🔵 #فردوست یار غار #شاه در کتاب خاطراتش می نویسد:
در سالهای #اشغال ایران توسط #متفقین، سربازهای #آمریکایی و افسران و درجه دارانشان در خیابان امیرآباد یک باشگاه داشتند. روزانه به هر کدام یک بسته به عنوان جیره غذایی میدادند که هر بسته برای مصرف 5-6 نفر کافی بود. دو بطری ویسکی و دو بسته سیگار خوب هم جیره آنها بود. آمریکایی ها با همین کنسروها، (ایرانیها آن زمان کنسرو ندیده بودند) #دختران و #زنان هرزه ایرانی را جلب می کردند. آنها به سرعت باشگاه امیرآباد را به مرکز فحشا تبدیل کردند. کامیون های آمریکایی به مرکز شهر می آمدند و دخترها را جمع می کردند و به باشگاه می بردند. دخترهایی که به این اوضاع تمایل داشتند صف می کشیدند و می رفتند، مثل اینکه در صف اتوبوس هستند. امریکایی ها هرچند پول نداشتند با همین بسته ها دخترها را راضی می کردند... اما نکته عجیب آن که او می نویسد: یکی از کسانی که به آمریکایی ها سرویس می داد، #خاله شاه بود. من با او صحبت کردم و گفتم که این کار صحیح نیست و عمل شما در شان #فاحشه های کنار خیابان است. خاله محمد رضا خیلی رک و صریح گفت: خیر ! افرادی که در باشگاه هستند هم تیپ ما هستند و هیچ اشکالی ندارد! (خاطرات فردوست ،ج 1، ص 41 )
👇👇👇👇👇