#کلام_شهید
🔰می روم تا انتقام سیلی مادرم رابگیرم.
🔰همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر دوستت دارم وبهترین و شیرین ترین لحظات را در کنارهم سپری کرده ایم وجدایی بسیار سخت است.
🔰اما عشقی فراتر از هرعشق دیگری،در قلب هردوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت.
🔰میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت با شهادت از این دنیا بروم.و من جز شهادت،از خداند مرگ دیگری را نمیخواهم.
🔰اما نمیگویم که دعا کنید بروم وشهید شوم.. آرزویم شهادت است.من حاضرم مثل علی اکبرِ امام حسین اِرباً اِربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بشه.
●آخرشم این شهید درحال خنثی کردن بمب بود ڪه منفجر شد و قسمتی از بدنش تکه تکه شد.
#شهید_حسین_هریری 🌷
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
حسین تا سن ٢٤ سالگی ٢٥ بار به کربلا رفته بود؛
در گذشته زائران کفش های خود را در سبد
می ریختند.
او با دیدن این صحنه ناراحت شد
به دفتر حرم مراجعه کرد و گفت: که من مهندس هستم اجازه دهید چند کفشداری ایجاد کنم.
آنها موافقت کردند و او چند کفشداری در حرم ساخت و مدتی در آنجا به عنوان کفش دار فعالیت می کرد و گفته بود فقط یک گوشه نگاه از آقا را میخواهم...
راوی: پدر شهید 💚
#شهید_حسین_هریری 🕊🌱
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
حسین ۲۷ سال داشت و جمعاً ۲۵ بار کربلا رفت .
اولین سفرش را در ۲۰ سالگی رفت .
در مناسبتهای مختلف بهصورت مستقل جدای از سازمان حج و زیارت به کربلا میرفت .
اغلب با ماشین دوستهایش میرفت .
وقتی هم خانمش را عقد کرد، او را به کربلا برد .
عاشق کربلا بود .
حتی اگر چند روز مرخصی داشت، آن چند روز را به کربلا میرفت .
یک بار، یک کربلای سه روزه رفت . میخواست شب جمعه را کربلا باشد .
وقتی عراقیها گذرنامهاش را دیده بودند،به او گفته بودند:
أنتَ مجنون
#شهید_حسین_هریری🌱
#مجنونالحسین
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وداع جانسوز شهید حسین هریری با پدر و مادر گرامیشان برای آخرین بار 😔🥀
#شهید_حسین_هریری
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●