عشق تو قماریست که بازنده ندارد ؛
این اشک قیامت برسد، برگ برنده است .
#رعیت_عباس
[ تائب ]
عشق تو قماریست که بازنده ندارد ؛ این اشک قیامت برسد، برگ برنده است . #رعیت_عباس
انگارعلی آمده درعلقمه، احسنت !
جنگاوریات مثل پدر خیره کننده است .
[ تائب ]
وصف ِتو کار من نه، که کار خود شماست مجنون که از قبیلهی لیلا نمیشود . #رعیت_عباس علیهالسلام
مست ِتو نشم چیکار کنم ؟
کارم همینه آخه فداتشم .
باور ندارم که ابوفاضل ع به بهانهی رفع تشنگی دست به زیر آب ببرد ! او عباسع است .
پسر امالبنین ، مادر ادب . یقین دارم مشتی آب بالا آورد تا به فرات خجالت بدهد . تا بگوید لبهای تشنهاش را به نیابت پارهترکهای لبان خشک حسین ع ببیند و شرم کند ؛ شرم کند و راه کج کند به سمت خیمهگاه ابن علی ع . به احترام موجی بلند کند و سرش را خم ، تعظیم فرود آورد و در برابر موسی زمان ، زبان باز کند به عرض معذرت برای جسارتش .
عباس آب را بالا آورد تا در گوشش بگوید :
آب مهر مادر برادرم حسین بود فرات ، مهر مادرش ..
[ تائب ]
_
جرعهای آب ننوشید ولی در عوضش ؛
دهن ِعالمی از غیرت ِاو آب افتاد .
#رعیت_ابوفاضل
[ تائب ]
*
آقای امام حسین من : ))
امسال سعادت داشتیم نوکریتونو کنیم ،
الحمدلله که نمردیم و زیر پرچمتون قد کشیدیم ..
امسال تولدم روز عاشورای شماست تصدقتون بشم ؛ شاید اصن یه حکمتی داره نه : ) ؟
که یادم بیوفته من تا ابد گدای سر سفرهی شمام و برکت زندگیم همش بخاطر روضه های شماست 🤍 .
انشاءالله که شرمندهی آقازاده ، علی اکبرتون نشم و از جوونیم درست استفاده کنم .
آرزوم ؟ زیر علمتون تا ابد موندن و نوکری شما رو درست ادا کردن .
میدونم که دست کشیدین رو سرم و برام دعای عاقبت بخیری کردین آقا
تولدت مبارک من .
بماند به یادگار / بیست و پنجمین روز از تیرماه هزار و چهارصد و سه .