#شهیدآنه🕊
#شهید_مصطفی_ردانیپور🌷
مادر نشسته بود وسط حیاط ، رخت می شست.مرتضی آمد تو.
گفت: یا الله ، مادر چند تا نقاش آورده م، خونه را ببینند. یه چادر بنداز سرت.
با لباس شخصی بودند . خانه را گشتند. حسابی هم گشتند. چیزی پیدا نکردند. مصطفی همان روز صبح عکس ها و اعلامیه ها رو با خودش برده بود.
وقت رفتن گفتند: مراقب جوون هاتون باشین یه عده به اسم اسلام گولشون می زنن. توی کارهای سیاسی می اندازنشون. خراب کار می شن.
🎤راوی: برادر شهید
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●