eitaa logo
شهدا
391 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
7.1هزار ویدیو
34 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
PAR11.MP3
17.89M
🌺🌼💐🌴💐🌼🌺 هر کس در یک آیه از کتاب خدا را کند، مثل این است که در ماه‌هاى دیگر را کرده باشد. ترتیل خوانی استاد پرهیزکار 💐 💐 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● 🌺🌼💐🌴💐🌼🌺
🕊🕊🌹🕊🌹🕊🕊 کمبود قرآن برای تلاوت قرائت کلام الله مجید نیز در اسارت نقش مهمی داشت. البته عراقی ها نسبت به قرائت قرآن با صدای آهسته و بصورت انفرادی حساسیتی نشان نمی دادند و در این مورد اسرا می توانستند به قرائت قرآن بپردازند. برخی از اسرا در ماه رمضان حداقل یکبار ختم قرآن و عده ای هم چندین بار تمامی قرآن را تلاوت می کردند. کلاس های مختلف احکام و اخلاق در طول ماه مبارک برگزار می شد. در این ماه کلاس های دیگر از جمله زبان های خارجه و غیره تعطیل می شد و فقط کلاس هایی برگزار می شد که با معنویت همراه بود. میزان ذکرهای روزانه و هفتگی که همیشه توسط یکی از اسرا اعلام می شد، در ماه رمضان چند برابر می شد. اسرای آسایشگاه در ایام ماه رمضان حتی حرف بی مورد هم نمی زدند و تلاش می کردند تا این روزها را تا جایی که ممکن است بدون توجه به دنیا و مادیات بگذرانند، به همین دلیل گفت و گوها و معاشرت ها نیز خیلی کم می شد و بیشتر اسرا مشغول ذکر و عبادت بودند و توجهی به دیگر مسائل نداشتند . راوی : یاد باد آن روزگاران یاد باد شادی روح و و سلامتی ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● 🕊 🌹🕊
هنگامِ "شبِ جمعه" دلم گوش به زنگ است در "کرب وبلا"" فاطمه" با سینهٔ تنگ است با روزه کمی از عطشت درک شد ارباب با گریه به لبهایِ تو افطار قشنگ است 🌙 🥀 🌙 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
YEKNET.IR - monajat 4 - ramazan 1402 - narimani.mp3
6.03M
🌙 ویژه 🍃پر از اندوه هجران است اوقاتی که من دارم 🍃چه سنگین است این بار مجازاتی که من دارم 🎙 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🌺🕊💐🌷💐🕊🌺 ماه رمضان را آمده بود خانه... بہ علی مےگفت : «امسال ماه رمضون از خدا احدے الحسنیین را خواستم ؛ یا یا زیارت.» هر شب با موتور علی مےرفتند دعاے ابوحمزه، هر سےشب ! وقتی دعا را مے خواندنـد، توے حال خودش نبود، نالہ مےزد، داد مےڪشید ، استغفار مےڪرد ، از حال مےرفت. از دعا ڪہ بر مے گشتند، گوشہ ی حیاط ، مےایستاد نماز شب می خواند. زیر انداز هم نمےانداخت، هنوز دستش خوب نشده بود؛ نمےتوانست خوب قنوت بگیرد، با همان حال، العفو مےگفت، گریه می کرد، می گفت « ماه رمضون کہ تموم بشه، من هم تموم مےشم .» 📚 یادگاران ، جلد هشت ڪتاب شهید ردانے پور، صفحه 75 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● 🥀🌷🕊
بُـزرگـۍ‌مۍگفـت: تڪیھ‌ڪن‌بھ‌شُـھدا شُھـداتڪیھ‌شـٰان‌بھ‌خُـداسـت😍 اَصلـٰاڪنـٰارگل‌بِنشینـۍبـوۍگل‌مۍگیرۍ پَـس‌ گُلستـٰان‌ ڪن‌ زِنـدگیـت‌ رابـٰایـٰاد‌شُھـدا:)🙂🌷 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
دعای موقع افطار التماس دعا🙏🏻💐 "یادمون نره به روزه دار اصلی آقا صاحب الزمان بگیم قبول باشه."
فضیلت دعای مجیر دعاى مجير دعايى است رفيع الشأن مروى از حضرت رسول صلى الله عليه و آله جبرئيل براى آن حضرت آورد در وقتى كه در مقام ابراهيم عليه السلام مشغول به نماز بود و كفعمى در بلد الامين و مصباح اين دعا را ذكر كرده و در حاشيۀ آن اشاره به فضيلت آن نموده از جمله فرموده هر كه اين دعا را در ايام البيض ماه رمضان(یعنی امشب و فردا شب و پس فردا شب) بخواند گناهانش آمرزيده شود اگر چه به عدد دانه‌هاى باران و برگ درختان و ريگ بيابان باشد و براى شفاى مريض و قضاى دين و غنا و توانگرى و رفع غم خواندن آن نافع است. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
••• توي ماهِ رمضان خدا براي نفساي مهموناش ثواب مینویسه ! میدوني یعني چي؟ میخواد بگه: قربون نفسات برم بنده‌ي من♥️ .
14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاه کلید حاجت روایی🌱 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
حرمت پدر واجب است ! حضرت علی(علیه السلام) همیشه برای ما عزیز است. همانطور که میلاد امیرالمومنین را جشن گرفته و بنام روز پدر گرامی میداریم، حفظ حرمت شهادتش نیز لازم است. او پدر شیعه است.... ۱۳ فروردین ، سالروز شهادت مولاست . من ندیدم کسی سالروز وفات پدرش به گردش و طبیعت و تفریح برود ، آنهم پدری بالاتر از تمام مخلوقات! بالاخره تفریح رفتن ، بگو بخند و شادی هم دارد، شاید آنروز اطراف شما توسط دیگران ، روزه خواری و پایکوبی و... هم بشود، شاید دلتان به درد بیاید... شاید دل حضرت زهرا (سلام الله علیها) بشکند... بیاییم یک امسال را به احترام و عشق مولا، ۱۲ یا ۱۴ فروردین و یا عید فطر به دامان طبیعت برویم و به حرمت نان و نمکش ، روز ۱۳ را از تفریح و بگو بخند اجتناب کنیم... این یکروز میگذرد و تمام میشود اما ما تا قیامت با این پدر کار داریم... کاش رویمان بشود یا علی بگوییم... بکوش شیعه علی، تو در شهادت علی اقامه عزا کنی ، سیزده رو رها کنی به دوستان خود بگو،بدون کبر و بی ریا به حرمت علی بیا، حی علی العزا عزا لطفا به عشق مولی رسانا باشید و ارسال کنید مبادا به مولی بی ادبی و جسارت بشه. یا علی مدد ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | فرزند آیت‌الله علم‌الهدی: ارتباطی با هولدینگ گردشگری ندارم 🍃🌹🍃 🔻ماجد علم‌الهدی: هیچ‌گونه شناخت و ارتباطی با آقای مهدی جوانمرد و هلدینگ ایشان ندارم. 🔹تا امروز به هیچ یک از زیر مجموعه‌های گردشگری این هلدینگ نرفتم و سرمایه‌ای برای سرمایه‌گذاری در این زمینه هم ندارم. 🔸بررسی‌های خبرگزاری فارس از منابع رسمی و استعلام از اسناد رسمی هم نشان می‌دهد که او ارتباطی با شرکت گردشگری ندارد. 🔹چند روز قبل یک رسانهٔ فارسی‌زبان‌ مدعی شده بود که شرکتی که درخت‌های هیرکانی را بریده، متعلق به ماجد علم‌الهدی است. 🔺پروندهٔ درخت‌های هیرکانی هم در قوهٔ‌قضائیه‌ در حال پیگیری است. | ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
ماه مبارک دعاى عظيم‏ الشأنى را که از حضرت ‏امام رضا عليه السلام نقل شده که فرموده اين دعايى‏ است که حضرت امام محمد باقرعليه السلام در سحرهاى مى ‏خواندند: اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ بَهآئِک بِاَبْهاهُ، وَکلُّ بَهآئِک بَهِىٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِبَهآئِک کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ‏ جَمالِک بِاَجْمَلِهِ وَکلُّ جَمالِک جَميلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک‏ بِجَمالِک کلِّهِ،اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ جَلالِک بِاَجَلِّهِ وَکلُّ جَلالِک‏ جَليلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِجَلالِک کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى‏اَسْئَلُک مِنْ‏ عَظَمَتِک بِاَعْظَمِها وَکلُّ عَظَمَتِک. عَظَيمَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک‏ بِعَظَمَتِک کلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسَئَلُک مِنْ نُورِک بِاَنْوَرِهِ وَکلُّ نُورِک نَيرٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِنُورِک کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ رَحْمَتِک‏ بِاَوْسَعِها وَکلُّ رَحْمَتِک واسِعَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِرَحْمَتِک کلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى‏اَسْئَلُک مِنْ کلِماتِک بِاَتَمِّها وَکلُّ کلِماتِک تآمَّةٌ، اَللّهُمَ‏ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِکلِماتِک کلِّهَا، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ کمالِک بِاَکمَلِهِ‏ وَکلُّ کمالِک کامِلٌ، 1 اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِکمالِک کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُک مِنْ اَسمآئِک بِاَکبَرِها وَکلُّ اَسْمآئِک کبيرَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک‏ بِاَسْمآئِک کلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ عِزَّتِک باَعَزِّها وَکلُّ عِزَّتِک‏ عَزيزَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِعِزَّتِک کلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ‏ مَشِيتِک بِاَمْضاها وَکلُّ مَشِيتِک ماضِيةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِمَشِيتِک‏ کلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى‏اَسْئَلُک مِنْ قُدْرَتِک بِالْقُدْرَةِ الَّتى‏ اسْتَطَلْتَ بِها عَلى‏ کلِّشَىْ‏ءٍ، وَکلُّ قُدْرَتِک مُسْتَطيلَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِقُدْرَتِک کلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ عِلْمِک بِاَنْفَذِهِ وَکلُّ عِلْمِک نافِذٌ اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِعِلْمِک کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ قَوْلِک بِاَرْضاهُ وَکلُّ قَوْلِک‏ رَضِىٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِقَوْلِک کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ‏ مَسآئِلِک بِاَحَبِّها اِلَيک وَکلُّ مَسآئِلِک اِلَيک حَبيبَةٌ 2 اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک‏ بِمَسآئِلِک کلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ شَرَفِک بِاَشْرَفِهِ وَکلُّ شَرَفِک‏ شَريفٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِشَرَفِک کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ‏ سُلْطانِک بِاَدْوَمِهِ وَکلُّ سُلطانِک دآئِمٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِسُلْطانِک‏ کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ مُلْکک بِاَفْخَرِهِ وَکلُّ مُلْکک فاخِرٌ، اَللّهُمَ‏ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِمُلْکک کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ عُلُوِّک بِاَعْلاهُ وَکلُ‏ عُلُوِّک عالٍ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِعُلُوِّک کلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ‏ مَنِّک بِاَقْدَمِهِ وَکلُّ مَنِّک قَديمٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِمَنِّک کلِّهِ، اَللّهُمَ‏ اِنّى‏ اَسْئَلُک مِنْ آياتِک بِاَکرَمِها وَکلُّ آياتِک کريمَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِآياتِک کلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک بِما اَنْتَ فيهِ مِنَ الشَّاْنِ‏ وَالْجَبَرُوتِ، وَاَسْئَلُک بِکلِّ شَاْنٍ وَحْدَهُ وَ جَبَرُوتٍ وَحْدَها، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُک بِما تُجيبُنى‏ [بِهِ‏] حينَ اَسْئَلُک فَاَجِبْنى‏ يا اَللَّهُ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
دعای روز نوزدهم ✨🌱
دعای روز بیستم ✨🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما خود را به پناه قرآن می سپاریم… شهید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
دعای روز بیست‌یکم 💔🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از غم دوری و هجران دیده عشّاق،تر فاطمه مشتاق او، حیدر به او مشتاق تر ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم خودش باید تصمصم‌بگیره تقدیرش و عوض کنه والا خدا بدون خواست ما تغییری ایجاد نمیکنه … ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🕊🕊🌹🕊🌹🕊🕊 روزه‌داری در گرمای ۵۰ درجه شهر رومادیه رمضان آن سال، بسیار سخت بود. هوای بالای ۵۰ درجه شهر رومادیه با نبودن امکانات سرمایشی و یخچال، توان اسرا را می‌گرفت. سه ماهه اول اسارت را گذرانده بودم. عراقی‌ها سعی می‌کردند از همان اوایل اسارت زهرچشمی از بچه‌ها بگیرند تا اسرا موفق به انجام عبادات و روزه نشوند، لذا طبق برنامه قبلی باید ساعت هفت و نیم صبح صبحانه را تحویل می‌گرفتیم. تقریباً شش قاشق آش شوربا مانندی سهم هر نفر بود. در کل شش سال اسارت فقط یک قاشق، یک بشقاب روحی و یک لیوان روحی داشتیم و برای نگه‌داری سهمیه صبحانه و ناهار مشکل داشتیم. به ناچار شش قاشق سهمیه صبحانه را داخل لیوان ریخته و ناهار هم که حدود هشت قاشق برنج بود را باز داخل همین لیوان می‌ریختیم. هنگام افطار هم معمولاً آب پیاز، آب لوبیا (گاهی دو دانه لوبیا سهم ده نفر بود!!!!)، آب بادمجان، آب گوجه فرنگی، آب بامیه و گاهی هم آب گوشت البته بدون گوشت به خوردمان می‌دادند. جایی برای گرم کردن شوربا و برنج داخل لیوان نداشتیم. مجبور بودیم آن‌ها را به‌صورت سرد با یک نان سَمون ( به اندازه یک نان ساندویج کوچک) که داخل آن خمیر بود و به اندازه کمی روی آن برشته شده بود افطار کنیم و سهمیه شام با مشخصاتی که بیان شد را برای سحر، داخل همان لیوان خالی شده می‌ریخیتم. راوی : .. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● 🕊🌹🕊
🕊🕊🌹🕊🌹🕊🕊 روزه‌داری در گرمای ۵۰ درجه شهر رومادیه آب سرد نداشتیم. گاهی بدون آب روزه می‌گرفتیم و برای افطاری مقداری آب برای نوشیدن داشتیم. همین مقدار آب هم بسیار گرم بود. بچه‌ها با ابتکار و خلاقیت خاصی شیشه‌های دارو را از سطل‌های زباله درمانگاه می‌آوردند و به دور آن پارچه می‌بستیم تا بتوانیم به این وسیله آن، آب خنک داشته باشیم. یکی از روزهای ماه مبارک در سال ۶۴ را خوب به یاد دارم. نزدیک به ۱۰۰ شیشه با پوشش پارچه، گوشه بازداشتگاه برای ۶۳ نفر گذاشته بودیم. همه چشم انتظار بودیم تا افطار شود و آب خنک بنوشیم. پنج دقیقه قبل از افطار، بعثی‌ها به داخل آسایشگاه ریختند و دستور دادند همه را بیرون از آسایشگاه بریزیم. لب‌های روزه‌دار اسرا با دیدن این صحنه، کویری‌تر شد. موقع افطار صحنه عجیبی رخ داد، بچه‌ها از تشنگی روی موزاییک‌های خیس زبان می‌کشیدند تا از باقی مانده‌های آب و نمناکی زمین حداقل بتوانند زبان و لب‌های خود را خیس کنند! هنوز که هنوز است موقع افطار موقع نوشیدن آب این صحنه را به خاطر می‌آورم. به سبب همین سرد بودن غذاها و نداشتن جایی خنک برای نگه‌داری آن‌ها، اسیران ایرانی دچار امراض گوارشی از قبیل اسهال خونی و غیره شدند، به همین دلیل بعثی‌‌ها به زور دهانمان را باز می‌کردند و قرص‌های مختلفی به داخل دهانمان می‌ریختند تا مثلاً ما را معالجه کنند ولی در اصل می‌خواستند تا ما روزه‌های خود را افطار کنیم. راوی : یاد باد آن روزگاران یاد باد شادی روح و و سلامتی و ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● 🕊🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 غروب ماه رمضان بود. آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی یک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله‌پزی رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام‌جون کله‌پاچه برای افطاری! عجب حالی میده؟! گفت: راست میگی، ولی برای من نیست. یک دست کامل کله‌پاچه و چند تا نان سنگک گرفت. وقتی بیرون آمد ایرج با موتور رسید. هم سوار شد و خداحافظی کرد. با خودم گفتم: لابد چند تا رفیق جمع شدند و با هم افطاری می‌خورند. از اینکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شدم. فردای آن روز ایرج آمده بود دنبال از او پرسیدم: دیروز کجا رفتید!؟ که برگشت هنوز افطار نکرده بود. گفت: پشت پارک چهل تن، انتهای کوچه، منزل کوچکی بود که در زدیم و کله‌پاچه را به آنها دادیم. چند تا بچه و پیرمردی که دم در آمدند خیلی تشکر کردند. را کامل می‌شناختند. آنها خانواده‌ای بسیار مستحق بودند. بعد هم را به خانه رساندم. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● 🕊 🌹🕊
دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"صبــور . . ‏مثلِ‌درختی‌که‌درآتش‌می‌سوزد‏وتوانِ‌ گریختن‌ندارد . .🪵" . . روایتی کوتاه و دلنشین از شهید حسن رشیدی شهید ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
خدایا در ساعات پایانی این ماه ما را مشمول رحمت بی‌پایانت قرار ده گناهان ما را ببخش و این وداع را آخرین وداع(با ماه مبارک رمضان)عمرمان قرار مده... 🌙 🕊
📲 (سری 1) 🌺 🌙 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
📌آبروی خدا....! بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. ️فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم. وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد. بعد از نماز صبح گفتم. بعد از نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا. اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم، نیست... آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم. پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا. هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در، آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا. همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند. آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم. آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست،فراوان... مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد. گفتم اینا چیه؟ گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد. آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. و من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند. آقا به من فرمود، دو نکته: اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد، چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟ بعد فرمود: مشکل خیلی‌ها  همینه. نه سکوت شون از سر انصافه، نه سر و صداشون. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند. وقتِ داشتن، بخل و غفلت. 📚 جام عقیق 👈 حالا شده حکایت ما. یک عمر بر سر سفره خدا نشسته ایم، کافیست یک مرتبه کمی تاخیر شود، سر و صدایمان بلند می شود. کاش همان شأنی که برای مردم قائل هستیم، برای خدا هم قائل بودیم و آبرو ریزی نمی کردیم. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●