فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎋بسم رب الشهدا و الصدیقین 🎋
✨قــرار عاشقی✨
امام خامنه ای(مدظله العالی):
امروزفضیلت زنده نگه داشتن نام،یاد و خاطره شهیدان کمتراز شـــ🌷ــهادتـــــ نیست.
شهیدان رانیازی به گفتن و نوشتن نیست،آنان نانوشته دیدنی و خواندنی هستند
بازهم ساعت به وقت قـرار تپـش قلبــ❤️ـهاست ...
برای شنیدن عاشقانه هایی که شهیدان خلق کردند .@tafahos5
🔰زندگینامه شهید گرانقدر هاشم اعتمادی
[🕊🌸🌤]
اسفند ماه سال 1341 در روستای «سنگر» از توابع استان فارس نوزادی به نام فرشاد متولد شد که بعدها او را هاشم نامیدند.
دوران طفولیت و کودکی را در جمع صمیمانه خواهران و برادرانش با شادی و نشاط سپری نم
او ایام را به شوق حضور در پشت مکتبخانههای مدرسه لحظه شماری میکرد تا بالاخره با هوش و زیرکی خاصی که داشت توانست پایه ابتدایی را با کسب رتبه شاگرد ممتازی به اتمام رساند.
هاشم برای ادامه تحصیل همراه خانواده به روستای «حرایجان» در شیراز رفت و دوران دبیرستان را همزمان با اوجگیری انقلاب اسلامی شروع کرد.
وی با تکثیر و پخش اعلامیهها و سخنرانیهای امام و شعارهای انقلابی در دبیرستان و در سطح شهر، پا به پای مردم و همراه پدر و برادرش در مبارزات شرکت کرد و توانست نقش به سزایی در تسخیر ساختمان شهربانی شیراز و همچنین پادگان کازرون ایفا نماید.
هاشم با پیروزی انقلاب اسلامی به زادگاهش برگشته و فرماندهی کمیته مبارزه با اشرار منطقه را بر عهده گرفت
او با شروع غائله کردستان برای مبارزه علیه دشمن عازم منطقه غرب شد و پس از مدتی مسئول واحد عملیات و اطلاعات تیپ المهدی شده و برای آزادسازی شهرهای کردنشین و پادگان حاج عمران مسئولیت یکی از محورهای عملیاتی را بر عهده گرفت.
اعتمادی با شرکت در این عملیات (والفجر 2) در منطقه حاج عمران از ناحیه پای راست مجروح شد.
او پس از بهبودی در سال 1362 با دختری مؤمن و پاکدامن پیمانی آسمانی بست و با برگزاری مراسمی ساده مدتی پس از ازدواجش دوباره پای در صحنه پیکار نهاد و به دلیل حضور او در عملیاتهای مختلف و کسب تجربه فراوان از طرف قرارگاه کربلا به منظور سازماندهی گردان قائم (عج) به تیپ امام حسن (ع) انتخاب شد و در پاییز 1365 با سمت فرمانده تیپ در جلسه شورای فرماندهان لشگر شرکت نمود.
اعتمادی در عملیات کربلای چهار، مجدداً مجروح شد اما او روحی خستگی ناپذیر داشت و پس از 2 روز مرخصی به جبهه بازگشت.
در عملیات کربلای 5 مسئولیت یکی از محورهای عملیاتی را بر عهده داشت و در حالیکه چگونگی فتح جاده آسفالته (دوعیمی - بصره ) را به حاج نبی (فرمانده لشگر) گزارش میکرد بر اثر انفجار گلوله آرپیجی در کنارش از ناحیه دست راست مجروح شد ولی با همان وضعیت به طرف خط مقدم حرکت کرد و سرانجام در تاریخ 65/10/25 هنگامی که برای شناسایی رفته بود هدف گلولههای دشمن قرار گرفت و با دستی مجروح و چشمی خون آلود همچون قمر بنی هاشم در عروج سوار بر اسب سپید شهادت به پرواز درآمد و از فراز زمین شلمچه به آسمان لایتناهی اوج گرفت.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
❣متوسلین به شهدا❣
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
🔴چند خاطرات کوتاه از سردار شهید هاشم اعتمادی
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷
✨توسل
شب عملیات قدس 3 بود. هاشم به من گفت : "یکی از گردان ها دچار مشکل شده ، سریع کاری بکنید."
گفتم چه کار کنیم ، از دست واحد تبلیغات چه کاری بر میاید ؟!
متعجبانه نگاهی به من انداخت و گفت ، :"یعنی تو که در تبلیغات بودی نمیدانی در این شرایط باید چه کار کنی؟"
با اطمینان از حرف خود گفت : " در این مواقع باید دعای توسل راه بیندازی!"
دو سه نفر از بچه ها جمع شدند و دعای توسل راه انداختیم ، مدت زیادی از اتمام دعا نگذشته بود که بچه های گم شده با تعداد زیادی اسیر وارد مق
ر شدند.
🕊_______🕊______🕊
✨ولایت فقیه
از هاشم سوال کردم جز کدام جناح سیاسی هستی؟
گفت : "پدر جان ، دین من اسلام هست ، کتابم قرآن. هر چه قرآن بگوید عمل میکنم ، کاری هم به دسته بندی های سیاسی ندارم."
چند لحظه سکوت کرد ، کمی فکر کرد و ادامه داد : "اگر ولایت فقیه بگوید دو دستی اسلحه خودتان رو تحویل دشمن بدهید من این کار رو میکنم ، چون سخن ولایت فقیه ، سخن قرآن و خداست"
🕊_______🕊_______🕊
☘ قرار شد برای شهدای لشکر پوستری آماده کنم، برای نظر خواهی رفتم پیش هاشم، گفت صبر کنید!
گفتم چرا؟
گفت:هنوز عده ای هستند که نرسیده اند و روی زمین نیافتاده اند، بگذارید فصل چیدن آنها هم برسد!
یک سال بعد دوباره این طرح مطرح شد، اولین عکسی را که در پوستر گذاشتیم عکس هاشم بود!
❣متوسلین به شهدا❣
@tafahos5