این رفتارها!
از خدای بزرگ میخواهم به همه توفیق «شناخت حق»، «عمل به حق» و «نشر و گسترش حق» را عنایت بفرماید.
✍احمدحسین شریفی
@tabyin_tahlil_ejtehad
📌کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
هدایت شده از اسماعیل فخریان
آقای سروش محلاتی در درس فقه خود مطالبی را مطرح کرده و به اسلام نسبت داده که برآيند آن تحریف دین، تعطیلی احکام اجتماعی اسلام، پذیرش ولایت طاغوت، بیمعنا شدن جهاد، تسامح با نظام سلطه، انکار سیرهی مبارزاتی ائمهی اطهار، انفعال در مواجه با بزرگترین منکرات اجتماعی، ترویج دین حداقلی، گره زدن معیشت مردم به مذاکره و پذیرش ذلت، غلط خواندن انقلاب خمینی کبیر، تضعیف ولایتفقیه و... است.
https://fa.shafaqna.com/news/1254722/
چقدر خوب است که:
۱. #جامعهی_مدرسین
۲. #بیوت_مراجع
۳. دفتر حفظ و نشر آثار امام
۳. آقایان صاحب کرسی تدریس فقه
و سایر دغدغهمندان دین و دیانت
تفسیر خودشان از اسلام و نظرشان را در مورد بیانات آقای سروش محلاتی بفرمایند.
پ.ن۱: وقتی دهان آن نویسنده انقلابی و مخلص آنطور بسته شود، دهانهای دیگر اینطور باز میشود.
پ.ن۲: تئوریزهکنندگان خط سازش، بهدنبال خسته کردن مردم از مقاومت و تسلیم کشور به استکبار هستند.
پ.ن۳. بیش از هر زمان دیگری، #جهاد_تبیین باید در رأس وظایف جریان انقلابی باشد.
پ.ن۴. وای به روزی که نگران جایگاه مرجعیت باشیم، اما نگران تحریف دین و قرآن نباشیم.
#جریان_تحریف
#دین_حداقلی
@fakhrian_ir
.
♻️ آقای نصیری، شما هم به نیویورک سفر کردید؟!
🔹قسمت اول یادداشت
🔰 حمید رسایی: کسانی که مهدی نصیری را میشناسند و نظراتش را پیگیری میکنند، از تغییرات ایدئولوژیک او در عرصه سیاست و فرهنگ بیاطلاع نیستند و حتما یادداشتهای او با عنوان "سرگذشت یک تغییر" را خوانده و اگر از جمله علاقهمندان او باشند، حتما برای او دعا میکنند تا از این تناقضاتی که گرفتارش شده، نجات پیدا کند و عاقبت به خیر شویم.
آقای نصیری در این یادداشتها به تغییر نگاهش در حوزه سیاست خارجی اینگونه اشاره میکند:
«از جمله تغییر نگرشهایم مربوط به سیاست خارجی است که پیشتر مدافع سیاست خارجی سازشناپذیر با آمریکا و سیاستهای منطقهای نظام بودم و فکر میکردم کوتاه آمدن ما منجر به نابودی و وابستگی مطلق به آمریکا و غرب خواهد شد...»
وی در یادداشت دیگری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را عامل فقر و فلاکت مردم میداند و مینویسد: «بدون تردید از جدیترین عوامل این فقر و فلاکت و عقب ماندگی دردآور تحمیل شده بر ملت بزرگ ایران، سیاست خارجی نامتوازن و دشمنسازی بوده که در سودای مقابله و محو کفر و استکبار جهانی بوده است اما نه تنها منتج به تضعیف جبهه کفر مورد نظر مقامات انقلابی ایران نشده بلکه از جهاتی سبب تقویت آن بوده است...»
و در یادداشت دیگری نوشته: «امروز به جایی رسیدهایم که به دلیل برخی سیاستهای متوهمانه انقلابی بویژه در سیاست خارجی و ضعف تعامل با دنیا، بخش وسیعی از جامعه و مردم ایران را با فقر و فلاکتی کمرشکن ـ که همه ارزشهای اخلاقی و معنوی و دینی جامعه را به چالش گرفته ـ روبرو کردهایم و تاکنون هیچ نقد و هشداری از سوی نخبگان و دلسوزان نتوانسته نهادهای بالادستی نظام را نسبت به بازبینی این سیاستهای فقر و فلاکت آفرین متقاعد کند.»
نصیری اخیر در یکی از آخرین یادداشتهایش با عنوان "ایران بر سر دو راهی مقاومت فرساینده یا پیوستن به نظم بین المللی" کشور را بر سر دو راهی تصویر کرده است که یک راه آن ادامه سیاست چهار دهه گذشته و فرو پاشی است و راه دیگر تجدید نظر شجاعانه و بازگشت به نظم و نظام متعارف بینالمللی و تعامل و مصالحه با جامعه جهانی و ابرقدرتهای غرب و شرق!
این البته یک نما از مهدی نصیری متأخر و امروزی است که با تکرار ادعاهای کهنه دگردیسان مخالف انقلاب اسلامی تصور میکند به کشف جدیدی دست یافته، در حالی که او پیش از این، نظرات دیگری در این خصوص داشت. پیش از این معتقد بود که باند نیویورکیها برای چهرههای انقلابی و ضدآمریکایی تله پهن میکنند. آنها را به نیویورکگردی دعوت میکنند تا عقل و هوش از سرشان ببرند!
آقای نصیری در خرداد ۹۸ در یادداشتی به انتقاداتش از حلقه نیویورکیها در زمانی که مدیر مسئول روزنامه کیهان بوده (سال ۷۱) اشاره میکند و ابعاد مختلف دیدارش با کمال خرازی را اینگونه توصیف میکند:
«روزنامه کیهان که در دوران مدیریتم خط عدم سازش و گفتگو با آمریکا را دنبال میکرد، طبیعی بود که به فعالیتهای حلقه نیویورکیها حساس باشد و بعضا مطالبی را در انتقاد از آن منتشر کند... انتشار این مطالب منجر به شکایت بردن جناب خرازی به دفتر رهبری و بعد توصیه دفتر به کیهان که نشستی با آقای خرازی گذاشته شود و از نزدیک تبادل آراء شود... این جلسه برگزار شد و نکته قابل توجه در جمعبندی بحثها این بود که جناب خرازی به بنده و جمع توصیه کردند که لازم است دیداری از نیویورک و آمریکا داشته باشیم.
پرسیدیم: ربط این توصیه با مذاکرات امروز ما چیست؟ ایشان لبخندی زد و سری تکان داد و گفت: توصیه میکنم دیداری داشته باشید، بد نیست. البته در همان جلسه حدس زدیم که مقصود جناب خرازی از این توصیه و دعوت چیست. مقصود به طور واضح این بود که دیدار از نیویورک و آمریکا میتواند به تعدیل مواضع شما نسبت به آمریکا منجر شود و طبعا دیگر این قدر از سیاست خارجی هاشمی و ولایتی انتقاد نخواهید کرد...»
✍حمید رسایی
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
.
♻️ آقای نصیری، شما هم به نیویورک سفر کردید؟!
🔹قسمت دوم یادداشت
🔰 حمید رسایی: ... «بعدا معلوم شد یکی از فعالیتهای حلقه نیویورک دعوت از برخی چهرههای سیاسی و عناصر مؤثر به خصوص برخی عناصر رادیکال به آمریکا و تور نیویورکگردی برای تعدیل مواضع ضد آمریکایی آنها بوده و البته توفیقاتی هم در این عرصه کسب کردهاند.»
ظاهرا یکی از توفیقات این جمع در طول این سالها، تغییر نگاه در مهدی نصیری انقلابی بوده است. گردش ۱۸۰ درجهای آقای نصیری در این روزها و شمشیری که به روی جمهوری اسلامی ایران و رهبری آن کشیده، این سئوال را ایجاد میکند که این تغییر نگاه، نتیجه نیویورکگردی مهدی نصیری است یا محصول نصیریگردی نیویورکیها؟ بیشک اگر آقای نصیری کمی روی انگشتان پای خود میایستاد و آمریکای جهانخوار را از دریچه سوراخ کوچک تحلیلهای خود نمیدید، آن وقت به جای اینکه از فقر و فلاکت جمهوری اسلامی ایران بنویسد و آن را در آستانه فروپاشی ببیند، همانطور که در همین یادداشت درباره دوست مشترکمان، برادر نادر طالبزاده نوشته، از بالا زدن پرده در برجهای منهتن نیویورک، عقل و هوشش از بین نمیرفت و فقر و فلاکت حاکم بر آمریکا را میدید.
مهدی نصیری در ادامه یادداشتش درباره خاطرات سال ۷۱ و جلسهاش با یکی از اعضای باند نیویورکیها نوشته است:
«آقای نادر طالبزاده نیز بعدا برای من تعریف کرد که وقتی برای ساخت مستند ساعت ۲۵ (با مضمون انعکاس فقر و بیخانمانی در جامعه آمریکا) به آمریکا رفته بود، برای استمداد و طلب همکاری به دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل مراجعه میکند و وقتی درخواستش را مطرح میکند، یکی از کارمندان ارشد دفتر و عضو حلقه نیویورک، پرده پنجرهای را که در خیابان منهتن نیویورک باز میشد، بالا میزند و به طالبزاده میگوید: "برجها را میبینی؟ بیا از عقل در جامعه آمریکا فیلم بساز و نه فقر"!
و او ظاهرا نمیدانست که طالبزاده بزرگ شده در آمریکاست و کمبودی در برجبینی و زرق و برق تمدن غربی و آمریکایی ندارد و این برخی ندید بدیدهای سیاسی بودند که با سفر به نیویورک و چرخ زدن در منهتن و برخی از خیابانهای پر زرق و برق دیگر (و البته نه منطقه فقیر و خشونت زده هارلم) افسون میشدند و در برگشت از آمریکا به عقلانیت مورد نظر حلقه نیویورک میرسیدند.»
ای کاش به جای نیویورکیهای که این روزها در ذهن مهدی نصیری لانه کرده و تخمگذاشته و جوجههایشان را در یادداشتهای او میشمارند، نادر طالبزاده دست مهدی نصیری را میگرفت و یک تور نیویورکگردی واقعی برای او و مثل او برگزار میکرد تا واقعیتهای این ببر پوشالی را از نزدیک در مناطق مختلف آمریکا از جمله در منطقه فقیر و خشونت زده "هارلم" ببیند و همان مهدی نصیری انقلابی کیهان دهه شصت و هفتهنامه صبح دهه هفتاد باقی بماند.
متنی که بین « » قرار گرفته، عینا از یادداشتها در کانال ایتای آقای نصیری آورده شده است.
✍حمید رسایی
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
طرح صیانت فضای مجازی - ویرایش ۹ بهمن نسخه ۵ دی (3).pdf
399.9K
📘 متن آخرین نسخه #طرح_صیانت از فضای مجازی
✅ خوب بخوانیم
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
طرح صیانت
🌱من با طرح صیانت از فضای مجازی موافقم و آن را نشانه شجاعت مسوولین و تصمیم گیرندگان میدانم. به نظرم همه نقد کنندگان به آن مجبورند یک سوال روشن را بلند و شفاف جواب دهند:
آیا کلا مساله فجازی را ول کنیم و رها کنیم ؟
همین که هست خوب است آیا؟
حکمرانی در فضای مجازی اصلا حذف شود؟
قانون نباشد یا این قانون نباشد؟
🌱رها کردن فضای مجازی یا همین وضعی که هست، یعنی سپردن کار به حاکمیت دشمن. من «مردم سالاری» را در بستر ساختار نظام اسلامی، واقعی میدانم، مردمسالاری در فضای حاکمیت دنیای مدرن خصوصا، دروغی بیش نیست. معنایش حاکمیت آنها بر ذهن و دل مردم است. پس موافقت با عدم قانونمندی یا چیزی شبیه همین شرایط که وجود دارد، معنایش مردمسالاری نیست قطعا، هر چه که باشد. من ترجیح میدهم اسمش را توسعه استبداد غرب بدانم و نفی آزادی مردم.
🌱به نظر شما اساسا مهمترین مشکل کشور چیست؟ آب و نان و هوا و برق و تورم و هزار درد و بلا است؟ یا مدیریت و حکمرانی است؟
مدیریت بدون همراهی ذهن و دل مردم آیا شدنی است؟ چرا انتظار دارید مدیریت و حکومت دشمن بر ذهن و دل مردم محکمتر شود و مدیران ما در مدیریت موفق باشند؟ چه انگیزه ای هست که مدیریت دشمن را به مدیریت خودمان ترجیح میدهد؟ چرا باید یک مشت بچه بسیجی را به جهاد تبیین بفرستیم و بعد شبیه شهدای هویزه تنهایشان بگذاریم و پشتیبانی نکنیم تا تانک های شایعه و دروغ ذهن و دل شان را له کند تا بعدها در تاریخ به این حماقت خودمان بخندیم؟
🌱نقد قانون خوب است. نقد سبک قانون گذاری بدون شفافیت و توضیح و امثالهم هم خوب است، البته انصافا این طرح که بارها و بارها گفتگو شد و چکش خورد اما اینکه اراده مردم را مختل کنیم، خوف و امیدشان را از دست خودشان بگیریم و به دست دشمنشان بدهیم و بگذاریم بال اصلی دشمن در تحریم که فشار رسانه ای است کار کند چه معنی دارد؟ زشت است که جاده صاف کن دشمن باشیم.
🌱دوستانی که به این گوشه و آن گوشه طرح نقد دارند دقت کنند کلا صحنه هجوم رسانه ای موجود و ذهنیتی که درست شده، به گونه ای طراحی شده که اساسا اجازه هیچ قانونگذاری را نمیدهد و به طور کلی اجازه شنیده شدن نقد شما را هم نمیدهد. کمک کنید این تابوی مستهجن در این کشور شکسته شود. خدا میداند چقدر کار و کاسبی مردم به خاطر شکست جوشش های مردمی در تولید و سرمایه گذاری و عدم جلوگیری از دزدهای مجازی دارد تعطیل میشود و مردم زیر بار فشار این بیکاریها له میشوند. حاکمیت بر افکار مردم ،مانع جوشش اقتصادی است. چه در سرمایه گذاری چه در بازار فروش چه در مدیریت و محدودیت بازار خارجی.
🌱طرح با رای نزدیک به اجماع در کمیسیون تصویب شده، این ارزشمند است. قصه ده دقیقه و تار کردن صورتها و امثالهم، همه و همه مسخره است فوق العاده مسخره. یک نکته فقط.
🌱این ماجرا دو بال جدی دارد اگر یکی از آنها قانون باشد، قطعا بال دیگر، تلاش دولت برای توسعه زمین بازی مجازی است. بدون این، آن طرح کارامدی نخواهد داشت و مغرضان و ترسوها، دلیل خوبی برای از بین بردن آن خواهند داشت. کاش این بال را هم کشور جدی بگیرد و الا مثل بومرنگ این طرح بر سر خودمان خواهد خورد و باز میشود همانکه تا کنون شاهد بوده ایم.
✍علی مهدیان
@tabyin_tahlil_ejtehad
🔖 چیستی طرح حمایت از کاربران در فضای مجازی
📌 برای قضاوت درباره یک موضوع، باید نسبت به آن آگاهی داشت، نظر موافقین، مخالفین، موسسان آن را به دقت بازخوانی کرد.
[1] طرح حمایت از کابران در فضای مجازی چیست؟
طبق نظرِ طراح، این طرح در این راستا است؛
۱. به منظور، «حفاظت» از دادههای کاربرانِ فضای مجازی در برابرِ جعل، فروش و سواستفاده اشخاص و پلتفرمهای فضای مجازی طراحی شدهاست.
۲. از «تصمیمات لحظهای» برای مسدودسازی شبکههای اجتماعی که مردم به صورت روزانه با آن سروکار دارند، ممانعت خواهد کرد.
۳. این طرح، منجر به اجرای قانون کپیرایت و دفاع از «حقوقِ تولیدکنندگانِ» محتوا خواهد شد.
[2] فواید طرح صیانت
۱. در گذشتهای نه چندان دور، به یاد داریم که اطلاعات میلیونها ایرانی در پلتفرمهای توییتر و فیسبوک و در بازارِ سیاهِ اطلاعات جهانی منتشر شد. متاسفانه، این امرِ ناگوار، برای اطلاعاتِ کاربرانِ اینستاگرام نیز پیش آمدهاست. آیا این پلتفرمها در قبالِ لورفتن اطلاعات شهروندان ایران مسولیتپذیر خواهند بود؟ خیر. اما به واسطهی این طرح، این شرکتها موظف خواهند بود که «مسولیتپذیر» باشند.
۲. پس از اجرای این طرح، «سودِ تولید محتوا»، تنها به جیب شرکتهای اپراتور نخواهد رفت؛ بلکه، این سود با نسبت «عادلانه»، میان تولیدکنندهی محتوا، اپراتور و فراهمکننده بستر انتشار محتوا، به ترتیب ۵۰، ۲۰ و ۳۰ درصد توزیع خواهد شد.
۳. سرعتِ انتقالِ اطلاعات، افزایش پیدا خواهد کرد. یکی از مجریانِ این روش، کره جنوبی است که پر سرعتترین اینترنت دنیا را در اختیار دارد.
۴. کلاهبرداریها مرتبط با رمز ارزها، مرتفع خواهد شد و فروشندگان موظف به «پاسخگویی» خواهند بود.
۵. «سپرِ محکم»ی برای کودکان در برابر آماج حملاتِ جنسی شبکههای اجتماعی مستقر خواهد شد و «ذهن لطیفِ» کودکان در «هجومِ» هرزگی و محتوای نامطلوب، در فضای «افسارگیسخته»ی فرهنگی قرار نمیگیرد.
[3] انتقادهای کاربران و کارشناسان به طرح
۱. به دلیل محدود بودن تعداد صفحاتِ طرح، تصمیمات مبتنی بر آن، فساد برانگیز خواهد بود؟ در پاسخ باید گفت؛ در حال حاضر این طرح، در مرحلهی تصویب کلیات است و مسلما تا مرحلهای که به قانون تبدیل شود، به طور کامل، جزییات آن منتشر خواهد شد.
۲. با این طرح، اینترنت جهانی قطع خواهد شد؟ خیر. این اتفاق تنها شانتاژ رسانهای است؛ چرا که با قوانین موجود هم میتوان اینترنت جهانی را مسدود کرد؛ اما بنای جمهوری اسلامی بر این امر نیست.
[4] سوال
۱. آیا مشابه این طرح، در کشورهای دیگر در حال اجراست؟
جالب است که بدانید، خیر. طرحهایی که در کشورهای دیگر، اجرایی شدهاست، به شدت سختگیرانهتر هستند؛ از جمله قانونهای «CIPA COOPA» و قانون «نزاکت ارتباطات» در آمریکا که توسط ارتش این کشور در فضای سایبری اجرا میشود. قانونی با نام «منشور اسنوپر» تحت نظارت آفکام، در کشور انگلیس اجرا میشود و طبق آن میبایست تمام دادههای مربوط به تماسهای ایمیلی و پیامکی ارسالی کاربران ضبط و نظارت شود. در فرانسه، قوانین «هادویی» و «اوپسی» برای نظارت به کاربران استفاده میشود.
[5] در پایان به نظر میرسد بخشی از مخالفتها با این طرح، به عدمِ «تبیینِ» مناسب و اقناعِ افکار عمومی برمیگردد که از مسولینِ امر، درخواست میشود نسبت به این دغدغهی مردم که ناشی از ازدیادِ «روایتهای ناسالم» است، «حساس» باشند و «روایتِ صحیح» خود را ارائه دهند.
✍ خانم خلیلی
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
⭕️از ۱۲ فروردین ۵۸ تا امروز
🔻چرا جمهوری اسلامی حرم است؟!
🔴پس نقدها چه می شود؟
در سالگرد رای قاطع مردم به جمهوری اسلامی یکبار دیگر جمله آن بزرگ را مرور کنیم: "جمهوری اسلامی حرم است". واقعا چرا؟ آیا این تعبیر ذوقی است؟ عاطفی و از سر شور و علاقه است؟
ابتدا حرم؛ حرم کجاست؟ نقطه ای برای اتصال به انسان کامل که او ظهور و بروز حق است. زائرین گرد حرم جمع می شوند و زیارت و توسل می کنند تا هم نمک سفرهشان را بگیرند و هم توشه سفرشان به ابدیت.
با این توضیح چه نسبتی میان جمهوری اسلامی با این همه خطا و نقص در گوشه وکنارش با حرم مقدس اهل بیت وجود دارد؟ چه آنکه از این نیز بالاتر و فرمود: "والله والله والله اگر این خیمه آسیب دید، بیتاللهالحرام و مدینه و نجف و کربلا ....و قرآن آسیب می بیند."
چرا؟ نسبت ایندو چیست؟ جمهوری اسلامی چیست که آنقدر مقدس است؟ جمهوری اسلامی مسئولین آن است؟ ساختارهاست؟ قانون اساسی است؟ رهبری است؟ چیست؟
جمهوری اسلامی هیچ کدام از این نیست. جمهوری اسلامی به آدمها و ساختارها و قوانین نیست. جمهوری اسلامی یعنی مردم.
یعنی چی مردم؟ مردم چه هستند که جمع شان حرم می شود؟ جمهوری اسلامی حرم است چون مردمش مومناند. مؤمن یعنی چی؟ یعنی صرفا تسبیح و چادر؟ خیر. یعنی حرکت به سمت توحید. "حرکت و حرکت" این مردم. جمعشان حرم است. رهبری هم یک عضو در میان مردم است که نقش اتصال درونی و کانونی این مردم را برعهده دارد.
جمهوری اسلامی حرم است، چون تمام فضائلی که ما می شناسیم و در حریم مقدس اهل بیت استغاثه داریم که کسب کنیم، در جمهوری اسلامی هدف گذاری شده است. دقت کنیم هدف؛ نه تحقق. گوئی جمهوری اسلامی راه است. مسیر است. مقدمه تعالی توأمان مادی و معنوی است.
خروجی چنین حرمی، همان انسان هائی است که جمهوری اسلامی برای ساختن آن ها برپا شده است. کارخانه انسان سازی است. چنانچه یکی از خروجی های این حرم شهید بزرگواری است که به تعبیر رهبری خودش مکتب است.
قیمت جمهوری اسلامی به مردم معنوی و متحول آن است. مردمی در حال حرکت به سمت حق. با تمام سختیها و حوادث. با همه کم کاری های داخلی و پرکاری های دشمنان. بودن در درون این جریان مردمی، خودش انسان ساز است؛ همچون حرم.
مردم ایمانی حرکتشان رو به جلو است. ممکن است در راه دچار وقفه درونی و بیرونی شوند، اما حرکتشان رو به جلو است. نقش تاریخی معصوم نیز همین است. حرم پرفروغ شان نیز: "بلند کردن و حرکت دادن".
اینجاست که حرمت جمهوری اسلامی به تعبیر خمینی بزرگ از حفظ جان امام زمان نیز بیشتر می شود. چرا؟ چون خود امام زمان نیز جانش را خرج حرکت ایمانی مردم میکند. خود را خرج می کند تا مردم بلند شوند.
حالا ۴۰ و اندی سال است این مردم بلند شدند و حرکت میکنند. آیا چنین قیام و حرکتی حریم نیست؟ حرم نیست؟ حرمت ندارد؟ هست؛ چون حرکت ساز است؛ همچون حرم.
و اما:
پس نقدها و نقص ها و ضعف ها و آسیب ها چه؟
آنچه از خطاهای جمهوری اسلامی میدانید، خطاهای مسئولين است؛ خطاهای این و آن است؛ حتی خطای بروکراسی و قوانین است. اما جمهوری اسلامی این نیست. جمهوری اسلامی هویت مؤمنانه مردم است. به همین دلیل است که رهبرانقلاب میفرمایند ممکن است کسی من را هم نقد داشته باشد اما پای نظام اسلامی بایستد.(۹۶/۱۱/۲۹)
نقص ها و آسیب ها هست؛ نه قائل به عصمت مسولینیم و نه عصمت قواینن. جمهوری اسلامی با دولت اسلامی متفاوت است. از جمهوری اسلامی تا دولت اسلامی راه بسیار است.
نقص ها را بگوئیم. فریاد هم بزنیم. با محافظه کاری نیز از آنها عبور نکنیم. اما بدانیم اصل و فرع چیست و به چه فخر میکنیم و به چه نقد داریم.
دشمن نیز یک هدف بیشتر ندارد؛ بهم زدن همین نسبت ساده. او می خواهد خطای دولتها(یعنی مسئولین و قوانین و بروکراسی) را به حساب جمهوری اسلامی بگذاریم. نه دلش برای حجاب سوخته و نه ورزش و نه اقتصاد و نه هیچ. او هر درز دیواری را نشانهی ترک بر جداره جمهوری اسلامی میداند. همین تفکیک را بدانیم، نقشه دیوان و ددان نقش بر آب است.
✍محسن مهدیان
@tabyin_tahlil_ejtehad
[کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد]
♻️ قصه عمامه و خون
.
قصه عمامه و خون ، حکایت جدیدی نیست
همین رمضان شاهد است و محراب مسجد کوفه
که عمامه و خون، چگونه با هم در سحرگاه ۱۹ رمضان رستگار شدند.
عمامهای که در گودال خونین به غارت رفت، خوب قصه عروج را میشناسد.
شیخ شمس الدین محمد نبطی جزینی و زینالدین بن علی بن احمد عاملی جُبَعی را شهید اول و ثانی نام نهادهاند تا فقاهت از نخست با شهادت همنشین باشد.
از شیخ فضل الله نوری تا نواب صفوی، از یونس استاد سرایی یا همان میرزا کوچک جنگلی تا سیدحسن مدرس، از سید مصطفی خمینی تا سید محمدباقر صدر، از شریف قنوتی تا مصطفی ردانی پور، از مفتح تا مطهری، از بهشتی تا باهنر، از مدنی و دستغیب و اشرفی اصفهانی و صدوقی تا مالامیری و کریمیان و هادی ذوالفقاری، از محمدباقر حکیم تا شیخ نمر، از سید مصطفی موسوی تا شیخ راغب و بیش از ۳۵۰۰ شهید طلبه دفاع مقدس شاهدند که این نهضت مدیون عمامههای در خون نشسته است.
بگذار از مولوی جنگی زهی، ماموستا شیخ الاسلام، ملا عبدالحمید فرقانی، ماموستا برهان عالی، برهان الدین ربانی، مولوی فیض محمد حسین بر، به همراه ۱۰۰ روحانی شهید اهل سنت کشور نیز سخن بگویم، ایشان نیز شاهد این مدعا هستند که برای دشمن تکتف در نماز یا غیر آن مهم نیست، دشمن مخالف عالمان مجاهد است و در این مسیر برای او شیعه و سنی تفاوتی ندارد. اصول کافی بخوانی یا صحیح، او با قرائت جهادی از اسلام مخالف است. در این میانه بدش نمیآید که گاهی بر طبل اختلاف بدمد و خون این دسته را به گرده آن یکی بیاندازد و به ریش قم و قاهره بخندد.
حادثه عمامههای در خون نشسته در صحن امن رضوی، حکایت استدامت استقامت حوزههای علوم دینی بر سبیل مجاهدت است.
گوارا باد شربت شیرین شهود و شهادت بر عاشقان مسیر وصل و چه زیباست جامه عروج خونین بر اندام فقاهت.
چه خوش فرمود آقا روح الله بزرگ، آن احیاگر اسلام جهادی در عصر حاضر، پس از شهادت علامه مطهری: بریزید خونها را زندگی ما دوام پیدا میکند. بکُشید ما را ملت ما بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید.
رزقنا الله قتلاً فی سبیل الاسلام
#با_افتخار_من_یک_طلبه_ام
#طلبه_مشهدی
✍️ حجت الاسلام رضاپور
@tabyin_tahlil_ejtehad
خون مشهد جوشید
این روزها اسم مشهد سر زبانها بود، مشهد میگویند چون رهبر اهل آنجا است، رییس جمهور اهل آنجا است، انقلابی ها اهل آنجایند، باید بد نام میشد مشهد، چون محل ترویج امید بود. امید نباید بجوشد امید نباید باشد. اینهمه خبر بد از مشهد مخابره شد که چه شود؟ ورزشگاه و داستان فوتبال را ، مصاحبه جناب مداح را، شعر خوانی و مدح مقابل امام جمعه را دیدید؟ همه هم البته غلط بود اما غلطها را چنان ضریب دادند که تصویری از مشهد آفریده شود در ذهن مردم، آنچنان که میخواهند.
جهل و ندانمکاری ما هم مدد میدادشان اما آنها کارشان را خوب بلد بودند. میدانستند اگر زشتیها به دست نادانهای رسانه چی و نامردهای بی بی سی چران بیفتد، همه با هم بلدند چه کنند و یک خط را جلو میبرند. آنهم بد نام کردن مشهد.
آنها که مشهد رفته بودند سخن از امید از زبان مردم کوچه و خیابانش زیاد میشنیدند. باید این امید مخابره نمیشد. باید صدای مشهد خفه میشد. همه بهانه ها را جمع کردند همه بهانه بود تا صدای مشهد که صدای جمهوری اسلامی بود که صدای پیروزی بود، خفه شود.
اما نمیدانستند برگ برنده ای دارد خدا، که خودش رو میکند و وقتی رو کند ، جگر ها را میسوزاند و چشمها را مبهوت میکند. آن وقت نمیتوانید لایک نکنید و کامنت نگذارید و عبور کنید.
شما دنبال قاتل و دست کثیف دشمن باشید. خوب است. اما بیایید دست خدا را هم ببینیم.
کشتند، به جرم روحانی بودن، با لب تشنه، در آغوش امام رئوف، روحانی رزمنده، روحانی جهادی، روحانی هم نشین محرومین، روحانی حرم امام هشتم، روحانی آقای جمهوری اسلامی.
ببینید زیر پست بی بی سی را، روی نعشش میزنند و میکوبند و میرقصند. نوش جانش اهل روضه میفهمند چه میگویم.
به جرم اتصال به جمهوری اسلامی میزنندش، که حرم است، که مظهر جنگ با اربابانشان است که اگر بماند همه حرمها میمانند، نوش جانش، مدافعین حرم میدانند چه میگویم.
با لباس سربازی اش به خونش کشیدند، روی سنگ فرش خاک قدمهای امامش، هنگام بدو بدو کردن برای محرومین، یعنی دویدن برای انقلاب، برای جمهوری اسلامی، روی پای امامش جان داد، نوش جانش، اهل مبارزه آرزو میکنندش.
حالا یک تنه سرها به سمت تو برگشت. چرا تو را خدا انتخاب کرد، آخوند خاکی رزمنده و جهادی گمنام حاشیه نشین و دلسوز مردم؟ چرا تو؟
مشهد همه دار و ندار ما است ، امید ما است، این مردم با گدایی سر سفره او آقا شده اند. چند وقت بود دنبال یک خادم بودیم راه حرم را نشانمان بدهد، چه کسی بهتر از تو. چند وقت بود حرم ما مدافع مشهدی لازم داشت، که بهتر از تو.
به قیافه ات نه تقابل شیعه سنی میخورد نه تقابل ایران و افغان، تو راست کار به تماشا کشیدن چهره جمهوری اسلامی بودی. همان که به بهانه اش روی خونت میرقصند یزیدیها. خوش به حالت.
کاش ما را هم مثل تو بپذیرد آن دست با تدبیر عالم.
✍علی مهدیان
@tabyin_tahlil_ejtehad
ما گفتیم ما گفتیم!
بین نیروهای انقلابی ظاهرا نخبه! یک جوی راه افتاده که: «مردم بدانید ما تا ته مطلب را به دولت و دولتیها گفتیم، طی جلسات متعدد و به اشکال مختلف هم گفتیم که این مسیر اشتباه است!»
خب اخوی گفتی، دست شما درد نکند، الحمد لله که شما آنچه درست دیدی را منتقل کردی و دولت هم گوش شنوا دارد.
الان آنی که باید تصمیم بگیرد دولت است، آیا به دولت و دولتمردان اعتماد نداری؟ اینها را هم غربگدای خائن میدانی؟!
اگر به آنها اعتماد داری، حالا که نظر خودت را گفتی اگر بر طبق نظر تو عمل نکردند، چرا در جامعه جو ترس و بیاعتمادی بوجود میآوری؟!
میخواهی خودت را ثابت کنی و برئ الذمه؟!
کاش خود درونت را میکشتی! آن گفتنها کمک به دولت بود، اما دقت داری این گفتنها! چیست؟!
کاش میدانستی همین «مردم بدانید ما گفتیم» بخش قابل توجهی از بحران است. بیاعتمادی و ترسی که از این «بدانید ما گفتیم» درست میشود، مشکل بزرگتری از آن مشکل که فرار میکنید را تولید کرده است.
شاید «این بدانید ما گفتیم» هم مثل آن بدانید ما گفتیمهای برخی مخالفان واکسن باشد که وسط بحران روزانه ۶۰۰ کشته میگفتند از ترس چاله به چاه فرار نکنید و پیش بینی آمارهای چند هزار کشته در روز در آینده نزدیک، به علت واکسیناسیون را میکردند.
شاید هم آن دوستان در وسط جنگ بیولوژیک و باتوجه به بیاعتمادی به غرب و دانستن سابقه غرب در واکسن و دیگر کشتارهای از این سبک واقعا حق داشتند و احساس خطر میکردند.
اما دولت و دولتمردان هم چیزهایی میدانستند و توجهاتی داشتند که این خطر را دفع میکرد و میدانستند چطور کشتی اجتماع را به سلامت و امنیت به ساحل برسانند.
وقتی سکان در دست کسانی است که به ایمان و عقل و کاردانی آنها اعتماد داری و حرفها و نقدهایت را هم کامل به آنها گفتهای، حالا دیگر وسط طوفان التهاب آفرینی نکن و به ناخدای خود فرصت ده.
✍حمیدرضا باقری
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
تصمیم
🔻دولت قوی را به تصمیم گیری هایش باید شناخت. دولتی که قدرت تصمیم گیری ندارد و لو همه ارکانش دانشمند هم باشند، ولو خوب هم سخنرانی کنند، ولو خوب هم ادعا کنند، دولت قوی نیست.
🔻ساده نگیرید تصمیم گیری را. اهل علم چند صباحی درس میخوانند، مکتب علمی خاصی را انتخاب میکنند،تحلیل میکنند و نظر میدهند. آخرش هم قبل یا بعد از تصمیمها مینشینند و حرف میزنند یا تایید میکنند یا رد میکنند. خوب است لازم است اما تصمیم گیری این نیست.
🔻تصمیم گیری در زندگی فردی هم در نقاط حساس و شرایط خاص، شجاعت و جسارت و حکمت و علم و فهم صحنه را میطلبد. اما مدیریت یک ساختار، آنهم ساختاری که ارزش محوری اش «مردمسالاری» است در عین «حق سالاری» که بنا است مبارزه کند که بنا است راهبردهای کلان پیشرفت و تعالی را هم پیش ببرد، دشوارتر است.
🔻هشت سال پیش وقتی جناب دولت میخواست تصمیم بگیرد خود را پشت دیگر ارکان نظام مخفی میکرد، پشت رهبری پشت رووسای قوای دیگر، پشت شوراهای کلان، چرا ، چون جسارت تصمیم گیری نداشت. چرا نداشت، چون اعتماد مردم را نابود کرده بود. اعتماد مردم و بلکه همراهی مردم وقتی نیست، دولت پنهانکارتر میشود، و هزینه تصمیماتش را هم بر عهده نمیگیرد. آنکه میگفت من خودم جمعه فهمیدم، به نظرم هدفش استهزا مردم نبود، او میترسید تصمیم را گردن بگیرد.
🔻فارغ از بحثهای اقتصادی که بین مکاتب مختلف در جریان است و یک طرف بحث آثار و تبعات بی عدالتی ناشی از یارانه پنهان و زمینه سازی قاچاق و رانت و امثالهم را مطرح میکند و یک طرف هم بحث مضرات شوک درمانی و تورم روانی و امثالهم را، اما این دولت چند اتفاق مهم را در تصمیم گیری رقم زده است.
🔻اولا نخبگان مختلف از جریانهای فکری متنوع را جمع کرده.
ثانیا بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان جوان نظرات خود را با او در میان گذاشته اند. ایده دادند. نقد کردند. اثبات کردند. رد کردند.
ثالثا گفتگوهای مفصل با دیگر قوا مثل نمایندگان مجلس روبروی ملت انجام دادند. بحث از حذف یارانه پنهان و ارز ۴۲۰۰ مطرح شد. دولت پیش چشم مردم زیر بار تبعات این تصمیم هم رفت و آن را گردن گرفت.
رابعا مدیران مختلف نیز آمدند و توضیح دادند.
خامسا در نهایت هم خود دولت به تنهایی بدون پنهان شدن زیر عبای رهبر و دیگر قوا این تصمیم دشوار را گرفت.
این ها همه ارزشمند است. من فارغ از بحثهای اقتصادی اش میگویم. دولتی که هم شفاف است. هم جماعت نخبگان و اهل علم را به کار میگیرد. هم خودش پای تصمیمش میایستد. هم مردم را توجیه میکند. قوی است و ارزشمند است.
🔻من با مخالفین دولت انقلابی و تکمیل کنندگان پازل دشمن و کی و کی کار ندارم. با آنها هم که قیافه خیرخواهانه و بی طرف میگیرند اما در واقع نقد میکنند تا بگویند خیلی به فکر مردمند تا فالور جمع کنند هم کار ندارم.
اما تو دوست عزیز که نقدهایت را گفته ای. مستقیم به مسوولین گفته ای. مناظره کرده ای. حالا جمع بندی دولت وفق نظرت نبوده. لااقل اینقدر انصاف داشته باش دولت را به لجن نکش. منتقد هم هستی مستبد و بی انصاف نباش.
نقد کن. مطالبه کن. اما تو داری اعتماد مردم را نابود میکنی. و دولتی که اعتمادی به او نباشد تصمیم گیری برایش دشوار میشود. و در دولت قبل دیدیم که خطر تصمیم نگرفتن گاهی از تصمیم غلط گرفتن بیشتر است. مجیزگو نباشید اما لجن پراکنی و طعنه زنی هم نکنید خواهشا. باز هم خودتان بهتر میدانید از ما گفتن.
✍ علی مهدیان
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
در این چند روزی که برخی از اقتصاددانان انقلابی، انتقاداتی را در زمینه تداوم سیاست نادرست تعدیل نرخ ارز به دولت مطرح کردند، این توهم در میان برخی از دولتمردان دولت قبل ایجاد شده که میتوانند از این موقعیت استفاده کنند و به تطهیر خود بپردازند. و نیز توهم کردهاند که این اقتصاددانان، کلید عبور از دولت انقلابی را زدهاند.
اما:
۱- این دولت در شرایطی سر کار آمد که خزانه، سیلوها و گمرک خالی از جنس بود. و امروز با گذشت کمتر از یک سال، سیلوها و گمرک پر است و این پر بودن البته برخی از دولتمردان ناآگاه را به این توهم انداخته که ممکن است برخی قاچاق سازمان یافته غیرقابل کنترل انجام دهند و از این رو پیشنهادات تعدیل قیمتی را ارائه کردهاند.
۲- این دولت در شرایطی سرکار آمد که رئیس دولت قبل از ترس کرونا، ماهها در مجامع عمومی آفتابی نمیشد و از پشت شیشه دودی ماشینش مردم را روانشناسی میکرد. رئیس این دولت، در همان ماه اول، استراتژی مبارزه با کرونای خود را ارائه کرد و تا انتها بر آن ماند و با سیره عملی خود به مردم نشان داد که حضور در جامعه و نترسیدن از کرونا با مبارزه با آن تزاحمی ندارد. استراتژی جلوگیری از تعطیلی مشاغل و تعطیلی اقتصاد، کمرنگکردن کرونا در اذهان عمومی و نیز اجرای گسترده واکسیناسیون را اجرا کرد و بر آن ماند. و نتیجه اینکه امروز از آن ماجرا تقریبا خبری نیست و مردم در همین هفته سفرهای میلیونی انجام دادند.
۳- این دولت، بودجهای برای رشد ۸ درصدی اقتصاد ارائه کرد و نمیتوانیم و نمیدانیم و نمیشود را در چشم مردم نکرد. هرچند ما معتقدیم این برنامه، برنامه جهش اقتصادی نیست، اما هزاران فرسنگ با ندانمکاریهای دولت قبل فاصله دارد.
۴- این دولت اگر حرف از گران کردن میزند (که اشتباه هم هست) اما هرگز از خود سلب مسئولیت نکرده و نمیکند و به دنبال آن است که با همین ابزارهای جبرانی یارانهای، کاهش قدرت خرید را جبران کند. نه این که با منطق دولت قبل بگوید «من خودم صبح جمعه فهمیدم» و «خودت بمال». اگر یادتان باشد، بنزین را گران کردند و دیگر هیچ.
۵- این دولت جوانان انقلابی را سر کار آورده که با کار شبانهروزی، زمینههای رفع اشکالات جدی در حوزههای اشتغال، تجارت و صنعت را ایجاد کردهاند و با تمام نقدهایی که به برخی از نظریات داریم، هرگز این جوانان دانشمند را با امنیتیهایی که بنابود شغل ایجاد کنند، یا مدیران صنعتی که دغدغهشان ویلاسازی در لواسان بود و مدیران عهد دقیانوس که درپی تبدیل مناطق آزاد، مناطق خالی از معاملات سالم و شفاف بودند مقایسه نمیکنیم.
۶- این دولت در همین مدت در صدور مجوز، تسهیل کسب و کار، ارائه تسهیلات به مشاغل خرد، مبارزه با مفاسد و برکنار کردن مدیران رانتی، چنان کوشیده است که سروصداهای عجیب و غریب بعضی از منفعتجویان از رانتهای کثیف را از هرجایی بلند کرده است.
و دهها مورد دیگر
آقایان تصور نکنند، نقدهای محکم ما به بعضی از سیاستهای دولت، به معنای بازگشت به قرون وسطای نئولیبرالی است. ما از این دولت انقلابی، انتظار جهش داریم نه رشد. از این رو میکوشیم تا با کمکهای فکری، مسیرهای جهش را نمایان سازیم.
دولت انقلابی انشاالله با پشت سر گذاشتن این بحرانها و با تصفیه نظری خود، این مسیر را خواهد یافت.
باذن الله تعالی.
لذا به آنهایی که تلاش میکنند از نمد برای خود کلاهی بدوزند توصیه میکنم این ابیات حضرت حافظ را خوب بخوانند:
ای مگس حضرت (عرصه) سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
از که مینالی و فریاد چرا میداری
حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند
سعی نابرده چه امید عطا میداری
✍ دکتر حمیدرضا مقصودی
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
🔻#تصویر / دکتر عبدالملکی در سخنرانی خطبههای پیش از نماز جمعه تهران چه گفت؟
☘کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با دقت به صحبتهای این آقا گوش بدید
غرض از انتشار این فیلم، توجیه عملکرد اشتباه بعضی از مسئولین نیست، اما همیشه مسائل اونطور که در فضای مجازی نمایش داده میشه نیست، خیلی مراقب باشیم دچار #خودکمبینی نشیم.
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صفر تا صد ماجرای ارز ترجیحی در کمتر از ۳ دقیقه
@tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
♦️نسبت بین اندیشهورزی حقیرانهی نخبگان و حقیر شدن جامعه
فضای مجازی در کنار معایب و حُسنهایش اما یک حُسن بزرگ داشت، اینکه نشان داد بسیاری از نخبگان مدعی ما هنوز هم درگیر مسائل حقیر و ناچیز هستند، مسائلی چون:
دختران خیابان انقلاب
اعدام یک محارب
ربنای شجریان
لباس تیم ملی
ورود یا عدم ورود خانمها به ورزشگاه
خودکشی یک جاسوس
استعفای یک معاون
تبدیل شدن قم به یک کشور مستقل
برخورد چند مامور با یک مجرم
و بسیاری موارد دیگر!
شوربختانه باید گفت: وقتی نخبگان جامعه مسائل حقیر و ناچیز برایشان مسائل اصلی شود و ساعتها پیرامون آن قلم فرسایی کنند و نظریه دهند و از مسائل اصلی و ریشه ای جامعه غفلت کنند، آن جامعه هیچ وقت بزرگ نخواهد شد. چون نخبگانش حس خطرپذیری و اندیشدن نسبت به مسائل بزرگ، انتقال آن مسائل اصلی و بزرگ به سطح جامعه و تلاش برای رسیدن به آنها را ندارند! لاجرم جامعه نیز درگیر مسائل حاشیه ای خواهد شد!
آقایان عزیز، نخبگان گرامی، مدعیانی که لایک و ممبر و فالوور گرفتن شده است ملاک شما برای اصلی و فرعی کردن مسائل، بهوالله همه آنهایی که میتوانند روی افکار عمومی جامعه اثرگذار باشند، مسئولند و باید فردا علاوه بر پاسخگویی در محضر داور حق، جوابگوی تاریخ باشند!
همه پیامبران با مردم بودند، اما آنها مصلح بودند، هدایتگر جامعه و مردم به سمت اهداف بزرگ و والا بودند، نه اینکه بخواهند جامعه را مشغول حواشی و مسائل حقیر کنند تا لایک و ممبرهایشان زیاد شود، که اگر غیر این بود این همه مورد تمسخر قرار نمیگرفتند!
لذا جای شکرش باقی است، در رأس نظام ما رهبری قرار دارد که از نخبگان زمانه خودش بسیار جلوتر است و بزرگ فکر میکند و برای بزرگ شدن جامعه تلاش می کند!
امیدوارم همراه این مصلح شویم
نه درگیر حواشی حقیر و ناچیز!
✍محمدعلی رنجبر
https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad
کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
◀️ از «آقامون جنتلمنه» نوشتید، از «سلام فرمانده» هم بنویسید!
🔰چرا پژوهش و رسانه ایران به آسیبها بیشتر توجه دارد تا دستاوردها؟
⭕ «بدنو ببین، جون بابا، خودتو بلرزون بابا» میخواندند و تأسف میخوردند و سر تکان میدادند که کودک و نوجوان ایرانی تباه شده و جمهوری اسلامی دچار شکاف نسلی عمیقی شده که دیگر پر کردنی نیست. ارزشها و هنجارهای انقلاب اسلامی را بر باد رفته میدیدند و به اندک تلاشهای مخلصانه بسیجیانی که مخلصانه و بیمزد و منت در حال تربیت نسل و برپایی حلقه صالحین و برگزاری اردوی جهادی بودند، پوزخند میزدند که چه نشستهاید که سیل همهتان را غرق خواهد کرد. اما امروز که یک سرود کاملاً ابتدایی و تقریباً بیهزینه روی لب دهها هزار کودک و نوجوان ایرانی نشسته، سکوت کردهاند و لب نمیجنبانند که نکند مالهکش و همدست و حکومتی خوانده شوند.
⭕«سلام فرمانده» شهر به شهر میچرخد. نمیتوان انکارش کرد. نمیتوان حکومتی دانستش. چیزی دارد که خریدنی نیست. نمیتوان اتوبوس و مینیبوس گرفت و این همه دختر و پسر نوجوان را جمع کرد و در میدانهای اصلی شهر، لبخوانی کردش. نمیتوان همه رسانههای فراگیر را به خط کرد و این چنین هماهنگ به خانهها فرستادش. «سلام فرمانده» در متن جامعه پیچیده، با همه مشکلات و دشواریها و رنجها و زخمهایی که این جامعه دارد و زیر بار آنها کمر خم کرده. اما هر چه بیشتر خوانده می شود، کمتر در موردش نوشته میشود.
⭕گویی کلیشههایی وجود دارد که روشنفکر و دانشگاهی و اهل کتاب و دانشگاه ایران نمیخواهد از آنها جدا شود. موضوع این نیست که این سرود از نظر عدهای «چیپ» است یا خیر، موضوع این است که بخشهایی از جامعه نخبگانی ما جرأت مقاومت در برابر فکر و نگاه غربی را از دست دادهاند، وگرنه «چیپ» هم تحلیل میشود، اگر از آن سوی آبها آمده باشد!
⭕ویدئوهایی که از همخوانی «سلام فرمانده» در شهرهای مختلف منتشر میشود، نشان میدهد این سرود از نظر ایجاد موج اجتماعی و ساخت همدلی موفق بوده است. ارزیابی میزان این موفقیت باید مبتنی بر معیارهایی کاملاً مستند و معتبر باشد. اما هر پژوهشی از یک حدس عالمانه آغاز میشود و حدس عالمانه این است که «سلام فرمانده» فراگیری بالایی ایجاد کرده آن هم در جامعهای که لایهها و اقشارش روز به روز از یکدیگر فاصله میگیرند. این فراگیری هم در سطح و هم در عمق رخ داده، هم از حیث شمار موجی که ایجاد شده و هم از نظر تنوعی که ساخته. نمیتوان گفت فقط چادریها، فقط بسیجیها، فقط مذهبیها «سلام فرمانده» را لبخوانی میکنند و حاضرند برایش تجمع کنند و شعرش را حفظ کنند. این حدس عالمانه یا فرض محتمل را لااقل بررسی کنید!
⭕جامعه دانشگاهی، اهالی پژوهش و فعالان رسانهای ایران، جرأت احتمالدهی، تأملورزی و اندیشهسازی را از دست دادهاند. گمان میبرند دیر یا زود در هاضمه فکری جهان حل خواهیم شد و اساساً قائل به نگاه تمدنی و تمایز فرهنگی نیستند. انقلاب اسلامی ایران، همان انقلابی که آن همه وصف و تعبیر و شگفتانه از دوست و دشمن، سیاستمدار و امنیتی، اقتصاددان و جامعهشناس در موردش رفته است، بیش و پیش از آنکه تجمع و تظاهراتی باشد، صورتبندی مسأله چرایی عقبماندگی ایران بود.
⭕انقلاب در قلبها ریشه زد. ذهنها را پرسشگر کرد. «نه شرقی و نه غربی» قبل از آنکه به یک برنامه کلان در سیاست خارجی تبدیل شود، یک باور ملّی و هنجار دینی است. اگر نخبه جامعه ایران، باور به امکان استقلال نظری در برابر جهان فریبنده غرب و شرق را از دست بدهد، تمدنسازی چگونه ممکن میشود؟ اگر نخبه جامعه ایران، مرتباً روی آسیبها و اشکالات متمرکز شود و فرصتها و داراییها را نبیند، آیندهسازی چگونه میسر میشود؟
⭕«سلام فرمانده» مهر باطلی است بر گزاره پرتکرار ناامیدی و دینستیزی مردم و به ویژه غربگرایی مطلق کودکان و نوجوانان ایرانی.
هر اندازه با محتوا و مضمون این سرود مشکل داشته باشیم و دلیل اثربخشی و فراگیری آن را درک نکنیم یا نسبت به بتسازی عوامل و طراحان و مجریان این سرود هشدار بدهیم و از موجسواری رسانههای پرادعا اما کماثر حکومتی روی این کار مردمی خشمگین شویم؛
نمیتوانیم انکار کنیم «سلام فرمانده» به اصطلاح رسانهایها «گرفته» یا فراگیر شده و نشان داده که «امکان» مقاومت فرهنگی در برابر ساختههای مبتذل امثال ساسی مانکن که به شکل طراحی شدهای، نسل جدید را هدف گرفته، وجود دارد.
⭕دومین ویژگی یعنی طرح «امکان» مقاومت از نخستین ویژگی یعنی «فراگیری» مهمتر است؛ حتی اگر هیچ دانشگاهی، پژوهشگر یا اهل رسانهای بدان نپردازد. کاش یک دهم آسیبشناسها، دستاوردشناس داشتیم.
✍ محمد رستمپور
https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad
[کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد]