eitaa logo
شهدا
388 دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
61 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
محمودرضا هرچه داشت از فرهنگ ایثار و شهادت بود....‌ میراث فرهنگی دفاع مقدس را دوست داشت ، مجموعه کتاب‌هایش را خوانده بود.... را واو به واو خوانده بود. تقریبا همه‌کتابخانه‌اش به جز چند کتاب ، کتاب‌های دفاع مقدسی بود.... را با علاقه بسیاری خواند ، سری ، ‌ ، ، و این کتاب‌هایی که در دسترس همه است..... تقریبا تا آخرین کتاب‌هایی را که در حوزه دفاع مقدس منتشر شده داشت و گرفته بود.... را به من توصیه کرده بود که بخوانم و من هنوز آن را نخوانده‌ام. خواندن این کتاب را چند بار به من توصیه کرد. خیلی او را به وجد آورده بود..... به لحاظ روحی ارتباط تنگاتنگی با شهدا داشت. علاقه ی خاصی به بهشت زهرا و مزار شهدا داشت. راوی : برادر شهید ♥️ 🌷روحش شاد ویادش گرامی صلوات 🌷
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ▫️با ابراهیم سوار موتور بودیم. کنار جاده چشممان به پیرمردی افتاد که همراه خانواده اش آنجا مانده بود. ابراهیم جیب هایش را گشت ولی چیزی پیدا نکرد. به من گفت امیر چیزی داری به اینها بدهیم دست در جیبم کردم چیزی نبود. گفت دوباره بگرد باز هم گشتم گفتم چیزی نیست. سوار موتور شدیم و حرکت کردیم راه دور بود. از آینه موتور دیدم ابراهیم گریه می کند گفتم چرا گریه می کنی؟ گفت ما نتوانستیم به یک انسان محتاج کمک کنیم. گفتم: خب پول نداشتیم گفت: می دونم ولی دلم برایش سوخت. توفیق نداشتیم. 📍 این رفتار ابراهیم مرا یاد این حدیث از « امام حسین علیه السلام» انداخت: «حوائج مردم به شما از نعمت های خدا برای شماست، در ادای آن کوتاهی نکنید چرا که این نعمت گذراست.» ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
15.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°🌷 {{{♥️صبحتون شهدایی♥️}}} چگونه در بند خاک بماند پرنده ای🕊 که پرواز آموخته! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ☘ ابراهیم می گفت: مطمئن باش هر کس با  (علیه السلام)  رفیق شود تغییر می کند. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🌷 از شروع جنگ یک ماه گذشت. ابراهیم به همراه حاج حسین و تعدادی از رفقا به شهرک المهدی در اطراف سرپل ذهاب رفتند. آن‌جا سنگرهای پدافندی را در مقابل دشمن راه‌اندازی کردند. نماز جماعت صبح تمام شد. دیدم بچه‌ها دنبال ابراهیم می‌گردند! با تعجب پرسیدم: چی شده؟! گفتند: از نیمه شب تا حالا خبری از ابراهیم نیست! من هم به همراه بچه‌ها سنگرها و مواضع دیده‌بانی را جستجو کردیم ولی خبری از ابراهیم نبود! ساعتی بعد یکی از بچه‌های دیده‌بان گفت: از داخل شیار مقابل، چند نفر به این سمت میان! این شیار درست رو به سمت دشمن بود. بلافاصله به سنگر دیده‌بانی رفتم و با بچه‌ها نگاه کردیم. سیزده عراقی پشت سر هم در حالی که دستانشان بسته بود به سمت ما می‌آمدند! پشت سر آن‌ها ابراهیم و یکی دیگر از بچه‌ها قرار داشتند! در حالی که تعداد زیادی اسلحه و نارنجک و خشاب همراهشان بود. هیچکس باور نمی‌کرد که ابراهیم به همراه یک نفر دیگر چنین حماسه‌ای آفریده باشد! آن هم در شرایطی که در شهرک المهدی مهمات و سلاح کم بود. حتی تعدادی از رزمنده‌ها اسلحه نداشتند. یکی از بچه‌ها خیلی ذوق زده شده بود، جلو آمد و کشیده محکمی به صورت اولین اسیر عراقی زد و گفت: "عراقی مزدور!" برای لحظه‌ای همه ساکت شدند. ابراهیم از کنار ستون اسرا جلو آمد. روبه‌روی جوان ایستاد و یکی‌یکی اسلحه‌ها را از روی دوشش به زمین گذاشت. بعد فریاد زد: برای چی زدی تو صورتش؟! جوان که خیلی تعجب کرده بود گفت: مگه چی شده؟ اون دشمنه. ابراهیم خیره‌خیره به صورتش نگاه کرد و گفت: اولا او دشمن بوده، اما الآن اسیره، در ثانی این‌ها اصلا نمی‌دونند برای چی با ما می‌جنگند. حالا تو باید این طوری برخورد کنی؟! جوان رزمنده بعد از چند لحظه سکوت گفت: ببخشید، من کمی هیجانی شدم. بعد برگشت و پیشانی اسیر عراقی را بوسید و معذرت‌خواهی کرد. اسیر عراقی که با تعجب حرکات ما را نگاه می‌کرد، به ابراهیم خیره شد. نگاه متعجب اسیر عراقی حرف‌های زیادی داشت! 📚به نقل از کتاب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🌱 وقتی ابراهیم وارد محله جدیدشان می شود همه او را به خاطر ریش بلند مسخره می کنند. اما ابراهیم با برخورد و اخلاق خوبی که داشت یک یک آن ها را جذب کرد و بعد آن ها را راهی جبهه کرد.‌ الآن آن هایی که مسخره اش می کردند از بزرگان جنگ ما هستند ... 🌸 وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا 🌸 به بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین (سخن) باشد.» چرا که شیطان (به وسیله سخنان ناروا) میان آنها فتنه و فساد مى کند. زیرا (همیشه) شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است. 📚(اسراء/۵۳)
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔸دنیای بی ارزش
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 💠 یک روز ابراهیم را دیدم که با عـصای زیر بغل در کـوچه راه می‌رفت چند دفعـه‌ای به آسمان نگاه کرد و سـرش را پایین انداخت، رفتم جلو و پرسیدم:چیزی شده آقا ابرام اول جـواب نمـی‌داد ولـی با اصـرار من گـفت: هـر روز تا ایـن مـوقـع حـداقل یکی از بنـده‌های خـدا به ما مراجعه می‌کرد و هر طـور شده بود مشـکلش رو حـل مـی‌کردیم. اما امـروز از صبـح تا حالا کسـی به مـن مراجـعه نکـرده. مـی‌ترسم نکـنه کاری کـرده باشم کـه خدا توفیق خـدمت رو از من گرفته باشه. ✅ یکی از بالاترین ویژگی که از حضرت سیدالشهدا نقل شده گره گشایی از کار بندگان خداست. ایشان در حدیثی این امر را از نعمت های بزرگ خداوند شمرده اند که در معرض اتمام است.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ «راز بدن قوی» ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ☘ ابراهیم‌به‌تنهاچیزی‌که‌فڪر‌نمی ڪرد مادیات‌بود‌وهمیشه‌می گفت: روزۍ‌راخدا‌می‌رساند‌برڪت‌پول‌مهم‌است ڪاری‌هم‌که‌براۍخداباشد برڪت‌دارد. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
4.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به وقت به وقت به وقت ... بزار اینجوری شروع کنم ... یکم اردیبهشت یعنی الحمدلله رب العالمین که سالها پیش ، کسی متولد شد تا امروز بشه هادی دلها ... الحمدلله برا ولادت ... گاهی وقتا نمیشه نوشت ، باید دید ... باید غروب پنجشنبه ها سر مزار یادبود شهید ابراهیم هادی باشی تا ببینی جوان ها با هر تیپ و ظاهری ، چجوری دوسش دارن ... چه خانم ، چه آقا ... چه بچه ، چه جوان ، چه میانسال ، چه سالمند ... ببین همه و همه و همه دوسش دارن ... یه دوس داشتن از جنس انسان دوستی .‌. یه دوس داشتن که وقتی راجبش میشنوی ، میگی چقدر این بشر ، خوب بود ... چقدر مهربون بود ... چقدر خالص بود ... اینجاست که ولادت یک نفر میشه مبارک ... یعنی بودنش میشه خیر و برکت ... و اینجاست که قلم مینویسه 👇 ولادتت بر اهل زمین مبارک ... دلخوشم به مزار یادبودی که میتونه به واسطه برآورده کردن حاجت ها ، خیمه ای باشه برای هدایت جوان ها ... دلخوشم به شلوغی مزاریادبودت ... دلخوشم وقتی میبینم هر کسی از یه شهری با یه ذوقی میاد سمت مزار یادبودت ... دلخوشم که تو بهشت زهرا ، همه دنبال یه مزار میگردن ... خانم ... آقا ... ببخشید مزار شهید هادی کجاست ؟ + قطعه ۲۶ ... اون قطعه از زمین ، قطعه ای از بهشته ...