eitaa logo
شهدا
381 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
7.3هزار ویدیو
49 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
m06.pdf
1.52M
سلام بر مهدی فاطمه(سلام الله علیها): جلسه ششم دوره انسان مصلح 👇 📺👇 🦋🌼🌹🌹🌹🌹🌹👇 ╔═💎💫═══╗ 🆔 @RSh34955 ╚═══💫💎═╝ 📡به کانال دانش پژوهان واحیاگران امربه معروف ونهی ازمنکر🔗بپیوندید۰
😂😂😂 . رفتم اسم بنویسم براے اعزام به جبهه؛گفتند سنّت ڪمه🤨‌😢 . یه ڪم فڪر ڪردم راهۍ به ذهنم رسید...🤓😃 ⤵️ رفتم خونه و شناسنامه خواهرم رو برداشتم🙃 . « ه » سعیده رو با دقت پاڪ ڪردم شد سعید🤩 . این بار ایراد نگرفتند و اعزامم ڪردند😎💪 هیچ ڪس هم نفهمید😅 ⤵️ از آن روز به بعد دو تا سعید توے خونه داشتیم..😌🤣🤣 💚 @tafahos5
اونجا که آقا میگه:جوانان انقلابی امروز از جوانان انقلابی دیروز بهتراند:)🌿 رفقا جهاد تبیین رو دست کم نگیرید... @tafahos5
📗📗 کتاب "فقط غلامِ حسین باش"شرح تحول روحی و خاطرات جانباز حسین رفیعی است ، حسین رفیعی معروف به حسین غلام جوان شر و نااهل روستای حصارخان استان همدان بود کسی که شب و روزش با دعوا و کفتربازی می‌گذشت، اما حضور او در جبهه و آشناییش با شهید علی چیت‌سازیان «حسینِ غلام» را تبدیل به «غلامِ حسین» کرد. رزمنده شجاعی که پای ثابت نیروهای اطلاعات عملیات سپاه انصارالحسین(ع) همدان شد. این کتاب در دو بخش «حسینِ غلام» و «غلامِ حسین» نوشته شده است که بخش اول آن به معرفی دوران کودکی و نوجوانی و جوانی حسین رفیعی می‌پردازد اما فصل دوم این کتاب سرآغاز تحول روحی حسین از پیروزی انقلاب تا حضورش در جبهه‌ها و آشنایی‌اش با شهید علی هاها و شهید علی چیت‌سازیان و در نهایت جانبازی اوست .صراحت و صداقت رفیعی در بیان خاطراتش از برجسته‌ترین ویژگی‌های این کتاب است . در بخشی از کتاب میخوانیم :" قبول کنی یا نکنی برای تو خاطره گفتم. نه برای دلم و نه برای تاریخ. برای تو که فردا هزاران یک لا قبا مثل من آویزان تو اند.برای تو که از گذر "حسین غلام" عبورم دادی و غلام حسینم کردی. تقدیم به تو با مرام علی(ع) مسلک. پهلوان یگانه اطلاعات عملیات لشگر ۳۲ انصار الحسین(ع) علی آقا چیت سازیان..." @tafahos5
سلام ببخشید ترتیب کتاب به هم ریخته اینجا برایشما گذاشتم
سوریه از زبان شهید مصطفی صدر زاده قبل از عملیات بود داشتیم باهم تصمیم میگرفتیم اگرگیر افتادیم چطوری توی بیسیم ب همرزمامون خبر بدیم ک تکفیریا نفهمن یهو سید ابراهیم از فرماندهای تیپ فاطمیون بلند گفت :اگه من پشت بیسیم📞 گفتم همه چی ارومه من چقدر خوشبختم بدونید دهنما سرویس شده [مُتصِل بـ؏حـღـرمْـ.. !] @tafahos5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا