💢 الاغی که اسیر شد؛
خاطره ای جالب از دوران دفاع مقدس:
💠 در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.
از قضا #الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.
💠 یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت #دشمن رفت و #اسیر شد!
💠 چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن #مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.
💠 اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد #یگان شد.
🔺الاغ زرنگ با کلی #سوغاتی از دست دشمن #فرار کرده بود.
✍ بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت اما بعضی ها هم هستند که اشتباهی یا عمدی رفتن داخل جبهه دشمن و هنوز هم به دشمن #سواری میدهند! و قصد #برگشتن هم ندارند / #دشمنان_خانگی
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
🔸مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت. زن کره ها را به شکل قالبهای یک کیلویى میساخت و مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و مایحتاج خانه را مى خرید.
🔹روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و آنها را وزن کرد. اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.
او عصبانى شد و به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است!
🔸مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم. چندی قبل یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار میدادیم.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_بیست_و_دوم
🔹محاوره ابراهیم علیه السّلام با ستاره پرستان «1»🔹
مناظره و گفتگوی حضرت ابراهیم(ع) با پرستندگان اجرام آسمانی و ستاره پرستان از جمله قصه هایی می باشد که در قرآن کریم آمده است. در این گفتگو، حضرت ابراهیم(علیه السلام) ابتدا در مقابله با ستاره پرستان، ماه پرستان و خورشید پرستان با آنها همراه می شود و سپس به دلیل افول، آنها را رد می کند و به دیگری می پردازد و در آخر نیز بدون هیچ ترسی از تهدیدهای مشرکان بیان می دارد که باید خدای یگانه را پرستش کرد.
#محاوره_ابراهیم_علیه_السّلام_با_ستاره_پرستان
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قوی ترین ماسک خانگی پوست🤯
فقط ۷ روز ازش استفاده کنی تمام چرک و جوشهات ازبین میبره 😳
ساخت خمیر خانگی فقط با #خمیر_دندون😌
خمیرخونگی زیبایی بساز👇👇
https://eitaa.com/joinchat/837156993Cd6689f709e
هلو شو☝️💦
هدایت شده از درمان با آیه های نور الهی وذکرهای گره گشا
📌خرید بدون واسطه 📌
👌نه حراج کردیم نه ورشکست شدیم فقط تمام محصولات ب قیمت تولید میفروشیم 😊😍
شمارو دعوت میکنم ب بزرگترین تولیدی مانتو شومیزدر تهران👌😍
https://eitaa.com/joinchat/3812163655Cd3729a47f1
✅دریافت درب منزل
✅ارسال رایگان
✅فروش به صورت عمده و تک
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
4.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشنده باش💕
انسانهای زیبا همیشه خوب نیستند،
اما انسانهای خوب همیشه زیبایند
#انگیزشی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌹 #السلامعلیڪ_یا_اباعبدالله🍃
بےقرارم یـا امام المُنتظـر
التفـاتے بر منِ بےتاب ڪن
یڪ #شب_جمعہ مرا هم زائر
مرقد #شش_گوشۂ #ارباب ڪن
#دلم_براے_حرمٺ_پرمیزنہ❤️
#شب_زیارتے_ارباب🌸
#شبتون_حسینی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
2.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❄️در این شب زیبای زمستانی
🌟آرزویم این است که
❄️صفحه غم و اندوه
🌟در دفتر زندگیتان
❄️همیشه سفید بماند...
🌟اوقاتتون به وقت مهربانی
❄️لبخندتون بـه رنگ عشق
🌟شبتون پر از آرامش
❄️و در پناه خداوند مهربان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
⭕️ فقط دختردارها بخونن [واقعی]❗️❗️
📌همسایه بالاییمون یه زن و شوهرِ جوونن که #بچه_دار نمیشن!
چندوقتی بود فاطمه خانم میومد دخترمو به #بهونه ای میبرد خونشون
کل زمانی که دخترم میرفت خونشون صدای #خنده هاش پایین میومد تا زمانیکه #علی آقا شوهرش میومد ، یهو #صدا قطع میشد ،،،
تااینکه یروز فاطمه اومد و با #گریه و عصبانیت گفت دیگه دخترتو نفرست بالا😡...
🔴 ادامشو حتما دختر دارا بخونن👇
https://eitaa.com/joinchat/2113601843C0c9cfcd636
https://eitaa.com/joinchat/2113601843C0c9cfcd636
هدایت شده از درمان با آیه های نور الهی وذکرهای گره گشا
🕰روز مرگت رو بهت میگه😳😭‼️
📆بزن روی ماه تولدت تا تاریخ مرگت رو نشون بده...😰👇👇⚰
🔻بزن رو ماه تولدت🔻🔥😈
تیر🖤خرداد 🖤 ارديبهشت🖤فروردین🖤
آذر🖤 آبان 🖤 مهر🖤 شهریور🖤 مرداد🖤
خرداد🖤 اردیبهشت🖤اسفند🖤 بهمن🖤
دی🖤 آذر 🖤 آبان🖤 شهریور🖤
https://eitaa.com/joinchat/2113601843C0c9cfcd636
99درصد جواب ها درسته😭👆💀
🔻ملانصرالدین و کفش مجانی
🌱ملانصرالدین برای خرید کفش نو راهی شهر شد. در راستهی کفش فروشان انواع مختلفی از کفشها وجود داشت که او میتوانست هر کدام را که میخواهد انتخاب کند.
🌱فروشنده حتی چند جفت هم از انبار آورد تا ملا آزادی بیشتری برای تهیه کفش دلخواهش داشته باشد.
🌱ملا یکی یکی کفشها را امتحان کرد، اما هیچ کدام را باب میلش نیافت. هر کدام را که میپوشید ایرادی بر آن وارد میکرد. بیش از ده جفت کفش دور و بر ملا چیده شده بود و فروشنده با صبر و حوصلهی هر چه تمام به کار خود ادامه میداد. ملا دیگر داشت از خریدن کفش ناامید میشد که ناگهان متوجه ی یک جفت کفش زیبا شد!
🌱آنها را پوشید. دید کفشها درست اندازهی پایش هستند. چند قدمی در مغازه راه رفت و احساس رضایت کرد. بالاخره تصمیم خود را گرفت. میدانست که باید این کفشها را بخرد از فروشنده پرسید: قیمت این یک جفت کفش چقدر است؟ فروشنده جواب داد: این کفشها، قیمتی ندارند! ملا گفت: چه طور چنین چیزی ممکن است، مرا مسخره میکنی؟ فروشنده گفت: ابدا، این کفشها واقعا قیمتی ندارند، چون کفشهای خودت است که هنگام وارد شدن به مغازه به پا داشتی!
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
🔻ماجرای معروف بهلول و بوی غذا
📌مردی فقیر چشمش به مغازه خوراک پزی افتاد تکه نانی را بالای بخاری که از سر دیگ بلند می شد، می گرفت و می خورد. هنگام رفتن صاحب مغازه گفت: تو از بخار دیگ من استفاده کرده ای، باید پولش را بدهی. مردم جمع شدند و مرد از همه جا درمانده، بهلول را دید و او را به قضاوت دعوت کرد.
📌بهلول به آشپز گفت: این مرد از غذای تو خورده است؟ آشپز گفت: نه ولی از بوی آن استفاده کرده است. بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به زمین انداخت و گفت: ای آشپز صدای پول را تحویل بگیر.
📌آشپز با تعجب گفت: این چه قسم پول دادن است؟
📌بهلول گفت: مطابق عدالت است. کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند
#عدالت
#قضاوت
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆