🌷🌷🌷
علاءالدین، در سال های نه چندان دور، همدم بسیاری از خانواده ها بود.
روزها و شب هایی که نفت و گازوییل کمیاب بود. در تک اتاق گرم خانواده دورهمی های گرمی تدارک دیده می شد شب نشینی های مرسوم خانواده های مهربان ایرانی، به صرف چای قند پهلو، تخمه و میوه.
بسیاری از شب های سرد جنگ و بی برقی با آن روشن و گرم می ماند.
نان گرم، همیشه در سفره پیدا می شد. قابلمه غذا از صبح زود روی آن بار گذاشته می شد و صلات ظهر، غذای داغ خوشمزه برای بچه مدرسه ای هایی که شلوارشان تا زانو از برف و باران خیس شده آماده بود.
دست های یخ زده را گرما می بخشید. چه جوراب ها که روی علاءالدین به فنا نرفت!
خودش یک تنه، هم اجاق گاز بود، هم شوفاژ، هم مایکروویو، هم شمع و هم از صدتا چای ساز، چای خوش طعم تری آماده داشت.
یک چراغ کم ادعا و کار راه انداز که جزیی از تاریخ شد.
زهرا کاشانی
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
اون چند قطره نفت
مگه چقدر انرژی داشت؟
که خونه ها اون همه گرم بودن؟
روزهای پر از حرفهایی شیرین
و دورهمیهای صمیمی...
یادش بخیر♥️🌹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احسن_القصص
✅قومی که عمر جاوید خواستند (مرگ)✨
💠در روزگاران گذشته، قومی نزد پیامبر خود آمدند و گفتند: از خداوند بخواه مرگ را از میان ما بردارد. آن پیامبر دعا کرد و خداوند استجابت فرمود و مرگ را از میان آنان برداشت. با گذشت ایام، به تدریج جمعیت آنها زیاد شد، به طوری که ظرفیت خانه ها گنجایش افراد را نداشت. کم کم کار به جایی رسید که سرپرست یک خانواده صبح زود از خانه بیرون می رفت تا برای پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و دیگر افراد تحت تکلفش، نان و غذا تهیه و به ایشان رسیدگی کند. این مسئله موجب شد که افراد فعال، از کار و کسب و طلب معاش زندگی باز بماندند. ازاین رو، ناچار نزد پیامبر خویش رفتند و از وی خواستند آنها را به وضع سابقشان باز گرداند و مرگ را میان آنان برقرار کند. پیامبر دعا کرد و خداوند دعای او را اجابت فرمود و مرگ و اجل را در میان ایشان برقرار کرد
📚 بحارالانوار، ج 6، ص 116
✍
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیام_سلامتی
✅خواص سیاه دانه و درمان هزار درد با سیاه دانه👌
دانه های سحرآمیز و جادویی که در بدن انسان معجزه می کند
و کمتر انسانی آن را می شناسد و از خواصش مطلع است !
حتما کلیپ رو ببینید و با خواص جادویی سیاه دانه آشنا شوید و هرگز مصرفش را قطع نکنید !
برای دوستان تان هم ارسال کنید تا با این طلای سیاه آشنا شوند.
join us 👌👇👇
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
از درخت بیاموزیم
برای بعضی ها باید ریشه بود
تا امید به زندگی را به آنها بدهیم
برای بعضی ها باید تنه بود
تا تکیه گاه آنها باشیم
برای بعضی ها باید شاخ و برگ بود
تا عیب های آنها را بپوشانیم
برای بعضی ها باید میوه بود
تا طعم زندگی کردن را به آنها بیاموزیم
نه زنده ماندن را
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐چه زیباست در سال جدید میلادی
🎄کہ داره میاد ...
💐قانون تازه اۍ در زندگۍ بگذاریم
🎄نگاهمان را بہ زندگۍتغییر دهیم
💐و بیشتر از نیاز مهربان باشیم
🎄امیدوارم کہ آرزوهای سال 2020
💐در سال2021 برای همه براورده بشہ
🌹 سال نو میلادی مبارک🌹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔈 🎄🎊Happy new Year 2021🎊🎄
⭐️از یاد مبر پشت هر کوه بلند سبزه زاری است
🎄پر از یاد خدا و در آن باز کسی می خواند
⭐️که خدا هست خدا هست هنوز ...
🎄بہ امید سالی سرشار از صلح و دوستی
⭐️سال نو میلادی مبارک2021
🎄امیدوارم سال جدید براتون پراز خیر، برکت
🌙و خبرهای خوب و خوش باشه
🎄#شبتان_درپناه_خداےمهربان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸آغاز سخن يـــــاد خدا بايد کرد
🌱خود را بہ اميد او رها بايد کرد
🌸ای باتـــــو شروع کارها زيباتر
🌱آغاز سخن تو را صدا بايد کرد
🌸الهی به امید تو
🌱پروردگارا
🌸با اولین قدمهایم
🌱برجاده های صبح نامت را
🌸عاشقانہ زمزمہ میکنم
🌱کولہ بارتمنایم خالی وموج
🌸سخاوت تو جاری...
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
🌱الهی به امیدتو
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ #سلام_امام_زمانم
💚 #سلام_آقای_من
💝 #سلام_پدر_مهربانم
امید غریبانه تنها کجایی
چراغ سر قبر زهرا کجایی
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌹وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"یا اباعبدالله"
صبح شد باز دلم تنگِ تو💔
از دور سلام
تو نیاز و ضربانِ دلمے، ختمِ ڪلام
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین"ع"
#صلوات_پر_فضیلت
🍂🍃🌹 صلواتی معادل صلوات
تمـــام خلایــق 🌹🍃🍂
💙👈 حضرت علی ؏ ؛↯↯
🌺👌هر کس هر روز سه بار و در روز جمعه صد بار این صلوات را بفرستد به عدد صلوات تمام خلایق صلوات فرستنده خواهد بود و در روز قیامت در زمره خواص آن حضرت مبعوث خواهد شد و آن حضرت دست او را گرفته با خود داخل بهشت خواهد کرد↯↯↯
🍃🌸صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ حَمَلَةِ عَرْشِهِ و جَمِيعِ خَلْقِهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَام وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ 🌸🍃
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز☝️ #چگونه_خودوخانوادمان_را_ازآتش_دوزخ_حفظ_کنیم
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز # جمعه 12 دی ماه 1399
🌞اذان صبح: 05:44
☀️طلوع آفتاب: 07:14
🌝اذان ظهر: 12:08
🌑غروب آفتاب: 17:02
🌖اذان مغرب: 17:22
🌓نیمه شب شرعی: 23:23
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#زندگی_جاودانه👆
🍃 #نماز_روزجمعه:
،،پس ازنمازظهرجمعه
🌺دورکعت نماز گذارد و درهر رکعت
بعد از حمد ۷ توحید بخواند
🍃 #ذکر_روزجمعه،100مرتبه
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🍃وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
این ذکر بهترین داروی ،معنوی است
📚 مفاتیح الجنان
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
🔻اگر با همه مثل خانوادهات مهربان باشی زندگیات آسودهتر میشود!
🔸در میان راههایی که برای رسیدن به آسودگی هست؛ یکی از شاهراهها و راههای باعظمت «محبت» است. با محبت نهتنها راحتیها افزایش مییابد، بلکه سختیها هم بهتر تحمل میشود.
🌸 امام سجاد(ع) به زُهْری فرمود:
چرا مردم را مثل خانوادهات تلقی نمیکنی؟ یعنی بزرگترها را مانند پدر و مادرِ خود بدانی، کوچکترها را جای فرزند خودت بگذاری و همسالان را برادر خود بشماری. وقتی آنها را خانواده خودت بدانی به کدامیک از آنها دوست داری ظلم کنی؟! کدامشان را دوست داری نفرین کنی؟! آبروی کدامیک را حاضری ببری؟!
🌸 بعد میفرماید: «وَ إِنْ عَرَضَ لَكَ إِبْلِيسُ...» وقتی ابلیس به تو القاء کرد که «بهتر از مسلمان دیگری هستی!» اگر او سنش بیشتر است، بگو ایمان و عمل صالح او بیشتر است، اگر سنش کمتر است، بگو گناه من بیشتر است و اگر همسن توست، بگو من به گناه خود یقین و به گناه او شک دارم؛ پس او بهتر از من است! اگر مردم به تو احترام گذاشتند، بگو «از خوبی آنهاست» اگر با تو نامهربانی کردند، بگو «بهخاطر بدیِ من است»
🔸اگر با همه مثل خانوادهات مهربان باشی، زندگیات آسودهتر میشود، دشمنانت کم و دوستانت زیاد میشوند؛ از خوبیشان خوشحال میشوی و از بدیشان ناراحت نمیشوی.
👤 ️استاد پناهیان
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
🔹بهترین صبحانه ها برای کودکان کم اشتها و ضعیف:
🔸حلیم
🔸عدسی
🔸شیر و خرما
🔸تخم مرغ (حتما با نان های سبوس دار یا جو مصرف شود)
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸در این صبح زیبای آدینه
براتون رویاهایی آرزو میکنم
تمام نشدنی
و آرزوهایی پرشور ...
🍃🌸براتون شوق و آرامش
و لحظاتی شیرین
در کنار عزیزانتون💞
آرزو میکنم❣
🍃🌸 امیدوارم
آدینه ی زیبا داشته باشید
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎄سال نو میلادی 2021 مبارک باد🎊
🎁امیدوارم که در سال 2021
🎄خداوند 12 ماه خوشبختی🎊
🎁52 هفته شادی🎊
🎄365 روز موفقیت
🎁8760 ساعت سلامتی🎊
🎄52600 دقیقه خوش شانسی
♥️3153600 ثانیه لذت
🎄برای شما به ارمغان بیارد🎊
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍂🍃🌸🍂🍃🌸
🍂🌸🍂
🌸
🌸
#سرگذشت واقعی #سارا
#قسمت_سیزدهم
🌸پنج شنبه شد با اینکه مثلا داشتم میرفتم سرقرار هیچ تغییری تو لباسم و صورتم دیده نمیشد مثل همیشه رفتم معمولی رفتم
وقتی رسیدم یه پراید ایستاده بود.
علی پیاده شد گفت بفرمایید تو ماشین.
نشستم یه گل رز داد دستم .
_گل برای گل
من خیلی گل دوست داشتم.
دستام میلرزید
گل و گرفتم و تشکر کردم قلبم گرم شده بود به خودم گفتم دیدی حسم الکی میگفت همه چیز آدما به قیافشون نیست که مهم اینه که شعور داشته باشن.
🌸اصلا یادم رفته بود که از برخورد اولمون هیچ خوشم نیومده
یادم رفته بود که دوستش نداشتم
_خب حالا کجا بریم؟
به خودم اومدم.
فقط به روبرو نگاه میکردم خجالت میکشیدم نگاش کنم فکر میکردم به چشماش نگاه کنم تمومه.
اسیر شدنم حتمی هست
صدام میلرزید جواب دادم
_ نمیدونم هر جا دوست دارید
_پس بزن بریم
رفتیم یه کافی شاپ زیرپل سیدخندان (فکر کنم هنوزم باشه) قشنگ یادمه که اون اسپرسو خورد
تمام حرکاتشو یادمه
حرفاش
لبخندش
🌸ولی من چی خوردم؟ اصلا یادم نیست!
یکم از خودش گفت که چی میخونه و چیکار میکنه و چی شد که دلش خواست با من حرف بزنه و من فقط گوش میدادم سرم گزگز میکرد
دستام سرد بود من چیز زیادی توضیح ندادم در ضمن چی میخواستم توضیح بدم ؟
که رفتم دانشگاه؟
بعد نمیگفت چرا ادامه ندادی؟
چی میگفتم در جوابش؟
میگفتم که بابام واسه شهریه تحت فشار قرارم داد؟
یا همیشه تو خونمون دعواس ؟
چیز خاصی به ذهنم نمیرسید فهمید معذبم
خیره شد بهم چند دقیقه نگام کرد
_میخای برسونمت خونه؟
_اره ممنون میشم خسته هم هستم دلم میخاد برم خونه… تو راه بازم نگاش نکردم با خودم میجنگیدم
🌸قبولش کنم یا نه؟
اصلا مناسب من هست؟
انقدر نگام کرد که محکم خورد به ماشین جلویی
جیغ زدم
کل کاپوت جمع شده بود
قلبم تندتند میزد
خیلی ترسیده بودم
تمام بدنم میلرزید
به صندلی انگار چسبیده بودم
پیاده شد مدارک داد
_خوبی؟
_با سر گفتم خوبم
_شرمنده .ترسیدی؟
_نه زیاد
_اب میخوای برات بخرم
_نه .خوبم.
و ازم کلی عذرخواهی کرد و منو رسوند خونه.
🌸
🍂🌸🍂
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍂🍃🌸🍂🍃🌸
🍂🌸🍂
🌸
🌸
#سرگذشت واقعی #سارا
#قسمت_چهاردهم
شب آنلاین شدم
انگار منتظر بودم بیاد ازم سوال بپرسه
اونم آنلاین شد
_ مامانم کلی دعوام کرد که چرا ماشینو ترکوندی؟ منم گفتم یه عشق خوشگل پیدا کردم نتونستم ازش چشم بردارم زدم به ماشین جلویی.
با اینکه منو نمیدید با خجالت خندیدم . سرخ شده بودم
گونه هام میسوخت
نوشتم
_ ولی من عشق و عاشقی دوست ندارم! دلم نمیخاد نابود شم هیچکی از عاشقیش خیر ندیده.
جوابمو نداد شروع کرد مسخره بازی درآوردن و منو خندوندن انگار هر جا جوابی نداشت و میدونست شاید خودشم از چیزی که میگم مستثناء نیست سکوت میکرد.
میدونست چیکار کنه تا من خوشحال بشم.
نمیدونم چی شد و چقدر گذشت ولی یه روز چشم باز کردم دیدم هفته به هفته بی قرارم که از یزد برگرده
هر روز چشمم به مانیتور بود
تا اون چراغ روشن بشه و خبر بده که انلاین هست صبح روزآی چهارشنبه هر هفته ساعت شش صبح از اتوبوس یزد پیاده میشد
هفت خودشو میرسوند سر کوچه ی ما که پیاده بریم تا انقلاب منم اون روز ها بی قرار بودم تا برسه
تا کنارش راه برم
یک ساعت راه میرفتیم و میگفتیم و میخندیدیم.
یک لحظه نمیذاشت تنها بمونم کل هفته که نبود اینقدر زنگ میزد و چکم میکرد که حس نمیکردم تهران نیست منو زندانی کرده بود اما من انگار نمیفهمیدم خیلی خوشم میومد یکی بهم اهمیت میداد.
کاری که بابام ازمون دریغ کرده بود و هیچوقت حواسش به زندگیش نبود.حالا اون با رفتارش همرو جبران کرده بود
#ادامہ_دارد
🌸
🍂🌸🍂
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ
✨يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ ﴿۴۱﴾
✨پروردگارا روزى كه حساب برپا مى شود
✨بر من و پدر و مادرم و بر
✨مؤمنان ببخشاى (۴۱)
📚 سوره مبارکه إبراهيم
✍آیه ۴۱
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🔷 #احکام_شرعی
🔶 #احکام_خریدوفروش
🔷 سوال :حکم چانه زدن در خرید و فروش چیست؟
🔶 جواب : مانع ندارد
البته چانه زدن بعد از انجام معامله مکروه است....
وهمچنین چانه زدن برا جنسایی که قیمت مقطوع وعرف جامعه است
و ارزشش کم است(دست فروشان) درست نیست ....
🔷وهمچنین چانه زدن زیاد که طرف رو متضرر کنه درست نیست ...
🔶امام باقر ع :
چانه زدن خوب هست نه آنقدر که طرف معامله متضرر شود...
(منبع سایت مراجع)
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻گل نرگس آبروی دو عالم
🌼خیالت کی میرود ز خیالم
🌻اباصالح ای امام غریبم
🌼تمامیْ دردم،تو هستی طبیبم...
👆🎥مناجات تصویری بسیار زیبا و دل نواز، در مورد حضرت مهدی عج..
➿〰➿〰➿〰
#حـــدیث_مهــــدوے
🌻 امام مهدی عجل الله تعالی فرجه:
🌼همانا در رعایت حال شما
کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمی بریم و اگر غیر از این بود؛
☜ از هر سو گرفتاری و سختی به شما روی می آورد و دشمنان شما را از میان بر می داشتند،
از معصیت خدا بپرهیزید و ما را با اعمالتان پشتیبانی کنید.
📚 بحارالانوار، ج 53، ص 175
✍🏻 #حدیث_مهدوی
🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🍃
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز
پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات
تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی.
ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی
آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو
طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
دعای چوپان
مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:
«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»
چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.
از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست
تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،
با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش
زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
به نام خدای آن چوپان ...
👌گاهی دعای یک دل صاف،از صد عبادت یک دل پرآشوب بهتراست...
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
قوز بالا قوز
شبى مهتابی مردی صاحب قوز از خواب برخواست. گمان كرد سحر شده، بلند شد و به حمام رفت. از سر آتشدان حمام كه گذشت صدای ساز و آواز به گوشش خورد. اعتنا نكرد و به داخل رفت.
وارد گرمخانه كه شد جماعتی را ديد در حال رقص و بزنم و پايكوبى. او نيز بنا كرد به آواز خواندن و رقص و شادى.
در حال رقص چشمش به پاهاى جماعت رقصنده افتاد و متوجه سم آن ها شد و پى برد كه اين جماعت از اجنه هستند. گرچه بسيار ترسید اما خود را به خدا سپرد و به روی آنها نيز نیاورد.
از ما بهتران نيز كه در شادى و بزم بودند از رفتار قوزی خوششان آمد و قوزش را برداشتند.
فردای آن روز رفیق قوزى خوشبخت كه او نيز قوزی بر پشت داشت، از او پرسید: چه كردی كه قوزت صاف شد؟
او هم ماوقع آن شب را شرح داد.
چند شب گذشت و رفیق به حمام رفت.
گرمخانه را دید كه اجنه آنجا جمع شدهاند. گمان كرد همین كه برقصد از اجنه نيز شاد شده و قوزش را برميدارند. پس شروع به خواندن و رقصیدن کرد، جنيان كه آن شب عزادار بودند اوقاتشان تلخ شد و قوزى بالاى قوز اين بينوا افزودند.
آن وقت بود كه فهمید چه خطا و قياس بى موردى كرد و كارى نابجا انجام داده و گفت:
ای وای دیدی چه به روزم شد، قوزی بالای قوزم شد...
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مرگ عزرائیل
طبق روایت معتبری که از امام سجاد (ع) نقل شده است به هنگام فرارسیدن روز قیامت خداوند به اسرافیل دستور میدهد که در صور بدمد،
وقتی اسرافیل دستور الهی را اجرا نموده و در صور میدمد ناگهان صدای هولناکی از آن به سوی زمین برمی خیزد،
آن صدا به اندازهای ترسناک است که تمام موجوداتی که روی زمین هستند از جن و انس گرفته تا شیاطین خبیث، همه و همه در اثر آن غش کرده و میمیرند. سپس عالم را سکوتی هولناک فرا میگیرد..
در ادامه همین روایت امام چهارم میفرماید:
سپس خداوند به عزرائیل میفرماید: ای عزرائیل چه کسانی باقی ماندهاند؟
فرشتهی مرگ میگوید: «أنت الحی الذی لا یموت» شما که هیچ گاه نمیمیری و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و من.
خداوند به عزرائیل دستور میدهد که روح آن سه فرشتهی مقرّب درگاهش را قبض کند.
سپس خداوند به او میگوید: چه کسی زنده مانده است؟ عزرائیل جواب میدهد: بندهی ضعیف و مسکین تو عزرائیل
در این هنگام از طرف خدا خطاب میرسد: بمیر ای ملک الموت.
عزرائیل صیحه ای میزند که اگر این صیحه را مردم پیش از مرگ خود می شنیدنددراثر آن میمردند.
وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار میشود، میگوید: اگر میدانستم جان کندن این مقدار سخت و تلخ است، همانا در این باره با مؤمنین مدارا میکردم.
در این هنگام خداوند خطاب میکند:
ای دنیا کجایند پادشاهان و فرزندانشان؟ کجایند ستمگران و فرزندانشان؟ کجایند ثروت اندوزانی که حقوق واجب خود را ادا نکردند؟
امروز پادشاهی عالم از آن کیست؟ هیچ کس پاسخ نمیگوید. آنگاه خداوند خود میفرماید: (لله الواحد القهار) پادشاهی از آن خداوند یگانه و قهار است.
ارشاد القلوب إلی الصواب، نوشته دیلمی، ج1، ص54
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان