eitaa logo
تدریس یار پایه دوم
8.1هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
13.8هزار فایل
اینجا همونجایی هست که بهت کمک میکنه تا با خیال راحت از معلمی لذت ببری. تمام مطالب کانال رایگان می باشد .تنها یک صلوات برای اموات بفرستید . همکاران عزیز هرگونه درخواستی برای تبلیغات داشتید با ما در ارتباط باشید @teacherschool
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋🌹روش و تفریق فرایندی🖋🌹 صفحه ۲۹ برای این صفحه برای جمع فرایندی داستان می گوییم به این شکل: برای مثال کتاب ۳۴+۲۳= یکی بود و یکی نبود. یک روز عدد۳۰و۴که خیلی حوصله اش سر رفته بود تصمیم میگیره که به پارک بره و به خونه ی همسایه یعنی ۲۰و۳میره و میگه میای با هم به پارک بریم و بیست قبول میکنه که با آن ها به پارک بره ولی ۳که خواب بود همراهشون نمیره و آن ها وقتی به پارک رفتند تصمیم گرفتند که تاب سوار بشوند ولی فقط یک تاب خالی در پارک بود همون طور که ناراحت بودن که کی سوار تاب بشه ناگهان علامت جمع آمد و به آن ها گفت کمک نمی خواهید و مشکل را برای علامت جمع تعریف کردند و علامت جمع گفت وقتی من باشم کنارتون شماها میتونید با هم جمع بشید و یک جا روی تاب بشینید و آن ها با هم جمع شدند و ناگهان یک عدد جدید ساختند یعنی ۵۴ و با هم با خوشحالی روی تاب نشستند. 💠 نکته همه ی این مراحل داستان که گفته میشه روی تخته هم اجرا میشه و نوشته میشه ناگهان متوجه صدای گریه کسی شدند به نظرتون صدای گریه کی بوده و جواب بچه ها و بله عدد ۳بود که گریه می کرد ۵۴با دیدن عدد ۳گفت نگران نباش و باز هم علامت جمع را صدا کردند و با هم جمع شدند و عدد جدید ساختند یعنی ۵۷و با شادی با هم در پارک تاب بازی کردند. خانم اکبرنژاد و تفریق فرآیندی
🖋🌹روش و تفریق فرایندی🖋🌹 صفحه ۲۹ برای این صفحه برای جمع فرایندی داستان می گوییم به این شکل: برای مثال کتاب ۳۴+۲۳= یکی بود و یکی نبود. یک روز عدد۳۰و۴که خیلی حوصله اش سر رفته بود تصمیم میگیره که به پارک بره و به خونه ی همسایه یعنی ۲۰و۳میره و میگه میای با هم به پارک بریم و بیست قبول میکنه که با آن ها به پارک بره ولی ۳که خواب بود همراهشون نمیره و آن ها وقتی به پارک رفتند تصمیم گرفتند که تاب سوار بشوند ولی فقط یک تاب خالی در پارک بود همون طور که ناراحت بودن که کی سوار تاب بشه ناگهان علامت جمع آمد و به آن ها گفت کمک نمی خواهید و مشکل را برای علامت جمع تعریف کردند و علامت جمع گفت وقتی من باشم کنارتون شماها میتونید با هم جمع بشید و یک جا روی تاب بشینید و آن ها با هم جمع شدند و ناگهان یک عدد جدید ساختند یعنی ۵۴ و با هم با خوشحالی روی تاب نشستند. 💠 نکته همه ی این مراحل داستان که گفته میشه روی تخته هم اجرا میشه و نوشته میشه ناگهان متوجه صدای گریه کسی شدند به نظرتون صدای گریه کی بوده و جواب بچه ها و بله عدد ۳بود که گریه می کرد ۵۴با دیدن عدد ۳گفت نگران نباش و باز هم علامت جمع را صدا کردند و با هم جمع شدند و عدد جدید ساختند یعنی ۵۷و با شادی با هم در پارک تاب بازی کردند.