eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
429 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️کدام یک از آیات قرآن به «آيه حكمت» معروف است و در شأن چه كسی نازل شده است؟ 🔹در «آيه ۲۶۹ سوره بقره» می خوانيم: «يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كثيراً». خداوند و را به هركس بخواهد [و شايسته باشد] مى دهد و به هر كس دانش داده شود داده شده است». حاكم حسكانى در «شواهد التنزيل» از ربيع بن خيثم نقل مى كند كه نام (عليه السلام) را نزد او بردند، گفت: «لَمْ اَرِهِم يَجِدُونَ عَلَيْهِ فى حُكْمِهِ وَ اللهُ تَعالى يَقُول وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كَثيراَ». [۱] (نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد و خداوند متعال مى گويد كسى كه به او داده شده است به او داده شده است). 🔹در همان كتاب چند حديث ديگر به همين معنى يا نزديك به آن نقل شده است. در ضمن از ابن عباس نيز نقل مى كند كه (صلی الله علیه و آله) فرمود: «مَن اَرادَ اَن يَنْظُرَ اِلى اِبْراهِيْمَ فى حِلْمِهِ وَ اِلى نُوْحِ فى حِكْمَتِهِ وَ اِلى يُوسُفَ فى اِجْتِماعِهِ فَلْيَنْظُر اِلى عَلىِّ بْنِ اَبى طالِب». [۲] (كسى كه مى خواهد به ابراهيم در حلمش، و به نوح در حكمتش، و به يوسف در مردم داری‌اش بنگرد؛ نگاه به كند». 🔹و در جاى ديگر از ابى العمراء نقل مى كند كه: ما نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله) بوديم، (عليه السلام) به سوى ما آمد، رسول خدا فرمود: «مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَنْظُرَ اِلى آدَمَ فى عِلْمِهِ وَ نُوح فى فَهْمِهِ وَ اِبْراهيمَ فى خُلَّتِهِ فَلْيَنْظُر اِلى عَلِىِّ بْن اَبيطالب». [۳] (كسى كه خشنود مى شود كه به آدم در علمش نگاه كند و به نوح در فهمش و به ابراهيم در مقام خليل اللّهی اش، پس نگاه به كند [كه همه اين صفات در او جمع است]». 🔹و نيز از عبدالله بن عباس نقل مى كند كه نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودم، درباره (عليه السلام) از او سؤال شد فرمود: «قُسِّمتِ الْحِكْمَةُ عَشَرَةِ اَجْزاءَ فَاُعْطِىَ عَلى تِسْعَةُ اَجْزاءَ وَ اُعْطِىَ النّاسُ جُزْءً واحِداً». [۴] ( و به ده قسمت تقسيم شده، نه قسمت آن به داده شده و يك قسمت آن به همه مردم». اين تعبيرات به خوبى نشان مى دهد كه در امت اسلامى بعد از (صلی الله علیه و آله) كسى در و و حكمت، به پاى (عليه السلام) نمى رسد، و از آنجا كه «مهم‌ترين ركن امامت»، علم و حكمت است، لايق ترين فرد براى و بعد از پيامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) او بوده است. 🔹در صحيح ترمذى نيز آمده است كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:  «اَنَا دارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها». [۵] (من خانه دانشم و درب آن خانه است». مسلّم است كه هر كسى بخواهد وارد خانه اى شود بايد از در وارد گردد، همانگونه كه قرآن مجيد نيز دستور داده است: «وَ أتُوا الْبُيُوتَ مِنْ اَبْوابِها». [۶] (و از در خانه ها وارد شويد). بنابراين هر كس مى خواهد به خزائن علم و دانش پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) راه يابد، بايد از (عليه السلام) آغاز كند و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، حسكانى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، چ ۱، ج ‏۱، ص ۱۳۸، [سوره بقره، آيه ۲۶۹]، ح ۱۵۰. [۲] همان، ص ۱۳۷، [سوره بقره، آيه ۲۶۹]، ح ۱۴۷. [۳] همان، ص ۱۰۰، [سوره بقره، آيه ۳۱]، ح ۱۱۶. [۴] همان، ص ۱۳۵، [سوره بقره، آيه ۲۶۹]، ح ۱۴۶. [۵] الجامع الصحيح سنن الترمذی، دار إحياء التراث العربی، بی تا، ج ۵، ص ۶۳۷، كتاب المناقب، باب مناقب على بن ابيطالب، ح ۳۷۲۳. [۶] سوره بقره، آیه ۱۸۹ 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، چ ششم، ج ۹، ص ۲۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِنْ قَبْلُ ۗ وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ». 🔹«آیا می‌خواهید از پیامبر خود، همان تقاضای [نامعقولی را] بکنید که پیش از این، از موسی کردند؟! (و با این بهانه‌جویی‌ها، از ایمان آوردن سر باز زدند.) کسی که را به جای بپذیرد، از راه مستقیم [عقل و فطرت] شده است». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۰۸ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چاره نگرانی‌ های‌ مردم در «نهج البلاغه» 🔹همه پريشانند و در فكر علاج، لكن چاره را نمى دانند، تنها رهاننده‌ی بشر از پريشانی، به دقّت خواندن و عمل به‌ فرمايش های اميرالمؤمنين‌ (عليه السلام) در است كه همه نگرانی‌ ها را برطرف نموده و مردم را به راه سيادت و سعادت سوق می‌دهد. دنيای امروز را تبهكاری، ستمگری، دورویی، خودخواهی و بدبختی به جایی رسانده، كه زندگی افراد آن تيره و تار شده است؛ آسايش، دادگری، يگانگی، آشتی، نيك‌بختی در جهان برقرار نمی‌ گردد، مگر به پيروی جهانيان از گفتار و كردار (عليه السلام)، 🔹كه نمونه‌ای از آن ‌را سيّد شريف‌ رضی در كتاب مقدّس گرد آورده و چون در همين مختصر، از جميع شئون زندگی چيزی فروگزار نشده، سيادت و سعادت و عمل كننده را ضامن است؛ زيرا اين كتاب نتيجه گفتار همه پيغمبران و راهنمای درك معانی و حقایق قرآن‌ كريم و نجات‌ دهنده‌ گمراهان و گرفتاران است. هر كه طالب خير و نيكویی و آسايش و خوشی است، بايستی را [كه پس از قرآن‌ كريم و سخنان پيغمبر اكرم در جهان مانند ندارد] مورد مطالعه و و دستور زندگانی خويش قرار دهد. 🔹بنابراين بايد: «پادشاهان‌» و و بخوانند تا استقلال و تماميّت كشور را حفظ نموده و به ‌وظایف خود و طرز سلوك با رعيّت پی ‌برند. بخوانند تا از بدعت (احداث چيزی در دين كه از دين نبوده) دوری گزيده به‌ دستور دين رفتار نمايند؛ و هر شهر بخوانند تا رفاه و آسايش خود و كسانی را كه به آنان سپرده شده فراهم سازند؛ و افسران‌ و بخوانند تا آماده حفظ حدود و ثُغُور كشور بوده و در كارزار هميشه فتح و فيروزی را دريابند؛ 🔹 و بخوانند تا كيفر ستم و پاداش شكيبایی را دانسته عبرت گيرند؛ و بخوانند تا كبر و سرفرازی و رشك و پستی را از خود دور سازند؛ و بخوانند تا از همه دانش‌ها بهره‌مند گردند؛ بخوانند تا راه استنباط احكام الهی را بياموزند؛ و «تربيت‌ كنندگان‌ مردم‌ عوام» بخوانند تا دين را به ‌دنيا نفروخته، رضا حق را بدست آورده، سعادتمند شوند؛ و «گويندگان» بخوانند تا طريقه وعظ و خطابه را آموخته، وقت خود و شنونده را با سخنان بيهوده و ژاژ تلف نكنند؛ 🔹 و بخوانند تا مهمل نبافند و عفّت قلم را حفظ نموده مطالبی بنويسند كه خود و اعقابشان به‌ آن فخر نمايند؛ و و و بخوانند تا از خرمن فصاحت و بلاغت و شيرينی كلام آن خوشه‌ها بردارند؛ و و بخوانند تا در داد و ستد و طبابت، خدا را در نظر داشته سود حلال بدست آرند كه نزد خدا و خلق شرمنده نباشد؛ و و «صاحبان محاضر رسمی» بخوانند تا در دادرسی‌ها و معاملات، برای چند مقداری پول، حكم به ‌ناحقّ ندهند و خلافی ننويسند و از عاقبت آن بپرهيزند؛ 🔹 و بخوانند تا از شاخه‌ های درخت دانش ميوه چيده، غولان و نادانان و گمراهان و گمراه ‌كنندگان را در هر لباس بشناسند؛ بخوانند تا طراوت جوانيشان را در راه‌ های بيهوده از دست ندهند؛ و «رنجبران» و «بيابان‌ گردان» و «رانندگان» (كه كمتر وسيله و وقت كسب اطلّاع دارند) بخوانند تا از خواندن آن همه چيز بدست آورند؛ و و بخوانند تا از تاريكی هايی كه به‌ آن گرفتارند، رهايی يافته، به‌ مبدا و معاد آشنا گردند؛ و و بخوانند تا راه سعادت را در آن ديده با كتاب‌ های خود مطابقه كرده، حقّ و حقيقت را دريابند؛ 🔹 بخوانند تا از بدعاقبتی و رسوایی ترسيده، بيش از اين در اغفال ساده ‌لوحان سعی ننمايند؛ بخوانند تا از راه كجی كه آنان را به‌ آن سوق داده‌اند بازگشته گردند و هواپرست نگردند؛ و بخوانند تا زهد و تقوای‌ حقیقی را در روش پيشوای متّقيان ديده و به‌ راه‌ های كج پا ننهند و از رنج خود نتيجه بگيرند؛ برای‌ بيسوادان بخوانند تا آن‌ را به‌ تحصيل دانش و بردن لذّت سواد و اطّلاع به‌ وظایف دين و دنيا آگاه سازند؛ خلاصه بايد بخوانند تا سعادت‌ هميشگی و ترقّی دنيا و آخرت را از آن بيابند. نویسنده: مرحوم‌ فيض‌ الاسلام (شارح نهج‌ البلاغه) ص۱۳۰۸ منبع: وبسایت‌ اندیشه‌ قم @tabyinchannel
⭕️پرده غیب‏ 🔹 یعنی نهان، پسِ پرده. این «پرده» چیست؟ چگونه پرده‏ای است که جلو چشم ما کشیده شده که نمی‌توانیم ببینیم؟ آیا واقعاً پرده‏ای وجود دارد که باید پس برود تا ببینیم، یا اینکه این تعبیرات کنایه از حقایق دیگری است؟ اتّفاقاً همین تعبیر در خود نیز آمده است. 🔹درباره می‌فرماید: «لَقَدْ كُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ». [۱] ([به او می گویند:] تو از این روز بزرگ در بی خبری و بودی، پس ما بی خبری را از دیده [بصیرت] ات کنار زدیم، در نتیجه دیده ات امروز بسیار تیزبین است). 🔹جمله معروفی منسوب است به حضرت امیر (عليه السلام): «لَوْ کشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ یقیناً». (فرضاً بر افتد، بر یقین من افزوده نمی‌شود). مسلّما این از نوع مادّه و جسم نیست؛ این «پرده» جز حجاب محدودیت حواسّ ما که تنها امور نسبی و محدود را درک می‌کند نمی‌باشد. پی نوشت: [۱] سوره ق، آیه ۲۲ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۶۱ و ۶۲ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ولایت معنوی و توکیلی «حضرت زینب» (سلام الله علیها) 🔹 (سلام الله علیها) به مقامی رسید که با شواهد تاریخی می توان گفت وی به نوعی از دست یافت. از او خطا و گناهی مشاهده نشد و در تمام ابعاد زندگی بر محور حرکت کرد. زهد، تقوا و پیروی محض او از خدا، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امام زمانش او را به مقامی رساند که (علیه السلام) در لحظه های آخر حیات، به دلیل بیماری امام سجاد (علیه السلام)، خواهرش را نایب خاص خود قرار داد و کارها را به او واگذار کرد. این حرکت امام، بیانگر (سلام الله علیها) و برخورداری وی از است. [۱] 🔹شاهد دیگر بر مقام ملکوتی (سلام الله علیها) این است که آن بانو، گاهی امام سجاد (علیه السلام) را به اموری که او را از گزند خطر حفظ کند سفارش می کرد و همین طور در کارها مورد مشورت حضرت سجاد (علیه السلام) بود. زمانی که یزید اظهار پشیمانی کرد و به امام سجاد (علیه السلام) گفت: «ای علی بن الحسین! هر حاجتی داری بیان کن. » حضرت فرمودند: «نیازی به تو ندارم، در ضمن در هر موردی باید با عمه ام (سلام الله علیها) سخن بگویم (و مشورت کنم) زیرا او پرستار یتیمان و غمگسار اسیران است». [۲] 🔹از نشانه های دیگر برخورداری (سلام الله علیها) از ولایت معنوی این است که آن بانو بود. چه بسیار مردم گرفتار و دردمند که نزد (سلام الله علیها) می آمدند و از وی برای اجابت دعایشان درخواست دعا می کردند. شخصی از «آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی» خواست جملاتی به عنوان تبرک برای دیگران نقل نماید. ایشان فرمود: «به مردم بگو هر زمان حاجتمند شدند خدای متعال را به عظمت (سلام الله علیها) قسم دهند تا خداوند حاجتشان را برآورد؛ زیرا نزد خداوند بسیار آبرومند است». 🔹و از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقل شده که فرمودند: «در گرفتاری ها واسطه ای آبرومند چون عمه ام (سلام الله علیها) به درگاه خداوند معرفی کنید تا خدای متعال رنج شما را برطرف سازد». [۳] از نشانه های ولایت معنوی و تکوینی (سلام الله علیها) است که وقتی در کوفه خواست خطبه بخواند، اشاره کرد به جمعیت و نفس ها در سینه ها حبس شدند و زنگ های کاروان آرام گرفتند. [۴] 🔹علامه دربندی درباره خطبه (سلام الله علیها) می نویسد: «هر کس در خطبه در مجلس یزید و احتجاج آن حضرت و نفحات انفاس قدسیه و شیوایی فصاحت کلمات شریف او بنگرد، خواهد دانست که و زینب (سلام الله علیها) از نوع کلمات و معارف اکتسابی نبود؛ زیرا صدور چنان خطبه ای، آن هم بدون مقدمه و به طور ناگهانی جز از کسی که صاحب عصمت یا همطراز آن است، ممکن نیست. 🔹روح نورانی و قدسی فوق العاده (سلام الله علیها) موجب شد که مجلس در قبضه او قرار گیرد، و کفر و خباثت باطن آشکار شود؛ به طوری که یزید نتوانست سخن را در دهان آن بانوی عُظمی بشکند و خود و حاضران، زشتی ها و پلیدی های پدر و اجدادش را از زبان (سلام الله علیها) نشنوند؛ چنین و از مردم عادی ساخته نیست، بلکه از ویژگی های صاحبان ولایت مطلقه است». [۵] پی نوشت‌ها: [۱] زندگانی حضرت زینب (ع)، دستغیب شیرازی، ص ۲۴ - ۲۶ و فروغ تابان کوثر، ۹۰ - ۹۱. [۲] الخصائص الزینبیه، ص ۲۹۴. [۳] الوقایع و الحوادث، ج ۱، ص ۱۲۳ و سوگنامه حضرت زینب(س)، علیرضا رجالی، انتشارات نبوغ، ص ۹۲ و ۹۳. [۴] لهوف، ص ۱۹۲. [۵] اسرار الشهاده، به نقل از الطراز المذهب، ص ۸۰ و سیره عملی حضرت زینب(س)، ص ۶۴. منبع: پاسدار اسلام، دی و بهمن ۱۳۹۶ - شماره ۴۳۱ و ۴۳۲؛ حسینی، سیدجواد @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ». 🔹«بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد - که در وجود آنها ریشه دوانده - آرزو می‌کردند شما را بعد از و ، به حال باز گردانند؛ با اینکه برای آنها کاملا روشن شده است. شما آنها را عفو کنید و گذشت نمایید؛ تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد؛ خداوند بر هر چیزی تواناست». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۰۹ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟ 🔹برخلاف گفته هاى كسانى كه فكر مى كنند بذر اصلى «انتظار ظهور يك » را، شكستها و ناكامی ها و نابسامانی ها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است، گاهى به گونه پر رنگ، و گاهى كمرنگ. به تعبير ديگر: انسان از دو راه ـ از راه ، و از راه ـ سرانجام در برابر چنين مسئله اى قرار مى گيرد و سروش اين ظهور را با دو زبان و مى شنود. 🔹و به عبارت روشن تر: ايمان به جزئى «عشق به آگاهى» و «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» (سه بُعد از ابعاد چهارگانه روح انسان) است، كه بدون چنان ظهورى اين عشق‌ها به ناكامى مى گرايد و به شكست محكوم مى شود. شايد اين سخن نياز به توضيح بيشترى داشته باشد و آن اينكه: مى دانيم «عشق به تكامل» شعله جاويدانى است كه سراسر وجود انسان را در بر گرفته، او مى خواهد بيشتر بداند؛ بيشتر از زيبايی ها ببيند؛ بيشتر از نيكيها بهره ببرد و خلاصه آنچه مايه پيشرفت و برترى مى داند بيشتر فراهم سازد. 🔹هيچگاه پيدايش اين انگيزه ها را نمى توان با عوامل اجتماعى، و روانى، و وراثت، و تربيت، پيوند داد، گرچه اين عوامل در تضعيف يا دامن زدن به آنها سهم مهمى دارند، ولى اصل وجود آنها، جزء بافت روان انسانهاست و جزء ابعاد اصلى روح او، به دليل اينكه هيچ جامعه و هيچ ملّتى هرگز از اين انگيزه ها تهى نبوده است. خلاصه، علاقه انسان به پيشرفت و تكامل، به دانايى و زيبايى، به نيكى و ، علاقه اى است، اصيل، هميشگى و جاودانى، و انتظار ظهور يك آخرين نقطه اوج اين علاقه است. 🔹چگونه ممكن است عشق به تكامل همه جانبه در درون جان انسان باشد و چنان نداشته باشد! مگر پياده شدن تكامل جامعه انسانى بدون آن امكان پذير است! بنابراين، حتى كسانى كه در زندگانى گرفتار شكست و بحرانى نبوده اند، چنين احساسى را در درون جان خود دارند... از سوى ديگر، همانطور كه اعضاى پيكر انسان به تكامل و پيشرفتِ وجود او كمك مى كنند و عضوى در بدن نمى يابيم كه مطلقاً نقشى در اين حركتِ تكاملى نداشته باشد، خصايص روانى انسان نيز چنين اند؛ يعنى هر كدام نقش مؤثرى در پيشرفت هدف هاى اصيل او دارند. 🔹مثلاً، «ترس از عوامل خطرناك» كه در هر انسانى وجود دارد سپرى است براى حفظ او در برابر خطر. «خشم» به هنگامى كه انسان منافع خود را در معرض تهديد مى بيند، وسيله اى است براى افزايش قدرت دفاعى و بسيجِ تمام نيروهاى ذخيره جسمى و روحى براى نجات منافعش از خطر؛ بنابراين، عشق به تكامل، عشق به صلح و عدالت، نيز وسيله اى است براى رسيدن به اين هدف بزرگ و به منزله موتور نيرومندى است كه چرخ هاى وجود انسان را در اين راه به حركت دائمى وا مى دارد، و او را براى رسيدن به جهانى مملو از و كمك مى كند. 🔹از سوى ديگر، احساسات و دستگاه هايى كه در جسم و جان وجود دارد نمى تواند هماهنگ با مجموعه عالَم هستى نباشد؛ زيرا همه جهان هستى يك واحدِ به هم پيوسته است، و وجود ما نمى تواند از بقيه جهان جدا باشد. از اين بهم پيوستگى به خوبى مى توانيم نتيجه گيرى كنيم كه هر عشق و علاقه اصيلى در وجود ما هست، دليل بر آن است كه «معشوق» و «هدف» آن نيز در جهان وجود دارد و اين عشق وسيله اى است كه ما را به او نزديك مى سازد. 🔹يعنى اگر تشنه مى شويم و عشق به آب داريم دليل بر آن است كه «آبى» وجود دارد كه دستگاه آفرينش تشنگى آن را در وجود ما قرار داده است. اگر علاقه اى به جنس مخالف داريم دليل بر وجود جنسى مخالف در بيرون ماست؛ و اگر عشق به زيبايى و دانايى داريم دليل بر اين است كه زيباييها و دانايی هايى در جهان هستى وجود دارد. و از اينجا به آسانى نتيجه مى‌گيريم كه اگر انسانها را مى كشند كه جهان را پر از و و و كند، دليل بر آن است كه چنان نقطه اوجى در تكامل جامعه انسانى امكان پذير و عملى است كه و در درون جان ماست. 🔹عموميت اين اعتقاد در همه مذاهب نيز نشانه ديگرى بر اصالت و واقعيت آن است؛ زيرا چيزى كه زائيده شرايط خاص و محدودى است نمى تواند اين چنين عمومى باشد، تنها هستند كه از چنين عموميتى برخوردارند، و اينها همه نشانه آن است كه از زبان عواطف و سرشت آدمى اين نغمه در جان او سر داده شده كه سرانجام ، جهان را در زير پرچم و قرار خواهد داد. 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۵ الی ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«علامه شرف‌الدین»، ناصر مذهب تشیع 🔹خدا رحمت کند «مرحوم شرف‌ الدین» را که را نصرت کرد، و مقام اول را در میان داراست. کار «مرحوم سید شرف‌الدین» و رفتار او مانند رفتار انبیا علیهم‌ السلام بوده است، [که] در مقابل شتم و سب و لعن آنها سب و لعن نمی‌کرد! [بلکه ایشان با احترام و حفظ ادب، با استدلال و منطق، اعتقادات شیعه را بیان می‌نمود و با همین روش، سبب مستبصر شدن هزاران نفر گردید.] 📕در محضر بهجت، ج١، ص٢۵۶ و ج ۲، ص ۳۴۰ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا