هرکه دیدار من سوخته جان می آید
یار من نیست،پی لقمه نان می آید
بین این مردم بد، گریه رفیق خوبیست
بهر دلداری من اشک روان می آید
اینهمه خوبیشان کردم و راضی نشدند
همه انگار که از من بدشان می آید
بین هر جمعیت از دور مشخص هستم
حسن آن است که با قد کمان می آید
مادرت را وسط کوچه دودستی بزنند
در بهار تو همان وقت خزان می آید
قاتل مادر من پیش رویم میخندد
صبر از صبر عجیبم به فغان می آید
تا به امروز ازآن کوچه نگفتم به کسی
مگر آن فاجعه راحت به زبان می آید؟!
جعده برخیز مرا زهر بده خسته شدم
دم افطار شده صوت اذان می آید
برو از خانه من ،من که حلالت کردم
دارد عباس به اینجا نگران می آید
طشت خونین مرا از نظرش دور کنید
خواهر سوخته ام سینه زنان می آید
اگر امروز حسین آمده دور و بر من
پیش او گوشه گودال سنان می آید .
- سید پوریا هاشمی
[ از زبان مولام حسن ع :)) ]
#شهادتامامحسنمجتبی ع
[ تائب ]
هرکه دیدار من سوخته جان می آید یار من نیست،پی لقمه نان می آید بین این مردم بد، گریه رفیق خوبیست به
این واسه خودش روضهایه . .
الله .
بعضی از اون سجدههایی که با اشک چشمات
تربت آقا خیس میشه شبیه باتلاق میمونن
یه جوری توشون گیر میکنی که نمیتونی بیای بیرون، انگار خدا اونقدر محکم بغلت کرده و داره به حرفات گوش میده، که نمیتونی ازش دل بکنی
به همین قشنگی:))
هرچه دارم از
لطف و کرم کسیست
که عشق و جنون را از او آموختهام،
کسی که نامش حسن است و نسباش علوی .
گفت امام حسین ،
کوهی از غصه داشت ولیکن رباب داشت
اما امام حسن ،
تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر
زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر . .
- میروی مشهد خیابانها، شلوغ
- شهر قم کل شبستانها، شلوغ
- کربلا که کل ایوانها، شلوغ
- اربعین حتی بیابانها، شلوغ
هیچ کس مثل تو بی زوّار نیست، حسن جان . .
[ تائب ]
-
یا طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ . .
ای حبيبِ قلبم
ای عزیزم
ای نورِ چشمهام
ای پناهِ عالمیان
پناه قلب شرحه شرحه ام میشوی ..؟!