#قصه_متنی
#پرنده_کوچولویی_در_جنگل
#محبت
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود.
فصل زمستان آمده بود. همه ی پرندگان به سمت جنوب پرواز کرده بودند، چون هوای جنوب گرم تر بود و توت هایی زیادی برای خوردن داشت. اما یک پرنده ی کوچولو جا مانده بود و به سمت جنوب نرفت، زیرا بالش شکسته بود و نمی توانست پرواز کند. او تنها و بی کس در هوای سرد و برفی گیرافتاده بود. در آن طرف کوه جنگلی دید، هوای جنگل گرم تر بود و او آن جا می توانست از درختان تقاضای کمک کند.
ابتدا او به درخت فان رسید، پرنده به درخت گفت: درخت فان زیبا، بالم شکسته و دوستام به جنوب رفتن. می تونی بین شاخه هات منو جابدی تا دوستام برگردن؟
درخت فان جواب داد " نه، چون ما تو جنگل بزرگ خودمون هزار تا پرنده داریم و باید به اون ها کمک کنیم. من نمی تونم برات کاری کنم."
پرنده کوچولو به خودش گفت "درخت فان خیلی قوی نیست و شاید نتونه از من مراقبت کنه. من باید از درخت بلوط کمک بخوام." به خاطر همین پرنده کوچولو پیش درخت بلوط رفت و گفت "درخت بلوط بزرگ شما خیلی قوی هستید، اجازه می دید که من تا فصل بهار که دوستام برمی گردن بین شاخه هات زندگی کنم؟"
درخت بلوط فریاد زد "تا فصل بهار!خیلی زیاده. تا اون موقع معلوم نیست چه بلایی به سرم میاری. پرنده ها همیشه دنبال چیزی برای خوردن می گردند و تو هم ممکنه تمام بلوطای منو بخوری."
پرنده کوچولو با خودش فکر کرد "شاید درخت بید با من مهربون تر باشه." و به درخت بید گفت "درخت بید مهربون، من بالم شکسته، نتونستم با دوستام به جنوب برم. می شه تا فصل بهار ازم مراقبت کنی؟"
اما درخت بید اصلاً مهربان نبود، بلکه با غرور به پرنده کوچولو گفت "من تو رو نمی شناسم و ما بیدها هیچ وقت با پرنده هایی که نمی شناسیم صحبت نمی کنیم. درخت های مهربونی توی جنگل هستند که به پرندهای غریبه پناه می دند فوراً از من دور شو."
پرنده کوچولوی بیچاره نمی دانست چه کار کند. بالش درد می کرد اما شروع به پرواز کرد. قبل از این که خیلی دور شود صدایی شنید. اون صدا گفت "پرنده کوچولو کجا می ری؟"
پرنده که خیلی ناراحت بود گفت "نمی دونم، ولی خیلی سردمه."
درخت صنوبر با مهربانی گفت "بیا اینجا پیش من، من از تو مراقبت می کنم."
" تو می تونی روی گرم ترین شاخه ی من زندگی کنی تا دوستات برگردن."
پرنده کوچولو با خوشحالی پرسید "شما به من اجازه می دید روی شاخه هاتون زندگی کنم؟"
درخت صنوبر مهربان گفت "بله،اگر دوستات از اینجا رفتن، حالا ما درختا باید بهت کمک کنیم. این شاخه های من کلفت و نرمند. می تونی بیای روی اون زندگی کنی."
درخت کاج مهربان گفت "شاخه های من خیلی کلفت نیستند، ولی بزرگ و قوی اند، من می تونم تو را از بادها حفظ کنم."
درخت سرو کوهی کوچولو گفت "منم می تونم از توت هام بهت بدم تا بخوری."
بنابراین درخت صنوبر به پرنده کوچولو خانه داد، درخت کاج اونو از بادها حفظ کرد و درخت سرو کوهی بهش غذا داد. بقیه ی درخت ها به پرنده کوچولو کمکی نکردند و اونو از خودشان دور کردند.
صبح روز بعد تمام برگ های سبز و زیبای درختان روی زمین ریخته بودن، چون بادی تند از طرف شمال شروع به وزیدن کرد.
باد سرد پرسید "من باید برگ تمام درختان را از روی شاخه هاشان جدا کنم؟"
خدای مهربون گفت "نه،به برگ درخت هایی که با پرنده کوچولو مهربون بودند کاری نداشته باش."
از اون روز به بعد درختان کاج، سرو و صنوبر در تمام فصل ها برگ دارند.
✅پذیرش #تبلیغات #تبلیغ ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
الگو های تربیت فرزندان
✅معمولا در تربیت فرزندان سه الگو مطرح می شود: الگوی سهلگیرانه، الگوی سخت گیرانه و الگوی مقتدرانه.
الگوی سخت گیرانه😡
در خانواده هایی با این الگو خط قرمز ها، امر و نهی ها و مقررات❌❌❌ خیلی زیاد است. در چنین فضایی بچه ها هر کاری می خواهند انجام دهند، باید مراقب باشند از خط قرمز ها عبور نکنند😫. در این الگو معمولا چند اتفاق رخ می دهد: نخست اینکه بچه ها "سخت گیری آموخته شده" پیدا می کنند. به این معنا که خودشان افراد سخت گیری می شوند😠. این گونه فرزندان ممکن است در روابط اجتماعی هم دچار مشکل شوند؛ با همکار یا دوست یا همسر و غیره نیز، همین کار و شیوه را تکرار کنند. اتفاق دیگری که در این فضا ممکن است بیفتد، کاهش اعتماد به نفس و ظلم پذیر😥 بار آمدن بچه هاست. این گونه بچه ها عادت می کنند که دیگران بر سرشان داد بزنند، تحقیرشان کنند و مدام آن ها را مورد امر و نهی قرار دهند😔. اصولا این کودکان افراد ذلیلی می شوند که از خودشان دفاع نمی کنند، ظلم پذیر شده و از کسی هم کمکی نمی خواهند. الگو های سخت گیرانه می توانند #نقش_های_جنسیتی را در ذهن بچه ها مخدوش کنند؛ دختری که پدر سخت گیری دارد، نوعی مرد ستیزی ممکن است در او شکل گیرد یا پسرهایی که مادر مستبدی دارند بعد ها ممکن است همسر خود را سرکوب کنند. در این الگو، #محبت مانند باران دیم 🌧است که گاهی بر سر زمین🌎 فرو می ریزد و بعد تا مدت ها خشکسالی🔥 است.
🌱 ✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
الگوی سهل گیرانه
در این الگو با پدر و مادر هایی مواجه هستیم که بچه ها را به حال خودشان رها می کنند🥳؛ این رها کردن یا به خاطر دل مشغولی های شخصی و شغلی است یا اینکه دچار بد فهمی شده و این را #محبت ❤️ به بچه ها تصور می کنند. این والدین👨👩👧👦 تصور می کنند که اگر از بچه ها خواسته ای داشته باشند و امر و نهی کنند، بچه ها عقده ای می شوند. در این الگو ممکن است مادر یا پدر بگوید: "من خودم در زندگی سختی کشیدم، نمی خواهم آب هم در دل فرزندم تکان بخورد". والدینی که این الگو را پیشه ی خود می سازند، ممکن است خیال کنند که رها کردن بچه ها نشانه ی لطف و محبت پدرانه و مادرانه❤️ است، که این تصور اشتباهی❌❌❌ است.
🌱 ✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar