eitaa logo
شهدا
385 دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
9.5هزار ویدیو
61 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 🪴نام و نام خانوادگی: علی اکبرحبشی 🕊تاریخ تولد: 1337/11/05 ☁️تاریخ شهادت: 1365/11/03 🌱محل تولد: روستای بابانجم شهرستان قير و کارزين 💍وضعیت تاهل: متاهل 🪧محل مزار شهید: گلزار شهدای فیروزاباد 📕کتاب ها: از ایل تا فرات ، کاکا صبح شده 📷شغل: پاسدار 📺فیلم مربوط به شهید: _ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
شهدا
#معرفی_شهید 🖤 🪴نام و نام خانوادگی: علی اکبرحبشی 🕊تاریخ تولد: 1337/11/05 ☁️تاریخ شهادت: 1365/11/03
🥀🖤 از همان لحظه اي که اين لباس را به تن کردم از خدا و امام حسين عليه السلام خواستم تا اين لباس آخرم باشد و در اين عمليات مانند مولايمان علي عليه السلام که نام گردان ما به نامش مزين است بجنگيم و شهادت را نصيب من نمايد و تنها آرزويم هم اين است که خداوند دعايم را مستجاب گرداند. 📕🖤 هيچ گاه بدون وضو از خانه خارج نمی شد . هميشه قرآن به همراه داشت و با آهنگی زيبا و موزون قرآن را تلاوت می کرد . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادرش در هنگام بارداری حضرت علی عليه السلام را در خواب مي بيند که به او میگه : اسم اين نوزاد را علي اکبر بگذار ، به همين خاطر اسمش رو علی اکبر میزارن . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عیسی قربانی میگفت: یبار علی اکبر بهم گفت تو چرا برا من دعا نمی کنی؟! گفتم من برا همه دعا می کنم گفت پس چرا مستجاب نمیشه من دلم میخواد شهید شم گفتم من برا سلامتیت دعا میکنم گفت نه مدیونی برا شهادتم دعا کن می ترسم شهید نشم ، توروخدا برا شهادتم دعاکن. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علی اکبر توی مراسماتی که برگزار می شد قاری قرآن بود ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همسر شهید میگفتند: یبار که داشت ظرف هارو کمکم می شست رفیقاش اومدن دنبالش گفتم دستتو بشور و برو پیش دوستات گفت نه بزار بیان من رو تو این حالت ببینن یاد بگیرن به همسرشون تو کار خونه کمک کنن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همسر شهید می گفتند: یبار صداش بلند شد و ناراحت از خونه رفت سپاه من کلا فراموش کرده بودم ولی علی اکبر زنگ زد گفت تا حلالم نکنی گوشی رو نمی زارم و نمیرم ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●