eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
👇 👇 👇 👇 دینی! . اگه خود ارضایی ضررش فقط به شخص برگرده، خود ارضایی دینی یه رو نابود میکنه! . یعنی چی؟! یعنی کل شعورت از و مذهب و تو اعمال و احکامی خلاصه بشه که ضرری برات نداشته باشه و مخالفت و و فحشی نشنوی و خیلی گوگولی به زندگی ادامه بدی! . . یعنی نماز غفیله و.... برات مهم تر از اخبار کشتار و باشه! بگی من با کاری ندارم! . یعنی راه به راه اسم علی و حسین از زبونت نیفته، عکس گنبد و گلدسته پست کنی، ولی از اون طرف حب آدمهایی تو دلت باشه که نه تنها سنخیتی با دینت ندارن بلکه ضد دینتن! . یعنی ندونی، از ظالمین دنیایی که توش زندگی میکنی از ته دلت متنفر نباشی و کینه به دل نداشته باشی! . یعنی هم حسین حسین کنی و هم حب و پسر هرزه ش تو دلت باشه! . یعنی امام حسن و شرایط زندگیش رو کلا نشناسی! محرمای امام حسین که میشه صدای گریه و زاریت گوش فلکو کر کنه! ولی وقت سختی و امتحان دنیات که بشه از امام حسنی که نمیشناسی مایه بذاری و بگی بیاین با و کنیم و امام حسینو فراموش کنی که هزار راه برای بهانه تراشیدن و عذر شرعی و... داشت ولی کوتاه نیومد! . خود ارضایی دینی یعنی چهار تا احکام ساده از دینو انجام بدی و واسه انجام ندادن سختاش هزار تا بهونه بتراشی و پیش خودت فک کنی هم این کیف میکنی و هم اون دنیا رو دو دستی بهت میدن! 👇👇👇
. تا لب مرگ! . . نه سال پیش! آی هوار به سیب زمینی دادن رای گرفتن! آی هوار داماد لرستان تو شهرش نیاورد! وای حق پایمال شد! آی هوار بریزین تو خیابونا! آی هوار رو کشت! . نتیجه؛ های سال بعدش افزایش سه برابری . . پنج سال پیش! ای هوار دلار شده سه تومن! باید رو بدیم دلار بشه هزار تومن! باید رو جلب کنیم! آمریکا خودشو خراب نمیکنه و زیر قولش نمیزنه! . نتیجه؛ هر سال تحریم های هدفمند تر و جدیدتر! نشان دادن انگشت شصت به باورهای ! افزایش شش برابری قیمت دلار! . . امسال! ای داد بیداد! باید تمام تراکنش هامونو برای و آمریکا و همه بی شرف هایی که تحریم مون کردن کنیم! آی هوار باید بهانه رو از دستشون بگیریم! ایشالا و با خارج شدن ما از لیست سیاه موافقت میکنن!!!!!!!!!!!! . نتیجه: به باد رفتن گلوگاه های دور زدن تحریم ها و جهش دوباره نرخ دلار! داخلی به نیروهای و ! تدوین تحریم های نقطه زن و هدفمند تر علیه ایران . . چندین سال بعد! درسته هسته ای رو دادیم! از کشورهای دوست و سنگرهای دفاعی مون کردیم! درسته تصویب شده! درسته هم جنس بازان رسمی شدن! ولی آمریکا اومده لب مرز اخطار داده میخواد حمله کنه! . باید دلشو به دست بیاریم! برای اثبات حسن نیت ها رو بدیم بره... . . در آخر؛ آمریکایی ها هم انسان هستن بالاخره! نیاز جنسی دارن و ما به عنوان کشوری دوست و میهمان نواز باید براشون خدمات جنسی فراهم کنیم! . ما طرفداران صلح و در ایران برای اثبات حسن نیت مون به آمریکا و اروپا شهرک های ویژه و کلوب های ویژه ای برای پذیرایی ازشون تدارک میبینیم! این باعث مون میشه! . . پ.ن؛ انسانِ سوار بر دیده بودیم! خَرِ سوار برخرها ندیده بودیم! خر تو خر... @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️رسوای زمانه منم.. یکسال دیگه تا انتخابات 1400مونده... این یکسالم خدا بخیر بگذرونه.. 🔻امیدواریم ایندفعه مردم بر اساس واقعیات جامعه و سفره ی خودشون و کارنامه ی اقتصادی فرد رای بدن..نه با بازی های و رفتن خانم ها و و بازی با کلمه ی و حرف قشنگ و و با دنیا که تو قانون و این سردمدارای مستکبر دنیا، جزءلفظی برای فریب و رای آوردن نیست.. @tabyinchannel @daneshgahevelyat
❌ خیلی ها سوال می پرسند اسلام طرفدار صلاح است یا جنگ؟! اسلام یک دین صلح طلب است یا دین جنگ و خشونت؟! ✅ استاد شهید مطهری بسیار خلاصه و کوتاه به این سوال مهم پاسخ می دهند. 💠 اسلام نه را به معنی یک اصل ثابت می پذیرد که در همه شرایط باید صلح و ترک مخاصمه حاکم باشد و نه در همه شرایط را می پذیرد و می گوید همه جا جنگ. 🌀جنگ و صلح در همه جا تابع است، یعنی تابع آن اثری است که از آن گرفته می شود. 💠مسلمین چه در زمان پیامبر چه در زمان امیر (ع)، چه در زمان امام حسن و حسین (ع) چه در زمان ائمه دیگر و چه در زمان ما، در همه جا باید دنبال خودشان باشند، هدفشان اسلام و حقوق مسلمین است؛ باید ببینند که در مجموع شرایط و اوضاع حاضر اگر با مبارزه و مقاتله بهتر به هدفشان می رسند آن راه را پیش بگیرند و اگر احیانا تشخیص می دهند که با ترک مخاصمه بهتر به هدفشان می رسند آن راه را پیش بگیرند. 🌀اصلا این مسئله که جنگ یا صلح؟ هیچ کدامش درست نیست، هر کدام مربوط به شرایط خودش است. @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه عواملی سبب شد که (ع) معاویه را بپذیرد؟ (بخش اول) 🔷دلایل چندی سبب شد تا (ع) نتواند به مقصد اصلی، که با بود دسترسی پیدا کند، لذا ضرورت دید تا برای و نیز از ، از جنگ خودداری کند. اینک مواردی از آن دلایل: الف: در حمایت از امام، از مهمترین دلایل اقدام امام (ع) برای اتخاذ موضع جدید بود. هیچ‌کس نمی‌ تواند مدعی شود که (ع) به جنگ با اعتقاد نداشته است. سخنان و مواضع او کاملاً خلاف این نکته را ثابت می‌ کند. ماجرای «ساباط» یکی از مهمترین نشانه‌ ها برای روشن ساختن عدم قابلیت مردم در ادامه جنگ بود. در آنجا بود که امام به قول شیخ «مفید»، دریافت که مردم او را خوار کرده‌ اند. [۱]  🔷شمار زیادی از این مردم، در جنگ‌ های «جمل»، «صفین» و «نهروان» در حمایت از [حضرت] علی (ع) به قتل رسیده بودند و اینک خسته از جنگ‌ ها، دیگر توان ادامه این جنگ را در خود نمی‌ دیدند، و حتی خود را طلبکار حکومت دانسته و ثار خود را از اهل بیت طلب می کردند. آنها امام (ع) را مسئول خون کشتگان خود می‌ انگاشتند. وقتی خبر فرار جمعی از سپاه به گوش امام (ع) رسید، آن حضرت رو به مردم کرد و فرمود: «شما با (در ادامه جنگ) مخالفت ورزیده و کار را به کشاندید؛ در حالی که پدرم موافق نبود، او شما را به فرا خواند، و شما اِبا کردید، تا اینکه به دیدار پروردگارش شتافت. پس از آن به سراغ من آمدید و بیعت کردید و قرار شد تا با هر کس کردم، شما نیز بجنگید و با هر کس به رفتار کردم شما نیز چنین کنید. امروز به من خبر رسیده که اشراف شما به سوی معاویه رفته‌ اند و با او بیعت کرده‌ اند، همین برایم کافی است. مرا در مورد دین و جانم فریب ندهید». [۲]  🔷«جاحظ» درباره علت کناره‌ گیری (ع) می‌ نویسد: «وقتی را مشاهده کرده و خود دید، با که از برخوردهای مختلف این با پدرش داشت و می‌ دانست که هر روز به نوعی و رنگی رفتار می‌ کنند، از حکومت کناره گرفت». [۳]  (ع) دریافت که به این نمی‌ توان اعتماد کرد. این ، تنها شامل عدم همکاری آنها نبود، بلکه امام (ع) می‌ فرمود: «وَ اللَّهِ‏ لَوْ قَاتَلْتُ‏ مُعَاوِيَةَ لَأَخَذُوا بِعُنُقِي حَتَّى يَدْفَعُونِي إِلَيْهِ سِلْماً؛ به خدا سوگند اگر با درگیر شوم، اینان گردن مرا گرفته به صورت اسیر به او تحویل می‌ دهند». [۴] ... پی‌نوشت‌ها [۱] الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، مفيد، محمد بن محمد، محقق / مصحح: مؤسسه آل البيت (ع)، كنگره شيخ مفيد، قم‏، چ۱، ج ۲، ص ۱۳ [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی‌الحديد، محقق / مصحح: محمد ابوالفضل ابراهيم، کتابخانه آيت الله مرعشی نجفی، چ۱، ج ۱۶، ص ۲۲ [۳] رسالة جاحظ فی بنی امیه، الجاحظ، عمرو بن بحر بن محبوب، بی جا، قاهره، بی تا، ج ۳، ص ۷ [۴] إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسى، دارالکتب الاسلاميه‏، چ۳، ص ۲۰۵؛ بحارالأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، چ۲، ج ۴۴، ص ۲۰؛ عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال، بحرانى اصفهانى، محقق / مصحح: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، مؤسسة الإمام المهدى(عج)‏، قم، چ۱، ج ۱۶، ص ۱۷۵ برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه عواملی سبب شد که (ع) معاویه را بپذیرد؟ (بخش دوم) 🔷 (ع) در جای دیگری فرمود: «وَ رَأَیْتُ أَهْلَ الْعِراقِ، لَایَثِقُ بِهِمْ أَحَدٌ أَبَداً إِلَّا غَلَّبَ؛ اهل عراق مردمانی هستند که هر کس به آنها اعتماد کند، مغلوب خواهد شد»؛ زیرا هیچکدام با دیگری در فکر و خواسته‌ ها، موافقت ندارند. آنان نه در خیر و نه شر، هیچ قصد جدی ندارند. [۱] با چنین مردمی، امکان برپایی جنگی با اهل شام، که اتحادی کامل داشته و هدف و نیت مشخصی داشتند، وجود نداشت. ، و . 🔷نگاهی به سخنان دردناک امام علی (ع) که در سالهای ۳۹ و ۴۰ هجری خطاب به مردم ایراد شده، هر منصفی را قانع می‌ کند که راهی جز واگذاری عراق به شام وجود نداشت. (ع) نمی‌ توانست با ، خود و شماری از شیعیانش را تسلیم شامیانی کند که فرمانده آنها، «بسر بن ارطاة» خونخوار بود. اکنون با ، بهانه‌ ای برای از چپاول و غارت وجود داشت. این ممکن بود (ع) با شماری اندک از سپاهیانش بایستد و به شهادت برسد؛ اما نتیجه آن چندان روشن نبود. 🔷 با طرح خون‌خواهی عثمان، فضای مسمومی ایجاد کرده بود. او علاوه بر شام، اکنون مصر و بسیاری از نقاط دیگر را در اختیار داشت. در برابر او (ع)، با آن همه سابقه و نفوذ کلام، کاری از پیش نبرده بود و این دلیلی جز زبونی عراق در برابر شام نداشت، در نیز لوث می‌ شد. این چهره‌ ای است که همه از می‌ شناسند و در شناسایی آن، نیازی به اصرار و اثبات نیست. گاه به خطا گفته شده است که (ع) از خونریزی بیزار بود. چنین چیزی درست نیست، او در طول جنگ «جمل» و «صفین»، خود در صحنه نبرد حضور داشت، سیره پدر را هم کاملا تأیید می‌ کرد. آنچه (ع) نمی‌ پذیرفت، بود که نتایج سیاسی روشنی نداشته باشد. ... پی‌نوشت [۱] الكامل فی التاريخ، ابن الأثير، عزالدين أبو الحسن على بن ابى الكرم، دار صادر، بيروت، ۱۳۸۵ق، ج ۳، ص ۴۰۵ برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه عواملی سبب شد که (ع) معاویه را بپذیرد؟ (بخش سوم) 🔷نکته دیگری که را از دید امام (ع) روشن می‌ کند، آن است که اساسا در شرایط عادی، منوط به بوده، و حاکم در حد خاصی می‌ تواند، آنان را به حضور در جنگ وادار کند. در واقع دو نکته را باید از یکدیگر جدا کرد، یکی آن که آیا حاکم مسلمانان می‌ تواند به هر صورت و حتی در شرایط مخالفت آشکار اکثریت مردم، جنگ را آغاز کند؟ اگر چنین کاری را می‌ تواند انجام دهد، در چه شرایطی؟ نکته دوم آنکه به فرض، حاکم بتواند چنین کند، آیا چنین کاری به است یا نه؟ اصولا سیره رسول خدا (ص) آن بود که در امر جنگ با مسلمانان مشورت می‌ کرد. این در حالی بود که اولاً رسول خدا (ص) از ابتدا با مردم بیعت کرده بود، و ثانیاً آنکه جهاد در شمار فروعات اسلام بوده و اصولاً وظیفه مسلمانان است که همانند نماز به این دستور نیز عمل کنند. 🔷پس چرا آن حضرت، علیرغم این دو نکته، در امر جنگ با مردم مشورت می ‌کرد؟ دلیل نخست آن این بود که بار بوده و این بودند که این بار را بر دوش می‌ کشیدند. نماز خواندن عبادتی است که تنها وقت محدودی را از یک مسلمان می‌ گیرد؛ اما سبب از بین رفتن جان و مال مسلمان‌ ها و گاه آوارگی و خانه‌ به ‌دوشی است. با وجود برای که با شهادت یک نفر، طایفه‌ ای نگران و ناراحت می‌ شوند، طبیعی است که مردم خود در جریان آن قرار گرفته و با مشورت در این زمینه، قدری از بار این خسارت را بر دوش گیرند. رسول خدا (ص) - علیرغم آنکه جهاد از فروعات اسلام بود - در جنگ‌ های پیش از بدر از انصار که تعهد شرکت در جنگ‌ های آن حضرت را نداشتند استفاده نکرد. در بدر نیز، تنها پس از اعلام آمادگی رهبران آنها، از ایشان بهره گرفت. بعدها در احد و احزاب نیز مشورت‌ هایی داریم. 🔷اما درباره این نکته که آیا می‌ توان کاری را بر تحمیل کرد یا نه؟ سیره امیرالمؤمنین (ع) بر آن بود که تنها با نصیحت و احیاناً در دست گرفتن درّه (شلاق) به تربیت مردم بپردازد؛ اما (ع) حاضر نبود تا برای وادار کردن مردم برای شرکت در از شکنجه و شمشیر استفاده کند. [۱] آنحضرت به طور صریح می‌ فرمود: «من دیروز فرمان می‌ دادم و امروز فرمانم می‌ دهند. دیروز باز می‌ داشتم و امروز بازم می‌ دارند. شما زنده ماندن را دوست دارید و «لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ مَا تَکْرَهُونَ؛ نرسد به من تا چیزی وا دارمتان که می‌ انگارید». [۲] 🔷 (ع) نیز به همین سیره پایبند بود. زمانی که می‌ دید خود مایل به داشتن چونان امامی نیستند و حاضر به حفظ موقعیت خویش در برابر شام نیستند، طبیعی بود که او بعد از که بخش عمده را پدرش پیشاپیش کرده بود، را رها کرده و به مدینه برود. (ع) را از که در انتظارشان است آگاه می‌ کرد: بدانید که بعد از من به سه بلا گرفتار خواهید آمد. خواری و ذلتی همه‌ گیر، شمشیری کشنده و استبداد و خودکامگی ستمکاران. در آن حالات مرا یاد خواهید و آرزو کنید که کاش مرا می‌ دیدید و یاریم می‌ کردید و خون‌ های خود برای دفاع از من بر خاک می‌ ریختند. [۳] ... پی‌نوشتها [۱] الغارات، ثقفى، ابراهيم بن محمد بن سعيد بن هلال، مترجم: آيتى، عبد المحمد، وزارت ارشاد، چ ۲، ‏ص ۱۷۳ [۲] نهج البلاغة، صبحي صالح، هجرت‏، قم‏، چ اول، ص ۳۲۴، (خطبه ۲۰۸) [۳] الغارات، همان، ص ۱۸۵ برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه عواملی سبب شد که (ع) معاویه را بپذیرد؟ (بخش چهارم) 🔷 (ع) در و به درخواست‌ های وی برای جنگ، در آستانه اصرار معاویه در کناره‌ گیری وی، ضمن سخنانی به بیان مواضع خود پرداخت. (ع) در آغاز اعلام کرد که درباره با شام هیچ‌گونه و دودلی ندارد: «وَ اللهِ لَا ثَنَانَا عَنْ أَهْلِ الشَّامِ شَکٌّ وَ لَا نَدَمٌ وَ إِنَّمَا نُقَاتِلُ أَهْلَ الشَّامِ بِالصَّبْرِ وَ السَّلَامَةِ؛ و پشیمانی ما را از جنگ با شامیان باز نمی‌ دارد؛ بلکه ما با بردباری و آرامش، با آنها می‌ جنگیم». آنگاه (ع) به بیان پرداختند: «شما با تفاوت کرده‌ اید. آنگاه که به صفین می‌ رفتید، در پیش رویتان بود؛ اما امروز دنیاتان مقدم بر دینتان است». 🔷آنگاه افزود: «شما در بین دو جنگ خونین صفین و نهروان قرار گرفته‌ اید، بر کشته‌ های خود می‌ گریید و درباره آنها، در طلب خون خویش هستید... و اکنون از ما کرده، صلحی که هیچگونه سرافرازی و شرافت و انصافی در آن وجود ندارد. «أَلَا وَ إِنَّ مُعَاوِیَةَ دَعَانَا إِلَی اَمْرٍ لَیْسَ فِیهِ عِزٌّ وَ لَا نِصْفَةٌ». (ع) با این بیان به اعلام کردند که وارد شدن در کار به هیچ روی به نفع مردم عراق نیست. پس از آن، امام از مردم خواست تا تکلیف او را روشن کنند: «فَإِنْ أَرَدْتُمُ الْمُوْتَ رَدَدْنَاهُ عَلَیْهِ وَ حَاکَمْنَاهُ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِظَبْیِ السُّیُوفِ وَ إِنْ أَرَدْتُمُ الْحَیَاةَ قَبِلْنَاهُ وَ أَخَذْنَا لَکُمُ الرَّضِیُّ؛ اگر ، صلح او را رد کرده، با تکیه بر شمشیرمان، کار او را به خدا وا می‌گذاریم؛ اما اگر را دوست دارید، او را بپذیریم و برای شما تأمین بگیریم». [۱] 🔷در این وقت از هر سوی مسجد به فریاد در آمده و با ندای «الْبَقِيَّة الْبَقِيَّة»  را امضا کردند. (ع) در جای دیگری فرمود: «إِنِّی رَأَیْتُ هَوَی عِظَمِ النَّاسِ فِی الصُّلْحِ وَ کَرِهُوا الْحَرْبَ فَلَمْ أَحَبُّ أَنْ أَحْمَلَهُمْ عَلَی مَا یَکْرَهُونَ؛ من را در و ناخشنودی نسبت به جنگ دیدم و دوست ندارم تا آنها را بر آنچه ناخوش دارند، اجبار کنم». [۲] و در جای دیگری فرمود: «أَرَی أَکْثَرُکُمْ قَدْ نَکَلَ عَنِ الْحَرْبِ وَ فَشَلَ فِی الْقِتَالِ وَ لَسْتُ أَرَی أَحْمِلُکُمْ عَلَی مَا تَکْرَهُونَ؛ من دیدم که از شده و در جنگ و من چنان نیستم، تا شما را بر آنچه ناخوش دارید، اجبار کنم». [۳] 🔷 (ع) را به یاد کردند. در شرایط عادی، راه حلی جز این امر وجود ندارد. آن حضرت در جای دیگری فرمود: «وَ اللهِ إِنِّی سَلَّمْتُ الْاَمْرِ لَأَنِّی لَمْ أَجِدْ أَنْصَاراً وَ لَوْ وَجَدْتُ أَنْصَاراً لَقَاتَلْتُهُ لَیْلِی وَ نَهَارِی حَتَّی یَحْکُمَ اللهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ؛ ، من از آن روی کار را به او سپردم که ، اگر یاوری می‌ داشتم شبانه روز با او می‌ جنگیدم تا خداوند میان من و آنان حکم کند». [۴] ... پی‌نوشتها [۱] ترجمة الامام الحسن(ع) من تاریخ دمشق، ابن عساکر، محقق: المحمودی، محمد باقر، موسسة المحمودی، بیروت، ص ۱۷۸ تا ۱۷۹؛ الکامل فی التاریخ، ابن الأثير، ج ۳، ص ۴۰۶؛ أعلام الدين في صفات المؤمنين‏، ديلمى، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت(ع)، مؤسسة آل البيت(ع)، قم‏، ‏چاپ اول‏، ص ۱۸۱؛ بحار الانوار، محقق/ مصحح، جمعی از محققان، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چ ۲، ج ۴۴، ص ۲۱ [۲] اخبار الطوال، الدينورى، ابو حنيفه احمد بن داود، محقق: عبد المنعم عامر، مکتبة عیسی البابی، قاهره، ص ۲۲۰ [۳] همان، ص ۲۱۷ [۴] بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۱۴۷؛ همان، ص ۴۵ تا ۴۶ برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه عواملی سبب شد که (ع) معاویه را بپذیرد؟ (بخش ششم و پایانی) 🔷 (ع) در سخن دیگری فرمود: «إِنَّمَا هَادَنْتُ‏ حَقَّنَا لِلدِّمَاءِ وَ صِيَانَةً وَ إِشْفَاقاً عَلَى نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ الْمُخْلِصِينَ مِنْ أَصْحَابِي؛ من را پذیرفتم تا از کرده و جان خود، خانواده و اصحاب صمیمی خودم را حفظ کرده باشم». [۱] معترضان، نوعا علاقه‌مند به اهل بیت بوده و کسانی از آنها همانند «حجر بن عدی» خلافت را تنها حق آل علی می‌ دانست، با این حال، به سبب آگاهی از کینه‌ توزی امویان، نسبت به اسلام و داشتن روحیه انقلابی، بر آن بودند تا به هر صورت، در مقابل آنها بایستند. جملات فوق که به تعمد با تفصیل نقل کردیم، به خوبی نشان می‌ دهد که (ع) و بوده است. 🔷آن حضرت دریافته بود که با چهره حق به جانبی که گرفته و با سپاه عظیم بی‌شعوری که در اختیار دارد، می‌ تواند حرکت محدود عراق را سرکوب کرده و برجستگان خاندان علوی و را به بهانه قتل عثمان نابود کند. تمام ظواهر کار را به نفع خود شکل داده بود. اکنون کمتر کسی از صحابیان بنام، که توان عرضه در برابر او را داشته باشد، باقی مانده بود، تا این زمان، او توانسته بود را نیز به تردید وا دارد. به همین دلیل و دلایل دیگر، را از گرد (ع) پراکنده کرده بود. تصور این نکته دشوار نیست، که اگر در اواخر زمان امام علی (ع) نیز می‌ خواست عراق را بگیرد، امام نمی‌ توانست در برابر او اقدامی جز آنچه فرزندش (ع) انجام داد، انجام دهد. 🔷وجود شماری از افراد مخلص، اما اندک، کافی نبود تا (ع) را آغاز کند. برای دریافت این نکته که اگر (ع) نیز در آن شرایط بود، راهی جز این اقدام نداشت، توجه به برخورد امام با قابل توجه است. (ع) به برخی از معترضان به پذیرش که اصرار داشتند جنگ را ادامه دهند فرمود: «شما می‌ بینید که چگونه با من به برخاسته است. در میان اکثریت آنچنانی هستید. اگر را آغاز کنیم، همین اکثریت مخالف جنگ، دشمنی‌ شان با شما بیشتر از اهل شام است. زمانی که اهل شام و اینها با یکدیگر متحد شوند، همه شما را نابود خواهند کرد. به خدا سوگند من نیز به این حکمیت راضی نیستم؛ اما تسلیم شدم، بدان جهت که بر می‌ ترسیدم». [۲] 🔷به هر روی یکی از ضرورت‌ هایی بود که (ع) را به پذیرش اقدامی کرد که از انجام آن خود رشادت خاص خود را می‌ طلبید. (ع) و اصولاً هر فرد مکتبی، مهم آن است تا به خویش عمل کند، نه آنکه به دلیل احتمال طعنه‌ های مردم، خود را به دامی در اندازد که جز نابودی خود و همراهان حاصلی ندارد. (ع) خود فرمود: «وَ اللَّهِ‏ الَّذِي‏ عَمِلْتُ‏ خَيْرٌ لِشِيعَتِي مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ» [۳] و امام باقر (ع) درباره این اقدام فرمود: «وَ اللهُ، اَلَّذِی صُنْعُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهما السّلام)، کَانَ خَیْراً لِهَذِهِ الْأُمَّةِ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ». [۴] پی‌نوشت‌ها [۱] عوالم العلوم، ج ۱۶، ص ۱۶۹ تا ۱۷۰ [۲] كتاب جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، أحمد بن يحيى بن جابر، تحقيق: سهيل زكار، رياض زركلى، دارالفكر، بيروت، چ ۱، ج ۲، ص ۳۳۸؛ ترجمة الامام الحسن(ع)، ابن عساکر، ص ۲۰۳ (پاورقی) [۳] فرائد السمطین، ج ۲، ص ۱۲۴؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹ [۴] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۵؛ الكافی، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۸، ص ۳۳۰ برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟ 🔹برخلاف گفته هاى كسانى كه فكر مى كنند بذر اصلى انتظار ظهور يك مصلح بزرگ را، شكستها و ناكاميها و نابسامانيها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است، گاهى به گونه پر رنگ، و گاهى كمرنگ. به تعبير ديگر: انسان از دو راه ـ از راه عاطفه، و از راه خِرَد ـ سرانجام در برابر چنين مسئله اى قرار مى گيرد و سروش اين ظهور را با دو زبان «فطرت» و «عقل» مى شنود. و به عبارت روشن تر: ايمان به جزئى «عشق به آگاهى» و «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» (سه بُعد از ابعاد چهارگانه روح انسان) است، كه بدون چنان ظهورى اين عشقها به ناكامى مى گرايد و به شكست محكوم مى شود. شايد اين سخن نياز به توضيح بيشترى داشته باشد و آن اينكه: مى دانيم «عشق به تكامل» شعله جاويدانى است كه سراسر وجود انسان را در بر گرفته، او مى خواهد بيشتر بداند؛ بيشتر از زيباييها ببيند؛ بيشتر از نيكيها بهره ببرد و خلاصه آنچه مايه پيشرفت و برترى مى داند بيشتر فراهم سازد. 🔹هيچگاه پيدايش اين انگيزه ها را نمى توان با عوامل اجتماعى، و روانى، و وراثت، و تربيت، پيوند داد، گرچه اين عوامل در تضعيف يا دامن زدن به آنها سهم مهمى دارند؛ ولى اصل وجود آنها، جزء بافت روان انسانهاست و جزء ابعاد اصلى روح او، به دليل اينكه هيچ جامعه و هيچ ملّتى هرگز از اين انگيزه ها تهى نبوده است. خلاصه، علاقه انسان به پيشرفت و تكامل، به دانايى و زيبايى، به نيكى و عدالت، علاقه اى است، اصيل، هميشگى و جاودانى، و يك آخرين نقطه اوج اين علاقه است. چگونه ممكن است عشق به تكامل همه جانبه در درون جان انسان باشد و چنان انتظارى نداشته باشد! مگر پياده شدن تكامل جامعه انسانى بدون آن امكان پذير است! بنابراين، حتى كسانى كه در زندگانى گرفتار شكست و بحرانى نبوده اند، چنين احساسى را در درون جان خود دارند... از سوى ديگر، همانطور كه اعضاى پيكر انسان به تكامل و پيشرفتِ وجود او كمك مى كنند و عضوى در بدن نمى يابيم كه مطلقاً نقشى در اين حركتِ تكاملى نداشته باشد، خصايص روانى انسان نيز چنين اند؛ يعنى هر كدام نقش مؤثرى در پيشرفت هدف هاى اصيل او دارند. مثلاً، «ترس از عوامل خطرناك» كه در هر انسانى وجود دارد سپرى است براى حفظ او در برابر خطر. 🔹«خشم» به هنگامى كه انسان منافع خود را در معرض تهديد مى بيند، وسيله اى است براى افزايش قدرت دفاعى و بسيجِ تمام نيروهاى ذخيره جسمى و روحى براى نجات منافعش از خطر؛ بنابراين، عشق به تكامل، عشق به صلح و عدالت، نيز وسيله اى است براى رسيدن به اين هدف بزرگ و به منزله موتور نيرومندى است كه چرخ هاى وجود انسان را در اين راه به حركت دائمى وا مى دارد، و او را براى رسيدن به جهانى مملو از و كمك مى كند. از سوى ديگر، احساسات و دستگاه هايى كه در جسم و جان وجود دارد نمى تواند هماهنگ با مجموعه عالَم هستى نباشد؛ زيرا همه جهان هستى يك واحدِ به هم پيوسته است، و وجود ما نمى تواند از بقيه جهان جدا باشد. از اين بهم پيوستگى بخوبى مى توانيم نتيجه گيرى كنيم كه هر عشق و علاقه اصيلى در وجود ما هست، دليل بر آن است كه «معشوق» و «هدف» آن نيز در جهان وجود دارد و اين عشق وسيله اى است كه ما را به او نزديك مى سازد. 🔹يعنى اگر تشنه مى شويم و عشق به آب داريم دليل بر آن است كه «آبى» وجود دارد كه دستگاه آفرينش تشنگى آن را در وجود ما قرار داده است. اگر علاقه اى به جنس مخالف داريم دليل بر وجود جنسى مخالف در بيرون ماست؛ و اگر عشق به زيبايى و دانايى داريم دليل بر اين است كه زيباييها و دانايی هايى در جهان هستى وجود دارد. و از اينجا به آسانى نتيجه مى‌گيريم كه اگر انسانها را مى كشند كه جهان را پر از صلح و عدالت و نيكى و داد كند، دليل بر آن است كه چنان نقطه اوجى در تكامل جامعه انسانى امكان پذير و عملى است كه عشق و انتظارش در درون جان ماست. عموميت اين اعتقاد در همه مذاهب نيز نشانه ديگرى بر اصالت و واقعيت آن است؛ زيرا چيزى كه زائيده شرايط خاص و محدودى است نمى تواند اين چنين عمومى باشد، تنها هستند كه از چنين عموميتى برخوردارند، و اينها همه نشانه آن است كه از زبان عواطف و سرشت آدمى اين نغمه در جان او سر داده شده كه سرانجام ، جهان را در زير و قرار خواهد داد. 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۵ الی ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) چه وصیتی درباره «اصلاح ذات البین» فرموده اند؟ 🔹امام علی (ع) در بخشی از نامه ۴۷ نهج البلاغه (به مخاطبان خود، از فرزندانشان گرفته تا تمام کسانی که تا قيامت اين وصيت نامه به دست ايشان مى رسد، شامل می شود) پس از توصیه به تقوا و نظم، مى فرمايد: «أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي، بِتَقْوَى اللهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا يَقُولُ: صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ؛ [شما را به] توصيه مى كنم؛ زيرا من از جدّ شما (ص) شنيدم كه مى گفت: اصلاح ميان از تمام نمازها و روزه ها برتر است». اما «اصلاح ذات البين» كه امام علی (ع) از پيغمبر اكرم (ص) نقل فرموده كه از نماز و روزه هم بالاتر است دليل روشنى دارد؛ زيرا اگر مسأله در ميان و رفع كدورت ها و زدودن دشمنى ها و تبديل آن به و دوستى نباشد، منجر به تشتت و تزلزل ميان آنها مى شود و به تعبير قرآن به فشل و سستى مى انجامد. 🔹به همين دليل «اصلاح ذات البين» از برترين عبادت ها شمرده شده است. حتى در روايتى به منزله «جهاد فى سبيل الله» عنوان گرديده كه «جَعَلَ النَّبِىُّ (ص) اَجْرَ المُصْلح بَيْنَ النّاسِ كَاَجْرِ المُجاهِدِ عِنْدَ النّاسِ؛ [۱] پيغمبر اكرم (ص) پاداش كسى را كه در ميان مردم و صفا برقرار سازد، همچون كسى كه در راه خدا جهاد مى كند، قرار داد». بى شك جهاد موجب عزّت اسلام است و كسى كه ميان مردم تفاهم ايجاد مى كند و جامعه اسلامى را به وحدت و اتّحاد سوق مى دهد كار او هم موجب عزت اسلام و مسلمانان است. امام صادق (ع) مى فرمايد:  «صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللهُ إِصْلاَحُ بَيْنِ النَّاسِ إِذَا تَفَاسَدُوا وَ تَقَارُبُ بَيْنِهِمْ إِذَا تَبَاعَدُوا؛ [۲] بخششى را كه خداوند دوست دارد، همان ميان مردم است، هنگامى كه ميان آنها فسادى شود و نزديك ساختن آنها به يكديگر است به هنگامى كه از هم دور شوند». 🔹اين حديث از امام صادق (ع) معروف است كه به مفضل (يكى از ياران خود) دستور داده بود: «إِذَا رَأَيْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ مِنْ شِيعَتِنَا مُنَازَعَةً فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِي؛ هنگامى كه بين دو نفر از پيروان ما مشاجره اى ببينى [كه مربوط به امور مالى باشد] از مال من بپرداز [و آنها را با هم صلح ده]»؛ لذا در روايتى مى خوانيم كه روزى دو نفر از شيعيان با هم اختلافى داشتند، مفضل آنها را به منزل خود دعوت و چهارصد درهم به مدعى پرداخت كرد و نزاع را خاتمه داد، سپس به آنها گفت: بدانيد اين از مال من نبود. [بلكه] از مال امام صادق (ع) بود كه براى حل اين گونه مشكلات در اختيار من گذارده است. [۳] 🔹اين بحث را با حديث ديگرى از احاديث فراوانى كه در اين زمينه وارد شده پايان مى دهيم: رسول خدا (ص) فرمود: «ألا أُخْبِرُكُمْ بِأفْضَل مِنْ دَرَجَةِ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ إصْلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ فَإنَّ فَسادَ ذاتِ الْبَيْنِ هِيَ الْحالِقَةُ؛ آيا به شما خبر بدهم به چيزى كه از درجه روزه و نماز و صدقه [و زكات] بالاتر است؟ آن است؛ زيرا فساد و اختلاف در ميان مردم نابوده كننده است». مرحوم علاّمه مجلسى پس از نقل روايت نبوى كه در كلام امام (ع) به آن اشاره شده، از امالى شيخ طوسى نقل مى كند كه پس از ذكر اين روايت مى نويسد: «منظور از «عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ» در اينجا نمازها و روزه هاى مستحب است». [۵] گويا اين توضيح شيخ طوسى به قرينه روايت معتبرى از پيغمبر اكرم (ص) است كه فرمود: «هيچ كس بعد از انجام واجبات، عملى بهتر از اصلاح در ميان مردم انجام نداده است». [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] الكشف و البيان عن تفسير القرآن، ثعلبى نيشابورى، چ اول، ج ‏۹، ص ۸۰ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ چهارم، ج ۲، ص ۲۰۹ [۳] همان، ح ۳ و ۴ [۴] مجموعة ورّام‏، ورام بن أبي فراس، مكتبة فقيه‏، ‏چ اول‏، ج ‏۱، ص ۳۹ [۵] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج ۷۳، ص ۴۴ [۶] الأمالي، طوسى، دار الثقافة، ‏چ اول‏، ص ۵۲۲ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۲۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه می توان بين افراد جامعه «صلح و آشتی» برقرار کرد؟ 🔸اصلاح در ميان مردم، گروه ها و طوايف، غالباً كار پيچيده اى است، مخصوصاً اگر كينه ها و دشمنى ها ريشه دار و كهنه باشد، به همين دليل گاهی براى رسيدن به آن، بايد راه طولانى پيمود و از نكات و دقايقى بهره گرفت، و با روانشناسى و روانكاوى آشنا بود. رعايت اصول ذيل، براى رسيدن به اين مقصود مفيد و مؤثر است: 1⃣نخستین راهکار برای برقراری آشتی بین دو نفر، پيدا كردن ريشه هاى اختلاف است، چرا كه تا انسان ريشه ها را نشناسد درمان نتيجه ها مشكل است، و اگر اختلافات ريشه يابى شود و انسان به سراغ نابود كردن ريشه هاى اختلاف برود زودتر به موفقیت خواهد رسید. 2⃣خودداری از شتابزدگى در برقراری آشتی بین دو طرف، زیرا این کار در موارد بسيارى نتيجه معكوس دارد، به خصوص اگر اختلافات عميق و ريشه دار باشد. در اين گونه موارد بايد با بررسی جهات اختلاف، و گاه شمارش آنها بر روی كاغذ، به حل يك يك آنها پرداخت، و با امتیاز دهی به هر يك از دو طرف، تعادلى برقرار گردد، تا اختلاف به اصلاح منتهی شود. 3⃣بايد با بهره گیری از مسائل عاطفى و استفاده از آيات و روايات، به تحریک عواطف مذهبى طرفين پرداخت و براى هر دو طرف شخصيت والايى قائل شد تا به خاطر احساس شخصيت، حاضر به عفو و گذشت نسبت به بعضى از خواسته هاى خود شوند. 4⃣گاه اصلاح كننده بايد از جانب خود نوعى فداكارى به خرج دهد، مثلا مبلغى از ادعاى طرفين را بر عهده بگيرد، همان گونه كه مفضّل یکی از اصحاب امام صادق (ع)، بوسیله اموالی که امام در اختیارش قرار داده بود، این کار را انجام داده بود، و به يقين مالى كه در اين راه خرج مى شود از بهترين انفاق هاى در راه خدا محسوب مى شود. 5⃣شخص مُصلح بايد از جانبدارى يكطرف به شدت بپرهيزد، و به تعبير ديگر خود را بى طرف و نسبت به هر دو علاقه مند و با محبت نشان دهد. زيرا هر گونه جانبدارى از يكى از طرفین او را از رسيدن به مقصود باز مى دارد. البته همواره افراد زورگو و بى منطقى هستند كه هرگز در برابر حق، عدالت و اصلاح سر فرود نمى آوردند که آنها حكم ديگرى دارند. 6⃣در بسيارى از مواقع پيمودن راه طولانى اصلاح، نياز به صبر و حوصله و خونسردى دارد. شخص مصلح نبايد زود مأيوس شود و درهاى اصلاح را به روى خود بسته ببيند، بلكه بايد بداند پيچيده ترين اختلافات را مى توان با صبر و شكيبايى و درايت و تدبير حل كرد. بنابراين اگر در يك مرحله ناكام شود، نبايد مسأله را پايان يافته اعلام كرد. به تعبير ديگر فساد جنبه تخريبى دارد و كار آسانى است، ولى ، جنبه سازندگى دارد و كار پيچيده اى است. يك بناى عظيم را مى توان با چند بمب منفجر كرد و با خاك يكسان نمود، ولى ساختن آن سالها وقت لازم دارد. بناى اعتماد، دوستى، محبت و صميميت در جوامع انسانى نيز چنين است، تخريب آن آسان و سريع، و ساختن آن پيچيده و دراز مدت. بنابراين در امر اصلاح، شتابزدگى هرگز عاقلانه نيست. 🔹اين سخن را با داستان عبرت آموزى كه در «بحارالانوار» آمده است پايان مى دهيم؛ مرحوم «علاّمه مجلسى» از بعضى نقل مى كند كه در زمان هاى گذشته فردی مى خواست غلام خود را بفروشد، به مشترى گفت اين غلام جز اينكه سخن چين است عيبى دیگری ندارد!، مشترى اين عيب را سبك شمرد و گفت اشكالى ندارد، غلام را خريد. (شيطنت غلام شروع شد) روزى به همسر آقاى خود گفت: شوهرت تو را دوست ندارد و مى خواهد همسر ديگرى بگيرد، تيغى به تو مى دهم كمى از موى پشت سر او را قطع كن تا من با آن سحرى فراهم كنم كه او تو را دوست بدارد. سپس نزد شوهرش آمد و به او گفت اين زن دوست پنهانى پيدا كرده و قصد كشتن تو را دارد، تو خود را به خواب بزن تا حقيقت را دريابى. مرد شبى خود را به خواب زد، ناگهان احساس كرد كه زن با تيغ به سراغ او آمد، باور كرد كه مى خواهد او را به قتل برساند، برخاست و زن را كشت. قبيله زن باخبر شدند و حركت كردند و مرد را كشتند، در ميان دو قبيله جنگى در گرفت و گروهى از ميان رفتند، و كار به درازا كشيد. [۱]  آرى به اين آسانى مى توان دو قبيله را به جان هم انداخت و قربانى گرفت، ولى به يقين اصلاح در ميان آنها به اين آسانى نيست. پی نوشت؛ [۱] كشف الريبة، شهيد ثانى، زين الدين بن على‏، دار المرتضوي، بى جا، چ سوم‏، ص ۴۸، رد النميمة 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، چ اول‏، ج ۳، ص ۳۱۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️جنایت به اسم حقوق‌ بشر 🔹همه مال اين است كه ادعا مى‌كنند كه ما براى اين كارها را می كنيم. اين همه مى‌كنند، اين همه كشورها را به مى‌كشند و ادعا مى‌كنند كه ما نمى‌ توانيم ببينيم كه از بين مى‌رود. اينها ادعايى است كه آنها مى‌ كنند كه هيچ ندارد، بلكه واقعيت دارد، 🔹و در هستند، مستضعفين جهان غفلت دارند. اين بارقه‌اى كه در پيدا شد اگر چنانچه مسلمين به اينجا ملحق بشوند و همه با هم دست به هم بدهند و در مقابل اين همه كه به بشر و مى‌شود، بايستند كارها مى‌ شود، لكن مع الأسف نشده است اين كار. بیانات حضرت امام ۶۴/۰۱/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی(ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معصومين (علیهم السلام) چه توصیه هایی برای برقراری صلح و اصلاح روابط بين مردم نموده اند؟ (بخش اول) 🔸، نقطه مقابل سخن چينى و سعايت است. در این کار، فرد مى كوشد با سخنان خود، به بين دو نفر پایان داده و اختلاف را به و صفا تبدیل کند. اين صفت، يكى از مهم اخلاقى است كه در و اسلامى به آن اشاره شده است. ما در اينجا به بیان بخشى از روايات مهمى كه در اين زمينه رسيده، مى پردازیم: 1⃣ (صلى الله عليه و آله) در حديثى می فرماید: «مَنْ مَشى فى صُلْح بَيْنَ اِثْنَيْن صَلّى عَلَيْهِ مَلائِكَةُ اللهِ حَتّى يَرْجِعَ وَ اُعْطِىَ ثَوابَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ» [۱] (كسى كه در طريق ميان دو نفر گام بردارد، بر او درود مى فرستند، تا زمانى كه باز گردد، و ثواب شب قدر به او داده مى شود). 2⃣اميرالمؤمنين (عليه السلام) در آخرين توصیه ها به فرزندان گرامى اش امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) می فرماید: (اصلاح ذات البين را ترك نكنيد)، «فَاِنِّى سَمِعْتُ جَدَّكُما (صلى الله عليه وآله) يَقُولُ صَلاحُ ذاتِ الْبِينِ اَفْضَلُ مِنْ عامَّةِ الصَّلاةِ وَ الصِّيامِ» [۲] ( در ميان از تمام نمازها [ی مستحبی] و روزه ها [ی مستحبی] برتر است). 3⃣رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در حديثی می فرماید: «اَلا اُخْبِرُكُمْ بِاَفْضَلِ مِنْ دَرَجَةِ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ اِصْلاحُ ذاتِ البينِ فَاِنَّ فِسادَ ذاتِ البينِ هِىَ الْحالِقَةُ» [۳] (آيا به شما خبر بدهم از چيزى كه از روزه و نماز و صدقه برتر است، آن اصلاح ميان مردم است، زيرا فساد ميان مردم همه چيز را از بين مى برد). 4⃣امام صادق (عليه السلام) فرمود: «صَدَقَةٌ يُحِبُّها اللهُ اِصْلاحُ بَيْنَ النّاسِ اِذا تَفاسَدُوا وَ تَقارُبُ بَيْنَهُمْ اِذا تَباعَدُوا» [۴] (صدقه اى كه خدا آن را دوست دارد، اصلاح در ميان مردم است هنگامى كه روابط آنها خراب شود، و نزديك ساختن آنها به يكديگر است. هنگامى آنها از يكديگر دور شوند). 5⃣امام صادق (عليه السلام) در حديثى به «مفضل بن عمر» می فرماید: «اِذا رَاَيْتَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ مِنْ شِيْعَتِنا مُنازِعَةً فَاَفْتَدْها مِنْ مالِى» [۵] (هنگامى كه ميان دو نفر از شيعيان من نزاعى ديدى [بر سر امور مالى و مانند آن] با مال من، در ميان آنها و برقرار ساز). بر همين اساس يكى از اصحاب امام صادق (عليه السلام) به نام «ابو حنيفه سابق الحج» مى گويد: بين من و دامادم بر سر ميراثى نزاعى در گرفت، مفضّل از آنجا مى گذشت، كمى ايستاد سپس گفت: هر دو به منزل من بياييد، ما آنجا رفتيم و با چهارصد درهم، اختلاف بین ما را حل كرد، سپس گفت: بدانيد اين از مال من نبود بلكه از اموال (عليه السلام) بود كه دستور فرموده هرگاه در بین شيعيان واقع شد بوسیله دارایی امام آنها را صلح دهم. [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، ابن بابويه، دار الشريف الرضي، قم‏، چ ۲، ص ۲۸۸؛ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۴۲۱، نامه ۴۷؛ [۳] مجموعة ورّام‏، ورام بن أبي فراس، مكتبة فقيه‏، قم‏، ‏چ ۱، ج ‏۱، ص ۳۹؛ [۴] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۲، ص ۲۰۹، ح ۱؛ [۵] توحيد المفضل‏، مفضل بن عمر، قم‏، داورى‏، بى تا، چ ۳، ص ۴؛ [۶] الكافی، همان، ح ۴؛ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ ۱، ج ۳، ص ۳۱۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معصومين (علیهم السلام) چه توصیه هایی برای برقراری صلح و اصلاح روابط بين مردم نموده اند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸اصلاح ذات بين، نقطه مقابل سخن چينى و سعايت است. در این کار، فرد مى كوشد با سخنان خود، به اختلاف بين دو نفر پایان داده و اختلاف را به صلح و صفا تبدیل کند. اين صفت، يكى از فضايل مهم اخلاقى است كه در آيات قرآن و روايات اسلامى به آن اشاره شده است. ما در اينجا به بیان بخشى از روايات مهمى كه در اين زمينه رسيده، مى پردازیم: 6⃣امام صادق(عليه السلام) در تفسير آیه ۲۲۴ سوره بقره؛ «وَ لا تَجْعَلُوا اللّهَ عُرْضَةً لاِيْمانِكُمْ» می فرماید: «اِذا دُعِيْتَ لِصُلْح بَيْنَ اِثْنَيِنِ فَلا تَقُلْ عَلَىَّ يَمينى اَنْ لا اَفْعَلَ؛ [۱] هنگامى كه تو را دعوت كردند كه ميان دو نفر صلح برقرار كنى، نگو من قسم خوردم كه چنين كارى نكنم [اين قسم اعتبارى ندارد از آن صرف نظر كن]». اين حديث اشاره به كسانى است كه گاهى اقدام به اصلاح ذات البين مى كنند، سپس گرفتار مشكلاتى مى شوند و سوگند ياد مى كنند كه ديگر گرد اين كار نگردند، امام (علیه السلام) اين سوگندها را بى اعتبار دانسته، و مشكلات پيشين را مانع اين كار مهم نمی دانند. 7⃣اميرمؤمنان امام على (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «مَنْ اِسْتَصْلَحَ الاْضْدادَ بَلَغَ الْمُرادَ؛ [۲] كسى كه بین افراد ضد و مخالف، صلح برقرار کند به هدف خويش نايل مى شود». منظور از اضداد در حديث بالا، اضداد فلسفى نيست كه قابل جمع نباشد، بلكه اضداد عرفى است. البته حديث تفسير ديگرى نيز دارد و آن اين كه اگر انسان بتواند در ميان افراد و گروه هايى كه دارای افكار مختلفی هستند هماهنگى ايجاد كند، به اهداف خود در مديريت جامعه خواهد رسيد. 3⃣اهميت اصلاح ذات البين تا آن حد است كه گاه دروغ گفتن در اين راه نيز مجاز شمرده شده است. چنانكه امام صادق (عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «اَلْكَلامُ ثَلاثَةٌ صِدْقٌ وَ كِذْبٌ وَ اِصْلاحٌ بَيْنَ النّاسِ قيلَ لَهُ جُعِلْتُ فِداكَ ما الاْصلاحُ بَيْنَ النّاسَ. قالَ تَسْمَعُ مِنَ الرَّجُلِ كَلاماً يَبْلُغُهُ فَتَخْبُثُ نَفْسُهُ فَتَلقاهُ فَتَقُولُ سَمِعْتُ مِنْ فُلان قالَ فيكَ مِنَ الْخَيْرِ كَذا وَ كَذا خِلافُ ما سَمِعْتَ مِنْهُ؛ [۳] سخن سه گونه است: گاه راست است و گاه دروغ و گاه اصلاح در بین مردم. كسى عرض كرد: فدايت شوم منظور از اصلاح بين مردم چيست؟ امام فرمود: اين كه از كسى درباره ديگرى سخنى مى شنويد كه اگر به او برسد ناراحت مى شود، تو او را ملاقات مى كنى و مى گويى فلان كس درباره تو ذكر خير فراوانى داشت برخلاف آنچه از او شنيده بودى [و به اين وسيله آن دو را نسبت به يكديگر خوشبين مى كنى]». 🔹مرحوم علاّمه مجلسى در شرح اين حديث مى فرمايد: «چنين سخنى هر چند از نظر عرف و لغت، دروغ است، لکن به خاطر قصد اصلاح بين مردم جايز مى باشد، و تمام اهل اسلام در اين سخن متفقند. سپس مى افزايد حتى توريه كردن در اين موارد واجب نيست، هر چند بتوان توريه بعيدى نمود». [۴] بى شك كلام دو گونه بيشتر نيست يا مطابق واقع است يا بر خلاف واقع، اولى صدق ناميده مى شود و دومى كذب. ولى از آنجا كه سخنان خلاف واقع به نوبه خود نيز بر دو قسم است يا موجب فساد است يا موجب صلاح، امام (عليه السلام) آن دو را از هم جدا كرده و آنچه موجب صلاح است را قسم سومى شمرده است. 🔹از مجموع احاديثی که آورده شد به خوبى روشن مى شود كه در ميان اعمال خير، كمتر عملى به اهميت اصلاح ذات البين می رسد، تا آنجا كه ملائكه بر شخص اصلاح كننده درود مى فرستند، و عمل او را برتر از نماز و روزه دانسته، و كار او همچون جهاد فى سبيل الله می دانند. بديهى است اصلاح ذات البين تنها در سطح فرد يا افراد اثر نمى گذارد، بلكه سبب انسجام اقشار مختلف جامعه و تحكيم پيوندهاى محبت در بین آنها مى شود، و اين اتحاد و انسجام، سبب پيروزى، عزّت و اقتدار جامعه اسلامى می شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۲۱۰، ح ۶؛ [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامي‏، قم، چ ۲، ص ۵۹۳، قصار ۳۹۸؛ [۳] الكافی، همان، ص ۳۴۱، ح ۱۶؛ [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۳، ص ۲۵۲، باب ۱۱۴، ح ۱۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۱۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️روش مواجهه با دشمن 🔸 (علیه السلام) در نامه ۵۳ نهج البلاغه، خطاب به مالک اشتر می فرماید: 🔹«هرگز پيشنهاد از طرف را كه در آن است رد مكن، كه آسايش رزمندگان و آرامش فكرى تو و امنيّت كشور در صلح تأمين می‏گردد. لكن بر حذر باش از خود پس از آشتى كردن، زيرا گاهى نزديک می شود تا كند.  🔹در اين زمينه محتاط باش و به راه خوش گمانى قدم مگذار (مبادا پیمانی را امضاء كنى كه در آن براى دغلكارى و فريب، راه ‏هايى وجود دارد) و پس از محكم كارى و دقّت در قرارداد، دست از بهانه جويى بردار». 🔹بنابراین، بايد پيوسته در برابر بود و هرگز دشمن را كوچک نشمرد و باید برای برخورد با دشمن راه های ، و اتخاذ کرد. با این تفاسیر و توضیحات جامع، لازم است که مسئولین عزیز کشور، فرمایشات امیرالمؤمنین (عليه السلام) را سر لوحه کارهایشان قرار دهند. منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علت جنگ های صدر اسلام 🔹ممکن است این اشکال به ذهن بیاید که با وجود تاکیدات بسیار قرآن کریم بر و ، وجود های بسیار در سیره پیامبر اکرم (ص) و برخی از ائمه (علیهم السلام) چگونه توجیه میشود؟ در پاسخ باید گفت اصل اولی و اساسی در است، اما در مواقع خاص و که در ادامه خواهد آمد دستور به و نیز می دهد. دلیل این امر این است که با توجه به اختیار انسان ها در این دنیا، گروهی راه و و و تعدی به دیگران را برمی‌گزینند، و به و تباهی می پردازند؛ 🔹از این رو ضروری است که یک و کامل، نسبت به رفع این موانع در مسیر ، برنامه داشته باشد. گاهی و سرکشی ها به گونه ای است که چاره ای جز و استفاده از وجود ندارد، و به همین جهت در اسلام تشریع شده است؛ یعنی درباره کسانی که با منطق نمی شود با آنان سخن گفت و راه هدایت و ارشاد و دعوت پیامبر (ص) را سد کرده اند، و از روی عناد و و آگاهانه با اسلام می جنگند، دستور به و داده است: 🔹«وَ قاتِلُوا فِی سَبِيلِ‏ اللهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ...؛ [بقره، ۱۹۰] و در با کسانی که با شما می جنگند بجنگید...». همچنین در آیه ای دیگر می فرماید: «وَ مَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا؛ [نساء، ۷۵] و چرا شما در [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی‌ جنگید، همانان که می‌ گویند پروردگارا ما را از این شهرى که مردمش ستم‌‏ پیشه‏‌اند بیرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما». 🔹به عبارت واضح‌تر، برای گشورگشایی و توسعه قدرت شخصی و ثروت اندوزی حاکمان اسلامی تشریع نشده، بلکه یک است، نه اقدامی ستیزه جویانه. به همین منظور در صورتی که امکان وصول به اهداف جهاد از طریق میسر باشد، نباید به جنگ متوسل شد، اصولاً لزوم ، قبل از آغاز جنگ به همین دلیل واجب شده است. تمام جنگ های پیامبر اکرم (ص) ذیل این اصل کلی و مهم توجیه و تبیین می شود، یعنی هيچيك از جنگ‌ های حضرت جنبه خشونت طلبی و بی رحمی و تهاجم نداشته است، بلكه يا به سبب و طرف مقابل بوده است؛ 🔹مانند جنگ با بنی قنيقاع در مدينه، يا برای جلوگيری از تجاوز و از کیان‌ اسلام، مانند جنگ احد و خندق، و يا به سبب ، مثل جنگ بدر و يا پیشگيری از و فتنه بود، مانند: تجاوزهای پراكنده عمال روم و امپراطوری روم و ايران و عوامل آنان در نقاط مرزی کشور. نتیجه اینکه آنچه در تاریخ از جنگها و (ص) نقل شده است، همگی برای با کسانی بوده است که به و پرداخته و مانع از رسیدن حقایق ناب اسلامی به دیگران شده بودند. نویسنده: عقیق منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با توجه به آیه ۵۵ سوره نور قرآن آینده جهان را چگونه ترسیم می‌کند؟ 🔹در ، آیات متعدّدى است که را میدهد، و ما از میان این آیات تنها به یک آیه قناعت میکنیم؛ در «سوره نور، آیه ۵۵» میخوانیم: «وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الارض کما استخلف الذین من قبلهم؛ خداوند به کسانى از شما که آورده اند و انجام میدهند، وعده روى زمین داده، همانگونه که افرادى را که قبل از شما بودند و ایمان و عمل صالح داشتند و خلافت داشتند». 🔹این آیه بخوبى نشان میدهد که سرانجام، روى زمین از دست و زمامداران ستمگر بیرون خواهد آمد و بر سراسر زمین خواهند نمود. در دنباله همین آیه علاوه بر وعده فوق، ، نیز داده شده است؛ تمکین دین و «حکومت الله» در دلها «و لیمکنن لهم دینهم الذى ارتضى لهم». مبدّل شدن هرگونه به «و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً». و ریشه کن شدن از سراسر زمین «یعبدوننى لا یشرکون بى شیئا». 🔹(ع) در تفسیر این آیه فرمود: «این گروه به خدا سوگند همان هستند، خداوند بوسیله مردى‌ از خاندان‌ ما این موضوع را تحقّق میبخشد و او این امّت است». [۱] احادیث در زمینه اینکه توأم با و بوسیله فردى از خاندان پیامبر(ص) به نام (عج) تحقّق مى یابد در منابع حدیث شیعه و اهل سنّت بقدرى زیادست که از حدّ «تواتر» نیز میگذرد؛ و احادیث در زمینه اینکه او و جانشین پیامبر و نهمین فرزند امام حسین(ع) و فرزند بلافصل امام حسن عسکرى(ع) است در منابع شیعه نیز متواتر است. 🔹در قسمت اوّل یعنى متواتر بودن احادیث ظهور (عج) از نظر منابع اهل سنّت همینقدر کافیست که دانشمندان اهل سنّت صریحاً در کتابهایشان از آن یاد کرده اند، تا آنجا که در رساله اى که از طرف «رابطة العالم اسلامى»، از بزرگترین مراکز دینى اهل حجاز، اخیراً انتشاریافته چنین ميخوانيم: «او آخرین خلفاى راشدین دوازده گانه است که پیامبر(ص) در احادیث صحاح از آن خبرداد، و احادیث از بسیارى از صحابه از نقل شده است». 🔹سپس بعداز ذکر نام «۲۰نفر از صحابه» که (عج) را از پیامبر(ص) نقل کرده اند، چنین ادامه میدهد: «غیراز آنها نیز گروه بسیار دیگرى احادیث را نقل کرده اند... بعضى از دانشمندان‌ کتب خاصّى پیرامون اخبار (عج) نوشته اند از جمله ابونعیم اصفهانى، ابن حجرهیثمى و شوکانى و ادریس مغربى و ابوالعبّاس ابن عبدالمؤمن هستند». سپس مى افزاید: «گروهى از بزرگان گذشته و امروز از علماى اهل سنّت تصریح به متواتر بودن اخبار کرده اند». 🔹سپس بعدازذکر نام گروهى ازآنان گفتار خودرا بااین عبارت پایان میدهد: «جمعى از حفاظ و محدثین صریحاً گفته اند که احادیث مهدى هم از نوع حدیث صحیح است و هم از نوع حدیث حسن و مجموع آن قطعاً متواتر است و اعتقاد به واجب میباشد و این از عقاید مسلّم اهل سنّت و جماعت است و هیچکس جز افراد جاهل و بدعت‌گذار آنرا انکار نمیکند!» همین اندازه کافيست که بدانیم صدها حدیث دراین زمینه از راویان مختلف از پیامبر(ص) و ائمه هدى(ع) نقل شده، بطورى که از حدّ تواتر گذشته و نزد شیعه از ضروریات مذهب گردیده است، 🔹که احدى نمیتوانددر میان اهل مذهب وارد شود و از اعتقاد آنها بر (عج) و بسیارى از ویژگیهاى او و و چگونگى حکومت و برنامه هاى مختلف او، با خبر نگردد. علماى بزرگ شیعه از قرون نخستین تا به امروز کتابهاى متعدّدى در این زمینه نگاشته و احادیث را درآن جمع آورى کرده اند. بعنوان نمونه در اینجا به دو حدیث اشاره میشود؛ پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «اگر از احوالات عمرجهان جز یکروز باقى نماند، خداوند آنرا طولانى میکند تا مردى از خاندان مرا مبعوث کند که زمین را پر از و داد کند، آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد».[۲] 🔹در حدیث دیگرى از امام صادق(ع) ميخوانيم: «هنگامى که (عج) قیام کند، حکومت را براساس عدالت قرارمیدهد، ظلم و جور در دوران او برچیده میشود، جاده ها در پرتو وجودش امن و امان ميگردد، زمین برکاتش راخارج میسازد، و هر حقّى به صاحبش میرسد، درمیان مردم همانند داوود و محمد(ص) داورى کند، در این هنگام زمین گنجهاى خودرا آشکار میسازد و برکات خود را ظاهرمیکند و کسى مستحقّى را براى انفاق و صدقه و کمک مالى نمی‌یابد، زیرا همه مؤمنان بى نیاز و غنى خواهند شد...». [۳] میدانیم درعصر غیبت (عج) تداوم خط امامت و ولایت به وسیله نواب عام آنحضرت یعنی علما و فقها صورت میگیرد. •مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه روشی را برای مواجهه با دشمن پیشنهاد می کند؟ 🔹 (علیه السلام) زمانى كه در ماجراى شنيد بعضى از يارانش به اهل «شام» مى كنند، فرمود: «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ، وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ، وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ، كانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ، وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ». (من دوست ندارم كه شما باشيد؛ ولى اگر را شرح دهيد و احوال آنها را بيان كنيد به گفتار صحيح نزديك تر و براى اتمام حجّت رساتر است). 🔹 به كسى گفته مى شود كه زیاد مى كند و حقيقت «سبّ» بدگويى كردن و توأم با طرف است؛ مانند خطاب كردن طرف به احمق، بى شعور، پست، رذل و امثال آن. (عليه السلام) در خطبه ۲۰۶ يارانش را از اين كار باز مى دارد، هر چند حق داشتند را به اين گونه خطابها مخاطب سازند، و به جاى آن دستور مى دهد و آنها را مورد قرار دهند و را بر آنها تمام كنند، كه هم بيشترى دارد و هم به دست براى مقابله به مثل نمى دهد. 🔹سپس (عليه السلام) در ادامه اين سخن با بيان مصداق روشنى، شيوه برخورد با را در اين گونه موارد تعليم داده و مى فرمايد: «وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ: اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ، وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ، وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلاَلَتِهِمْ، حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ، وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ». (شما بايد به جاى چنين مى گفتيد: پروردگارا خون ما و آنها را حفظ كن! ميان ما و آنها را فرما! و آنان را از گمراهيشان نما، تا كسانى كه را بشناسند و آنها كه و بر دشمنى با حق اصرار می ورزند از آن دست بردارند و [به راه راست] بازگردند). 🔹حضرت در اين عبارت پرمعناى خود فرموده و يا به تعبير ديگر سه تقاضا از پيشگاه خدا دارد: نخست اينكه خاموش گردد و ريخته نشود. ديگر اينكه علاوه بر ، و دوستى در ميان دو گروه، برقرار گردد، و مسلمين و يكپارچه شوند. سوم اينكه هايى كه دامان آنها را گرفته و آنان را از رسيدن به حق باز مى دارد از ايشان دور شود؛ را بشناسند و از ستيزجويى و با حق دست بردارند. 🔹اين دعاها به خوبى نشان مى دهد كه تا چه حد (عليه السلام) داراى سعه صدر بوده و و رحمت حتّى نسبت به خود داشته است، و با آن همه و جنايتى كه در حق امام و يارانش روا داشتند، كمترين سخنى كه دليل بر باشد، بيان نمى فرمايد و حتّى دوستانش را از سبّ و و بدگويى به ، نهى مى كند. 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️قبل از ظهور امام زمان (عج) هنگامه امتحان، و بعد از ظهور هنگامه آرامش 🔹شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا را برای آماده کنید؛ دورانی که در آن، و به هیچ شکلی وجود ندارد؛ دورانی که در آن، و ، از همیشه و و است؛ دورانی که با یکدیگر نمی‌جنگند؛ 🔹 عالم - همانهایی که جنگ های منطقه‌یی و جهانی را در گذشته به راه انداختند و می‌اندازند - دیگر نمی‌توانند جنگی به راه بیندازند؛ در ، و هست؛ باید برای آن دوران تلاش کرد. قبل از دوران ، آسایش و و عافیت نیست. در روایات، «والله لتمحّصن» و «والله لتغربلن» است؛ به شدت می‌شوید؛ فشار داده می‌شوید. 🔹 در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که هست. قبل از ، در ، انسانهای پاک می‌شوند؛ در وارد می‌شوند و سربلند بیرون می‌آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفیِ (ارواحنافداه) روزبه‌روز نزدیکتر می‌شود؛ این، آن است... بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۷۰/۱۱/۳۰ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف امام حسن (علیه السلام) از صلح با معاویه چه بود؟ 🔹 و زمامداران جهان، هنگامى که اوضاع و را بر خلاف هدف ها و نظریات خود مى‏ یابند، همواره سعى مى‏ کنند در موارد دو راهى، جانبى را بگیرند که دربر داشته باشد، و این یک در محاسبات سیاسى و اجتماعى است. (علیه السلام) نیز بر اساس همین مى‏ کوشید هدف هاى عالى خود را تا آنجا که مقدور است، به طور نسبى تامین نماید. 🔹از این‌رو هنگامى که ناگزیر شد با (لعنة الله علیه) کنار آید، طبق ماده اول با این شرط را به وى واگذار کرد که در اداره امور تنها بر اساس قوانین و روش (صلی الله علیه و آله) رفتار نماید. بدیهى است نظر امام تنها رسیدن به قدرت و تشکیل نبود، بلکه هدف اصلى، و نگهدارى در اجتماع و بر اساس این قوانین بود و اگر این روش به وسیله معاویه اجرا مى‏ شد، باز تا حدودى هدف اصلى تامین شده بود. 🔹بعلاوه، طبق ماده دوم، پس از مرگ ، (علیه السلام) مى‏ توانست آزادانه را به عهده بگیرد، و با توجه به اینکه در حدود سى سال از آن حضرت بزرگتر بود [۱] و در آن ایام دوران پیرى را مى‏ گذرانید و طبق شرایط عادى امید زیادى مى‏ رفت که عمر وى چندان طول نکشد، روشن مى‏ گردد که این شرط، روى محاسبات عادى تا چه حد به نفع و بود. 🔹بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود، زیرا در شرايطى که امیر مومنان (علیه السلام) در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بى پروایى مورد سب و شتم قرار مى‏ گرفت، و این کار به صورت یک ریشه دارى در آمده بود و و دوستداران آن حضرت و افراد خاندان پیامبر همه جا مورد تعقیب و در معرض تهدید و شکنجه بودند، ارزش گرفتن چنین تعهدى از غیر قابل انکار بود. 🔹 که به سبب تحمل جنگ هاى متعدد از جنگ خسته و بیزار بودند، و به پیروى از روساى خود و تحت تاثیر تبلیغات و وعده‏ هاى فریبنده عمال ، دل به صلح و سازش بسته بودند، لازم بود بیدار شوند و متوجه گردند که به خاطر اظهار ضعف از تحمل عواقب جنگ، و به وعده‏ هاى و پیروى کورکورانه از روساى خود، چه مرتکب شده‏ اند؟! و این ممکن نبود مگر آنکه به چشم خود آثار و و خطرناک عمل خود را مى‏ دیدند. 🔹بعلاوه لازم بود عملاً با چهره اصلى حکومت اموى آشنا شده و به فشارها، محرومیت ها، تعقیب هایى مداوم، و خفقان هایى که حکومت اموى به عمل مى‏ آورد، پى ببرند. در حقیقت، آنچه لازم بود (علیه السلام) و یاران صمیمى او در آن برهه حساس از تاریخ انجام دهند، این بود که این را عریان و بى پرده بر همگان مکشوف سازند، و در نتیحه عقول و افکار آنها را براى درک و فهم این حقایق تلخ، و و مبارزه بر ضد آن، آماده سازند. 🔹بنابراین اگر (علیه السلام) کرد، نه براى این بود که شانه از زیر بار مسئولیت خالى کند، بلکه براى این بود که را در سطح دیگرى شروع کند. اتفاقاً حوادثى که پس از انعقاد به وقوع پیوست به این مطلب کمک کرد و عراقیان را سخت تکان داد. «طبرى» مى‏ نویسد: «معاویه - پس از آتش بس - در «نخلیه» (نزدیکى کوفه) اردو زد. در این هنگام گروهى از بر ضد قیام کرده وارد شهر کوفه شدند. 🔹معاویه یک ستون نظامى از شامیان را به جنگ آنها فرستاد. آنها را شکست دادند. به اهل کوفه دستور داد خوارج را سرکوب سازند، و تهدید کرد که اگر با خوارج نجنگند، در امان نخواهند بود!». [۲] بدین ترتیب مردم عراق که حاضر به جنگ در رکاب و (علیهم السلام) نبودند، از طرف معاویه که دشمن مشترک آنها و خوارج بود، مجبور به جنگ با خوارج شدند! و این نشان داد که در هرگز به صلح و آرامشى که آرزو مى‏ کردند نرسیدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] آل یاسین، همان کتاب، ص ۲۷۸ [۲] تاریخ الامم و الملوک،بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج ۶، ص ۹۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ بیست و سوم، ص ۱۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - (بخش اول) 🔹اعتقاد به و نجات‌بخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیین‌ها و فرهنگ‌های متفاوت، به صورت‌های متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که خواهد آمد و آنان را از و حاکمان زورگو رها خواهد کرد و پر از و به وجود خواهد آورد. زمان دقیق (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشخص نیست، اما گفته شده که پس از در جهان خواهد بود. 🔹در روایات، نشانه‌هایی برای ظهور ذکر شده، که به مشهور است. در روایاتی ، منطقه معرفی شده است. (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از ظهور، خود را از مکه و آغاز می‌کند. آن حضرت در کنار کعبه خود را می‌افرازد و در بین رکن و مقام از یاران خود بیعت می‌گیرد. 💠مفهوم‌شناسی 🔹 به معنای آشکار شدن چیز پنهان است [۱] و را نمایان شدن حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از برای برپایی و داد تعریف کرده‌اند. [۲] بر اساس این معنا، با متفاوت و در مرحله‌ای پیش از آن قرار دارد؛ البته در برخی روایات ظهور به معنای قیام نیز به کار رفته است؛ در این صورت قیام و ظهور به یک معنا و در یک زمان و مکان رخ می‌دهد. [۳] در برخی روایات از واژه (برانگیختن) [۴] و [۵] برای اشاره به ظهور استفاده شده است. کلمه بر مواردی چون آشکار شدن [۶]، آشکار شدن امر امامان معصوم، و حکومت آن حضرت [۷] نیز به کار رفته است. [۸] 💠پیشنیه باور به ظهور منجی 🔹 به معنای اعتقاد به یک (نجات‌بخش) است که در برای نجات و و برقراری و خواهد آمد. [۹] و نجات‌بخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیین‌ها و فرهنگ‌ های متفاوت، به صورت‌ های متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که خواهد آمد و آنان را از ستم و رها خواهد کرد و جامعه‌ای پر از عدل و داد به وجود خواهد آورد. [۱۰] 🔹برای نمونه: انتظار دهمین اَوَتاره با نام کَلْکی یا کَلکین را دارند. [۱۱] در انتظار سوشیانت به سر می‌برند؛ [۱۲] (ماشیح) را نجات دهنده می‌دانند؛ [۱۳] ، بازگشت عیسی را به عنوان منجی موعود منتظرند؛ [۱۴] بالاخره که قائل به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و یکی از القاب مشهور او را می‌دانند. [۱۵] 💠جهان در آستانه ظهور 🔹در روایات شیعه، جهان در آستانه ظهور دارای سه ویژگی عمده است: و و که بر هر خانه‌ای وارد می‌شود. [۱۶] دشمنانی مانند و و دیگرانی که در عراق و دیگر مناطق سرزمین‌های اسلامی مشغول فعالیت علیه هستند و سپس سوریه را تصرف کرده و حکومت آنجا را می‌گیرند. [۱۷] جریان و (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در سرزمین‌های اسلامی در تلاشند تا یاد و نام امام زمان در عالم پراکنده شود. [۱۸] ... نویسنده: محمدحسين فاضلی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️هرچه هست از اوست 🔹خدا فرموده است بروید دست را قطع کنید. ما میرویم، آن قدری که قدرت داریم، دست را، بتوانیم قطع می‌کنیم؛ نتوانستیم، کار خودمان را انجام داده‌ایم. به ما فرموده است که «قاتلوهم»، یا خداوند تعزیرشان می‌کند به دست شما. ما می‌کنیم، اطاعت است؛ یعنی سربسته و دربسته در اختیار او باید باشیم، بکنیم، دنبال هرچی می‌رویم اطاعت بکنیم. اگر موعظه می‌کنیم برای اطاعت خدا باشد و اگر موعظه می‌شنویم هم برای خدا باشد. 🔹اگر میکنیم برای خدا باشد، اطاعت خدا باشد و اگر میکنیم، خدا. هر جا فرموده آن کار را بکنید، آن کار را میکنیم. هرجا فرموده این کار را بکنید، این کار را می‌کنیم. اگر اینطور شدیم که از خودمان یک چیزی را مایه نگذاشتیم، هرچه هست از اوست، چیزی هم نداریم که مایه بگذاریم، خیال میکنیم چیزی داریم، «هر چی هست از اوست». هرچی ما خیال می‌کنیم داریم، نه! از اوست پیش ما، است. این امانت هم یک وقتی رد میشود به خودش. اگر هم داشته باشیم به خیال خودمان، از ما نیست، اشتباه می‌کنیم. 🔹همه که در آن عالم هست برای است. خیال میکند خودش چیزی است، چون خیال میکند خودش چیزی است، می‌خواهد به همه پیدا کند. چون برای خودش هست، می‌خواهد همه چیز را برای خودش تحصیل بکند، و این است که را به میرساند. و این است که هم چیز را برای «او» بخواهد و برای او خواستن، یعنی برای ، برای . بیانات حضرت امام ۶۴/۰۱/۰۱ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
⭕️امام حسن مجتبی (علیه السلام) با انجام صلح، معاویه را مفتضح کرد 🔹 یک سلطان بود در آن وقت؛ حضرت بر خلافش قیام کرد در صورتی که آن وقت همه هم با آن مردک بیعت کرده بودند و سلطانش حساب می‌کردند. کرد تا آن وقتی که می‌توانست. 🔹وقتی که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط کرد که مفتضح کرد را. آن قدری که حضرت معاویه را مفتضح کرد به همان قدر بود که یزید را مفتضح کرد بیانات‌ حضرت‌ امام در مسجد شیخ انصاری نجف ۵۰/۰۴/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel