eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟ 🔹برخلاف گفته هاى كسانى كه فكر مى كنند بذر اصلى انتظار ظهور يك مصلح بزرگ را، شكستها و ناكاميها و نابسامانيها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است، گاهى به گونه پر رنگ، و گاهى كمرنگ. به تعبير ديگر: انسان از دو راه ـ از راه عاطفه، و از راه خِرَد ـ سرانجام در برابر چنين مسئله اى قرار مى گيرد و سروش اين ظهور را با دو زبان «فطرت» و «عقل» مى شنود. و به عبارت روشن تر: ايمان به جزئى «عشق به آگاهى» و «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» (سه بُعد از ابعاد چهارگانه روح انسان) است، كه بدون چنان ظهورى اين عشقها به ناكامى مى گرايد و به شكست محكوم مى شود. شايد اين سخن نياز به توضيح بيشترى داشته باشد و آن اينكه: مى دانيم «عشق به تكامل» شعله جاويدانى است كه سراسر وجود انسان را در بر گرفته، او مى خواهد بيشتر بداند؛ بيشتر از زيباييها ببيند؛ بيشتر از نيكيها بهره ببرد و خلاصه آنچه مايه پيشرفت و برترى مى داند بيشتر فراهم سازد. 🔹هيچگاه پيدايش اين انگيزه ها را نمى توان با عوامل اجتماعى، و روانى، و وراثت، و تربيت، پيوند داد، گرچه اين عوامل در تضعيف يا دامن زدن به آنها سهم مهمى دارند؛ ولى اصل وجود آنها، جزء بافت روان انسانهاست و جزء ابعاد اصلى روح او، به دليل اينكه هيچ جامعه و هيچ ملّتى هرگز از اين انگيزه ها تهى نبوده است. خلاصه، علاقه انسان به پيشرفت و تكامل، به دانايى و زيبايى، به نيكى و عدالت، علاقه اى است، اصيل، هميشگى و جاودانى، و يك آخرين نقطه اوج اين علاقه است. چگونه ممكن است عشق به تكامل همه جانبه در درون جان انسان باشد و چنان انتظارى نداشته باشد! مگر پياده شدن تكامل جامعه انسانى بدون آن امكان پذير است! بنابراين، حتى كسانى كه در زندگانى گرفتار شكست و بحرانى نبوده اند، چنين احساسى را در درون جان خود دارند... از سوى ديگر، همانطور كه اعضاى پيكر انسان به تكامل و پيشرفتِ وجود او كمك مى كنند و عضوى در بدن نمى يابيم كه مطلقاً نقشى در اين حركتِ تكاملى نداشته باشد، خصايص روانى انسان نيز چنين اند؛ يعنى هر كدام نقش مؤثرى در پيشرفت هدف هاى اصيل او دارند. مثلاً، «ترس از عوامل خطرناك» كه در هر انسانى وجود دارد سپرى است براى حفظ او در برابر خطر. 🔹«خشم» به هنگامى كه انسان منافع خود را در معرض تهديد مى بيند، وسيله اى است براى افزايش قدرت دفاعى و بسيجِ تمام نيروهاى ذخيره جسمى و روحى براى نجات منافعش از خطر؛ بنابراين، عشق به تكامل، عشق به صلح و عدالت، نيز وسيله اى است براى رسيدن به اين هدف بزرگ و به منزله موتور نيرومندى است كه چرخ هاى وجود انسان را در اين راه به حركت دائمى وا مى دارد، و او را براى رسيدن به جهانى مملو از و كمك مى كند. از سوى ديگر، احساسات و دستگاه هايى كه در جسم و جان وجود دارد نمى تواند هماهنگ با مجموعه عالَم هستى نباشد؛ زيرا همه جهان هستى يك واحدِ به هم پيوسته است، و وجود ما نمى تواند از بقيه جهان جدا باشد. از اين بهم پيوستگى بخوبى مى توانيم نتيجه گيرى كنيم كه هر عشق و علاقه اصيلى در وجود ما هست، دليل بر آن است كه «معشوق» و «هدف» آن نيز در جهان وجود دارد و اين عشق وسيله اى است كه ما را به او نزديك مى سازد. 🔹يعنى اگر تشنه مى شويم و عشق به آب داريم دليل بر آن است كه «آبى» وجود دارد كه دستگاه آفرينش تشنگى آن را در وجود ما قرار داده است. اگر علاقه اى به جنس مخالف داريم دليل بر وجود جنسى مخالف در بيرون ماست؛ و اگر عشق به زيبايى و دانايى داريم دليل بر اين است كه زيباييها و دانايی هايى در جهان هستى وجود دارد. و از اينجا به آسانى نتيجه مى‌گيريم كه اگر انسانها را مى كشند كه جهان را پر از صلح و عدالت و نيكى و داد كند، دليل بر آن است كه چنان نقطه اوجى در تكامل جامعه انسانى امكان پذير و عملى است كه عشق و انتظارش در درون جان ماست. عموميت اين اعتقاد در همه مذاهب نيز نشانه ديگرى بر اصالت و واقعيت آن است؛ زيرا چيزى كه زائيده شرايط خاص و محدودى است نمى تواند اين چنين عمومى باشد، تنها هستند كه از چنين عموميتى برخوردارند، و اينها همه نشانه آن است كه از زبان عواطف و سرشت آدمى اين نغمه در جان او سر داده شده كه سرانجام ، جهان را در زير و قرار خواهد داد. 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۵ الی ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️آیا شعارهای «تساوی حقوق» ميان زن و مرد، قابلیت اجراء در جامعه را دارد؟ 🔹در دنياى امروز شعارهاى زيادى در مورد مساوات زن و مرد طنين انداز شده است و كنوانسيون هاى جهانى نيز آن را روز به روز داغ‌تر ميكنند كه مطلقاً هيچ تفاوتى ميان اين دو جنس نيست، بنابراين هر دو میتوانند بدون هيچگونه تفاوت، مسئوليت هاى اجتماعى را بر عهده بگيرند؛ خواه مسئله قضاوت باشد يا فرماندهى لشكر و اداره جنگ و خواه سفرهاى فضايى، يا كاوش هاى اعماق درياها و خلاصه مديريت ها در تمام سطوح. ولى با نهايت تعجب هنگامى كه وارد مرحله عمل مى شوند تفاوتها كاملا آشكار ميشود. مردان مديريت ها را در سطوح بالا و ميانه غالبا جز در موارد بسيار محدود و معدود در اختيار گرفته اند و به زنان اجازه ورود در اين ميدان ها را نمى دهند و در كشورهاى اروپايى و آمريكايى نيز مطلب همين است. هنگامى كه سؤال ميشود اين تناقض در قول و عمل از كجاست، پاسخى براى آن ندارند. اين تناقض زاييده تفاوت واقعيّتها با شعارهاست كه در جهان امروز همه جا به چشم مى خورد. براى جلب آراء زنان در انتخابات سياسى و خاموش كردن اعتراض هاى آنها شعار مساوات را هرچه داغ تر سر میدهند، ولى در مرحله عمل اين واقعيّت را پذيرفته اند كه ساختمان روح و جسم با متفاوت است و هر كدام براى مسئوليتى آفريده شده اند. هر دو انسانند و هر دو صاحب حقوق فردى و اجتماعى؛ اما اينكه بگوييم هر دو يك جور فكر مى كنند و قابليت براى هر كارى را دارند اشتباه بزرگى است. 🔹الكسيس كارل، فيزيولوژيك و جراح زيست شناس معروف فرانسوى كه كتاب هايى با شهرت جهانى دارد در كتاب معروف خود «انسان موجود ناشناخته» مى گويد: «زن و مرد به حكم قانونِ خلقت متفاوت آفريده شده اند و اين اختلاف و تفاوت ها وظايف و حقوق آنها را متفاوت ميكند... و به علت عدم توجّه به اين نكته اصلى و مهم، طرفداران نهضت آزادى زنان فكر مى كنند كه هر دو جنس میتوانند يكسان تعليم و تربيت يابند و مشاغل و اختيارات و مسئوليتهاى يكسانى به عهده گيرند. در حقيقت از جهات زيادى با متفاوت است. يكايك سلول هاى بدن، همچنين دستگاه هاى عضوى مخصوصاً سلسله عصبى، نشانه جنس او را بر روى خود دارد». سپس مى افزايد: «قوانين فيزيولوژى نيز همانند قوانين جهانِ ستارگان و آسمان ها سخت و غيرقابل تغييرند و ممكن نيست تمايلات انسانى در آنها تغييرى ايجاد كند. ما مجبوريم آنها را آن طور كه هست بپذيريم [نه آنطور كه مى خواهيم]». آنگاه اين سخن را با اين جمله پايان ميدهد: «زنان بايد به سمت مواهب طبيعى خود و مسير سرشت خاص خويش بدون تقليد كوركورانه از مردان بكوشند. وظيفه ايشان در راه تكامل بشريت بسيار بيشتر از مردهاست و نبایستی آن را سَرسَرى بگيرند و رها كنند». [۱] 🔹جالب اينكه در سال ۱۹۹۵ ميلادى تعداد کثیری از اعضاى سازمان هاى دولتى و غيردولتى در پكن گرد هم آمدند تا سندى را كه براساس كنوانسيون محو كليه اَشكال تبعيض بر ضد زنان، قبلاً تنظيم شده بود امضا كنند. بعضى از مواد آن به قدرى نادرست بود كه مورد اعتراض سازمانها و گروه هاى مختلف قرار گرفت. از افرادى كه به اعتراض جلسه را ترك كردند، خانم شارون هير نماينده پارلمان كانادا و رئيس هيأت كانادايى شركت كننده در آن جلسه بود. او برخاست و خطاب به خبرنگاران گفت: «تساوى مورد نظرِ سند پكن براى زنان، تساوى به ارمغان نخواهد آورد. من با اولين پرواز به وطنم باز میگردم و سعى میكنم تفاوت ميان زن و مرد (و مسئوليت هاى آنان) را حفظ كنم همانگونه كه اين تفاوت در خلقت وجود دارد، چون اين تفاوت هاست كه ما را حفظ خواهد كرد». [۲] شرح اين مسئله از عهده بحث كوتاه و فشرده ما خارج است، كافى است اجمالا بگوييم اين شعارها نه تنها مشكلى را از حل نكرده؛ بلكه آثار مخربى نيز داشته است. [۳] بنابراين بايد واقعيّتهاى مربوط به اين دو جنس را دور از شعارهاى توخالى بپذيريم و براساس آن برنامه ريزى كنيم و هر يك را در جايگاه شايسته اجتماعى خود قرار دهيم بى آنكه كمترين ظلم و ستم يا تحقير در حق زنان روا داريم. پی نوشت‌ها؛ [۱] انسان، موجود ناشناخته، الكسيس كارل، ترجمه: دبيرى، پرويز، كتابفروشی تاييد، اصفهان، چ ۳، ص ۱۰۰ [۲] نقد و بررسی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و سند پکن، علاسوند، فریبا، شورای فرهنگی - اجتماعی زنان، تهران، ۱۳۸۲ش، ص۱۰ [۳] براى كسب اطلاعات بيشتر مى توانيد به دائرة المعارف فقه مقارن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۴۲۷ق، چ اول‏، ج۱، ص ۸۴ مراجعه كنيد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۹، ص ۶۹۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آرامش و زيبايی های زندگی! (بخش سوم و پایانی) 🔸يکی از مهارت های مهم انسان، «مهارت درک زيبايی های زندگی» است. با داشتن چنين مهارتی، زندگی با تمام ابعاد آن زيبا و لحظه لحظه زيستن در آن لذت‌بخش ميشود. افرادی که از درک زيبايی های زندگی بی بهره اند، زندگی در نظرشان تيره و تار و پوچ می نمايد، و نه تنها از لحظات زندگی خود لذتی نمی برند، بلکه زيستن در اين دنيا را غير قابل تحمل فرض می کنند. مهم درک صحيح از زندگی و رويدادهای آن است؛ پس بياييد اين مهارت باارزش را با تمرين کردن راهکارهای زير در خود شکوفا سازيم: 🔹۲۱) انعطاف پذير باشيد. اگر لازم شد، نقشه های زندگی تان را تغيير دهيد اما هدف اصليتان را هرگز فراموش نکنيد. ۲۲) خوب نگاه کنيد و ببينيد چه چيزى در ديگران هست که به آن غبطه می خوريد؟ معمولاً اين همان چيزى است که واقعاً خواستار آن هستيد. بايد بدانيد نگاه های عميق و احساسات سازنده می توانند شما را در رسيدن به تمايلات نهفته تان يارى کنند. ۲۳) تغييرات مناسبی که محيط کوچک زندگی شما را دلپذيرتر می کنند آسانند؛ گلدان کوچکی در اتاق خود بگذاريد تا هوای پاک را احساس کنيد. صداهای آزار دهنده و اضافی را حتی الامکان قطع کنيد تا ذهن شما بياسايد. هر وقت توانستيد گلی بخريد، و گاهی اوقات شمعی در هنگام غروب آفتاب روشن کنيد، سوختن آرام شمع به شما آرامش می دهد و... 🔹۲۴) بی‌خوابی و بدخوابی يکي از مشکلات رايج زندگی خوابگاهی است و اين چند نکته می تواند شما را کمک کند: هر شب در ساعت معينی به رختخواب برويد. اگر ميسر است قبل از خواب دوش بگيريد. چند ساعت قبل از خواب چای و قهوه ننوشيد. ۲۵) به خودتان اجازه دهيد که شاد باشيد! خوشبختی فقط يک احساس درونی است، کافی است آنرا باور کنيد! مرتب با خود بگوييد: «من لايق خوشبختی ام». اين را بگوييد و شاد باشيد. برای چيزهايى که داريد هميشه شکرگزار باشيد. ۲۶) کاری کنيد که دوستتان بدارند: در چشم مخاطب نگاه کنيد، ارتباط چشمی از عميق‌ترين ارتباطات است. در صحبت کردن خودمانی باشيد، تکلف بيش از حد، ديگران را فراری می‌دهد. با مخاطب خود احساس همدلی کنيد و نشان دهيد که احساس طرف مقابل را می فهميد. 🔹۲۷) بی‌برنامه‌گی عامل هدر رفتن انرژی است. ۲۸) به هر کاری و هر پيشنهادی «بله» نگوييد. خوب فکر کنيد و از خود بپرسيد: آيا واقعاً می خواهم اين کار را انجام دهم؟! شما بايد «نه» گفتن را تمرين کنيد تا به راحتی بتوانيد زمام زندگی و عمر خود را به اختيار خود در آوريد. ۲۹) يک راه برای رهايی از نگرانی ها آنست که آن ها را بنويسيد! نگرانی های خود را بنويسيد و سپس آنها را بخوانيد. می بينيد که اين نگرانی ها آنقدرها هم مهم نيستند و خيلی آسانتر از آنچه که فکر می کنيد حل می شوند. ۳۰) پزشکان اعتقاد دارند که آرامش واقعی از پاها شروع می شود. طبيعى است که اگر پا در کفش راحت باشد، مثل اين است که کفش نپوشيده ايم. و همين مسئله باعث می شود که شما بهتر فکر کنيد، بهتر تصميم بگيريد، بهتر ياد بگيريد و خلاصه آن که آرامش بيشتری داشته باشيد. 🔸منابع کمکی: ۱) حسين خنيفر و مژده پورحسينی، مهارت های زندگی، ص ۴۵۳. ۲) جمعی از نويسندگان، معنای زندگی، مجله نقد و نظر، سال هشتم، ش ۱ - ۴، ۱۳۸۲. ۳) اصغر کيهان، راز موفقيت در زندگی (هنر بهتر زيستن)، نشر مادر. ۴) داريوش عرفانی، اخلاق موفقيت در زندگی، نشر خرم. ۵) ديل کارنگی، رمز موفقيت، ترجمه محمد جواد پاکدل و مسعود ميرزايی، نشر پارسا. ۶) رضا کريمی، راز داشتن زندگی شاداب، نشر نسيم حيات. منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️غیر یقین را داخل یقینیات ما نکنند 🔹ملتفت باشید! خیلی احتیاط بکنید! ... باید خیلی سعی بکنید که غیر یقین را، داخل یقینیات ما نکنند؛ آب را توی شیر ما نریزند! اگر یک نفر، هزار کلمه حقی گفت، این هزار کلمه را خوب تأمّل بکنیم و از او بگیریم، بعد [تأمل کنیم که] هزار و یکم هم درست است، [یا] نه؛ آن ظن است، یقین نیست. هر کلمه‌ای از هر کسی شنیدید، دنبال این بروید که «آیا این صحیح است، تام است، مطابق با عقل و دین هست، یا نه؟» 📕ر.ک به سوی محبوب، ص ۱۲۷-۱۳۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تجسّم اخلاق و روحیّاتِ آدمی در روز «قیامت» چگونه ممکن است؟ 🔹از روايات اسلامى استفاده مى شود كه خُلق و خُوى آدمى نيز در روز در چهره و اندام انسان ظاهر مى گردد و به همين دليل افراد به صورت هاى مختلفى وارد مى شوند، صورت هايى كه مناسب خُلق و خُوى آنهاست. آنها كه قلبى مملو از نور ايمان داشتند چهره هايى سفيد و نورانى دارند، و به عكس، آنها كه قلب هايى تاريك از ظلمتِ كفر داشتند چهره هايشان سياه و تاريك است، چنانكه «قرآن مجيد» مى فرمايد: «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَاَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ اَكَفَرْتُمْ بَعْدَ اِيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ * وَ اَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ؛ [آل عمران، ۱۰۶ و ۱۰۷] روزى كه صورت هايى سفيد و صورت هايى سياه مى شوند، اما آنها كه صورت هايشان سياه است [به آنها گفته مى شود] آيا بعد از ايمان كافر شديد؟ پس بچشيد عذاب را به خاطر كفرتان؟ * و اما آنها كه چهره هايشان سفيد است در رحمت خداوند خواهند بود و جاودانه در آن مى مانند». 🔹و در جاى ديگر درباره در مى فرمايد: «كَاَنَّمَا اُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً؛ [یونس، ۲۷] آنچنان صورت هايشان تاريك است كه گويى پاره هاى شبِ ظلمانى صورتشان را پوشانده است!». آرى آن روز، روز ظهور و بروز است و خُلق و خُوى هاى درون و مَلَكات نفسانى ظاهر و آشكار مى گردد و تمام جسم انسان را به رنگ خود در مى آورد. «هر خيالى كو كند در دل وطن * روز محشر صورتى خواهد شدن! - سيرتى كان در وجودت غالب است * هم بر آن تصوير حشرت واجب است». در آيه ۱۸ سوره «نبأ» آمده است: «يَومَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ اَفْوَاجاً؛ روزى كه در صور دميده مى شود و شما به صورت فوج فوج وارد محشر مى شويد». 🔹بعضى از مفسران بزرگ در تفسير اين آيه حديثى از پيامبر اكرم (ص) نقل كرده اند كه خلاصه اش چنين است: «جمعى از ياران پيامبر (ص) در منزل ابو ايّوب انصارى در محضر آن حضرت بودند «معاذ بن جبل» از تفسير آيه فوق سؤال كرد، پيامبر (ص) فرمود: اى معاذ! از مطلب عظيمى سؤال كردى! سپس اشك از ديدگان مباركش جارى گشت، بعد فرمود: ده گروه از امت من جداگانه در محشور مى شوند و با ساير مسلمانان متفاوتند، بعضى به صورت حيوانات و بعضى نابينا و بعضى كر و لال و بعضى چنان متعفّن و بدبو هستند كه از مردار نيز گنديده ترند! سخن چين ها به صورت بوزينه ها، حرام خوارها به صورت خوك ها، حاكمانِ ظالم نابينا، خودپسندان كر و لال و شهوت پرستان گنديده تر از مردار محشور خواهند شد». [۱] «گشته گرگان يك به يك خوهاى تو * مى درانند از غضب اعضاى تو! - اين سخن هاى چو مار و كژدمت * مار و كژدم مى شود گيرد دمت! - زانيان را گنده اندام نهان * خمر خواران را بود گنده دهان - گند مخفى كان به دل ها مى رسيد * گشت اندر حشر محسوس و پديد! پی نوشت: [۱] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، چ سوم، ج ۱۰، ص ۶۴۲ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ تهذيب نفس 🔹یک خصوصیت دیگر هست که اگر در شما باشد، هم در دوران عمر شما مفید است، هم برای دیگران مفید واقع خواهد شد و هم برای نشئه آخرت و دوران بی‌پایان زندگیِ بعد از مرگ مفید است. آن است؛ خودتان را پاکیزه کنید. جوانان عزیز ما با معارف دینی، با معارف الهی، با معارف بشری و با عمل صحیح دینی می‌توانند این کار را بکنند. امروز میدان مسائل اجتماعی هم میدان مسائل دینی است. حضور در مراسم عظیمی که در جمهوری اسلامی به طور مکرّر وجود دارد؛ از نماز جمعه‌ها بگیرید تا راهپیمایی بیست و دوم بهمن؛ همه اینها کارهای دینی است. با این روشها و با این اعمال، نفس خودتان را - آن دل پاک و نورانیتان را - هرچه بیشتر ثابت‌قدم کنید. بیانات مقام معظم رهبری ۷۹/۱۲/۰۸ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهداف و آثار ازدواج (بخش چهارم و پایانی) 🔸خداوند متعال در قرآن، خلقت زن و شوهر و محبّت و مودّت ميان آن ها را از نشانه های حکمت خود معرفی ميکند. پيامبر اکرم (ص) ميفرمايد: هيچ کانونی در اسلام برپا نشده که نزد خداوند محبوب تر و عزيزتر از باشد. همچنين امام صادق (ع) ميفرمايد: دو رکعت نماز انسان متأهل افضل و بالاتر از هفتاد رکعت نماز انسان مجرّد است. در خلقت بشر، زن و مرد مکمل نيازهای روحی و روانی يکديگرند، و هريک بدون ديگرى احساس فقر و نياز نموده و در وجود خود خلاء و کمبودی احساس ميکند. 💠اهداف و آثار ازدواج (۳) 7⃣بهبود وضع اقتصادی 🔹 افزون بر تکامل دينى، به پيشرفت اقتصادی می انجامد؛ زيرا حس مسئوليت، پرهيز از اسراف‌گری و آينده نگری برای خود و فرزندان، پس از ازدواج رخ میدهد. وعده خداوند در سوره نور و گفتار پيشوايان دينيی در اين باره نيز به اين معنی تأکيد ميکنند. [۱] 8⃣جلوگيرى از بروز انواع اختلالات و بيماری های روانی و عصبی 🔹روانشناسان ريشه بسيارى از عوارض ناراحت کننده عصبی و بيماری های روانی و اجتماعی را احساس محروميت به ويژه در زمينه امور جنسی تشخيص داده اند. [۲] هرگونه افراط و زياده روی (آزادی کامل جنسی) يا تفريط (کوتاهی کردن يا سرکوب کردن) و ازدواج نکردن، باعث افسردگی، اضطراب، هراس، يأس و نااميدى، بی قراری و ناآرامی، بی خوابی، بی اشتهايی، خستگی فکری و... ميشود. 9⃣پيشگيرى از بروز انواع بيماری های جسمی 🔹برخی بيماری های جسمی و ناراحتی های عصبی مانند: تنگی نفس، ناراحتی قلب، افزايش تپش قلب، خستگی و کوفتگی عمومی، ناراحتی معده، سردرد، ضعف عمومی و... از خطرهای توصيف ناپذير عدم ارضای غريزه جنسی است. از سوی ديگر، برآوردن اين غريزه به روش های نادرست مانند روابط جنسی آزاد، پی آمدهایی به مراتب بدتری چون بيماری سيفليس، سوزاک، ايدز و... خواهد داشت. [۳] 🔸حرف آخر: پس تا انسان زنده است و زندگی ميکند، نيازمند يار و ياوری مهربان و رفيقی همدل و همراه و پشتيبان لحظه های تنهايی است، و انسان بهترين فرد است. اينجاست که بر تاکيد فراوانی داشته و پيامبر اکرم (ص) و ساير معصومين عليهم السلام و بزرگان بر آن تاكيد و توصيه بسيار می نمودند. پی نوشت‌ها؛ [۱] حبيب نژاد، سيد احمد، پيوند آسمانی، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سيما، ص ۵۶ [۲] همان، ص ۶۰، به نقل از ازدواج در آستانه علم، ص ۱۰۸ [۳] ر.ک: همان، ص ۶۰ نویسنده: حسن منتظری - مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علميه @tabyinchannel
⭕️خداوند ما را می‌بیند... 🔹[و بدانید که] در وقتی [که] ما خلوت کردیم [خداوند] مطلع است، وقتی جلوی مردم هستیم مطلع است، حرف می‌زنیم مطلع است، ساکتیم مطلع است. همین که شخص مطلع شد: [که] «صاحب این خانه، صاحب این عالم، از هر فردفرد، به تمام افعال و تروک، به تمام نوایا، مطلع شد؛ آنچه که نیت کرده و می‌کند، آنها را هم مطلع است. 🔹بلکه نیت خیر را می‌نویسد، نیت شر را نمی‌نویسد تا شر محقق نشده. شر هم که محقق شد، یک مقدار صبر می‌کند تا ببیند، توبه می‌کند یا نه، برمی‌گردد یا نه» کار تمام است. مقصود، همین که انسان بداند که خدا می‌داند، کار تمام شد؛ دیگر معطل نباشد؛ همه چیز را تا به آخر می‌فهمد [که] چه باید بکند و چه باید نکند؛ از چه منتفع می‌شود و از چه متضرر می‌شود، [خداوند] ما را می‌بیند... 📕ر.ک به سوی محبوب، ص ۱۲۷-۱۳۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آفت های دینداری در آخر الزمان (بخش اول) 🔸یکی موضوعات مهم در زندگی امروز، در  است. انسان دیندار و عاقل در هنگام احساس خطر باید برای رفع آن اقدامات لازم را به عمل آورد. آفت هایی که در آخر الزمان، دین انسان را تهدید می کنند، متفاوت است. 1⃣خفیف شمردن دین 🔹اولین آفت دینداری در آخر الزمان، کوچک شمردن دین است؛ بخاطر همین یکی از موضوعاتی که نبی اکرم (ص) از امتش نسبت به آن می ترسید، است؛ چنانچه در روایتی از ایشان که فرمود: «انی اخاف علیکم استخفافاً بالدّین» من از کوچک شمردن دین توسط شما می ترسم. در این روایت، نکته اساسی که حضرت می‌خواهند بدان اشاره فرمایند، کوچک شمردن دین توسط است؛ امروزه در جامعه اسلامی کم و بیش دیده میشود که مردم نسبت به دین توجه لازم را نداشته، گاهی با عمل خویش را کوچک می شمارند، و یکی از موارد کوچک شمردن دین، انجام واجبات در آخر وقت آنهاست؛ در حالی که در امور دنیا چنان با شتاب و سرعت عمل می کنند که گویا تنها برای زندگی دنیا آفریده شده اند. 🔹در برخی از موارد نیز مشاهده می‌شود که والدین نسبت به چندان توجهی نشان نمی دهند، که این خود، یکی از زمینه های کوچک انگاشتن دین در ذهن فرزندان است؛ در روایتی بدین مطلب کاملاً تصریح گشته است که نبی اکرم (ص) فرمودند: «وَیْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِیلَ یَا رَسُولَ الله مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِکِینَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِینَ لَا یُعَلِّمُونَهُمْ شَیْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ یَسِیرٍ مِنَ الدُّنْیَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّی بِرَاء؛ واى بر از !. سؤال شد: یا رسول الله! از پدران مشرک آن ها؟ حضرت فرمود: نه، از پدران مسلمانشان، که چیزى از فرائض دینى را به آن ها نمی‌آموزند، و اگر فرزندان هم پى فراگیرى بروند، آن ها را منع می کنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد مالى داشته باشند هر چند ناچیز باشد. سپس فرمود: من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند!». 🔹در این روایت می بینیم که حضرت در مورد والدین مومن در آخر الزمان هشدار می دهند؛ اینان خودشان نه تنها هیچگونه تصمیمی برای ندارند، بلکه اگر فرزندان هم مایل باشند، مسائل دینی خود را یاد بگیرند، والدین مانع آنها شده و در مقابل، برای دنیای آنها برنامه ریزی های اساسی پیش می کشند. نتیجه چنین طرر فکری از سوی والدین، برائت آن حضرت از ایشان و جدایی والدین از پیامبر (ص) است. پس یکی از خطراتی که خانواده و جامعه اسلامی را در آخر الزمان تهدید می کند، «خطر  کوچک شمردن دین» توسط امت است. ... پدید آوردنده: محمد طاهری منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️راهپیمایی اربعین 🔹یکی از مصادیق قوّت را امروز دنیای اسلام دارد مشاهده میکند و آن،  است؛ «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة». راه‌پیمایی اربعین قوّت اسلام است، قوّت حقیقت است، قوّت جبهه‌ی مقاومت اسلامی است که این ‌جور اجتماع عظیم میلیونی راه می‌افتند به سمت کربلا، به سمت حسین (ع)، به سمت قلّه و اوج افتخار فداکاری و شهادت که همه‌ی آزادگان عالم باید از او درس بگیرند. از روز اوّل هم که اربعینی به وجود آمد، اهمّیّت اوّلین اربعین به همین اندازه بود. اهمّیّت اربعینِ اوّل این بود که رسانه پُرقدرت عاشورا است. از روز عاشورا تا روز اربعین - بنا بر یک روایت روزی است که اهل‌بیت برگشتند به کربلا - این چهل روز، چهل روزِ فرمانروایی منطقِ حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیّت بنی‌امیّه و سفیانی‌ها بود. 🔹رسانه‌ی حقیقی [یعنی] فریاد زینب کبریٰ، فریاد حضرت سجّاد؛ در کجا؟ در کوفه، در شام، در آنجایی که ظلمات محض بود؛ اینها بزرگ‌ترین رسانه بود. همینها بود که را نگه داشت، همینها بود که عاشورا را به امروز رساند. تاریخ و ریشه‌ی این روز  و ماجرای اربعین این است. آن روز اهل‌بیت (علیهم‌ السّلام) طوفانی به پا کردند با این حرکت چهل‌روزه؛ یک طوفان به پا شد در آن اختناق عجیب. در آن روزگار، اختناق این قدر است که دور‌ و بر امام حسین (ع)، فرزند پیغمبر، نوه‌ی پیغمبر، جگرگوشه‌ی زهرای اطهر، ۷۲ نفر بیشتر باقی نمیمانند. در یک چنین روزگاری، ماجرای توّابین را در کوفه به وجود آورد، مدینه را منقلب کرد، شام را منقلب کرد، به طوری که رژیم سفیانی برافتاد؛ این حرکت عظیم اربعینیِ زینب کبریٰ و اهل‌بیت (علیهم‌ السّلام) بود. بیانات مقام معظم رهبری ۹۸/۰۷/۲۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت در گفتار (بخش اول) 🔸نحوه­‌ی سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­ ی شخصیت آنان بوده، مردم براساس آن درباره­‌ی آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) فرمود: «قولوا الخیر فتعرفوا به؛ تا به ­خوبی معروف شوید.» در ادامه، زیرمجموعه و مصادیق محتوا را می­شناسید. 💠سخنان زشت (۱)   🔹پرهیز از سخنان زشت، مهم­‌ترین اثر در گفتار است. کسی که دارای صفت است، هیچ گاه حرف زشت و ناپسند به زبان نمی­آورد. سخن زشت مصادیق زیادی داشته، به صورت­های مختلف می­تواند بروز و ظهور داشته باشد؛ فحش و دشنام، دروغ، غیبت، سخن­ چینی، اهانت به مردم، زخم زبان به دیگران، سخنان لغو و بیهوده، تملق و چاپلوسی و... از مصادیق سخن زشت به حساب می‌آیند. افرادی که از عفت در گفتار برخوردار هستند از همه­‌ی مصادیق سخن زشت پرهیز نموده، هیچ یک از آن­ها را به زبان نمی­آورند. (ع) در مقام بیان حقوق اعضا و جوارح انسان در باره­‌ی می­فرماید: «حَقُّ اللِّسانِ إكرامُهُ عَنِ الخَنا، و تَعويدُهُ الخَيرَ، و تَركُ الفُضولِ التي لا فائدَةَ لَها، و البِرُّ بالنّاسِ، و حُسنُ القَولِ فيهِم؛ ، منزّه داشتن آن از است و عادت دادنش به خوبى و فرو گذاشتن زياده گويى هاى بيهوده و نيكى به مردم و خوب گفتن درباره آنان». [۱] 🔹براساس این بیان نورانی، بازداشتن زبان از سخنان زشت، و عادت دادن آن به گفتن سخنان نیک و گفتار همراه با ادب از حقوق زبان بوده و به عهده­‌ی انسان است. نحوه­‌ی سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­‌ی شخصیت آنان بوده، و مردم براساس آن درباره­‌ی آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) میفرمایند: «قولوا الخیر فتعرفوا به... ؛ خوب بگوید تا به ­خوبی معروف شوید... ». [۲] همانطور که سخنان نیک به انسان شخصیت می­دهد، ، گوینده را در نظر دیگران کوچک می­سازد. ابهت و موقعیت او را متزلزل و آبرومندان باشخصیت را از او می­رنجاند. چنان که امام علی (ع) فرمود: «سوء المنطق یزری بالقدر و یفسد الاخوه؛ و گفتار زشت از مقام انسان می­کاهد و برادری را تباه می­سازد». [۳] 🔹سخنان زشت انسان را از جمع خوبان جدا ساخته، به بدان ملحق می­سازد. امام علی (ع) در بيان گهربار دیگری فرمود: «ایاک و ما یستهجن من الکلام فانه یجس علیک اللئام و ینفر عنک الکرام؛ بپرهیز از و زننده فرومایگان را گرد تو جمع میکند، و نیکان را از تو رنجانده و پراکنده می­سازد». [۴] بر اساس این روایات سخنان زشت شخصیت انسان را در جامعه کوچک ساخته، او را در نزد افراد نیک به بدی معروف می­سازد. علاوه­ بر آن، سخنان زشت باعث ایجاد کینه در دل­ها می­شود و باعث اختلاف در جامعه می­گردد. اميرالمؤمنين (ع) همچنین ميفرمايد: «ایاک و مستهجن الکلام فانه یوغرالقلوب؛ بپرهیز از که آن دل­ها را به کینه می­آورد». [۵] ... پی‌نوشت‌ها: [۱] بحار الأنوار، ۷۱/۲۸۶/۴۱ [۲] همان، ۷۱/۳۱۱/۹ [۳] تصنیف غرر الحکم، ص ۱۴۴/۴ [۴] غررالحکم، ۲۷۲۲ [۵] غررالحکم، ج ۱، ص ۲۷۲ برگرفته از ماهنامه پیام زن، ش ۲۳۵ منبع؛ وبسایت راسخون @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️موسیقی مبتذل چه آثار زیانباری بر سلامت روان فرد و جامعه دارد؟ (بخش اول) 🔸گرچه رواج فوق العاده انواع مانع از آن است که بسیارى از افراد در این باره درست فکر کنند و منطقى بیندیشند، و مطابق طرز تفکّر نادرستى که عدّه اى به آن سخت پایبندند (متداول شدن هر چیز را دلیل بر بى عیب بودن آن مى گیرند) حاضر به مطالعه در اطراف اثرات شوم و زیانبار نیستند، اما افراد واقع‌بین هیچ گاه به این مقدار قناعت نخواهند کرد و براى پى بردن به واقعیّت ها، عليرغم شیوع آنها همواره مى کوشند و مطالعه مى کنند. 🔹 از چند نظر قابل مطالعه است؛ از نظر زیان هاى جسمى و اثرات شومى که روى دستگاه اعصاب انسان مى گذارد: آقاى «دکتر ولف ادلر» پروفسور دانشگاه کلمبیا مى گوید: «بهترین و دلنوازترین نواهاى موسیقى، شوم ترین آثار را روى سلسله اعصاب انسان مى گذارد؛ مخصوصاً وقتى که هوا گرم باشد اثرات نامطلوب آن شدیدتر مى گردد»! «دکتر آلکسیس کارل» فیزیولوژیست و زیست شناس معروف فرانسه مى نویسد: «ارضاى وحشیانه شهوات ممکن است جلب نوعى اهمّیّت کند؛ ولى هیچ چیز غیرمنطقى‌تر از یک زندگى که به تفریح بگذرد نیست. کاهش عمومى هوش و نیروى عقل از تأثیر الکل، و بالاخره از بى نظمى در عادت، ناشى مى گردد؛ بدون تردید سینما و رادیو در این بحران فکرى سهیم‌اند». 🔹بطور کلّى باید را در ردیف موادّ مخدّر شناخت؛ زیرا «آثار تخدیرى» آن به هیچ وجه قابل انکار نیست؛ و «تخدیر» انواع و اقسامى دارد و بشر مى تواند از طرق مختلف اعصاب خود را تخدیر کند. گاهى تخدیر به وسیله خوردن است؛ مانند نوشابه هاى الکلى که تخدیر شدیدى در اعصاب به وجود مى آورد و نیروى درک و عقل انسان را از کار مى اندازد. گاهى تخدیر به وسیله استنشاق از بینى در بدن ایجاد مى شود، مانند گرد هرویین که از طریق بینى وارد بدن شده، اعصاب را براى مدّتى تخدیر مى کند، و براى برخی افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر نیز، تخدیر از طریق تزریق این مواد در رگ انجام مى گیرد. 🔹گاهى همین از مجراى گوش صورت مى پذیرد و و «کنسرت» در اعصاب شنونده اثر تخدیرى ایجاد کرده و زمانى آنچنان شدید مى شود که انسان را مانند افراد بهت زده، از حالت طبیعى بیرون آورده، و توجّه او را از همه چیز سلب مى کند. با توجّه به این نکته، تصدیق خواهید نمود که ، مخدّرى بیش نیست و تمام و یا بسیارى از عیوب و را داراست. اصولا لذّت فوق العاده اى که افراد از آن مى برند به خاطر همین اثر تخدیرى است. گاهى این اثر تخدیرى به قدرى قوى است که انسان عقل و هوش خود را آنچنان از دست مى دهد که دست به حرکات غیر عادى مى زند. ... 📕پاسخ به پرسش های مذهبی، آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، مدرسة الإمام علی بن أبیطالب(ع)، چ دوم، ص ۳۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️خداوند به همه چيز آگاه است 🔹مقصود، همین که انسان بداند که خدا [به همه اعمال و نیات انسانها آگاه است و همه چیز را] می‌داند، کار تمام شد؛ دیگر معطل نباشد؛ همه چیز را تا به آخر می‌فهمد [که] چه باید بکند و چه باید نکند؛ از چه منتفع می‌شود و از چه متضرر می‌شود، [خداوند] ما را می‌بیند. [آیا] می‌توانیم [با اینکه] سر سفره او نشسته‌ایم، با همدیگر نزاع بکنیم؟ [مثلاً] آن غذا را من جلوتر دیدم، من باید بخورم؛ او می‌گوید من اول این را برداشتم، من باید این غذا را بخورم؛ سر این دعوا بکنیم و مقاتله بکنیم؟! 🔹تمام این جنگ‌هایی که حکومت‌ها دارند، از همین قبیل است؛ سر سفره کریم نشسته‌اند، او هم می‌بیند. دستور هم معلوم است که چیست؛ [خداوند] از چه خوشش می‌آید، از چه بدش می‌آید. از آزار به غیر حق، بدش می‌آید؛ از احسان به حق در جایش، خوشش می‌آید؛ همه اینها را می‌داند و ما هم می‌دانیم که او این دستور را داده و اینها را می‌داند و می‌بیند، آیا این کار[ها] را می‌کنیم؟ 📕ر.ک به سوی محبوب، ص ۱۲۷-۱۳۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آفت های دینداری در آخر الزمان (بخش دوم) 🔸یکی موضوعات مهم در زندگی امروز، در  است. انسان دیندار و عاقل در هنگام احساس خطر باید برای رفع آن اقدامات لازم را به عمل آورد. آفت هایی که در آخر الزمان، دین انسان را تهدید می کنند، متفاوت است. 2⃣لهو و لعب قرار دادن دین 🔹در قرآن کریم چندین بار در مورد و سخن به میان آمده است. در برخی از موارد از همنشینی با کسانی که را لهو و لعب قرار می دهند، مذمت شده است. افرادی که دین را لهو و لعب قرار می دهند، در حقیقت از دین، بعنوان پیشبرد اهداف خویش استفاده می کنند؛ در حالی که دین میدان رقابت نیست، بلکه میدان اخلاص در عمل است؛ و لذا قرآن کریم کسانی را که دین را لهو و لعب خویش قرار می دهند، وعده ی عذاب داده است و فرموده که: «الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْوًا وَ لَعِبًا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فَالْیَوْمَ نَنسَاهُمْ کَمَا نَسُوا لِقَاءَ یَوْمِهِمْ هَـذَا وَ مَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ؛ [۱] همانها که دین و آیین خود را سرگرمی و بازیچه گرفتند؛ و زندگی دنیا آنان را مغرور ساخت؛ امروز ما آنها را فراموش می‌کنیم، همان گونه که لقای چنین روزی را فراموش کردند و آیات ما را انکار نمودند». 💠نکات مهم آیه 🔹در آیه مذکور، چند نکته مهم وجود دارد؛ نکته اول: ، انصراف توجه و همت به امری است که سزاوار طلب و انجام نیست؛ و ، طلب شادمانی از چیزی است که صلاحیت آن را ندارد. [۱] نکته دوم: سرگرمی قرار دادن دین، و مغرور شدن نسبت به زندگی دنیوی، اثر اخروی فراموش کردن خدا را بدنبال دارد. نکته سوم: سرگرمی قرار دادن دین و مغرور شدن به زندگی دنیوی، نتیجه انکار آیات خداست. ... پی نوشت؛ [۱] طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۶۵۵ پدید آوردنده: محمد طاهری منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel