تبیین
در دیدگاه بعضیها #زن اگر روی همهی بیلبوردها برای تبلیغ یک کالا استفاده بشه، زن شامپو و ماشین و مبل
رهآورد فمینیسم برای خانواده غربی: "سلب آرزوی مادری" و "بحران هویت"
در رویکردهای فمینیستی، خانواده به مثابه ساختاری ستمآلود است که باید براساس الگوهای فراجنسیتی، دگرگون شود.
امروزه زنان غربی که به مدد جنبشهای فمینیستی در ظاهر به حقوق و آزادیهای اجتماعی و سیاسی دست یافتهاند، زندگی خود را مواجه با تعارضات نقشی متعدد و آسیبهای فردی و اجتماعی زیادی میبینند.
یکی از پیامدهای نحس جنبش دفاع از حقوق زنان در غرب (فمینیسم)، #سلب_آرزوی_مادری به عنوان یک حق از زنان است. فمینیستها، در کتابها و مانیفستهای خود به شدت به مقولاتی چون #ازدواج، حاملگی، #مادری، #خانهداری و... تاخته و زنان را از نزدیک شدن به آنها بر حذر میدارند.
سیمون دوبووار، یکی از تاثیرگذارترین رهبران جنبش #فمینیسم و مؤلف کتاب جنس دوم میگوید: «هیچ زنی نباید مجاز باشد تا در خانه بماند و فرزندانش را بزرگ کند. جامعه باید بهطور کامل متفاوت شود. زنان نباید حق انتخاب داشته باشند دقیقاً به این دلیل که در صورت داشتن حق انتخاب، بسیاری از آنها سرگرم همان کارهای پیشین میشوند...»
شولامیث فایرستون نیز در طرح خود به نام «دیالکتیک سکس» مینویسد: «اولین تقاضاهای نظم اجتماعی فمینیستی آن خواهد بود که به هر وسیله ممکن، زنان را از شر بیولوژی تولیدمثل نجات دهند».
خانوادهزدایی فمینیستها در فضای اجتماعی غرب باعث شد که مهدکودکها جایگزین خانوادهها شده و "مادران کرایهای" جای مادران واقعی را در میان کودکان بگیرند.
سیاستهای دولتهای غربی، یکی از علل مؤثر گسترش مهدکودکها و جدا کردن فرزندان از دامان مادران است.
این فرایند خانوادهزدایی و مهدکودک محوری سرمنشاء بحرانی است که غرب هم اکنون با آن دست به گریبان بوده و آن بحران معنا و بحران هویت است.
بشری که از کودکی نه کسی را پدر صدا زده است و نه مادری را در کنار خود دیده است اکنون که غرق در نعمتهای مادی شده و سرگرم لذتها و زرق و برق دنیا گشته است خلاء بزرگ بی هویتی را بیش از پیش احساس میکند.
@tabyinchannel
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
#ادامه_دارد
تبیین
رهآورد فمینیسم برای خانواده غربی: "سلب آرزوی مادری" و "بحران هویت"
در رویکردهای فمینیستی، خانواده به مثابه ساختاری ستمآلود است که باید براساس الگوهای فراجنسیتی، دگرگون شود.
امروزه زنان غربی که به مدد جنبشهای فمینیستی در ظاهر به حقوق و آزادیهای اجتماعی و سیاسی دست یافتهاند، زندگی خود را مواجه با تعارضات نقشی متعدد و آسیبهای فردی و اجتماعی زیادی میبینند.
یکی از پیامدهای نحس جنبش دفاع از حقوق زنان در غرب (فمینیسم)، #سلب_آرزوی_مادری به عنوان یک حق از زنان است. فمینیستها، در کتابها و مانیفستهای خود به شدت به مقولاتی چون #ازدواج، حاملگی، #مادری، #خانهداری و... تاخته و زنان را از نزدیک شدن به آنها بر حذر میدارند.
سیمون دوبووار، یکی از تاثیرگذارترین رهبران جنبش #فمینیسم و مؤلف کتاب جنس دوم میگوید: «هیچ زنی نباید مجاز باشد تا در خانه بماند و فرزندانش را بزرگ کند. جامعه باید بهطور کامل متفاوت شود. زنان نباید حق انتخاب داشته باشند دقیقاً به این دلیل که در صورت داشتن حق انتخاب، بسیاری از آنها سرگرم همان کارهای پیشین میشوند...»
شولامیث فایرستون نیز در طرح خود به نام «دیالکتیک سکس» مینویسد: «اولین تقاضاهای نظم اجتماعی فمینیستی آن خواهد بود که به هر وسیله ممکن، زنان را از شر بیولوژی تولیدمثل نجات دهند».
خانوادهزدایی فمینیستها در فضای اجتماعی غرب باعث شد که مهدکودکها جایگزین خانوادهها شده و "مادران کرایهای" جای مادران واقعی را در میان کودکان بگیرند.
سیاستهای دولتهای غربی، یکی از علل مؤثر گسترش مهدکودکها و جدا کردن فرزندان از دامان مادران است.
این فرایند خانوادهزدایی و مهدکودک محوری سرمنشاء بحرانی است که غرب هم اکنون با آن دست به گریبان بوده و آن بحران معنا و بحران هویت است.
بشری که از کودکی نه کسی را پدر صدا زده است و نه مادری را در کنار خود دیده است اکنون که غرق در نعمتهای مادی شده و سرگرم لذتها و زرق و برق دنیا گشته است خلاء بزرگ بی هویتی را بیش از پیش احساس میکند.
#حجاب
#چرا_حجاب
@tabyinchannel
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد