#روی_بال_فرشتگان
🌷با هم غسل #شهادت کردیم و برای عملیات آماده شدیم. او گفت: «لیاقت #شهادت ندارم. امّا غسل #شهادت میکنم. شاید نصیبم بشه و اگه نتونستم سالار شهیدان (ع) رو توی کربلا ملاقات کنم، با #شهادتم او رو ببینم.»
🌷....ما سرگرم کار بودیم که خمپارهی بعثیها به میان تانکی که ما آن را تعمیر میکردیم، پرتاب شد. محمّد کاملاً زیر تانک قرار داشت و من عقبتر بودم. وقتی به خودم آمدم، غرق خون بودم و دو پایم مجروح شده بود. صدا کردم: «محمّد! محمّد!» محمّد نبود. فرشتگان سبکبال، او را بلند کردند و با خود بردند....
خاطره ای به یاد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹#شهیدمعززمحمّدرضاانارکی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر
#صلوات