#فرازهایی از دست نوشته های #شهید علی راحتی قبل از #عمليات والفجر 4 :👇👇👇
🍃🌷🍃
شب حمله شب از خود گذشتن #خــدا را ديــدن و خــود را نـديـدن
شب است، آخرين ديدار، آخرين روز، آخرين شب، آخرين ثانيه ها، همه از همديگر حلاليت مي طلبند و همديگر را بغل گرفته و از يكديگر قول شفاعت مي گيرند. قلم را ياراي نوشتن و زبان را طاقت توصيف نيست ليكن برای درك لحظه های #عرفانی چشم بينا می طلبد
🍃🌷🍃
#نوشتن و #زبان را #طاقت #توصيف نيست و #شيرين ترين #ساعات عمرم می باشد زيرا #قلبهايمان همچون تازه #متولد شدنمان بود كه غير از #خدا كَس ديگری در دلها جا نداشت. همه گريه می كردند. #گريه شوق #لقاءا... ،گريه #عشق به #محبوب،🤍
🍃🌷🍃
توصيه های #فرمانده لشكر #شهيد باكری را به همديگر يادآوری می كرديم كه هميشه با #ياد #خداوند و #ذكر #خدا #عمليات را انجام دهيد.🤍
🍃🌷🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
شھید شدن اتفاقے نیست
اینطور نیست ڪہ بگویے:گلولہ اے خورد و مُرد..
شهــــید...
رضایت نامہ دارد...
و رضایت نامہ اش را اول حسین(ع)
و علمدارش امضا میڪنند...
بعد مُھر
حضرت زهـــــرا(س)میخورد...
شهـــید...
قبل از همہ چیز دنیایش را بہ قربانگاه برده...
او
زیر نگاه مستقیم خدا زندگے ڪرده...
شھادت اتفاقے نیست...
سعادتے ست ڪہ نصیب هرڪسے نمیشود..
باید شهیدانہ زندگے ڪنے
تا شهیدانہ بمیرے...
خداوندا!
باتمام وجود #درک کردم
عشقـ❤️ واقعی✨ تویی
و عشق #شهادت
بهترین👌 راه برای دست یافتن
به این #عشق!
فرازی از وصیت نامه
#شهید_احمد_کاظمی
#شبتون_شهدایی
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🍃بنام خالق امواج عشق، که داستان، فسانه عاشقی است .
.
🍃عشق، کلمه پر عمقیست. نداییست در تمناهای شبانه. هجی میشود، بخش میشود و نوای حرکت پیچک وار قلم را، در شیارهای ذهنمان ثبت میکند.
.
🍃سه حرف، سه حرکت، سه گام پرطنین، سه گام تا تجلی #عشق؛ گاه لابلای تلاطم مخلوقان خاک و گاه به شوق خالق افلاک.
.
🍃 بودند کسانی، که نامشان با دواتی از جنس همین سه حرف #ظهور کرد .
.
🍃 سبکبالانی که همچو محبوبه، محبوب کردگار بارگاه عشق بودند.
محبوبه ای که خونش ، آب روانی شد بر غسل خیابانها و #شهیده شد پیشوند و حافظ نامش .
.
🍃 شهیدة، براستی این تآی تأنیث در جوار شهد عاشقی، نصیب چه کسانی میشود؟
.
✍نویسنده: #مبرا_پورحسن
.
🌱به مناسبت سالروز تولد #شهیده_محبوبه_آشتیانی
.
📅تاریخ تولد: ۲ بهمن ۱۳۴۱
.
📅تاریخ شهادت : ۱۷ شهریور ۱۳۵۷
.🎂🎂🎉🎉🎉🎂🎂🎉🎉🎂
.
🥀مزار: بهشت زهرا
.
سلام برشهدا 🕊
سلام بر شهدای گمنام 🥀
سلام برشما دوستان شهدایی🌹
•💥•
#تلنگر....
#عشق یعنے:
خدا با اینکه این
همه گناه ڪردیم بازم ❌
مثلہ همیشه،🍂
یجوری آبرومون رو حفظ میکنه...
ڪه وقتی یهنفر ما رو میبینه بازم بهمون میگه: ↓
#اݪتماسدعـا(:🤚🏻
@tafahos5
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت هفدهم : ایام انقلاب
✔️راوی : امير ربيعي
🔸ابراهيم از دوران کودکي #عشق و ارادت خاصي به امام خميني داشت.
هر چه بزرگتر ميشد اين علاقه نيز بيشتر ميشد. تا اينکه در سالهاي قبل از #انقلاب به اوج خود رسيد. در سال 1356 بود. هنوز خبري از درگيريها و مسائل انقلاب نبود. صبح جمعه از جلسه اي #مذهبي در ميدان ژاله (شهدا) به سمت خانه برميگشتيم.
🔸از ميدان دور نشده بوديم که چند نفر از دوستان به ما ملحق شدند. #ابراهيم شروع کرد براي ما از امام خميني تعريف کردن.
بعد هم با صداي بلند فرياد زد: «درود بر خميني »
ما هم به دنبال او ادامه داديم. چند نفر ديگر نيز با ما همراهي کردند. تا نزديک چهارراه شمس شعار داديم وحركت كرديم. دقايقي بعد چندين ماشين #پليس به سمت ما آمد. ابراهيم سريع بچه ها را متفرق کرد. در کوچه ها پخش شديم.
🔸دو هفته گذشت. از همان جلسه صبح جمعه بيرون آمديم. ابراهيم درگوشه ميدان جلوي #سينما ايستاد. بعد فرياد زد: درود بر خميني و ما ادامه داديم. جمعيت که از جلسه خارج ميشد همراه ما تکرار ميکرد. صحنه جالبي ايجاد شده بود.
🔸دقايقي بعد، قبل از اينکه مأمورها برسند ابراهيم #جمعيت را متفرق کرد. بعد با هم سوار تاکسي شديم و به سمت ميدان خراسان حرکت کرديم.
دو تا چهار راه جلوتر يکدفعه متوجه شدم جلوي ماشينها را ميگيرند و مسافران را تک تک بررسي ميکنند. چندين ماشين #ساواک و حدود 10 مأمور در اطراف خيابان ايستاده بودند. چهره مأموري که داخل ماشينها را نگاه ميکرد آشنا بود. او در ميدان همراه مردم بود!
🔸به ابراهيم اشاره کردم. متوجه ماجرا شد. قبل از اينکه به تاکسي ما برسند در را باز کرد و سريع به سمت پياده رو دويد. مأمور وسط #خيابان يكدفعه سرش را بالا گرفت. ابراهيم را ديد و فرياد زد: خودشه خودشه، بگيرش...
🔸مأمورها دنبال ابراهيم دويدند. ابراهيم رفت داخل کوچه، آ نها هم به دنبالش بودند. حواس مأمورها که حسابي پرت شد کرايه را دادم. از ماشين خارج شدم. به آن سوي خيابان رفتم و راهم رو ادامه دادم...
ظهر بود که آمدم خانه. از ابراهيم خبري نداشتم. تا شب هم هيچ خبري از ابراهيم نبود. به چند نفر از رفقا هم زنگ زدم. آ نها هم خبري نداشتند.
خيلي نگران بودم. ساعت حدود يازده شب بود. داخل حياط نشسته بودم.
🔸يکدفعه صدائي از توي کوچه شنيدم . دويدم دم در، باتعجب ديدم ابراهيم با همان چهره و #لبخند هميشگي پشتِ در ايستاده. من هم پريدم تو بغلش. خيلي خوشحال بودم. نميدانستم
خوشحاليام را چطور ابراز کنم. گفتم: داش ابرام چطوري؟
نفس عميقي کشيد و گفت: خدا رو شکر، ميبيني که سالم و سر حال در خدمتيم.
گفتم: شام خوردي؟ گفت: نه، مهم نيست.
سريع رفتم توي خانه، سفره نان و مقداري از غذاي شام را برايش آوردم.
🔸رفتيم داخل ميدان غياثي(شهيد سعيدي)بعد از خوردن چند لقمه گفت: بدن قوي همين جاها به درد ميخوره. خدا كمك كرد.
با اينکه آنها چند نفر بودند اما از دستشون فرار کردم. آن شب خيلي صحبت کرديم. از انقلاب، از امام و... بعد هم قرار گذاشتيم شبها با هم برويم #مسجد لرزاده پاي صحبت حاج آقا چاووشي. شب بود که با ابراهيم و سه نفراز رفقا رفتيم مسجد لرزاده. حاج آقا چاووشي خيلي نترس بود. حرفهائي روي منبر ميزد که خيليها جرأت گفتنش را نداشتند.
🔸حديث امام موسي کاظم که ميفرمايد: «مردي از #قم مردم را به حق فرا ميخواند. گروهي استوار چون پاره هاي آهن پيرامون او جمع ميشوند »
خيلي براي مردم عجيب بود. صحبتهاي انقلابي ايشان همينطور ادامه داشت.
🔸ناگهان از سمت درب مسجد سر و صدايي شنيدم. برگشتم عقب، ديدم نيروهاي ساواک با چوب و چماق ريختند جلوي درب مسجد و همه را ميزنند.
جمعيت براي خروج از مسجد هجوم آورد. مأمورها، هر کسي را که رد ميشد با ضربات محکم باتوم ميزدند. آنها حتي به زن و بچه ها رحم نميکردند.
🔸ابراهيم خيلي #عصباني شده بود. دويد به سمت در، با چند نفر از مأمورها درگير شد. نامردها چند نفري ابراهيم را ميزدند. توي اين فاصله راه باز شد.
خيلي از زن و بچه ها از مسجد خارج شدند. ابراهيم با #شجاعت با آنها درگير شده بود. يکدفعه چند نفراز مأمورها را زد و بعد هم فرار کرد. ما هم به دنبال او از مسجد دور شديم. بعدها فهميديم که درآن شب حاج آقا راگرفتند. چندين نفر هم #شهيد و مجروح شدند.
🔸ضرباتي که آن شب به کمر ابراهيم خورده بود، #کمردرد شديدي براي او ايجاد کرد که تا پايان عمر همراهش بود. حتي در کشتي گرفتن او تأثير بسياري داشت.
با شروع حوادث سال 57 همه ذهن و فکر ابراهيم به مسئله انقلاب و امام معطوف بود. پخش نوارها، اعلامي هها و... او خيلي شجاعانه کار خود را انجام ميداد.
شهید #ابراهیم_هادی🕊🌹
@tafahos5
26.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبایی های اربعین امسال..👆
.
یک قول مردانه
در زندگیام داده باشم...
این است:
از کودکی پای #عشق تو مانده و...
از دشمنانت بیزاری جستهام!
#محبت تو را...
با هیچ چیز دیگری
عوض نمیکنم؛
#یاحسین جآن!
خوش بهحال ما...
که از اهالیِ شماییم..(البته إن شاء الله)..
. #عراق_الحسين #عراق
#کربلا #مشایه #اربعین_۱۴۰۲
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥
لالههایی که برای گشودن معبرِ کربلا پَرپَر شدند !
😭😔😭
⭕️ به ایرانیها نگو عزاداری در بینالحرمین بسه دیگه !
ایرانیها خیلی خون دادهاند !
🌏 تخریبچی
#لیبرال ها مفهوم #عشق را نمی فهمند
#حب_الحسین_یجمعنا
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹
مجنون مجنون همت!
همت جان به گوشی برادر؟
همت جان مدت هاست بی تاب مجنونت شده ام!
همت جان دیگر کسی از شما و #مجنون تان نمیگوید!
همت جان، #خطها عوض شده!
همت جان، پل های رسیدن به خدا، کانال های ارتباطی شما با #خدا را به سخره گرفتند!
همت جان،کج راه ها را مسیر تو میدانند!
همت جان، برادر دیگر از اسمت هم نمی شود گفت!
اینجا بعضی دختران مراقب #چادرشان نیستند!!
همت جان به گوشی؟؟
همت جان...
اینجا بعضی پسران مان بر عکس #چشم_هایت عمل میکند،چشمان شان!
همت جان یادشان رفته #راهت را...
هدفت را...
چرا رفتنت را...
همت جان دیگر چیزی به #سقوط شهر نمانده...
همه جا را احاطه کرده اند...
#تقوا یمان رو به اتمام است...
همت جان، در این حملات #شیمیایی نفس کم آورده ایم...
سراسر وجودمان را فرا گرفته و دارد نابودمان میکند...
همت جان صدامو داری برادر؟؟
همت همت مجنون!
مجنون جان...
از طرف من به جوانان بگو:
چشم #شهیدان و تبلور #خونشان به شما دوخته است...
"شهید محمد ابراهیم همت"
مجنون جان فرصتی ندارم ولی این را هم بگو به همه ی اهالی کوچهی #عشق:
میخواهید خدا #عاشق شما شود!
#قلم میزنید برای خدا باشد...
#گام بر میدارید برای خدا باشد...
#سخن میگویید برای خدا باشد..
هر چیز و #همه چیز برای خدا باشد...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🌹🥀🕊
💐🌼🌺🌴🌺🌼💐
روز #کارگر بر ایثارگران خط مقدم #جنگ_اقتصادی مبارک باد .
#کارگران_بسیجی خستگی راخسته می کنند و در تمام عرصه ها پشتیبان #ولایت_فقیه و نظام #جمهوری_اسلامی خواهند ماند ..
شادی ارواح طیبه #شهدای_کارگر و سلامتی آنهایی که در عرصه #کار و #کارگری با #عشق مشغول فعالیت هستند
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💐🌺🌼
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
.
و شهادت نام گرفت...
وقتی خدا کسی را کشت
از شدت #عـــــشق..
#رفیقآسمونـےمَن
#شهید_ابراهیم_هادے
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
#گمنامے یعنی درد...
دردے #شیرین...
یعنے با #عشق یڪے شدن...
یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے #معشوقت گذشتے...
یعنی فقط #خدا را دیدی و #رضای او را خواستی نه تعریف و #تمجیدمردم را
گمنامی یعنی .......
اے کاش همه ے ما گمنام باشیم
#شهید_گمنام
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●