#گپ_روز
#موضوع_روز : تشخیص «گندم ری »
※ انسان صراط است. و نامهٔ عمل است.و بهشت و جهنم.
• امام باران است، بهار است، بهشت موعود است، که اگر به او برسی؛ صراط را، و بهشت و جهنم را، گذرانده ای...
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين
• عُمَر سَعد اول تیر را به سمت بهشت نشانه رفت!
شمر خیمه های باران را به آتش کشید!
شَبَث بن رِبعی فرمانده نیروهای پیاده بود،
و عُمَروبن حَجاج بر شریعه فرات ایستاده بود!
√ گویا مسابقهٔ فرو رفتنِ در آتش بود،
که هریک می خواست سهمی بیشتر ببرد.
• هر آدمی آخرت خود را همراه می بَرد، و در هر قدم چیزی بر آن می افزاید.
• زندگانی هر آدم راهی ست که از درون او میگذرد و با هر قدم شکل میگیرد.
هر آدم صراطی ست: بعضی مستقیم
و گروهی پیچاپیچ و کج به سمت جهنم!
• اول نوشتند: بیا ای بهار که آمدنت رایحهٔ بهشت است!
و زمانی که بهار و بهشت و باران رو به سوی آنان داشت، فرستادگانش را کشتند،
راه را بر او بستند، آب را از او دریغ کردند،
تا آخرین نفر از مردان کاروانش را کشتند
و سپس او را، پسر دختر پیامبر را ...
بهشت را، بهار و باران را، سربریدند
و در جشن این پیروزی خیمه هایش را آتش زدند.
√ گویا مسابقهٔ فرو رفتنِ در آتش بود
که هریک می خواست سهمی بیشتر ببرد.
• «عُمَر سَعد»، که همبازی حسین علیهالسلام بود در کودکی و گفته بود: میدانم که به اشتباه آمده ام اما از «گندم ری» نمی توانم بگذرم، تیری را به چلهٔ کمان گذاشت و به سمت خیمههای حسین پرتاب کرد و گفت:«ای قوم شاهد باشید که اول تیر را من انداختم»
• «شمر بن ذی الجوشن» در آتش نام و قدرت چنان زبانه میکشید، که همگان را انگشت به دهان کرده بود!
وقتی در میانهٔ جنگ از پشت سر به خیمههای امام حمله کرد، حتی همراهانش زبان به شماتت او گشودند!
• همراهانی که یکی از آنها «شَبَثِ بن رِبعی» بود. هم او که نوشته بود به امام «باغهایمان سرسبز و میوهها فراوانند»...
• هم او که زندگانیش راهی پیچاپیچ بود بین حق و باطل! هزارتویی که هیچ گاه نتوانست از آن رهایی یابد.
هزارتوی به سمت جهنم که مسیرش با سود و زیان دنیا جا به جا میشد و هر دم نقش تازه ای میگرفت.
√ گویا مسابقهٔ فرو رفتن در آتش بود.
«عُمَروبن حَجاج» بزرگ قبیله خود بود. نوشته بود به امام، «آب ها فراوان است». نوشته بود «هر گاه خواستی بر لشکری آماده فرود آی».
و او فرمانده لشکری بود هزار نفری. ایستاده بر شریعه فرات در روز عاشورا!
• عُمَر سَعد،
• شمر
• شَبَث
• حَجاج
اینها نامهایی ساده نیستند، هرکدام این نام ها یک استعاره اند! استعارهٔ
• شهوت
• خباثت
• ریا
• قدرت
استعاره ای که می تواند در هریک از ما حلول کند!
• زندگانی «آزمون انتخاب» است بین بهشت و جهنم، در هر لحظه، هر قدم و... گاهی در هر نَفَس حتی «گندم ری» پنهان شده است.
که هر کجا آزمون انتخاب بین نیک و بدی در کار باشد، یکی از آن دو گندم ری است.
√ تا حلول عمر سعد ،در روح آدمی
به قدر یک انتخاب فاصله است.
※ هر آدمی آخرت خود را بر دوش می کشد.»