#_شعر_همه_نگاره_ها
شعر نگاره یک 👇🌸
فصل فصل پاییز است
خانه ی ما تمیز است
خانه ی ما همین جاست
ببین چه خوب زیباست
وسائل رنگارنگ
بچه ها خوب و رنگ
همه باهم می خندند
در غم و می بندند
تابلو بالای گلدان
آزاده شاد و خندان
مادر کتاب رو جلد کرد
آزاده رو خوش حال کرد
اما نگاه کن حالا
به سمت راست در بالا
بابا کنار امین نشسته بر روی مبل
امین کتاب به او داد
بابا خواند واو دلشاد
باز هم بگم بچه ها
خانه ی ما همین جاست
به به چه خوب و زیباست
شعر نگاره ی دو 👇🌸
بچه ها آماده، بچه ها آماده مادر آزاده ببینید چه شاده
حاضر آزاده حاضر و آماده کفش قرمز به پاش.
لباس آبی به تن، کیف قرمز بر پشت. خندون ودلشاده
بابای آزاده پشت اون ایستاده همگی منتظر، تا بره آزاده،
بره با سواد بشه مثل یه غنچه باز بشه
شعر نگاره ی سه 👇🌸
یک دو سه زنگ مدرسه
چه رنگارنگه راه مدرسه
وقتی اومدی سمت خیابون
خوب نگاه بکن خط رو پیدا کن
از روی خطها آروم گذر کن
باید بدانی کوچک دانا
در هر خیابان ماشین زیاده
آزاده آنجاست پای پیاده
دست چپش را به باباش داده
امروز آزاده خیلی دل شاده
سمت مدرسه کودک زیاده
آن جا آن بالا مسجدی زیباست
مسجدی زیبا خانه ی خداست
شعر نگاره ی چهار 👇🌸
به مدرسه رسیدم دوستامو اونجا دیدم
وقتی اونا رو دیدم از خوشحالی خندیدم
بچهها شاد و خندان چون گل های گلستان
درخت و پرچمی بود تو حیاط دبستان
ببین ببین اونجا رو لباس بچه ها رو
همه به رنگ آبی آبی آسمانی
امیدوارم همیشه منظم ومرتب
تو مدرسه بمانی
شعر نگاره ی پنج 👇🌸
از کلاس ما چه خبر؟
با همند این چند نفر
پسر ها در یک کلاس همگی با یک لباس
آقای آموزگار در کلاس مشغول کار
پسری خوب وزرنگ با اجازه بی درنگ
پاسخ سوآل ها رو می دهد خیلی قشنگ
دوستای دیگر او به معلم گوش میدن
نظمشون چه با صفاست روی میز گلی زیباست
عکس زیبای امام روی دیوار اون بالاست
شعر نگاره ی شش 👇🌸
دراین بوستان زیبا چه خوشحالند بچه ها
همگی شاد و خندان چون گل های گلستان
همه با نظم وترتیب با احتیاط بی آسیب
در حال شادی هستند مشغول بازی هستند
یکی روی سرسره اون یکی تاب می خوره
اون یکی با لیوان خود از شیر آب، آب می خوره
بوستان چقدر تمیزه بچه ی خوب عزیزه
شعر نگاره ی هفت 👇🌸
به به چه روستائی عجب مهرو وفایی
صدای بلبل اومد بوی نان وگل اومد
مادر امین را بوسید پدر شیر گاو دوشید
چوپان به صحرا رفته حوصله اش سر رفته
آزاده شیر میدوشد امین به جو جه دون داد
پرنده ها رنگارنگ گوسفند ها زبر و زرنگ
همه تو روستا شادند با خوشحالی در کارند
شعر نگاره ی هشت 👇🌸
چه دنیای قشنگی چه جای رنگارنگی
چقدر حیوون زیبا می بینیم ما در این جا
گوزن و فیل و خرگوش یک میمون بازیگوش
شیر و ببرو یک پلنگ در دنیای رنگارنگ
ای بچه ی توانا بگو تو اسم اینجا
بله درسته جانم یک باغ وحش اینجا
شعر نگاره ی نه 👇🌸
اینجا رو خوب نگاه کن اسمشو تو پیدا کن
در این خانه ی زیبا جمعی از مرد و زنها
در صف نماز می خونن قرآن و دعا می خونن
در وسط پرده داره حیاطش نرده داره
یک طرف جا نمازه مناره هاش چه نازه
حالا بگو زرنگم این جا کجاست قشنگم
بله درسته مرحبا مسجد این جای زیبا
شعر نگاره ی ده 👇🌸
بهاره آی بهاره عید اومده دوباره
عید اومد و عید اومد صدای بلبل اومد
سیب سماق وسرکه سنجد وسیر و سرکه
چه سفره ی قشنگی با تخم مرغ رنگی
همه به دور سفره نشسته اند منتظر
وقت تحویل سال است پدر بزرگ خوشحال است
فصل بهار قشنگه هر گوشه اش یه رنگه
#_شعر_همه_نگاره_ها
شعر نگاره یک 👇🌸
فصل فصل پاییز است
خانه ی ما تمیز است
خانه ی ما همین جاست
ببین چه خوب زیباست
وسائل رنگارنگ
بچه ها خوب و رنگ
همه باهم می خندند
در غم و می بندند
تابلو بالای گلدان
آزاده شاد و خندان
مادر کتاب رو جلد کرد
آزاده رو خوش حال کرد
اما نگاه کن حالا
به سمت راست در بالا
بابا کنار امین نشسته بر روی مبل
امین کتاب به او داد
بابا خواند واو دلشاد
باز هم بگم بچه ها
خانه ی ما همین جاست
به به چه خوب و زیباست
شعر نگاره ی دو 👇🌸
بچه ها آماده، بچه ها آماده مادر آزاده ببینید چه شاده
حاضر آزاده حاضر و آماده کفش قرمز به پاش.
لباس آبی به تن، کیف قرمز بر پشت. خندون ودلشاده
بابای آزاده پشت اون ایستاده همگی منتظر، تا بره آزاده،
بره با سواد بشه مثل یه غنچه باز بشه
شعر نگاره ی سه 👇🌸
یک دو سه زنگ مدرسه
چه رنگارنگه راه مدرسه
وقتی اومدی سمت خیابون
خوب نگاه بکن خط رو پیدا کن
از روی خطها آروم گذر کن
باید بدانی کوچک دانا
در هر خیابان ماشین زیاده
آزاده آنجاست پای پیاده
دست چپش را به باباش داده
امروز آزاده خیلی دل شاده
سمت مدرسه کودک زیاده
آن جا آن بالا مسجدی زیباست
مسجدی زیبا خانه ی خداست
شعر نگاره ی چهار 👇🌸
به مدرسه رسیدم دوستامو اونجا دیدم
وقتی اونا رو دیدم از خوشحالی خندیدم
بچهها شاد و خندان چون گل های گلستان
درخت و پرچمی بود تو حیاط دبستان
ببین ببین اونجا رو لباس بچه ها رو
همه به رنگ آبی آبی آسمانی
امیدوارم همیشه منظم ومرتب
تو مدرسه بمانی
شعر نگاره ی پنج 👇🌸
از کلاس ما چه خبر؟
با همند این چند نفر
پسر ها در یک کلاس همگی با یک لباس
آقای آموزگار در کلاس مشغول کار
پسری خوب وزرنگ با اجازه بی درنگ
پاسخ سوآل ها رو می دهد خیلی قشنگ
دوستای دیگر او به معلم گوش میدن
نظمشون چه با صفاست روی میز گلی زیباست
عکس زیبای امام روی دیوار اون بالاست
شعر نگاره ی شش 👇🌸
دراین بوستان زیبا چه خوشحالند بچه ها
همگی شاد و خندان چون گل های گلستان
همه با نظم وترتیب با احتیاط بی آسیب
در حال شادی هستند مشغول بازی هستند
یکی روی سرسره اون یکی تاب می خوره
اون یکی با لیوان خود از شیر آب، آب می خوره
بوستان چقدر تمیزه بچه ی خوب عزیزه
شعر نگاره ی هفت 👇🌸
به به چه روستائی عجب مهرو وفایی
صدای بلبل اومد بوی نان وگل اومد
مادر امین را بوسید پدر شیر گاو دوشید
چوپان به صحرا رفته حوصله اش سر رفته
آزاده شیر میدوشد امین به جو جه دون داد
پرنده ها رنگارنگ گوسفند ها زبر و زرنگ
همه تو روستا شادند با خوشحالی در کارند
شعر نگاره ی هشت 👇🌸
چه دنیای قشنگی چه جای رنگارنگی
چقدر حیوون زیبا می بینیم ما در این جا
گوزن و فیل و خرگوش یک میمون بازیگوش
شیر و ببرو یک پلنگ در دنیای رنگارنگ
ای بچه ی توانا بگو تو اسم اینجا
بله درسته جانم یک باغ وحش اینجا
شعر نگاره ی نه 👇🌸
اینجا رو خوب نگاه کن اسمشو تو پیدا کن
در این خانه ی زیبا جمعی از مرد و زنها
در صف نماز می خونن قرآن و دعا می خونن
در وسط پرده داره حیاطش نرده داره
یک طرف جا نمازه مناره هاش چه نازه
حالا بگو زرنگم این جا کجاست قشنگم
بله درسته مرحبا مسجد این جای زیبا
شعر نگاره ی ده 👇🌸
بهاره آی بهاره عید اومده دوباره
عید اومد و عید اومد صدای بلبل اومد
سیب سماق وسرکه سنجد وسیر و سرکه
چه سفره ی قشنگی با تخم مرغ رنگی
همه به دور سفره نشسته اند منتظر
وقت تحویل سال است پدر بزرگ خوشحال است
فصل بهار قشنگه هر گوشه اش یه رنگه
#_شعر_همه_نگاره_ها
شعر نگاره یک 👇🌸
فصل فصل پاییز است
خانه ی ما تمیز است
خانه ی ما همین جاست
ببین چه خوب زیباست
وسائل رنگارنگ
بچه ها خوب و رنگ
همه باهم می خندند
در غم و می بندند
تابلو بالای گلدان
آزاده شاد و خندان
مادر کتاب رو جلد کرد
آزاده رو خوش حال کرد
اما نگاه کن حالا
به سمت راست در بالا
بابا کنار امین نشسته بر روی مبل
امین کتاب به او داد
بابا خواند واو دلشاد
باز هم بگم بچه ها
خانه ی ما همین جاست
به به چه خوب و زیباست
شعر نگاره ی دو 👇🌸
بچه ها آماده، بچه ها آماده مادر آزاده ببینید چه شاده
حاضر آزاده حاضر و آماده کفش قرمز به پاش.
لباس آبی به تن، کیف قرمز بر پشت. خندون ودلشاده
بابای آزاده پشت اون ایستاده همگی منتظر، تا بره آزاده،
بره با سواد بشه مثل یه غنچه باز بشه
شعر نگاره ی سه 👇🌸
یک دو سه زنگ مدرسه
چه رنگارنگه راه مدرسه
وقتی اومدی سمت خیابون
خوب نگاه بکن خط رو پیدا کن
از روی خطها آروم گذر کن
باید بدانی کوچک دانا
در هر خیابان ماشین زیاده
آزاده آنجاست پای پیاده
دست چپش را به باباش داده
امروز آزاده خیلی دل شاده
سمت مدرسه کودک زیاده
آن جا آن بالا مسجدی زیباست
مسجدی زیبا خانه ی خداست
شعر نگاره ی چهار 👇🌸
به مدرسه رسیدم دوستامو اونجا دیدم
وقتی اونا رو دیدم از خوشحالی خندیدم
بچهها شاد و خندان چون گل های گلستان
درخت و پرچمی بود تو حیاط دبستان
ببین ببین اونجا رو لباس بچه ها رو
همه به رنگ آبی آبی آسمانی
امیدوارم همیشه منظم ومرتب
تو مدرسه بمانی
شعر نگاره ی پنج 👇🌸
از کلاس ما چه خبر؟
با همند این چند نفر
پسر ها در یک کلاس همگی با یک لباس
آقای آموزگار در کلاس مشغول کار
پسری خوب وزرنگ با اجازه بی درنگ
پاسخ سوآل ها رو می دهد خیلی قشنگ
دوستای دیگر او به معلم گوش میدن
نظمشون چه با صفاست روی میز گلی زیباست
عکس زیبای امام روی دیوار اون بالاست
شعر نگاره ی شش 👇🌸
دراین بوستان زیبا چه خوشحالند بچه ها
همگی شاد و خندان چون گل های گلستان
همه با نظم وترتیب با احتیاط بی آسیب
در حال شادی هستند مشغول بازی هستند
یکی روی سرسره اون یکی تاب می خوره
اون یکی با لیوان خود از شیر آب، آب می خوره
بوستان چقدر تمیزه بچه ی خوب عزیزه
شعر نگاره ی هفت 👇🌸
به به چه روستائی عجب مهرو وفایی
صدای بلبل اومد بوی نان وگل اومد
مادر امین را بوسید پدر شیر گاو دوشید
چوپان به صحرا رفته حوصله اش سر رفته
آزاده شیر میدوشد امین به جو جه دون داد
پرنده ها رنگارنگ گوسفند ها زبر و زرنگ
همه تو روستا شادند با خوشحالی در کارند
شعر نگاره ی هشت 👇🌸
چه دنیای قشنگی چه جای رنگارنگی
چقدر حیوون زیبا می بینیم ما در این جا
گوزن و فیل و خرگوش یک میمون بازیگوش
شیر و ببرو یک پلنگ در دنیای رنگارنگ
ای بچه ی توانا بگو تو اسم اینجا
بله درسته جانم یک باغ وحش اینجا
شعر نگاره ی نه 👇🌸
اینجا رو خوب نگاه کن اسمشو تو پیدا کن
در این خانه ی زیبا جمعی از مرد و زنها
در صف نماز می خونن قرآن و دعا می خونن
در وسط پرده داره حیاطش نرده داره
یک طرف جا نمازه مناره هاش چه نازه
حالا بگو زرنگم این جا کجاست قشنگم
بله درسته مرحبا مسجد این جای زیبا
شعر نگاره ی ده 👇🌸
بهاره آی بهاره عید اومده دوباره
عید اومد و عید اومد صدای بلبل اومد
سیب سماق وسرکه سنجد وسیر و سرکه
چه سفره ی قشنگی با تخم مرغ رنگی
همه به دور سفره نشسته اند منتظر
وقت تحویل سال است پدر بزرگ خوشحال است
فصل بهار قشنگه هر گوشه اش یه رنگه
#_شعر_همه_نگاره_ها
شعر نگاره یک 👇🌸
فصل فصل پاییز است
خانه ی ما تمیز است
خانه ی ما همین جاست
ببین چه خوب زیباست
وسائل رنگارنگ
بچه ها خوب و رنگ
همه باهم می خندند
در غم و می بندند
تابلو بالای گلدان
آزاده شاد و خندان
مادر کتاب رو جلد کرد
آزاده رو خوش حال کرد
اما نگاه کن حالا
به سمت راست در بالا
بابا کنار امین نشسته بر روی مبل
امین کتاب به او داد
بابا خواند واو دلشاد
باز هم بگم بچه ها
خانه ی ما همین جاست
به به چه خوب و زیباست
شعر نگاره ی دو 👇🌸
بچه ها آماده، بچه ها آماده مادر آزاده ببینید چه شاده
حاضر آزاده حاضر و آماده کفش قرمز به پاش.
لباس آبی به تن، کیف قرمز بر پشت. خندون ودلشاده
بابای آزاده پشت اون ایستاده همگی منتظر، تا بره آزاده،
بره با سواد بشه مثل یه غنچه باز بشه
شعر نگاره ی سه 👇🌸
یک دو سه زنگ مدرسه
چه رنگارنگه راه مدرسه
وقتی اومدی سمت خیابون
خوب نگاه بکن خط رو پیدا کن
از روی خطها آروم گذر کن
باید بدانی کوچک دانا
در هر خیابان ماشین زیاده
آزاده آنجاست پای پیاده
دست چپش را به باباش داده
امروز آزاده خیلی دل شاده
سمت مدرسه کودک زیاده
آن جا آن بالا مسجدی زیباست
مسجدی زیبا خانه ی خداست
شعر نگاره ی چهار 👇🌸
به مدرسه رسیدم دوستامو اونجا دیدم
وقتی اونا رو دیدم از خوشحالی خندیدم
بچهها شاد و خندان چون گل های گلستان
درخت و پرچمی بود تو حیاط دبستان
ببین ببین اونجا رو لباس بچه ها رو
همه به رنگ آبی آبی آسمانی
امیدوارم همیشه منظم ومرتب
تو مدرسه بمانی
شعر نگاره ی پنج 👇🌸
از کلاس ما چه خبر؟
با همند این چند نفر
پسر ها در یک کلاس همگی با یک لباس
آقای آموزگار در کلاس مشغول کار
پسری خوب وزرنگ با اجازه بی درنگ
پاسخ سوآل ها رو می دهد خیلی قشنگ
دوستای دیگر او به معلم گوش میدن
نظمشون چه با صفاست روی میز گلی زیباست
عکس زیبای امام روی دیوار اون بالاست
شعر نگاره ی شش 👇🌸
دراین بوستان زیبا چه خوشحالند بچه ها
همگی شاد و خندان چون گل های گلستان
همه با نظم وترتیب با احتیاط بی آسیب
در حال شادی هستند مشغول بازی هستند
یکی روی سرسره اون یکی تاب می خوره
اون یکی با لیوان خود از شیر آب، آب می خوره
بوستان چقدر تمیزه بچه ی خوب عزیزه
شعر نگاره ی هفت 👇🌸
به به چه روستائی عجب مهرو وفایی
صدای بلبل اومد بوی نان وگل اومد
مادر امین را بوسید پدر شیر گاو دوشید
چوپان به صحرا رفته حوصله اش سر رفته
آزاده شیر میدوشد امین به جو جه دون داد
پرنده ها رنگارنگ گوسفند ها زبر و زرنگ
همه تو روستا شادند با خوشحالی در کارند
شعر نگاره ی هشت 👇🌸
چه دنیای قشنگی چه جای رنگارنگی
چقدر حیوون زیبا می بینیم ما در این جا
گوزن و فیل و خرگوش یک میمون بازیگوش
شیر و ببرو یک پلنگ در دنیای رنگارنگ
ای بچه ی توانا بگو تو اسم اینجا
بله درسته جانم یک باغ وحش اینجا
شعر نگاره ی نه 👇🌸
اینجا رو خوب نگاه کن اسمشو تو پیدا کن
در این خانه ی زیبا جمعی از مرد و زنها
در صف نماز می خونن قرآن و دعا می خونن
در وسط پرده داره حیاطش نرده داره
یک طرف جا نمازه مناره هاش چه نازه
حالا بگو زرنگم این جا کجاست قشنگم
بله درسته مرحبا مسجد این جای زیبا
شعر نگاره ی ده 👇🌸
بهاره آی بهاره عید اومده دوباره
عید اومد و عید اومد صدای بلبل اومد
سیب سماق وسرکه سنجد وسیر و سرکه
چه سفره ی قشنگی با تخم مرغ رنگی
همه به دور سفره نشسته اند منتظر
وقت تحویل سال است پدر بزرگ خوشحال است
فصل بهار قشنگه هر گوشه اش یه رنگه