📘📗انواع وابستههاي پيشين :
🔽🔽🔽
📘📗1⃣ صفتهاي اشاره:
حتماً قبل از اسم (هسته) ميآيند و به آن اشاره ميكنند و عبارتاند از: اين، آن، همين، همان، چنين، چنان، اينچنين، آنچنان، اينگونه، آنگونه، اينجور، آنجور، اينهمه، آنهمه، اينقدر و آنقدر.
چند مثال:
اين خانه را خريدم.
آن كفش مال من است.
همين كشور خوب است.
اينهمه كتاب خريدي؟
آنگونه درسدادن اصولي نیست.
آنقدر شكلات نخور.
تنها وابستهي پيشيني كه كسره دارد و باز هم صفت است همهي است. که گاهی بدون کسره هم میآید: همهی مردم. همه جا
📘📗2⃣ صفتهاي پرسشي:
همراه اسم ميآيند و حتماً جملهي ما لحني پرسشي دارد، مثلاً: (چه، چهنوع، چگونه، چهقدر، چهطور، چند، چندمين، كدام، كدامين) چند مثال:
چه كتابيخريدي؟ چه نوع ميوهاي ميخري؟ چگونه سازي را ميخواهي؟
چهقدر ميوه ميخوري؟ چهطور رماني را دوست داري؟ چند خانه تا حالا ساختهاي؟
چندمين كتاب را تمام كردي؟ به كدامين گناه كشته شدي؟ كدام موج راديو را بگيرم؟
چهطور و چگونه اگر بدون اسم بيايند قيد هستند:
چهطور آمدي؟ چگونه راه را پيدا كردي؟
📘📗3⃣ صفتهاي تعجّبي
(چه، عجب، چقدر) + اسم + (به مقدار لازم تعجّب!)‼️
صفتهاي تعجّبي بايد تعجّب آدم را در بياورد! 😂مثلاً:
چه دمي! چه سري! عجب کانالی!😍
چه و چهقدر اگر در جملهي پرسشي با اسم همراه شوند، صفت پرسشياند.
📘📗4⃣ صفتهاي مبهم
(همه، هيچ، هر، چند، چندين، مقداري، اندكي، كمي، تعدادي، بعضي، برخي، پارهاي، فلان، بهمان، ديگر، همهجور، همهنوع، قدري، بسياري، ... )
مثال: من 👈همه كار ميكنم يا 👈همهي كارها را ميكنم تا 👈هيچ گزندي به شما نرسد
و شما 👈هر روز 👈چند كتاب و 👈چندين روزنامه و 👈مقداري كاغذ و 👈اندكي چسب و 👈كمي جوهر برايم بياور
تا 👈تعدادي مقاله بنويسيم تا 👈بعضي مردم و 👈برخي روشنفكران خيال نكنند
كه 👈فلان نويسنده و 👈بهمان كاريكاتوريست به 👈ديگر امور كاري ندارند.
ما 👈همهجور آدم و 👈همه نوع فكر داريم ولي دريغ از 👈قدري پيشرفت! 👈بسياري ممالك پيشرفتهتر از ما هستند.
اگر وابستههاي پيشين با كسره بيايند يا بعد از آنها حرف اضافه باشد يا هيچ وابستهاي نداشته باشند، اسم مبهم ناميده ميشوند و خودشان هسته هستند. چند مثال!
ديگر كافي است؛ (دیگر دیگر صفت مبهم نیست و اسم مبهم است و نقش نهادی دارد و هسته است.)
مقداري از آب را تبخير كن، آقا معلّم آمد. (مقداری صفت مبهم نیست و اسم مبهم است و به همراه متمم اسم خود نقش مفعولی دارد و هسته است.)
بعضي از مردم نميتوانند ببينند ....... (بعضی صفت مبهم نیست و اسم مبهم است و به همراه متمم اسم خود نقش نهادی دارد و هسته است.)
كه فلاني پولدار شده است. (فلانی صفت مبهم نیست و اسم مبهم است و نقش نهادی دارد و هسته است.)
از ثروتاندوزي هيچ نميدانند. (هیچ صفت مبهم نیست و اسم مبهم است و نقش مفعولی دارد و هسته است.)
📘📗5⃣ صفتهاي شمارشي اصلي
(يك، دو، سه، چهار، ... ) + اسم:
مثال: تاكنون 👈شصتوشش متر پارچه فروختهايم. 👈هشت مترش را در اين 👈دو ساعت فروختيم.
📘📗6⃣ صفتهاي شمارشي ترتيبي
(يكمين، نخستين، اوّلين، دومين، سومين، ... آخرين) + اسم
مثال: 👈اوّلين روز سال تعطيل است.👈 آخرين روز سال تعطيل است. 👈دومين روز سال تعطيل است. 👈سومين و 👈چهارمين روز سال تعطيل است. 👈دوازدهمين و 👈سيزدهمين روز سال تعطيل است. كشور ما با 👈بيستوپنج روز تعطيلي در جهان رتبهي اوّل را داراست.
📘📗7⃣ صفت عالي (برترين)
صفتهاي «ترين» دار + اسم:
مثال: 👈بزرگترين سد خاكي ايران را در 👈كويريترين منطقه با 👈بهترين امكانات احداث ميكنيم.
سلام
وقتتون بخیر
نمونه سوال درس مطالعات هشتم میخاستم از درس اول تا دهم