مردی حاشیه خیابان بساط پهن کرده بود
زردآلو هر کیلو 2 تومن
هسته زردآلو هر کیلو 4 تومن!
یکی پرسید
چرا هسته اش از زرد آلو گرونتره؟
فروشنده گفت:
چون عقل آدم رو زیاد میکنه
مرد كمی فكر كردُ گفت
یه کیلو هسته بده خرید و مشغول
خوردن که شد با خودش گفت:
چه کاری بود زردآلو میخریدم هم خود زردآلو رو می خوردم هم هسته شو هم ارزونتر بود.
رفتُ همین حرف رو به فروشنده گفت.
فروشنده گفت: بله
نگفتم عقل آدم رو زیاد میکنه
چه زود اثر کرد
« علی اکبر دهخدا ـ چرند و پرند »
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
#حکایتی_آشنا
#ضرب_المثل
می گویند مسجد شاه تعداد قابل توجهی توالت داشت که نه تنها مورد استفادۀ مسجد بروها و نمازگزاران قرار می گرفت بلکه به داد عابرین هم می رسید و حداقل باعث می شد این دسته نیز گذارشان به مسجد بیفتد.
حکایت می کنند که آفتابه داری آنجا بود که آفتابه ها را پس از مصرف یکی یکی پر می کرد و در اختیار مراجعین قرار می داد.
اگر شما می خواستید که آفتابۀ قرمز رنگ را بردارید به شما می گفت آن آبی را بردار.!
اگر می خواستید آفتابۀ آبی را بر دارید می گفت آن مسی را بردار.!
اگر دستتان به سمت مسی می رفت می گفت آن سبز را بردار ....!
یک نفر از او پرسید که چه فرقی می کند که من کدام آفتابه را بردارم؟
گفت: اگر من تعیین نکنم که کدام را برداری، #پس_من_اینجابوق_هستم!!
👈 هر روز با بهترین #داستانهای_ڪوتاه و #مطالب_خواندنی همراه ما باشید↙
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✍#حکایت_گرگ_و_لک_لک
گرگی پاره استخوانی در گلویش گیر کرده بود.
پاره استخوان امانش را بریده بود و گرگ نای نفس کشیدن نداشت.
گرگ درمانده به هر در می زد و بدنبال کسی می گشت که استخوان را از گلویش بیرون کشد تا اینکه به لک لک رسید.
گرگ از لک لک خواست تا او را نجات دهد و در مقابل پاداشی به لک لک بدهد.
لک لک منقارش را داخل دهان گرگ فرو نمود و استخوان را درآورد و طلب پاداش کرد.
گرگ به او گفت: همین که سرت را سالم از دهانم بیرون آوردی برایت کافیست و پاداش تو همین است که زنده ای
حکایت ما آدمهاست وقتی به فرد نالایقی خدمت می کنی تنها انتظارت این باشد که گزندی از او نبینی...
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
837.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکشنبه ۱۴ خرداد ماهتون زیبا
الهی🤲
خدا پشت وپناهتون باشه و
یه روزخوب
یه روزعالی
یه روزموفق
یه روزپربرکت
یه روزشاد و پراز آرامش
رو براتون مقدر کنه🌸🍃
آمیـــنیاربالعالمین❣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
📕#داستان_کوتاه_خواندنی
گناهکاری را نزد حاکم بردند. حاکم گفت:
یکی از این سه مجازات را انتخاب کن:
«یا یک من پیاز بخور یا ۱۰۰ سکه بده یا ۵۰ چوب بخور!»
مرد با خودش گفت: «وقتی میشود پیاز خورد کدام عاقلی چوب میخورد یا پول میدهد؟»
برایش پیاز آوردند. دو پیاز که خورد، دهانش سوخت. گفت: «درد چوب از پیاز کمتر است. چوب بزنید!» هنوز ده چوب نزده بودند که اشکش درآمد و با خودش فکر کرد: «آدم عاقل تا پول دارد چرا چوب بخورد؟»
۱۰۰ سکه داد و آزاد شد.
حاکم گفت: «کار آخر را اگر اول انجام میدادی لازم نبود هم چوب را بخوری هم پیاز را و در آخر سکه هم بدهی!»
💐حالا این داستان خلاصهی بسیاری از تصمیم گیریهایمان است! در آخر کار و بعد از صرف هزینه بسیار همان کاری را انجام میدهند که باید اول انجام میدادند...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#عاداتبدیکهبایدترکشانکنید
_ترک عادت منفی نگری
مثبت بمانید ، همه چیز خوب خواهد شد
_استفاده طولانی از هنزفری
_خواب کمتر از 7 ساعت
اگر کم تر از شش ساعت در مدت زمان طولانی بخوابید، احتمالش زیاد است که ایمنی و دیگر فرایندهای بدنی را تضعیف کنید
_اعتیاد به تلویزیون
_پوشیدن مداوم کفش های پاشنه بلند
_حمل کیف سنگین
_خوابیدن با آرایش
_غذا خوردن زمانی که گرسنه نیستید
_دروغ گفتن زیاد
_سیگار کشیدن
_غیبت کردن پشت همکار و آشنا
_نخوردن صبحانه
_خوردن غذاهای مضر
_جویدن ناخن
_غذا خوردن با سرعت زیاد
_بهانه تراشی
_خوردن بیش از حد گوشت قرمز
شواهد قطعی ای وجود دارد که مصرف گوشت قرمز خطر سرطان روده بزرگ را افزایش می دهد
_موکول کردن همه چیز به آخرین دقیقه
_فرار از مشکلات
با مشکل مواجه شوید، مشکل را حل و اصلاح کنید.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
2.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽#کلیپفوقالعادهزیباودیدنی
هیچیِ دنیا مال من نیست ،
و مال شما هم نیست !
چون این دنیا “ تا ابد ” نداره ...
و اصلا همه چی به این دنیا ختم نمیشه !
ما نیومدیم اینجا برای همیشه زندگی کنیم ،
ما مسافریم ،
یه غریبیم .
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
🔅 #امام_علی_علیه_السلام :
🔹«انصاف، دل ها را الفت مى دهد.»
📚 غرر الحكم : ح ١١٣٠
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿
🔅 #امام_علی_علیه_السلام :
🔹 بهترينِ مردم ، كسى است كه در تنگدستى اش ايثارگر و شكيبا باشد.
📚 غرر الحكم : ج ٣ ص ٤٣٥ ح ٥٠٢٨
🔅 #امام_علی_علیه_السلام :
🔹 بهترينِ مردم ، كسى است كه در تنگدستى اش ايثارگر و شكيبا باشد.
📚 غرر الحكم : ج ٣ ص ٤٣٥ ح ٥٠٢٨
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی
📲📿مزاحمت صدای موبایل در نماز📿📲
🤔سوال:
حکم مزاحمت صدای موبایل در نماز چیست⁉️
✍پاسخ:
❇️ هر چیزی که مانع توجه در نماز شود، مکروه است و اگر باعث مزاحمت شود، حرام است.
📚منبع: امام خمینی، توضیح المسائل (محشی - امام خمینی و دیگر مراجع)، ج 1، ص 630، م 1157.
#احکام_معاشرت
#احکام_نماز
#احکام_مسجد
➖🌺➖🌺
✔️مروج احکام دین باشیم👇👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨ لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ
🌸 وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ
✨الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿۲۰﴾
✨ دوزخيان با بهشتيان يكسان نيستند
🌸 بهشتيانند كه كاميابانند (۲۰)
📚 سوره مبارکه الحشر ✍ آیه ۲۰
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستانک
پادشاهي قصد کشتن اسيري کرد. اسير در آن حالت نااميدي شاه را دشنام داد. شاه به يکي از وزراي خود گفت: او چه مي گويد؟ وزير گفت: به جان شما دعا مي کند.
شاه اسير را بخشيد.
وزير ديگري که در محضر شاه بود و با آن وزير اول مخالفت داشت گفت: اي پادشاه آن اسير به شما دشنام داد. پادشاه گفت: تو راست مي گويي اما دروغ آن وزير که جان انساني را نجات مي دهد بهتر از راست توست که باعث مرگ انساني مي شود.
"جز راست نباید گفت
هر راست نشاید گفت"
«گلستان سعدي»
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🔴 یک_داستان_یک_پند
چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهری دیگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کردهاند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بودهاست.
بنابراین تصمیم گرفتند استاد خود را پیدا کنند و علت جاماندن از امتحان را برای او توضیح دهند.
آنها به استاد گفتند: «ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرومان پنچر شد و از آنجایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمانی طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم، به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.» استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد بیایند و امتحان بدهند.
چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد، آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند. آنها به اولین مسأله نگاه کردند که 5 نمره داشت، سوال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند. سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتیازی پشت ورقه پاسخ بدهند که سوال این بود: «کدام لاستیک پنچر شده بود؟»
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان