هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
وقتی به زندگی فکر میکنید
این دو نکته را به خاطر داشته باشید:
هر چقدر احساس گناه داشته باشید
گذشته تغییر نمیکند
و هر چقدر استرس داشته باشید
آینده عوض نمیشود
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تزریق_انرژی_مثبت➕
🍁اگه تنها دعايى كه هر روز میکنی
🍁خدایا شکرت باشه، همين كافيه❗️
خدا را شکر کنیم
برای چیزهایی که داده
و قدر نمیدانیم
و برای چیزهایی که گرفته 🍂
و حکمتش را نمیدانیم
خدایا بابت همه چی شکرت❣
#سلامعصرتونبخیرونیکی☕️🍰
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث
🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) :
🔸 «جاهِدوا أنفُسَكُم بِقِلَّةِ الطَّعامِ وَالشَّرابِ ؛ تُظِلَّكُمُ المَلائِكَةُ ، ويَفِرَّ عَنكُمُ الشَّيطانُ» .
🔹 «با كم خوردن و كم نوشيدن، به جهاد با نفْس هاى خويش بپردازيد تا فرشتگان بر شما سايه افكنند و شيطان از شما بگريزد» .
📚 تنبيه الخواطر : ج ٢ ص ١٢٢
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰
🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) :
🔸 «مَن أكَلَ الحَلالَ ، قامَ عَلى رَأسِهِ مَلَكٌ يَستَغفِرُ لَهُ حَتّى يَفرُغَ مِن أكلِهِ.»
🔹 «هر كه غذاى حلال بخورَد ، فرشته اى بالاى سرش مى ايستد و تا آن گاه كه از خوردنْ فراغت يابد ، براى او طلب آمرزش مى كند .»
📚 مكارم الأخلاق : ج ١ ص ٣٢٠ ح ١٠٢٨
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#عکس_نوشته☝️#احکام_شرعی #احکام_بانوان #حجاب
حکم پوشیدن ساپورت و مانتو های بدنما و کوتاه
مطابق نظر همه مراجع
#احکام_وضو
❓سوال:میشه روی آرایش مختصر وضو گرفت؟
✅جواب: اگر جرم داشته باشد، مانع است و باید براى وضو، برطرف شود
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ
✨إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ ﴿۴۴﴾
✨خداست كه شب و روز را با هم
✨جابجا مى كند قطعا در اين تبديل
✨براى ديده وران درس عبرتى است (۴۴)
📚سوره مبارکه النور
✍آیه ۴۴
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_آموزنده
#مکافات_عمل
#لقمه_ای_نان🍪
در زمان جوانی، درویشی پیش من آمد و اثر گرسنگی در من دید.
مرا به خانه خود خواند و گوشتی پخته پیش من نهاد كه بو گرفته بود و مرا از خوردن آن، كراهت می آمد و رنج می رسید.
درویش كه آن حالت را در من دید، شرم زده شد و من نیز خجل گشتم....
برخاستم و همان روز، با جماعتی از یاران، قصد «قادسیه» كردیم.
چون به قادسیه رسیدیم راه گم كردیم و هیچ گوشه ای برای اقامت نیافتیم...
چند روز صبر كردیم تا به شرف هلاك رسیدیم. پس، حال چنان شد كه از فرط گرسنگی، سگی به قیمت گران خریدیم و بریان كردیم ...
و لقمه ای از آن، به من دادند. خواستم تا بخورم، حال آن درویش و طعام گندیده یادم آمد. با خود گفتم؛ این ، جزای آن است كه این درویش، آن روز از من خجل شد...
📚 #حکیم_عطار_نیشابوری
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
ادویه هایی برای زنان
میخک:مانع از ابتلای افراد به آرتروز مفاصل و نیز بالا رفتن سطح کلسترول خون میشود
سیر:ضد سرطان روده
فلفل سیاه: منبع آهن و فیبر
فلفل قرمز:ضد چاقی . نابود کننده ی سلولهای سرطانی
جعفری:درمان عفونتهای مجاری اداری در خانم ها و تنظیم هورمن های زنانه
زنجبیل: تنظیم عادت ماهانه، ضد عفونی کننده
زیره: جلوگیری ازافتادگی رحم و تخمدان، پوست زیبا، جلوگیری ازعفونت
زعفران: تقویت سیستم ایمنی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
انسان بودن
زيادسخت نيست
کافيست مهرباني کني
زبانت که نيش نداشته باشد
وکسي رانرنجاند
همين انسانيت است!
وقتي براي همه خيربخواهي
همين انسانيت است!
#گیوه_و_دزدان
مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کنه کفشاشو گذاشت زیر سرش و خوابید!
طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند.
یکی از اون دو نفر گفت: طلاها رو بزاریم پشت اون جعبه...
اون یکی گفت:
نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره! گفتند: امتحانش کنیم کفشاشو از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه!
مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد،
اونها کفشاشو برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد. گفتند:
پس خوابه! طلاها رو بزاریم زیر جعبه.
بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو برداره اما اثری از طلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهاش رو بدزدن !!
یادمان باشد در زندگی هیچ وقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد...
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#بازرگان_و_انوشیروان
بازرگانى در زمان انوشیروان مى زیست و مالى فراوان گرد آورد. پس از سال ها، او که در مملکت نوشیروان غریب بود، تصمیم به بازگشت به دیار خویش گرفت، ولى بدخواهان، نزد پادشاه بدگویى کردند که فلان بازرگان، از برکت تو و سرزمین تو، چنین مال و منال به هم رسانده است و اگر او برود، دیگر بازرگانان هم روش او را در پیش مى گیرند و اندک اندک رونق دیار تو، هیچ مى شود.
انوشیروان هم رأى آنها را پسندید و بازرگان را احضار کرد و گفت که اگر مى خواهى، برو؛ ولى بدون اموال.
بازرگان گفت: «آنچه پادشاه فرمود، به غایت صواب است و از مصلحت دور نیست. اما آنچه آورده بودم و در شهر تو به باد رفت، اگر پادشاه دو چندان باز تواند داد، ترک همه مال گرفتم.
نوشروان گفت: اى شیخ! در این شهر چه آورده اى که باز نتوانم داد؟
گفت: اى مَلِک! جوانى آورده بودم و این مال بدو کسب کرده. جوانى به من باز ده و تمامت مال من باز گیر.
نوشیروان از این جواب لطیف متحیّر شد و او را اجازت داد تا به سلامت برفت.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
بلوغ جامعه
یه ضرب المثل یونانی هست که میگه:
یک جامعه زمانی به بلوغ میرسد که کهنسالانش درختانی را بکارند، درحالی که می دانند زیر سایه آنها نخواهند نشست!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شخصی مسجدی ساخت. بهلول از او پرسید :
مسجد را برای رضای خدا ساختی یا اینکه بین مردم شناخته شوی؟
شخص پاسخ داد :
معلوم است برای رضای خداوند!
بهلول خواست اخلاص شخص را بیازماید.
در نیمه های شب بهلول رفت و روی دیوار مسجد نوشت این مسجد را بهلول ساخته است
صبح که مردم برای ادای نماز به مسجد آمدند نوشته روی دیوار را میخواندند و میگفتن خدا خیرش بدهد
آن شخص طاقت نیاورد و فریاد سر داد ایهاالناس بهلول دروغ میگوید
این مسجد را من ساختم
من از مال خود خرج کردم و شما او را دعای خیر میکنید!
بهلول خندید و پاسخ داد
معامله تو باخلق بوده نه با خالق!
بیایید در زندگیمان با خدا معامله کنیم نه با چشم مردم!
♡• •♡
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_انگیزشی
🅰کلیپ انرژی بخش و تاثیر گذار
🅱برای رسیدن به بلندای بخشندگی باید از آز
وجود خویش بگذری.
💎
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌻#یا_اباصالح_المهـدے_عج🍃🌹
❣من هر زمان ڪه حال وهواے تو مےڪنم
🔸پر مےدهم ڪبوترِ دل را بہ جمڪران
❣از ڪثرتِ گناه خودم توبـہ مےڪنم
🔸شاید دعـاے من برود رو بہ آسمان
#سہشنبہهاے_جمڪرانے💚
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
قبل از خواب
همه را ببخش ...
و به خــــــدا بسپار
بعد بخواب...
برای شروع یک روز نو
باید آرام و سبک باشی...
بار سنگین اشتباهات
اطرافیان را بر دوش نگیر...
✨ #شبتون_در_پناه_خــــدا💫
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو
شروع روز باصلوات برمحمدوآل محمد
💛 امام صادق (ع) ؛
همیشه میان دعا و پذیرفته
شدنش حجاب و پرده اے قرار
دارد تا اینکه دعا کننده بر محمد ص
و آل آن حضرت صلوات فرستد
📚 اصول کافی ح ۳۱۵۰
🍂اللّهُمَّصَلِّعَلي
🍁مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🍂وَعَجِّلفَرَجَهُــم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❤️ #سلام_امام_زمانم
💚 #سلام_آقای_من
💝 #سلام_پدر_مهربانم
بارها از همہ جا و همہ ڪس رانده شدم
این تو بودی ڪہ مرا باز پناهم دادی
این همہ قلب تورا با گنهم خون ڪردم
بازتا آمدم از راه، تو راهم دادی
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ #السلام_علی_ساکن_کربلا ❤️
سلام داده ام و یک جواب می خواهم😔
جواب ،ازلبِ عالیجناب می خواهم
سرِدوراهی"جنت"وَ"دیدن توحسین"
من اختیار ، در این انتخاب می خواهم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
روزتون مزین به نام ارباب دو عالم
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
🌹 #روزتون_کربلایی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 #تدبردرقرآن
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکی کند، و اگر آن دو کوشیدند تا چیزی را که بدان علم نداری شریک من سازی، از ایشان اطاعت مکن، سرانجامِ شما به سوی من است، پس شما را از (حقیقت) آنچه انجام میدادید آگاه خواهم ساخت. عنکبوت۸
#به_ترجمه_آیات_دقت_کنید☝️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
✅خواص مصرف شیر عسل درصبحانه
🔵بهبود گوارش
🔴مقابله با خواب آلودگی
🔵سلامت استخوان ها
🔴خواص ضد باكتريايى
🔵بهبود ایمنی بدن
🔴خواص ضد پيرى
🔵سلامت پوست و مو
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸چهارشنبه تون پراز
🌺شڪوفه هاے اجابت
🌸امیدوارم ڪه
🌺روزتون پرازبرڪت
🌸مشڪلاتتون اندڪ
🌺شادے هاتون فراوان
🌸مهربانی راه و رسمتون
🌺ولطف خــدا همراهتون
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
درویشی به در خانه خواجه اصفهانی رفت. به او گفت آدم پدر من و تو است و حوا نیز مادر ماست. پس ما با هم برادریم، تو اینهمه ثروت داری و میخواهم برادرانه سهم مرا بدهی.
خواجه به غلام خود گفت یک فلوس (سکه سیاه) به او بده.درویش گفت ای خواجه چرا در تقسیم، برابری را رعایت نمیکنی؟
خواجه گفت:
ساکت باش که اگر برادرانت با خبر شوند همین قدرهم به تو نمیرسد...
📙کشکول شیخ بهائی
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
پسری را به آهنگری بردند تا شاگردی کند. استاد گفت: دَم آهنگری را بدم.
شاگرد مدتی ایستاده، دم را دمید و خسته شد و گفت: اوستا اجازه میدی بنشینم و بدمم؟اوستای آهنگر گفت: بنشین و بدم.
شاگرد باز مدتی دمید و خسته شد و گفت: اوستا اجازه میدی پام و دراز کنم و بدمم.اوستای آهنگر گفت: پا تو دراز کن و بدم.بعد از مدتی شاگرد تنبل باز خسته شد؛ گفت: اوستا اجازه میدی بخوابم و بدمم؟
اوستا گفت: تو بدم، بمیر و بدم...
📙تمثیل مثل
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیرمردی فقیر، همسرش از او خواست شانهای برایش بخرد تا موهایش را سر و سامانی بدهد.
پیرمرد با شرمندگی گفت:
نمی توانم بخرم،
حتی بند ساعتم پاره شده و در توانم نیست بند جدیدی بخرم.
پیرزن لبخندی زد و سکوت کرد.
پیرمرد فردای آن روز ساعتش را فروخت و شانهای برای همسرش خرید.
وقتی به خانه بازگشت، با تعجب دید که همسرش موهایش را کوتاه کرده
و بند ساعت نو برای او گرفته است.
اشک ریزان همدیگر را نگاه می کردند. اشک هایشان برای این نبود که کارشان هدر رفته بود، بلکه برای این بود که همدیگر را به یک اندازه دوست داشتند
و هر کدام بدنبال خشنودی دیگری بود.
به یاد داشته باشیم عشق و محبت به حرف نیست، باید به آن عمل کرد.
عمل است که شدت عشق را به تصویر میکشد.
👤مائده های زمینی | آندره ژید
.
لطفا نظرتون رو کامنت بزارید ممنون😚😚
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh