eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴 🏳🏴 🏴 ✅استدلال بر عزاداری طولانی ⭕️ میفرمایند: 🔷لَقَدْ كَانَ بَكَى عَلَى أَبِيهِ الْحُسَيْنِ علیه السلام عِشْرِينَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَ مَا آنَ لِحُزْنِكَ أَنْ يَنْقَضِيَ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ إِنَّ يَعْقُوبَ النَّبِيَّ ع كَانَ لَهُ اثْنَا عَشَرَ ابْناً فَغَيَّبَ اللَّهُ عَنْهُ وَاحِداً مِنْهُمْ فَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنْ كَثْرَةِ بُكَائِهِ عَلَيْهِ وَ شَابَ رَأْسُهُ مِنَ الْحُزْنِ وَ احْدَوْدَبَ ظَهْرُهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَانَ ابْنُهُ حَيّاً فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا نَظَرْتُ إِلَى أَبِي وَ أَخِي وَ عَمِّي وَ سَبْعَةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مَقْتُولِينَ حَوْلِي فَكَيْفَ يَنْقَضِي حُزْنِي؟ 🔶 به مدّت سال برای پدرش (علیه السلام) گریست، هر گاه غذایی برای آن حضرت می آوردند گریه می کرد، یکی از خدمتگزاران او عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، آیا وقت آن نرسیده است که و تو یابد؟ آن حضرت فرمود: بر تو، دوازده فرزند داشت، و یکی از آنان را خداوند از دید وی پنهان ساخت، پس آنقدر تا چشمانش از شدّت گریه به سفیدی گرایید، و موی او از کثرت غم سپید گشت، و کمرش از زیادی اندوه خم شد، و این در حالی بود که بود. اما من با چشم خود دیدم که و و و هفده مرد از اهل بیتم در اطراف من کشته شده اند. چگونه اندوه من پایان پذیرد ؟ 📕خصال، للصدوق، ج ۲، ص ۵۱۸ 📕كامل الزيارات، ص ۱۰۷ به سند دیگر مشابه آن 📕المناقب، ابن شهر آشوب، جلد ۴ 📕حلیة الألیاء، ابونعیم، جلد ۳ @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه عواملی سبب شد که (ع) معاویه را بپذیرد؟ (بخش اول) 🔷دلایل چندی سبب شد تا (ع) نتواند به مقصد اصلی، که با بود دسترسی پیدا کند، لذا ضرورت دید تا برای و نیز از ، از جنگ خودداری کند. اینک مواردی از آن دلایل: الف: در حمایت از امام، از مهمترین دلایل اقدام امام (ع) برای اتخاذ موضع جدید بود. هیچ‌کس نمی‌ تواند مدعی شود که (ع) به جنگ با اعتقاد نداشته است. سخنان و مواضع او کاملاً خلاف این نکته را ثابت می‌ کند. ماجرای «ساباط» یکی از مهمترین نشانه‌ ها برای روشن ساختن عدم قابلیت مردم در ادامه جنگ بود. در آنجا بود که امام به قول شیخ «مفید»، دریافت که مردم او را خوار کرده‌ اند. [۱]  🔷شمار زیادی از این مردم، در جنگ‌ های «جمل»، «صفین» و «نهروان» در حمایت از [حضرت] علی (ع) به قتل رسیده بودند و اینک خسته از جنگ‌ ها، دیگر توان ادامه این جنگ را در خود نمی‌ دیدند، و حتی خود را طلبکار حکومت دانسته و ثار خود را از اهل بیت طلب می کردند. آنها امام (ع) را مسئول خون کشتگان خود می‌ انگاشتند. وقتی خبر فرار جمعی از سپاه به گوش امام (ع) رسید، آن حضرت رو به مردم کرد و فرمود: «شما با (در ادامه جنگ) مخالفت ورزیده و کار را به کشاندید؛ در حالی که پدرم موافق نبود، او شما را به فرا خواند، و شما اِبا کردید، تا اینکه به دیدار پروردگارش شتافت. پس از آن به سراغ من آمدید و بیعت کردید و قرار شد تا با هر کس کردم، شما نیز بجنگید و با هر کس به رفتار کردم شما نیز چنین کنید. امروز به من خبر رسیده که اشراف شما به سوی معاویه رفته‌ اند و با او بیعت کرده‌ اند، همین برایم کافی است. مرا در مورد دین و جانم فریب ندهید». [۲]  🔷«جاحظ» درباره علت کناره‌ گیری (ع) می‌ نویسد: «وقتی را مشاهده کرده و خود دید، با که از برخوردهای مختلف این با پدرش داشت و می‌ دانست که هر روز به نوعی و رنگی رفتار می‌ کنند، از حکومت کناره گرفت». [۳]  (ع) دریافت که به این نمی‌ توان اعتماد کرد. این ، تنها شامل عدم همکاری آنها نبود، بلکه امام (ع) می‌ فرمود: «وَ اللَّهِ‏ لَوْ قَاتَلْتُ‏ مُعَاوِيَةَ لَأَخَذُوا بِعُنُقِي حَتَّى يَدْفَعُونِي إِلَيْهِ سِلْماً؛ به خدا سوگند اگر با درگیر شوم، اینان گردن مرا گرفته به صورت اسیر به او تحویل می‌ دهند». [۴] ... پی‌نوشت‌ها [۱] الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، مفيد، محمد بن محمد، محقق / مصحح: مؤسسه آل البيت (ع)، كنگره شيخ مفيد، قم‏، چ۱، ج ۲، ص ۱۳ [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی‌الحديد، محقق / مصحح: محمد ابوالفضل ابراهيم، کتابخانه آيت الله مرعشی نجفی، چ۱، ج ۱۶، ص ۲۲ [۳] رسالة جاحظ فی بنی امیه، الجاحظ، عمرو بن بحر بن محبوب، بی جا، قاهره، بی تا، ج ۳، ص ۷ [۴] إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسى، دارالکتب الاسلاميه‏، چ۳، ص ۲۰۵؛ بحارالأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، چ۲، ج ۴۴، ص ۲۰؛ عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال، بحرانى اصفهانى، محقق / مصحح: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، مؤسسة الإمام المهدى(عج)‏، قم، چ۱، ج ۱۶، ص ۱۷۵ برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا با توجه به آیه مباهله مى توان اثبات نمود که امام حسن (علیه السلام) فرزند رسول خدا (صلى الله علیه وآله) است؟ 🔹خداوند متعال در قرآن کریم، آيه ۶۱ سوره آل عمران مى فرماید: «...فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَ أَبْنَآءَکُمْ وَ نِسَآءَنَا وَ نِسَآءَکُمْ...»؛ (بگو: ...بیایید ما خود را دعوت مى کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت مى نماییم، شما هم زنان خود را...). این آیه به صراحت مى فرماید: و (علیهم السلام) دو فرزند (صلى الله علیه و آله) هستند. 🔹رازى در تفسیر خود [۱] مى نویسد: دلالت مى کند بر اینکه و دو (صلى الله علیه و آله) هستند؛ زیرا آن حضرت وعده داد را (براى مباهله) بخواند، و و را آورد، پس این دو او هستند. و یکى از مواردى که این مطلب (نوه دخترى فرزند انسان محسوب مى شود) را تأکید مى کند سخن خداوند در آیات ۸۴ و ۸۵ سوره أنعام است: «وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَیْمانَ» تا آنجا که خداوند مى فرماید: «وَ یَحْیَى وَ عِیسَى»؛ 🔹زیرا معلوم است که نسبت به (علیهم السلام) به وسیله است؛ پس ثابت شد که گاهى ، نامیده مى شود؛ والله اعلم. و شاهد بر این و اینکه حقیقتاً فرزندِ پدرِ دختر است، این سخنان است که از (صلى الله علیه و آله) نقل شده: 1⃣«أخبرنی جبریل: أنّ ابنی هذا ـ یعنی الحسین ـ یُقتل»؛ ( به من خبر داد که این ـ یعنى ـ کشته مى شود) . و در روایتى دیگر آمده است: «إنّ اُمّتی ستقتل ابنی هذا» [۲]؛ (اُمّت من این را مى کشند) . 2⃣درباره (علیه السلام) فرمودند: «ابنی هذا سیّد»؛ [۳] (این آقا و سرور است). 3⃣به (علیه السلام) فرمودند: «أنت أخی وأبو وُلدی»؛ [۴] (تو برادر و هستى). 4⃣و سخن او (صلى الله علیه و آله): «المهدی من ولدی وجهه کالکوکب الدرّیّ»؛ [۵] ( از من، و صورتش مانند ستاره درخشان است). 5⃣و سخن او (صلى الله علیه و آله) : «هذان ابنای من أحبّهما فقد أحبّنی»؛ [۶] (این دو ـ یعنى و ـ دو من هستند؛ هرکس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته است). 6⃣و به (علیه السلام) فرمود: «أیّ شیء سمّیتَ إبنی؟ قال: ما کنتُ لأسبقک بذلک. فقال: وما أنا السابق ربّی فهبط جبریل، فقال: یا محمّد! إنّ ربّک یقرئک السلام و یقول لک: علیّ منک بمنزلة هارون من موسى لکن لا نبیّ بعدک، فسمّ ابنک هذا باسم ولد هارون»؛ [۷] ( را چه نام نهادى؟ گفت: من در این کار بر شما سبقت نمى گیرم. سپس فرمود: من هم از سبقت نمى گیرم؛ پس فرود آمد و گفت: اى محمّد! پروردگارت سلام مى رساند و مى فرمايد: على نسبت به تو مانند هارون نسبت به موسى است، امّا پیامبرى بعد از تو نیست؛ پس این فرزندت را به اسم فرزند هارون نامگذارى کن). 7⃣و سخن (علیه السلام) به ابوبکر وقتى بر منبر جدّش بود : «إنزل عن مجلس أبی»؛ (از جایگاه پایین بیا). ابوبکر گفت: «صدقت إنّه مجلس أبیک»؛ (راست گفتى اینجا جایگاه است). و در روایتى آمده است: «إنزل عن منبر أبی»؛ [۸] (از منبر پایین بیا). و ابوبکر گفت: «منبر أبیک لا منبر أبی»؛ (این منبر است نه منبر پدر من). 8⃣و سخن (علیه السلام) به عمر: «إنزل عن منبر أبی»؛ (از منبر پایین بیا). پس عمر گفت: «منبر أبیک لا منبر أبی مَنْ أمرک بهذا؟!»؛ [۹] (این منبر است نه منبر پدر من، چه کسى به تو امر کرده که چنین بگویى؟!). 🔹و اینها همه شاهدند بر اینکه (علیهم السلام)، (علیه السلام) محسوب مى شوند؛ و با وجود این شواهد از و چه چیز به برخى جرأت داده که آل الله را از (صلى الله علیه و آله) خارج کنند؟!. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel