هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨روزم را با نام زیبای تو پاگشا میکنم
🌤🦋 یا الله 🦋🌤
✨با نام تو آغاز میکنم
شروع هر لحظه را
✨ای که زیباترین علت هر آغاز تویی
امروزم را با تلاش
✨و مهربانی به تو میسپارم
✨بسم الله الرحمن الرحیم
✨الهی به امیدتو
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﷺ،،💖
ﷺ ﷺ💖
ﷺ ﷺ ﷺ 💖
ﷺ ﷺ ﷺ ﷺ💖
ﷺ ﷺ ﷺ ﷺ ﷺ💖
ﷺ ﷺ ﷺ ﷺ ﷺ ﷺ💖
دوست خوبم امروز صلوات فراموش نشه‼️
ﷺﷺﷺﷺﷺﷺﷺ💖
ﷺﷺﷺﷺﷺﷺ💖
ﷺﷺﷺﷺﷺ💖
ﷺﷺﷺﷺ💖
ﷺﷺﷺ 💖
ﷺﷺ 💖
ﷺ 💖
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
﷽
#سلام_امام_زمان_عزیزم❤️
اول هر روز
قصہے عشق من و ....
زلف تــو ديدن دارد
نــرگس مست ڪجا ...
همدمے خــار ڪجا؟!!
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حضرٺ_عشق_سلام✋
شبِ گذشتہ نسیمے وزید در خوابم
🌼
گرفٺ شورِ عجیبے وجودِ بے تابم
چہ حسُّ حالِ قشنگے،چرا ڪه میدیدم
🌼
نمازِ صبح، ڪنارِ ضریحِ اربابم
#صباحڪم_حسینـے🌤
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
🌸 #تدبردرقرآن
♦️ #مصیبتهایتوجهنکردنبهنماز
🌸 «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی »
🔹آن کسانی که اعراض از نماز دارند، یعنی کسانی که نماز نمی خوانند و یا گاهی نماز می خوانند و نیز افرادی که نماز اوّل وقت نمی خوانند و به نماز در مسجد و با جماعت اهمیّت نمی دهند، به دو مصیبت گرفتار خواهند شد:
🔹مصیبت اوّل این است که یک زندگی ناخوش، بی نشاط، مرده و توأم با غم، غصه، نگرانی و پریشانی نصیب آنان
می شود.
🔹مصیبت دوم آن است که چنین کسانی کور وارد صف محشر می شود.
🔹بعد با خدا درد و دل می کنند که:
🌸 «رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمی وَ قَدْ کُنْتُ بَصیراً »
خدایا من که در دنیا چشم داشتم، پس چرا اکنون کور هستم؟
🔹به آنان خطاب می شود:
🌸 « کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسی » یعنی تو در دنیا ما را فراموش کردی و ما نیز اکنون تو را فراموش کردیم و نتیجۀ اینکه ما تو را فراموش کردیم، کوری تو است.
🔹 کسی که در دنیا به نماز اهمیّت ندهد و چشمان خود را بر این فریضۀ مهم ببندد، در قیامت نابینا خواهد بود و معلوم است که چنین کسی باید به جهنّم برود.
👤 آیت الله مظاهری
🌸 برای سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) صلواتی عنایت بفرمایید.
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
#ضرب_المثل
#حرف_مفت
اصطلاح حرف مفت زدن داستانی داره که خالی از لطف نیست!
در زمان ناصرالدین شاه اولین تلگرافخانه تأسیس شد اما مردم استقبالی نکردند و کسی باور نداشت پیامش با سیم به شهر دیگری برود.
به ناصرالدین شاه گفتند تلگرافخانه بیمشتری مانده و کارمندانش آنجا بیکار نشسته اند. ناصرالدین شاه دستور داد به مدت یک ماه مردم بیایند مجانی هر چه میخواهند تلگراف بزنند و چون مفت شد همه هجوم آوردند و بعد از مدتی دیدند پیامهایشان به مقصد میرسد و به همین خاطر هجوم مردم روز به روز زیادتر شد در حدی که دیگر کارمندان قادر به پاسخگویی نبودند!
سرانجام ناصرالدین شاه که مطمئن شده بود مردم ارزش تلگراف را فهمیدهاند، دستور داد سر در تلگراف خانه تابلویی بزنند بدین مضمون: «بفرموده شاه از امروز حرف مفت زدن ممنوع!» و اصطلاح حرف مفت زدن از آن زمان به یادگار مانده است.
#اجتماعی #واقعی
#طنز.
#ضرب_المثل_های_ایرانی
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆👆
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🌹داستان آموزنده مادرشوهر🌹
دختری ازدواج کرد و به خانه شوهر رفت ولی هرگز نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جرو بحث
می کردند. عاقبت یک روز دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد تا سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد! داروساز گفت اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادر شوهرش کشته شود، همه به او شک خواهند برد،
پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادر شوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد تا در این مدت با مادر شوهر مدارا کند تا کسی به او شک نکند. دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقـداری از آن را در غـذای مادر شوهـر می ریخت و با
🌹 مهربانی🌹 به او می داد. هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادر شوهر هم بهتر و بهتر شد تا آنجا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت:
آقای دکتر عزیز، دیگر از مادر شوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.
داروساز لبخندی زد و گفت: دخترم ، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادر شوهرت از بین رفته است.
🌹بهترین دارو مهربانیست🌹
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍃️❤🍃_________
🌺 #قرآنبخوان
🌸 امـام علی علیه السلام:
🔹شفاى دردهاى خود را از قــــرآن بجوييد و در سختیها و گــــرفتاری هايتان از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه در آن، درمان بزرگترين دردهاست و آن درد ڪفر و نفاق و انحـــراف و
گـــمراهى است.
🔹هر ڪس ڪه قرآن در روز قـــيامت برايش شفاعت كند، شفاعت میشود و هر كس كه قرآن در روز قيـامت از او شڪايت ڪند محڪوم میگردد.
📚 #نشونی از خطبه 176 نهج البلاغه
🌹 اَللَّهُمَّ نَوِّرْ قُلُو بَنَا بِالْقُرْآنِ وَ زَیِّنْ اَخْلا قَنَا بِالْقُرْآنِ وَ نَجِّنَا مِنَ لنَّارِ بِالْقُرْآنِ وَ اَدْخِلْنَا فِی الْجَنَّتِ بِالْقُرْآنِ اَللَّـهُمَّ عَجِّلْ فِی فَرَجِ مَوْلانَا صَاحِبَ الْعَصْرِ وَالزَّمَانِ بِالْقُرْآنِ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🍃❤🍃_________
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مهربانی
پیشنهاد دانلود
فیلمی که تماشای آن حال آدم را خوب می کند.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
#درمان_فوری_معده_درد
به جای خوردن شربت معده یا قرص رانیتیدین میتونید چند قاشق عرق پونه کوهی یا دمکرده آنرا میل کنید.
👈کمتر از ۵ دقیقه رفلاکس معده "ترش کردن معده" خوب میشه
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺زیباترین گلها
🌸همیشه....
🌼مختص بهترینهاست
🌺زندگیتون مثل گلها
🌸زیبا و خوش و اب و رنگ
🌼و هر جایی که هستین
🌺دعا میکنم
🌸روزگارتون بخوشی
🌼خداپشت وپناهتون باشد
🌷چهارشنبه 17خردادماهتون عالی🌷
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌱حکایت
نیمروز بود کشاورز و خانواده اش برای نهار خود را آماده می کردند. یکی از فرزندان گفت در کنار رودخانه هزاران سرباز اردو زده اند چادری سفید رنگ هم در آنجا بود که فکر می کنم پادشاه ایران در میان آنان باشد. سه پسر از میان هفت فرزند او بلند شدند به پدر رو کردند و گفتند: زمان مناسبی است که ما را به خدمت ارتش ایران زمین درآوری، پدر از این کار آنان ناراضی بود اما به خاطر خواست پیگیر آنها پذیرفت و به همراهشان به سوی اردو رفت.
دو جنگاور در کنار درختی ایستاده بودند که با دیدن پدر و سه پسرش پیش آمدند: جنگاوری رشید که سیمایی مردانه داشت پرسید چرا به سپاه ایران نزدیک می شود. پدر گفت فرزندانم می خواهند همچون شما سرباز ایران شوند.
جنگاور گفت تا کنون چه می کردند؟ پدر گفت همراه من کشاورزی می کنند.
جنگاور نگاهی به سیمای سه برادر افکند و گفت و اگر آنان همراه ما به جنگ بیایند زمین های کشاورزیت را می توانی اداره کنی؟
پیرمرد گفت آنگاه قسمتی از زمین ها همچون گذشته برهوت خواهد شد؟ جنگاور گفت: دشمن کشور ما تنها سپاه آشور نیست. دشمن بزرگتری که مردم ما را به رنج و نابودی می افکند گرسنگی است. کارزار شما بسیار دشوارتر از جنگ در میدان های نبرد است. آنگاه روی برگرداند و گفت مردم ما تنها پیروزی نمی خواهند آنها باید شکم کودکانشان را سیر کنند و از آنها دور شد.
جنگاور دیگری که ایستاده بود به آنها گفت سخن پادشاه ایران فرورتیش (فرزند دیاکو) را به گوش بگیرید و کشاورزی کنید. سپس او هم از پدر و سه برادر دور شد.
فرزند بزرگ رو به پدر پیرش کرد و گفت: پدر بی مهری های ما را ببخش تا پایان زندگی سربازان تو خواهیم بود.
🖋☕️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💐داستانی بسیار زیبا
✏
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده .
زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند .
ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...
صدقه را بنگر که چه چیزیست! !!
صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است .
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
📚#حکایت
مردی به دهی سفر کرد
زنی که مجذوب سخنان او شده بود از مرد خواست تا مهمان وی باشد.
شخص پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد.
کدخدای دهکده هراسان خود را به آن شخص رسانید و گفت :
این زن، هرزه است به خانهی او نروید !
مرد به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده !
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت.
آنگاه مرد گفت : حالا کف بزن !
کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت:
هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند ؟
مرد لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد،
مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸زندگینامه حضرت #یوسف علیه السلام
🔸قسمت چهارم
🔸تا این که تصمیم گرفتند او را به قتل نرسانند و او را کنار چاه آبی که کاروانیان از آن آب بر میداشتند بردند و طنابی به کمر او بستند و به اعماق چاه فرستادند
🔸هنوز یوسف به انتهای چاه نریسده بود ، برادران تصمیم گرفتند پیراهن او را بعنوان سند با خود نزد پدر ببرند تا سخن آنان را باور کند
🔸دگر باره او را بالا کشیدند و پیراهنش را از تنش در آوردند . آنچه التماس کرد که مرا برهنه نکنید ، اعتنا نکردند و با خشونت ، پیراهن را از او گرفتند و دگر باره او را در چاه سرازیر کردند
🔸در کنار آب چاه ، سکوئی بود . یوسف روی آن سکو نشست و برادران نیز پس از اجراء نقشه خود از چاه دور شدند
🔸یوسف تنها ماند ، تاریکی و محیط وحشت آور چاه برای آن نوجوان نازپرورده غم انگیز و ناراحت کننده بود ولی ناگهان یک الهام غیبی ، قلب او را روشن و آرام کرد...
#احسن_القصص
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز👆
💎موسی بن جعفر الکاظم (ع):
✅سه نفرند كه در روزى كه سايه اى جز سايه عرش خدا نيست در سايه عرش اويند: مردى كه برادر مسلمان خود را زن دهد ، يا به او خدمت كند ، يا رازش را بپوشاند .
📚الخصال: 141 / 162 منتخب ميزان الحكمه: 252
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿
💎امام رضا علیه السلام:
✅هر که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، از خداوند سپاسگزاری نکرده است
📚میزان الحکمه، جلد ۱۳، صفحه ۴۹۱
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿
💎امام جواد عليه السلام:
هر كس بدون آگاهى كار كند، بيش از آنكه درست كند، خراب مى كند
📚بحارالانوار جلد78 صفحه346
〰➿〰➿〰➿〰➿〰
💎امام هادی علیه السلام:
بر زیردستان خشمگین شدن نشانه پَستی است
📚بحارالانوار، جلد78، صفحه370
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
👆 آیا جایز است کسی که نماز قضا دارد نماز مستحبی بخواند؟
🌹🍁 #نمازقضا🍁🌹
✍❗️کسی که نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده باید قضای آن را بجا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده یا به واسطه سستی، نماز نخوانده باشد ولی نمازهای یومیه ای را که زن در حال حیض یا نفاس نخوانده قضا ندارد.
✍❗️اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازی را که خوانده باطل بوده باید قضای آن را بخواند.
✍❗️کسی که نماز قضا دارد باید در خواندن آن کوتاهی نکند ولی واجب نیست فورا آن را بجا آورد.
✍❗️کسی که نماز قضا دارد می تواند نماز مستحبی بخواند.
✍❗️اگر انسان احتمال دهد که نماز قضایی دارد یا نمازهایی را که خوانده صحیح نبوده، مستحب است احتیاطاً قضای آن را بجا آورد.
✍❗️قضای نمازهای یومیه لازم نیست به ترتیب خوانده شود. مثلاً کسی که یک روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده لازم نیست اول نماز عصر و بعداز آن نماز ظهر را قضا نماید.
#احکام_شرعی #احکام_نماز
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
💠 آیه 6 سوره آل عمران
🔸🔶 هوَ الَّذي يُصَوِّرُکُمْ فِي الْأَرْحامِ کَيْفَ يَشاءُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُ الْحَکيمُ
ترجمه: اوست کسی که شما را آن گونه که می خواهد در رحمها صورتگری می کند. هیچ معبودی جز آن توانای حکیم نیست
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
📗 #داستانک
شخصی به نزد عارفی دانا رفت و از سختی های زندگی برایش گفت: ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ؟ چرا با وجود تلاش فراوان به اقتدار نمیرسم؟ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ !
عارف پاسخ ﺩﺍﺩ:
ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ؟
گفت : ﺑﻠﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ …
عارف ﮔﻔﺖ : زمانی که ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ خداوند ﺁﻓﺮﯾﺪ ، ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﻤﻮﺩ …
ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺳﺮﺧﺲ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎک ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ..
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺭﺷﺪ ﻧﮑﺮﺩ … خداوند ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﮑﺮﺩ،
ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﺳﺮﺧﺴﻬﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩ ...
ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻣﺒﻮﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ..
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ ..
ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﺧﺲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ ...
ﺁﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ!
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻮﺩﯼ ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﻣﯿﺴﺎﺧﺘﯽ ؟
ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ به اقتدار ﺧﻮﺍﻫﯽ رسید ..
از رحمت و برکت خداوند هیچوقت نا امید نشید
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#داستان 📜
✨روزی لقمان در كنار چشمهای نشسته بود. مردی كه از آنجا ميگذشت. از لقمان پرسيد: «چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟»
🖇لقمان گفت: «راه برو.»
📌آن مرد پنداشت كه لقمان نشنيده است. دوباره سوال كرد: «مگر نشنيدي؟ پرسيدم چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟»
🖇لقمان گفت: «راه برو.»
📌آن مرد پنداشت كه لقمان ديوانه است و رفتن را پيشه كرد.
✔️زماني كه چند قدمي راه رفته بود، لقمان به بانگ بلند گفت: «ای مرد، يک ساعت ديگر بدان ده خواهی رسيد.»
مرد گفت: «چرا اول نگفتی؟»
لقمان گفت: «چون راه رفتن تو را نديده بودم، نمی دانستم تند میروی يا كُند. حال كه ديدم دانستم كه تو يک ساعت ديگر به ده بعدی خواهی رسيد.»
💥دوست من ، تو راه رفتن دیگران را ببین و بعد در موردشان قضاوت کن💥
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✍#حکایت_کلاغ_دانا
کلاغی به فرزندانش گفت:
عزیزانم! هرجا دیدید که آدمی دولا شد، سریعا آن مکان را ترک کنید چون او خم شده است که پاره سنگی از زمین بردارد و به طرف شما پرتاب نماید.
یکی از فرزندان پرسید: پدر! از کجا بفهمیم که آن آدم پاره سنگی در جیبش نداشته باشد!؟ و نیازی نباشد که خم شود و آن را از روی زمین بردارد؟!
کلاغ گفت: فرزندم تو نیازی به نصیحت من نداری...
آثار بزرگ منشی را از کودکی می توان در رفتار بزرگان مشاهده کرد.
👈 کانال
🆔@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#دعانویس_قلابی
مردی در زمستان وارد دهی شد و توی برف دنبال منزلی می گشت ولی غريب بود. مردم هم غريبه توی خانههاشان راه نمیدادند.
همينجور كه توی كوچههای روستا می گشت ديد مردم به يك خانه زياد رفت و آمد می كنند از کسی پرسيد،اينجا چه خبره؟
گفت: زنی درد زايمان دارد و سه روزه پيچ و تاب ميخوره و تقلا ميكنه ولی نمیزاد، ما دنبال دعا نويس می گرديم ازبخت بد دعانويس هم گير نمياريم
مرد تا اين حرف را شنيد گفت:
بابا دعانويس را خدا براتون رسونده، من بلدم، هزار جور دعا ميدونم
فورا مرد مسافر را باعزت فراوان وارد كردند و خرش رابه طويله بردند،خودش را هم زير كرسی نشاندند،بعد قلم و كاغذ آوردند تا دعا بنويسد.
مرد روی کاغد چیزهایی نوشت و به آنها گفت:
اين كاغذ را در آب بشوريد و آب آنرا بدهید زائو بخورد.
ازقضا تا آب دعا را به زائو دادند زائيد و بچه صحيح و سالم به دنيا آمد.
ازطرفی کلی پول و غذا به او دادند وبعد از چند روز که هوا خوب شد راهیش کردند.
بعد از رفتنش یکی از دهاتی ها کاغذ دعا را که کناری گذاشته بودند برداشت وخواند دید نوشته:
خودم بجا، خرم بجا، ميخوای بزا، ميخوای نزا
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📗 #داستانک
شخصی به نزد عارفی دانا رفت و از سختی های زندگی برایش گفت: ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ؟ چرا با وجود تلاش فراوان به اقتدار نمیرسم؟ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ !
عارف پاسخ ﺩﺍﺩ:
ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ؟
گفت : ﺑﻠﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ …
عارف ﮔﻔﺖ : زمانی که ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ خداوند ﺁﻓﺮﯾﺪ ، ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﻤﻮﺩ …
ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺳﺮﺧﺲ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎک ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ..
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺭﺷﺪ ﻧﮑﺮﺩ … خداوند ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﮑﺮﺩ،
ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﺳﺮﺧﺴﻬﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩ ...
ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻣﺒﻮﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ..
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ ..
ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﺧﺲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ ...
ﺁﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ!
ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻮﺩﯼ ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﻣﯿﺴﺎﺧﺘﯽ ؟
ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ به اقتدار ﺧﻮﺍﻫﯽ رسید ..
از رحمت و برکت خداوند هیچوقت نا امید نشید
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_سلامتی
🌸✨پیامبر ص
🌹✨هيچ زن باردارى نيست كه خربزه بخورد ،
مگر اين كه فرزندش زيبا و خوش اخلاق مى گردد .💫
📚طب النبي ص ۲۹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پندانـــــــهـــ
✨هر چقدر کمتر جواب انسانهای منفی را بدهید
✨از زندگی با آرامش بیشتری برخوردار خواهید بود
✨این مردم اگر پیامبر هم بودند هزار ایراد به کار خدا می گرفتند
✨شما که جای خود دارید...
✨پس بخاطرحرف مردم زندگیت را تباه نکن....
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh