📘📗آموزش آرایه های ادبی
🔹1-مراعات نظیر:
آوردن واژه هایی از یک مجموعه که با هم تناسب دارند
این رابطه وتناسب می تواند از نظر جنس، نوع، مکان و ...باشد مثل ابر و بادو مه وخورشیدو فلک در کارند تا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری
🔹2-تلمیح:
اشاره ای به بخشی از دانسته های تاریخی وروایات وداستان هایی که در منابع مختلف ذکر شده شده است
مثل زحسرت لب شیرین هنوز می بینم
که لاله میدمد از خون دیده ی فرهاد
🔹3-تضمین:
آوردن بخشی از آیه، حدیث، مصراع یا بیتی از شاعری دیگر در بین کلام خود است
مثل چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه ی جنات تجری تحتهاالانهار داشت
🔹4-تضاد:
آوردن دوکلمه با معنی متضاد است برای روشنگری یا زیبایی
مثل:شادی ندارد آن که ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم نیست عالمی
🔹5-تناقض یا پارادوکس:
آوردن دو واژه یا دو معنی متناقض است یعنی وجود یکی نقض وجود دیگری است
مثل هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای
من در میان جمع و دلم جای دیگرست
🔹6-حس آمیزی:
آمیختن دو یا چند حس است یعنی مثلا بو کردن که مربوط به حس بویایی است را با شنیدن که مربوط به شنوایی است ترکیب کنیم و بگوییم:بو می شنوم و موارد مشابه
مثل از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
🔹7-حسن تعلیل:
آوردن علتی ادبی برای کاری درشعر یانثرکه مبتنی بر تشبیه است و در واقع علمی وعقلی نیست
مثل:باران همه بر جای عرق می چکد از ابر
پیداست که از روی لطیف تو حیا کرد
یعنی اگر باران از ابر میبارد به این علت است که از روی لطیف تو شرمسار است مثل عرق شرم که جاری میشود
🔹8-اغراق:
ادعای وجود صفت یا حالتی است به اندازه ای که وجود آن محال و غیر ممکن باشد
مثل:هرگز کسی ندید بدین سان نشان برف
گویی که لقمه ای است زمین در دهان برف
🔹9-ایهام:
آوردن واژه ای با حداقل دومعنی که یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن باشد
مثل:بی مهر رخت روز مرا نور نمانده است
وزعمر مرا جز شب دیجور نمانده است
مهر یعنی خورشید یامحبت وعشق
🔹10-تکرار:
تکراریک یا چند کلمه در شعر
مثل آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
🔹10-جناس:
آوردن واژه هایی است که در تلفظ مشترک ودر معنی متفاوتند
مثل ای مهرتودردلها، وی مهرتو بر لبها
وی شور تودرسرها، وی سرتودرجانها
جناس انواع مختلفی دارد:تام، ناقص حرکتی، ناقص اختلافی، ناقص افزایشی و اشتقاق
🔹11-واج آرایی:
تکرار یک یا چند صامت یا مصوت در یک مصراع یا بیت
مثل:لبخند تو خلاصه ی خوبیهاست
لختی بخند خنده ی گل زیباست
🔹12-تشبیه:
ادعای شبیه بودن دویا چند چیزاست
ارکان آن:مشبه، مشبه به، ادات تشبیه ووجه شبه
مشبه ومشبه به راطرفین تشبیه می نامند
ادات تشبیه عبارتنداز مثل، مانند، چو، چون، همچووهمچون، به سان، به کردارو...
گرت زدست براید چونخل باش کریم
ورت زدست نیایدچوسروباش آزاد
ارکان تشبیه در مصراع اول:
تو:مشبه
چو:ادات
نخل:مشبه به
کریم وبخشنده بودن:وجه شبه
🔹13-سجع:
شبیه بودن دو واژه در واجها یا حروف پایانی، وزن یا هردوی آنها
مثل الهی اگر بهشت چون چشم و چراغ است، بی دیدار تو درد و داغ است
بین داغ و چراغ جناس وجود دارد
🔹14-استعاره:
مانند تشبیه است ولی فقط از ارکان تشبیه مشبه به یا مشبه ذکر شده است
مثل:بتی دارم که گرد گل زسنبل سایه بان دارد
در این مصراع بت ، گل و سنبل استعاره اند
با کمی دقت می فهمیم که مثلا بت در آغاز اینگونه بوده:یار مثل بت است
🔹15-تشخیص:
در واقع جان بخشیدن به اشیای بی جان است یعنی خصوصیات انسانی را به پدیده های دیگر نسبت بدهیم
مثل گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت.
📘📗انواع «چو – چون»
1- حرف ربط به معنی وقتی که ، زیرا، چون که و ... :
چو باز آمدم کشور آسوده دیدم ؛ چون نیک نظر کرد، پَرِ خویش بر او دید
2- حرف اضافه به معنی مانندِ، مثلِ، بسانِ و ... :
چون شیر به خود سپر شکن باش ؛ چو فرهادم آتش به سر می دود
3- قید پرسشی به معنی چگونه :
دوش چون بودی ؟ که شب چون بدی روز چون خاستی ** ز پیکار دل بر چه آراستی ؟
📘📗راه های تشخیص موصوف و صفت از مضاف و مضاف الیه
🔹۱_ صفت جدا از موصوف در عالم بیرون وجود ندارد ولی مضاف الیه مستقل از مضاف وجود خارجی دارد.
مثال: قلم زیبا. در این جا (زیبا) جدا از کتاب وجود خارجی ندارد.
قلم علی. در اینجا سیروس و قلم دو موجود مستقل و جدا از هم هستند.
فارسی ششم سمپاد همراه شماست.
🔹۲_ دو کلمه ( این) و (است) را به اول و آخر ترکیب اضافه می کنیم. سپس کسره بین دو کلمه را حذف می کنیم. اگر عبارت معنی بدهد٬ ترکیب وصفی ( موصوف و صفت) است اگر عبارت معنا ندهد ترکیب اضافی ( مضاف و مضاف الیه) است.
مثال: نگهبان خانه.(این) نگهبان خانه( است) عبارت معنا نمی دهد . (مضاف و مضاف الیه) .
نگهبان باهوش(این)نگهبان با هوش( است). عبارت معنا می دهد.(موصوف و صفت)
🔹۳_ در ترکیب اضافه هر دو کلمه اسم و یا یک کلمه اسم و کلمه دیگر ضمیر است. اما در ترکیب وصفی یک کلمه اسم و کلمه دیگر صفت است.
مثال: دفتر خوب ( ترکیب وصفی) .
کتاب علی ( ترکیب اضافی)
کتاب من ( ترکیب اضافی).
🔹۴_ در این روش کسره ی بین دو کلمه را حذف می کنیم سپس بعد از کلمه اول ویرگول می گذاریم و در آخر فعل ( است) را قرار می دهیم. اگر عبارت معنی بدهد٬ ترکیب وصفی و اگر معنی ندهد٬ ترکیب اضافی است.
مثال: مرد جوان .مرد، جوان است. عبارت معنا می دهد ( ترکیب وصفی)
کیف علی . کیف، علی است. عبارت معنی نمی دهد .( ترکیب اضافی)
🔹۵_ در این روش به آخر کلمه دوم ( تر) یا(ترین) اضافه می کنیم٬ سپس کسره ی بین دو کلمه را حذف کرده و در آخر عبارت فعل ( است) را اضافه می کنیم. اگر عبارت معنا دهد٬ ترکیب وصفی و اگر معنا ندهد٬ ترکیب اضافی است.
مثال: پدر علی . پدر علی تر است. عبارت معنی نمی دهد. ( ترکیب اضافی)
پدر دلسوز. پدر دلسوزتر است. عبارت معنا می دهد. ( ترکیب وصفی)
🔹۶- پس از ترکیب، ویرگول قرار می دهیم و سپس کلمه دوم را تکرار می کنیم و فعل ( است) را می افزاییم ،اگر معنا ندهد ترکیب اضافی است و اگرمعنی دهد ترکیب وصفی است.
مثال: کتاب ادبیات، ادبیات است. (ترکیب اضافی)
کتاب خوب،خوب است.(ترکیب وصفی)
🔹۷_ موصوف اسمی است که قبل از صفت می آید و معمولا(ی) به خود می گیرد.
مثال: دست زیبا می توانیم بگوییم دستی زیبا اما به مضاف نمی توانیم ( ی) اضافه کنیم.
مثال: کتاب علی٬ نمی توانیم بگوییم کتابی علی.
ترکیب وصفی : اسم + صفت
ترکیب اضافی : اسم + اسم
📘📗چگونه ترکیبات وصفی و اضافی را از هم تمیز دهیم؟
1- در بین موصوف و صفت می توانیم حرف ی بیاوریم . مانند :گل زیبا که می توان گفت: گلی زیبا. در بین مضاف و مضاف الیه نمی توانیم ی بیاوریم . مانند : کفش ستاره؛در اینجا نمی توان گفت کفشی ستاره .
🍁🍁🍁
2- در بین مضاف و مضاف الیه می توان « این » و آن » اضافه کرد مانند : ساحل دریا:ساحل این دریا یا صاحب آن مغازه اما در بین صفت و موصوف نمی توانیم صفت اشاره « این » و « آن » اضافه کنیم .
مانند :گل زیبا که نمی توانیم بگوئیم: گل این زیبا یا گل آن زیبا
🍁🍁🍁
3- اگر کسره صفت و موصوف را برداریم و فعل است را به آن اضافه کنیم جمله ای معنی دار ساخته می شود. مانند : مادر مهربان+ است که می شود مادر ,مهربان است. اما مضاف و مضاف الیه چنین نیست . مانند کیف سارا + است که می شود کیف, سارا است و جمله ما در این شکل درست نیست.
🍁🍁🍁
4- همچنین اگر به صفت ، تر اضافه کنیم کلمه ی جدید معنی دار خواهد بود مانند : کوه بلند که اگر به آن تر اضافه کنیم میشود کوه بلند تر که معنی می دهد. درحالی که اگر تر به مضاف الیه بپیوندد ، معنی نخواهد داشت ماننددرکلاس تر که معنی نمی دهد.